یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

چهارصد هکتار - A THOUSAND ACRES


سال تولید : ۱۹۹۶
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : مارک ایبراهم، استیو گولین، لین آروست، کیت گینزبرگ و سیگوریون سیگاواتسون
کارگردان : جوسلین مورهاوس
فیلمنامه‌نویس : لارا جونز، بر مبنای رمانی نوشتهٔ جین اسمایلی
فیلمبردار : تاک فوجیموتو
آهنگساز(موسیقی متن) : ریچارد هارتلی
هنرپیشگان : میشل فایفر، جسیکا لانگ، جنیفر جیسن لی، کالین فرت، کیت کارادین، کوین آندرسن، پت هینگل و جیسن روباردر
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۵ دقیقه


̎لاری کوک̎ (جیسن روباردز) تصمیم می‌گیرد مزرعهٔ چهارصد هکتاری خود را بین سه دخترش تقسیم کند؛ اما وقتی متوجه می‌شود کوچک‌ترین دخترش ̎کارولین̎ (جیسن لی) که وکیل دعاوی است، نسبت به قصد او تردیدهائی دارد، او را از سهمش محروم می‌کند. خواهران دیگر، ̎جینی̎ (لانگ) و ̎رز̎ (فایفر) با این‌که در کودکی از طرف پدرشان مورد اذیت و آزار قرار گرفته‌اند از تصمیم او استقبال می‌کنند. آنان پس از آن‌که پدر مست و پریشان احوال‌شان به خانهٔ همسایه مزرعه‌دارشان، ̎هارولد کلارک̎ (هینگل) نقل مکان می‌کند، با پسر هیپی او، ̎جس̎ (فرت) رابطه برقرار می‌کنند. شوهر ̎رز̎ وقتی از بی‌وفائی همسرش آگاه می‌شود، مست می‌کند و سوار بر تراکتور به مانعی برخورد می‌کند و می‌میرد. ̎تای̎ (کارادین)، شوهر ̎جینی̎ با جلب حمایت ̎کارولین̎، از طرف پدرشان که احساس می‌کند با او بدرفتاری شده، از ̎جنی̎ و ̎رز̎ شکایت می‌کند...
● رمان برندهٔ جایزه پولیستر خانم اسمایلی (در سال ۱۹۹۲)، با اقتباس خانم جونز، کارگردانی شده به وسیلهٔ خانم مورهاوس و با بازی سه تن از بازیگران زن معتبر هالیوود متعلق به سه نسل نزدیک به هم، به ترتیب خانم لانگ، فایفر و لی. همین باید برای یک فیلم زن ـ آزاد ـ خواه تمام عیار کفایت کند. اما چهارصد هکتار واقعاً اثرگذار است و پیش‌رفت قابل توجهی نسبت به ساختهٔ بی‌رنگ و بو و رقیق قبلی مورهاوس ـ چگونه یک لحاف آمریکائی درست کنیم (۱۹۹۵) ـ را نشان می‌دهد. البته مردهای فیلم طبق انتظار به لعنت خدا نمی‌ارزند و در مورد شخصیت پدری که دخترانش را در سال‌ها قبل مورد تعدی قرار داده و اینک با وقاحت تمام به آنان سرکوفت می‌زند، باید گفت که واقعاً نفرت‌انگیزتر از این نمی‌شد و عجیب است که روباردز حاضر به ایفای چنین نقشی شده. به این‌ ترتیب، فیلم هیچ تابوئی را در ̎کانون خانواده̎ دست نخورده باقی نی‌گذارد و بر سویه‌های تاریک پر از عقده، تظاهر و خیانت، بی‌محابا نور می‌تاباند. چیزی که فیلم را نجات می‌دهد، این است که نسبت به زنان هم موضع صریح، بی‌رحمانه و به دور از اغماضی اتخاذ می‌کند، می‌گذارد آنان هم خودفریبی‌ها و نقطه‌ضعف‌های‌شان را فاش کنند و از قربانی بودن‌شان، مایه‌ای برای ترحم نمی‌سازد. (مکالمهٔ شبانه میان لانگ و فایفر در مورد راز عاشقانهٔ مشترک‌شان به ویژه نمونهٔ تکان‌دهنده و نافذی است.) فیلم با تلاشی و محو خانواده‌های کنونی و با امیدبه سلامت نسل بعدی پایان می‌گیرد و از ارائه راه‌حل‌های فوری و آشتی‌های احساساتی به درستی اجتناب می‌کند.


همچنین مشاهده کنید