چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
سالشمار زندگی توماس مان
۱۸۷۵ : ۶ ژوئن تولد پل توماس مان، در «لوبک» (۱) . پدر او توماس یوهان هاینریش مان، تاجر غلات و از سال ۱۸۶۴ دارای مقام کنسولی است. مادرش «ژولیا داسیلوابرانس(۲)» که خون مردم مستعمرات دررگهایش جاری است، تا هفت سالگی در برزیل زندگی کرده است. این زوج قبل از این یک پسر به نام، «لوئیز هاینریش مان(۳)» دارند که در ۲۷ مارس ۱۸۷۱ در لوبک به دنیا آمده است.
۱۸۸۹ : او بعد از هفت سال تحصیل در یک مدرسه خصوصی، وارد کالج میشود و در آنجا پنج سال میماند. او شاگرد تنبلی است. دوستی با «اوتو گراوتوف(۴)» که بعدها او هم نویسنده میشود. به همراهیاوست که نشریه کوچکی را در سال ۱۸۹۳ بنیان میگذارد.
۱۸۹۱ : پدر او که از سال ۱۸۷۷ سناتور شهر تجارتی لوبک بوده است، در ۱۳ اکتبر میمیرد. تجارتخانه برای پرداخت دیون به فروش میرود. یک سال بعد مادر او تصمیم میگیرد تا همراه سه فرزند کوچکش«یولیا(۵)» متولد ۱۸۷۷، «کارلا(۶)» متولد ۱۸۸۱ و «ویکتور(۷)» متولد ۱۸۹۰ در مونیخ اقامت گزیند.
۱۸۹۴ : توماس مان تحصیلات دبیرستانیاش را به پایان میرساند. او نیز در مونیخ سکنی میگزیند. به قصد روزنامهنگار شدن، به صورت مستمع آزاد، چند ترم به دانشگاه میرود. اولین داستانش را در یکمجله چاپ میکند. و به تشویقهای «ریچارد دِمِل(۸)» پشتگرم میشود.
۱۸۹۵ : اولین سفر به ایتالیا، به همراه برادرش هاینریش از ژوئیه تا اکتبر. او هنگام بازگشت به مونیخ با مجله ملیگرایDas Zwanzigste Jahrhundert (قرن بیستم)، که برادرش قطعاً تا سال بعدمدیریت آن را به عهده خواهد داشت، همکاری میکند.
۱۸۹۶ : در اوت و سپتامبر یک داستان در مجله هجائیSimplicissimus (سیمپلی سیسیموس) چاپ میکند، و سپس بعد از سفری به وین، به نگارش آقای فریدمان نیموجبی(۹) مشغول میشود. از ماهاکتبر به ایتالیا سفر میکند، و همراه برادرش یک سال و نیم در آنجا میماند. در ژوئیه ۱۸۹۷ در «پالسترینا(۱۰)» نوشتن بودنبروکها(۱۱) را آغاز میکند.
۱۸۹۸ : اولین مجموعه داستان او را انتشارات «فیشر(۱۲)» با عنوان آقای فریدمان نیموجبی منتشر میکند. او به مدت دو سال مسئولیت بازخوانی مطالب در مجلهSimplicissimus را به عهده میگیرد.
۱۹۰۰ : در سال ۱۸۹۹ با فلسفه «شوپنهاور»(۱۳) آشنا میشود، و بودنبروکها را به پایان میرساند. به خدمت سربازی فراخوانده و بعد از دو ماه به خاطر ضعف سلامتی معاف میشود. در دسامبر ۱۹۰۰، درحالی که هنوز در بیمارستان ارتش بود، نامهای از ساموئل فیشر، پذیرش دستنویس او را اعلام میکند.
۱۹۰۱ : در ماه مه، سفر به فلورانس. ژوئن، اتمام تریستان(۱۴). اکتبر اولین چاپ بودنبروکها دردو جلد.
۱۹۰۲ : موفقیت بودنبروکها. اکتبر و نوامبر کار روی متن تونیو کروگر(۱۵).
۱۹۰۴ : سوم اکتبر، نامزدی با «کاتیا پرینگسهایم»(۱۶) (متولد مونیخ در سال ۱۸۸۳)، دختریک ریاضیدان به نام «آلفرد پرینگسهایم» ۱۹۴۱-۱۸۵۰ (۱۷).
۱۹۰۵ : اتمام نمایشنامه فلورانس(۱۸)، ازدواج در روز ۱۱ فوریه، سفر به سوئیس برای ماهعسل، در مارس، نگارش داستانی به نام ساعت دشوار(۱۹) برای شماره ویژه «شیلر» درنشریهSimplicissimus . ماه مه برنامهریزی جدید برای یک رمان جدید به نام اعلیحضرت(۲۰).در طول تابستان به نگارش نژاد محافظهکار(۲۱) میپردازد که میباید در ژانویه ۱۹۰۶ درمجلهDie Neue Rundschau به چاپ برسد، اما توماس مان فوراً منصرف میشود و آن راپس میگیرد. (این کتاب سالها بعد، در سال ۱۹۲۶، با چاپ نفیس خصوصی و خارج ازبازار کتاب، در آلمان منتشر شد).
۱۹۰۶ : از ژوئن تا سپتامبر کار روی متن اعلیحضرت. نوامبر، تولد اولین پسر: «کلاوس»(۲۲).
۱۹۰۷ : ماه مه، اولین اجرای نمایشنامه فلورانس در تئاتر فرانکفورت. در ماه دسامبر،نمایشنامه برای اجرا به مونیخ برده میشود. آماده کردن طرح اولیه یک خود زندگینامه بهنام در آینه(۲۳).
۱۹۰۸ : اتمام اعلیحضرت در نوامبر و دسامبر. سپس سفر به وین، آشنایی با «آرتورشنیتسلر» (۱۹۳۱-۱۸۶۳) (۲۴)، و «یاکوب واسرمان» (۱۹۳۵-۱۸۷۳) (۲۵)و«هوفمنستال» (۱۹۲۹-۱۸۷۴) (۲۶).
۱۹۰۹ : مارس، تولد دومین پسر به نام «آنگلوس گوتفرید توماس» Golo، تهیه طرحاولیه فلیکس کرول(۲۸)، و نیز کار روی یک مقاله تحقیقی با عنوان روح و هنر(۲۹). سفر به ایتالیادر پایان اکتبر. اعلیحضرت در نوامبر منتشر میشود.
۱۹۱۰ : ژوئن، تولید یک دختر به نام «مونیکا»(۳۰)، و در ژوئیه خودکشی خواهر او «کارلا» کههنرپیشه بود. در سپتامبر، اولین اجرای سمفونی هشتم مالر در مونیخ. همراهی باآهنگساز در مجلس شبنشینی.
۱۹۱۱ : مرگ مالر در ماه مه. یافتن انگیزه برای نوشتن داستان مرگ در ونیز(۳۱).
۱۹۱۲ : «کاتیا مان» همسر او از ۱۰ مارس تا ۲۵ سپتامبر در آسایشگاه «داوس»(۳۲) بستریمیشود. توماس مان از کاتیا - از ۱۵ مه تا ۱۲ ژوئن - عیادت میکند. در ۱۵ ژوئن مرگ درونیز تمام میشود و در طول تابستان منتشر میگردد.
۱۹۱۳ : نمایشنامه فلورانس در برلین اجرا میگردد. در ژوئیه کار روی کوه جادو(۳۳)آغازمیشود. چاپ تونیو کروگر که توسط «اریش. ام. سیمون»(۳۴) مصور شده است. کنفرانس دربوداپست و برلین در ماه دسامبر.
۱۹۱۴ : خواندن گزیدهای از کوه جادو در نمایشگاه «کاسپاری»(۳۵) در برلین. و نیز در ماهژوئیه در «فرایبورگ»(۳۶). غافلگیری به خاطر شروع جنگ. در اوت - سپتامبر اندیشههایجنگ(۳۷)را مینویسد که نوامبر در مجلهDie Neue Rundschau به چاپ میرسد. سپسفردریک و اعتصاب بزرگ(۳۸)را مینویسد که در ژانویه - فوریه ۱۹۱۵ در مجلهDer Neue Merkar درج میگردد. او رویه یک ناسیونالیست را پیشه میکند و بدین ترتیبراه حمایت و خدمت به «مصلحت آلمانی»(۳۹) را اختیار میکند. در فردریک و اعتصاببزرگ، او پیمان بیطرفی بلژیک را - با ذکر مثال اشغال هفت ساله منطقه زاکسن در دورانجنگ - توجیه میکند.
۱۹۱۵ : گسترش این نوع روابط هاینریش را به حمایت از طرفداری دموکراسی،صلح طلبی و خصومت با گیوم دوم میکشاند. انتشار مقالات در مورد جنگ در یک مجلهتحت عنوان فردریک و اعتصاب بزرگ. در ژوئن، پسر او کلاوس به سختی بیمار میشود.او باید پنج عمل جراحی متوالی را تاب بیاورد. در نوامبر شروع به نوشتن ملاحظات یکغیرسیاسی(۴۰) میکند.
۱۹۱۶ : بازخوانیهای گزیدهای از فلیکس کرول در مونیخ و برلین.
۱۹۱۷ : با شنیدن قطعه «پالسترینا» اثر «هانس پفیتزنر»(۴۱) با رهبری «برونو والتر»(۴۲) درمونیخ مقالهای در نشریهLes Considerations مینویسد. دوستی عمیق او با «برونو والتر»آغاز میشود. در دسامبر از طرف «هاینریش مان» اقداماتی برای آشتی صورت میگیردکه در همان زمان از طرف او رد میشود.
۱۹۱۸ : آوریل، تولد یک دختر به نام «الیزابت»(۴۳). کار روی داستان آقا و سگش(۴۴)که در اکتبرپایان مییابد. مجله یا جزوه نظرگاهها نیز در همان ماه منتشر میشود. قدری نگرانی بهخاطر انقلاب نوامبر که در پیش روست. در دسامبر، برای شرکت در «شورای سیاسیکارگران روشنفکر» در مونیخ حضور مییابد، که برادرش هاینریش نیز ریاست آن را بهعهده دارد.
۱۹۱۹ : انقلاب در مونیخ و قتل «کورت آیزنر»(۴۵). خانه توماس مان به لطف وساطت«ارنست تولر»(۴۶) - که آن زمان یکی از رهبران انقلاب باواریاست - مصادره نمیشود.چاپ سرود بچه کوچولو(۴۷) در آوریل و می در نشریهDer Neue Markur ، و چاپ نسخه اصلیآقا و سگش. تولد یک پسر در ۲۱ آوریل به نام «میشائیل»(۴۸). دسامبر، همراه «برونو والتر»به وین میرود که نمایشنامه «فلورانس» در آنجا اجرا میشود.۱۹۲۰ : بازخوانیهای متعدد عمومی از گزیدههای آثار او، به ویژه در «اگسبورگ»(۴۹). در۲۲ آوریل ۱۹۲۰، برشت، که هرگز توماس مان را قبول نداشته، گزارش نقادانهای درمجلهDer Volkswille که با آن همکاری میکند، به چاپ میرساند.
۱۹۲۱ : سپتامبر، سخنرانی درباره «گوته و تولستوی» به مناسبت هفته «نویسندگان اروپایشمالی»(۵۰) که در لوبک، ترتیب داده شد. این سخنرانی در برلین و سپس در مونیخ نیزایراد میشود. دسامبر، نگاشتن جوابی درباره مقالهای از ژید که در نوامبر ۱۹۲۱ درaiseَla Nouvelle Revue Fran به چاپ رسیده بود. این مقاله در حمایت از سرگیریارتباط های روشنفکرانه بین فرانسه و آلمان بود.
۱۹۲۲ : ژانویه، برگزاری کنفرانس در پراگ، وین و بوداپست و (درباره «گوته وتولستوی)». در این موقعیت، اولین آشنایی شخصی را با «لوکاچ»(۵۱) پیدا میکند (لوکاچچندین بار پدر او را به بوداپست دعوت کرده بود). آشتی با «هاینریش مان» که اینک بهسختی بیمار است. ۱۵ اکتبر، سخنرانی در تالار «بتهوون» در برلین. او کاملاً به نفعجمهوریخواهی موضع میگیرد.
۱۹۲۳ : از ۱۹ آوریل تا ۲۳ مه سفر به اسپانیا. ژوئن شرکت در مراسم بزرگداشت همگانیملی «راتنو»(۵۲) در مونیخ. نگارش درباره جمهوری آلمان(۵۳) (که ۲۳ ژوئن ۱۹۲۳ در نشریهFrankfurter Zeitung چاپ شد).
۱۹۲۴ : مارس، نگاشتن مقاله نقادانه درباره انحطاط غرب(۵۴) از «اسوالد اشپرنگلر»(۵۵). درماه مه، مهمان افتخاری انجمن قلم انگلیس میشود، «جان گلاوس ورثی»(۵۶) حضور او راپذیرا میگردد. سپتامبر، کوه جادو به اتمام میرسد و در نوامبر چاپ میشود. موفقیت آنفوری است. چاپ اول آن به سرعت به فروش میرود. دسامبر، برگزاری کنفرانس دردانمارک.
۱۹۲۵ : ماه مه، شرکت در هفته فرهنگی بینالمللی در فلورانس، ژوئن، پذیرایی رسمی ازاو توسط انجمن قلم در وین. در همان ماه، بزرگداشت رسمی در مونیخ به خاطرپنجاهمین سالگرد تولد او - برگزاری سخنرانی بویژه توسط برادر او «هاینریش» و نمایشعمومی آشتی ایشان - اکتبر، چاپ یک جلد از تحقیقات.
۱۹۲۶ : ژانویه، سفر رسمی به پاریس به دعوت مؤسسه «کارنگی»(۵۷)، مشاهده «ترازنامهپاریسی»(۵۸) ترجمه و درج شده در کتاب هنرمند و جامعه(۵۹) که توسط انتشارات «گراسه»(۶۰)به چاپ رسیده است. ابراز عقیده در مورد الحاق آلمان به جامعه ملل. نوامبر، ایجاد یکبخش ادبی در «فرهنگستان هنر پروس». او یک سخنرانی میکند. نیز عنوان سناتورمنتخب فرهنگستان آلمان را کسب میکند. ۳۰ نوامبر، در یک تظاهرات فرهنگی بزرگکه در مونیخ علیه «مخالف خوانها»(۶۱) سازماندهی شده، همراه با «هاینریش» شرکتمیکند.
۱۹۲۷ : سفر به ورشو بنا به دعوت بخش لهستانی انجمن قلم، برگشت به مونیخ در ماهمارس. خودکشی خواهر او «ژولیا» در ۱۰ مه. کار روی سلسله مقالات یوسف وبرادرانش(۶۲)، قرائت همگانی منتخبات و چاپ اختصاصی آن در نشریهDie Neue Rundschau در دسامبر. این مقالات بخش اول داستان یعقوب(۶۳) را تشکیلمیدهد.
۱۹۲۸ : مشاجره قلمی پیرامون نسخه خلاصه شده ملاحظات، او توسط نشریات دستراستی به انکار و ریاکاری در مواضع سیاسی پیشین خود متهم میشود. اتهامی که او دریک مقاله بلند به نام فرهنگ و سوسیالیسم(۶۴) - رد میکند - این مقاله در آوریل چاپ شد.
چهره توماس مان بر تمبرهای کشور آلمان
۱۹۲۹ : ماه مه کنفرانس در مونیخ درباره جایگاه فروید در اندیشه مدرن(۶۵). شروع کار رویماریو و ساحر. ژوئیه، مرگ «هوفمنستال». مان مراسم بزرگداشتی به یاد او برگزار میکند.نوامبر، دریافت جایزه نوبل، که اساساً به خاطر بودنبروکها به او اعطا میشود، نه بدان گونهکه غالباً در فرانسه نوشتند به خاطر کوه جادو.
۱۹۳۰ : از فوریه تا آوریل، سفر به مصر و فلسطین. اکتبر، سخنرانی تحت عنوان دعوت بهاحقاق حق در برلین که نظم آن توسط اعضای گروه اس آ و جوانان راست افراطی بهممیخورد. در این سخنرانی که در مخالفت با نازیسم انجام شد، او بورژوازی آلمان را بهحمایت از سوسیال دموکراسی دعوت میکند. چاپ مجموعهای از تحقیقات و نیزداستان بلند ماریو و ساحر.
۱۹۳۱ : برگزاری بزرگداشت «هاینریش مان» به خاطر شصتمین سالگرد تولد او در«فرهنگستان هنر پروس»(۶۶). او یک سخنرانی تحت عنوان حرفه نویسنده آلمانی در دورانما(۶۷) ایراد میکند. ماه مه، سفر به پاریس به دعوت انتشارات «فایار» به خاطر انتشارترجمه فرانسوی کوه جادو. آشنایی با «آندره ژید». در ژوئیه، شرکت در جلسات کمیتهدائمی «ادبیات و هنرها» در ژنو. مشاجره قلمی در مجله نوول لیترر درباره انتشار فرانسویکservکSongr. تصمیم به تألیف کتاب منتخب درباره ایمان در آثار نویسندگان تحت عنوان«تظاهر به مذهب»(۶۸). (تألیفی که توسط «هارولد براون»(۶۹) انتشارات اکارت(۷۰) در برلینویرایش شد). تأملی ماورالطبیعی با مضمون ویژگی مذهب چیست؟ تفکر در مورد مرگ.
۱۹۳۲ : برگزاری مراسم صدمین سالمرگ گوته که به مناسبت آن متنهای زیادی نوشتهمیشود، که از آنهاست گوته نماینده عصر بورژوازی(۷۱) )در نشریهdans Noblesse de lEsprit ).مارس، ملاقات با «فروید» در وین، اکتبر، سخنرانی در وین، برای اولین بار در حضوریک اجتماع کارگری سخنرانی میکند و میگوید: «سوسیالیسم چیزی نیست جز راهحلیآمرانه برای این که بیش از این در برابر خواستههای ضروری و مادی زندگی اجتماعی وجمعی سرمان را زیر برف فرو نکنیم، بلکه در کنار کسانی قرار گیریم که میخواهند برایجهان خاکی معنا و مفهومی قائل شوند.
۱۹۳۳ : ژانویه، کار روی رساله رنجها و عظمت ریچارد واگنر(۷۲) که در ماه آوریل در نشریهDie Neue Rundschau به چاپ میرسد. شرکت در مراسم پنجاهمین سالگرد مرگ واگنردر هلند، در بلژیک و فرانسه. قبلاً برادر او هاینریش برای مهاجرت اقدام کرده است. (۲۷)فوریه «مجلس رایش آلمان»(۷۳) دچار حریق میشود. در زمانی که او در حال برگزاریکنفرانس در کشورهای دیگر است، توسط فرزندانش «اریکا» و «کلاوس» مطلع میشودکه پیروزی نازیسم و حال و هوای مسلط بر کشور، به او اجازه ورود به آلمان را نخواهدداد. در آوریل، اسم او )به همراه «هانس فیتزنر»(۷۴) و «ریشارد اشتراوس»(۷۵) واقعاً درفهرست نام اشخاصی که متهم به شرکت در کنفرانس واگنر هستند، درج میشود.
او ابتدا در سوئیس مستقر میشود و تا آخر مه همانجا اقامت میکند. سپس همراه چهارفرزند نوجوانش به مرکز فرانسه میرود تا از ۱۸ ژوئن تا ۲۰ سپتامبر درSanary-sur-Mer کهجمعی از پناهندگان ضدنازی در آن زندگی میکنند، اقامت گزیند. پایان سپتامبر، او بهسوئیس برمیگردد تا در «کوزناخ» نزدیک «زوریخ» زندگی کند. با این همه او که هنوزبطور رسمی مهاجر محسوب نمیشد، بخاطر رعایت حال ناشرش که در اکتبر داستانیعقوب را منتشر کرده بود، مأمور شد تا حداکثر چیزهایی را که در آلمان بجا گذارده بود،بخصوص دستنویسهایش را نجات بدهد. وقتی پسر او «کلاوس» نشریهDie Sammlung را تأسیس میکند، از او میخواهد به همان دلیل اسمش را از کمیته سرپرستی حذف کند.
۱۹۳۴ : از ۱۷ مه تا ۱۸ ژوئن، اولین سفر به آمریکا، به دعوت ناشر آمریکایی او، «آلفردنویف»(۷۶). یوسف جوان(۷۷) در آوریل منتشر میشود.۱۹۳۵ : مارس، برگزاری کنفرانس در پراگ، وین، بوداپست. مذاکره با کنگره کمیته دائمیادبیات و هنر، در نیس. نوشتن یک متن تحت عنوان پیدایش انسان مدرن(۷۸)، که در آن درمقام حمایت از یک «انسانگرائی مبارز» موضع میگیرد. در آخر این ماه، آخرین کتاب اواز سال ۱۹۴۶ در برلین چاپ میشود رنجها و عظمت استادان بزرگ. دومین سفر به آمریکا،دریافت دکترای افتخاری دانشگاه هاروارد از دست رئیس جمهور آمریکا «روزولت».اکتبر، حمایت از نامزدی «کارل فون اوسیتسکی»(۷۹) برای دریافت جایزه صلح نوبل (سردبیر نشریهhne ُّDie Weltb که در آن زمان در یک اردوگاه کار اجباری محبوس و یکسپاه بینالمللی برای حمایت از او سازماندهی شده است).
۱۹۳۶ : ژانویه، روزنامهنگار سوئیسی «ا. کورودی»(۸۰) مقالهای درباره کمبها دادن بهادبیات مهاجر آلمانی مینویسد، در ۳ فوریه «توماس مان» در نامه سرگشادهای به اوجواب میدهد. این نامه حاکی از جدا شدن رسمی او از آلمان نازی بود. ماه مه، شرکتدر مراسمی که بخاطر هشتادمین سالگرد تولد فروید، در وین برگزار میگردد. سخنرانیاو فروید و آیندگان(۸۱) نام دارد. ۱۹ نوامبر، چکسلواکی با دادن تابعیت به او موافقت میکند.طبق فرمان دوم دسامبر، او، همسر و چهار فرزند نوجوانش از تبعیت آلمان درمیآیند. اوهمچنین عنوان دکترای افتخاری دانشگاه بن را از دست میدهد. نامه او به رئیس ایندانشکده که در تمام دنیا منتشر شد، محکومیت نازیسم را اعلام میدارد.
۱۹۳۷ : ادامه کار روی رمان لوته در وایمار(۸۲) که در نوامبر سال قبل آغاز کرده بود. آوریل،سفر سوم به آمریکا. برگزاری چندین سخنرانی در پشتیبانی از کمک به مهاجران آلمانی.
۱۹۳۸ : از ۱۰ فوریه تا آغاز ژوئیه، چهارمین سفر به آمریکا. برگزاری کنفرانسهایی در۱۱۵ شهر آمریکایی درباره «پیروزی نهایی دموکراسی»(۸۳). بعد از الحاق اتریش، تصمیمبه مهاجرت به آمریکا میگیرد. ۱۱ ژوئیه بازگشت، دوباره به «کوزناخ»، جهت آمادهشدن برای اسباب کشی در سپتامبر. ورود به نیویورک در ۲۵ سپتامبر. پذیرفتن کرسیاستادی در دانشگاه «پرینستون»(۸۴).
۱۹۳۹ : کوشش برای کمک به وضع مهاجران آلمانی. سفر به اروپا از ۶ ژوئن تا نیمهسپتامبر. اتمام لوته در وایمار در اکتبر.
۱۹۴۰ : نگارشLes Tetes interverties (۸۵). آغاز نطقهای رادیویی (که ۵۵ برنامه خواهد شد) برای شنوندگان آلمانی، بوسیله فرستنده برنامههای بی. بی. سی. کوشش برای تحریکبه مداخله آمریکا در اروپا و انتقاد از بیطرفی آنها.
۱۹۴۱ : استقرار در کالیفرنیا، در «پاسیفیک پالیسادس»(۸۶)، کار روی چهارمین جلد سلسلهآثار یوسف و برادرانش. ژوئیه، مرگ «آلفرد پرینگسهایم» در نود سالگی در زوریخ(۸۷).
۱۹۴۲ : «کلاوس مان» داوطلب خدمت در ارتش آمریکا میشود. «توماس مان» چندینکنفرانس برگزار میکند. چاپ مجموعهای از مقالات سیاسی او به انگلیسی قانون روز(۸۸).
۱۹۴۳ : انتشار یوسف و برادرانش(۸۹) توسط انتشارات «برمان - فیشر»(۹۰) در استکهلم. مارس،آغاز کار روی دکتر فاوستوس(۹۱).
۱۹۴۴ : «توماس مان» شهروند آمریکایی میشود. همسر «هاینریش ان»، «نلی»(۹۲)،خودکشی میکند.
۱۹۴۵ : مرگ روزولت، که «مان» هنگام تدفین او در «سانتامونیکا»(۹۳)، در ستایش اوخطابهای ایراد میکند و در ۲۸ سپتامبر طی نامه سرگشادهای در روزنامهAufbau بهنویسنده ملیگرا «والتر استرفون مولو»(۹۴) پاسخ میدهد که: «چرا به آلمان برنمیگردم»(۹۵).این موضوع به صورت مشاجره قلمی طولانی و شدیدی درباره مهاجرت درمیآید. اومورد حمله روشنفکرانی که در آلمان نازی ماندهاند - موصوف به مهاجران داخلی - قرارمیگیرد. بعلاوه، نگرانی شدیدی در مورد تنزل دموکراسی در آمریکا وجود دارد.
۱۹۴۶ : آبسه ریوی او جراحی میشود. چاپ لوته در وایمار در آلمان، توسط انتشارات«شارکمپ»(۹۶). تحقیق درباره داستایوسکی و بزرگداشت برادرش «هاینریش مان» بهخاطر شصت و پنجمین سالگرد تولد او.
۱۹۴۷ : دادن عنوان دکترای افتخاری به او توسط دانشگاه بُن. کار روی تحقیقی در مورد«نیچه» تحت عنوان فلسفه نیچه در پرتو تجارب ما(۹۷) که در سپتامبر، در مجلهDie Neue Rundschau به چاپ رسید. از ۱۱ مه تا ۱۴ سپتامبر، سفر به اروپا، توقف درانگلیس و سوئیس، اما او از رفتن به آلمان اجتناب میکند. او «پیامی برای مردم آلمان»(۹۸)میفرستد و در آن تصمیم خود را توجیه میکند )در مجلهFrankfurter Neue Presse در ۲۴ مه۱۹۴۷)، در این نامه متذکر میشود که به نظر او آلمان هنوز شفا نیافته و او باید انتظاربکشد تا بتواند عقیده مساعدی درباره آن ابراز نماید. در نتیجه در نشریات دست راستیآلمان مبارزه سختی علیه او درمیگیرد. انتشار دکتر فاوستوس در اکتبر (انتشارات برمان -فیشر در استکهلم). دسامبر برنامهریزی برای نوشتن: الو(۹۹).
۱۹۴۸ : تحقیق درباره «استریندبرگ»(۱۰۰)، پایان دکتر فاوستوس، نوامبر در آمریکا دکترفاوستوس به عنوان «کتاب ماه»(۱۰۱) انتخاب میشود، به یک تیراژ ۱۰۰۰۰۰ نسخهایمیرسد.
۱۹۴۹ : انتشار کتاب دکتر فاوستوس. سفر به اروپا. سخنرانی در لندن در کتابخانه «واینر» (۱۰۲) ( کتابخانهای اختصاصی که آثاری درباره نازیسم و بیدادهای ضدیهود را انتشار میدهد). «این دوران را نباید فراموش کرد، رایش سوم را، آلمانیها راغب هستند. این دوران را بهفراموشی بسپرند و از پرداختن به آن پرهیز کنند. در آلمان، مردم هنوز نمیخواهند بهسخنها گوش فرادهند، یادآوری کنم ده سال جنایت را به علت نداشتن موقعشناسی ومخالفت با میهنپرستی تعبیر کردهاند...». در ماه مه خودکشی «کلاوس مان» در «کَن»(۱۰۳).اقامت در دانمارک و سوئیس، از ۲۳ ژوئیه تا ۱۶ اوت اولین سفر به آلمان بعداز ۱۶ سال،بخاطر دویستمین سال تولد گوته، تصمیم به ایراد همان سخنرانی در جمهوری فدرال (فرانکفورت) و در جمهوری دموکراتیک (وایمار) میگیرد. او (که بعنوان کمونیستمعرفی شده) برای این که تصمیم گرفته به جمهوری دموکراتیک هم برود، مورد حملهقرار میگیرد. او میگوید: «من تقسیمات را نمیشناسم. سفر من برای دیدار از خودآلمان بود، خود آلمان به صورت یکپارچه، نه برای دیدار از برلین اشغال شده...»
۱۹۵۰ : به دنبال ماجرای «مک کارتیسم»(۱۰۴)، تظاهراتی ضدآمریکایی علیه او سر میگیرد.این تظاهرات بخاطر سفر او به «وایمار» و سخنرانی او بود. سخنرانیای که باید درکتابخانه «کنگره» انجام میداد، فسخ میشود. در ماه مه، یک هفته را در پاریسمیگذراند. این سفر توسط انتشارات و به خاطر چاپ ترجمه فرانسه دکتر فاوستوسبرنامهریزی شده است. سخنرانی در دانشگاه سوربن با عنوان زمانه من(۱۰۵) در ماه مارس،«هاینریش مان» در «سانتامونیکا» فوت میکند.
۱۹۵۱ : چاپ الو. کار مجدد روی فلیکس کرول، مارس، «توماس مان» توسط «یوجینتیلینگر»(۱۰۶) در مجله فری من(۱۰۷) آمریکا، متهم به طرفداری از کمونیستها میشود. او درمتنی که ۱۳ آوریل در «اوف بر» (۱۰۸) (نیویورک) چاپ میکند، مینویسد: «انزجارجنونآمیز، نامعقول و کور نسبت به کمونیستها، نمایش خطری بسیار بسیار موحشتراز کمونیسم محلی» برای آمریکاست. ۱۸ ژوئن ۱۹۵۱، حملات جدیدتری علیه وی، بهخاطر پیام درودی که برای «یوهان آر. بشر»(۱۰۹) شاعر اتریشی میفرستد. «بشر» بهوزارت فرهنگ جمهوری دموکراتیک منصوب شده است. سفر به سوئیس و اتریش تاماه اکتبر.
مونیخ نوامبر ۱۹۳۳
۱۹۵۲ : دریافت جایزه ایتالیایی به مبلغ ۵ میلیون لیر که از طرف «آکادمی ملی دایلینچی»(۱۱۰) به او اهدا شد. این جایزه بیشتر به خاطر «منش انسانگرایی پویا»ی او بود تا بهخاطر آثارش (سرمایه این جایزه توسط «فریتسرنیلی» (۱۱۱) تامین شده بود). در ماه ژوئناو برای همیشه آمریکا را ترک میکند. بطورکلی به خاطر گسترش «مک کارتیسم» ووضعیت عمومی سیاست آمریکا، و نیز به خاطر احساس غم غربت برای اروپا. درسپتامبر، شرکت در کنگره یونسکو در ونیز. و سخنرانی تحت عنوان هنرمند و جامعه. نقلمکان موقت به ارلن باخ(۱۱۲) نزدیک «زوریخ». ۱۶ دسامبر ۱۹۵۲، نام او به عنوان شوالیه«لژیون دونور»(۱۱۳) از طرف جمهوری فرانسه اعلام شود: «این نشان، توسط دولت فرانسهبه پاس احترام به شما و به خاطر ارزش استثنایی و مفاهیم جهانی آثار ادبیتان و نیز بهخاطر مبارزه برای آزادی و عزت انسانی است که هیچگاه از آن دست نکشیدید.»۱۹۵۳ : مارس، چاپ مجموعهای از تحقیقات (توسط نشر فیشر). سفر به رم در آوریلبرای دریافت جایزهاش، او توسط پاپ پی هفتم بطور خصوصی پذیرفته میشود. سپسسفر به انگلیس، به خاطر اخذ دکترای افتخاری از دانشگاه کمبریج. انتشار «سراب»(۱۱۴)در سپتامبر.
۱۹۵۴ : اواخر ژانویه، اسباب کشی به «کیلشبرگ»(۱۱۵) نزدیک دریاچه زوریخ. پایان بخشاول فلیکس کرول (که تکوین آن ۴۴ سال طول کشید و به صورت ناتمام باقی ماند، چونقسمت دوم آن هرگز نوشته نشد.) مارس، نگارش مقدمهای بر نامههای اروپاییهای نهضتمقاومت محکوم به مرگ در ایتالیا که توسطEinaudi منتشر میشود. دسامبر، بنا بر دعوتبی.بی.سی. ترجمه انگلیسی تحقیقی در مورد چخوف را جلوی بلندگوی رادیومیخواند.
۱۹۵۵ : مارس، دریافت عنوان همشهری افتخاری شهر «لوبک». جمعآوری اطلاعات ومطالب برای نگارش نمایشنامهای به نام عیاشیهای لوتر(۱۱۶) که هرگز نوشته نخواهد شد.سخنرانی عمومی درباره تحقیقاش در مورد چخوف در زوریخ، بنا به دعوت انجمننویسندگان زوریخ. مه، شرکت در مراسمی که به افتخار شیلر در جمهوری فدرال (اشتوتگارت) و نیز جمهوری دموکراتیک (وایمار) برپا شد. دریافت عنوان دکترایافتخاری از دانشگاه «ینا»(۱۱۷). برگزاری مراسم رسمی به خاطر هشتادمین سالگرد تولد اودر زوریخ و «کیلشبرگ» (همراه با سخنرانی «ماکس پتی پیر» (۱۱۸)، که اینک رئیس جمهورجمهوری فدرال سوئیس است. و برگزاری کنسرتی توسط «برونو والتر)». تجلیل دولتفرانسه از او که با ابتکار «مارتین فلینکر» انجام گرفت بیاندازه او را تحت تأثیر قرار داد.
سفر به هلند که در آنجا به دریافت صلیبlOrdre dOrange-Nassau مفتخر شد و شاهدپخش فیلمی شد که براساس اعلیحضرت تهیه شده بود.
ژوئیه، اولین علائم بیماری. او از ۲۳ ژوئیه تا ۱۲ اوت در بیمارستانی در زوریخ بستریشد، بیماری او «ترومبوز» تشخیص داده شد. در بیمارستان اطلاع یافت که نشانla Croix de lOrdre به خاطر «شایستگی» از سوی جمهوری فدرال به او تقدیم شدهاست (ده اوت). در بستر دیدار از (آخرین دیدارهای) «مارتین فلینکر» که به او شادیخویش را از احترام و تجلیلی که دولت فرانسه برای او قائل شده است ابلاغ میدارد. ۱۲اوت «توماس مان» چشم از جهان فرو میبندد.
۱. Lubeck
۲. Julia da Silva Bruhns
۳. Luiz Heinrich Mann
۴. Otto Grautoff
۵. Julia
۶. Caria
۷. Victor
۸. Richard Dehmel
۹. Le Petit Monsieur Friedmann
۱۰. Palestrina
۱۱. Buddenbrooks
۱۲. Fischer
۱۳. Schopenhauer
۱۴. Tristan
۱۵. Tonio Kroger
۱۶. Katia Pringsheim
۱۷. Alfred Pringsheim
۱۸. Fiorenza
۱۹. Heure difficile
۲۰. Altesse Royale
۲۱. Sang reserve
۲۲. Klaus
۲۳. Dans le miroir
۲۴. Arthur Schnitzler
۲۵. Jakob Wassermann
۲۶. Hofmannsthal
۲۷. Angelus Gotffried Thomas
۲۸. Felix Krull
۲۹. Esprit et Art
۳۰. Monika
۳۱. La Mort aVenise
۳۲. Davos
۳۳. a la Montagne magique
۳۴. Erich M. Simon
۳۵. Caspari
۳۶. Fribourg
۳۷. Pensees de guerre۳۸. Frederic et la Grand coalition
۳۹. Cause allemande
۴۰. Les Consideration d;un etrange laکPolitique
۴۱. Hans Pfilzner
۴۲. Bruno Walter
۴۳. Elisabeth
۴۴. Maitre et chien
۴۵. Kurt Elsner
۴۶. Ernst Toller
۴۷. Chant de lenfantelet
۴۸. Michael
۴۹. Augsbourg
۵۰. Nordique
۵۱. Lukacs
۵۲. Rathenau
۵۳. Esprit et essence de la republique allemande
۵۴. Declin de;Occident
۵۵. Oswald sprengler
۵۶. John Galsworthy
۵۷. Carnegie
۵۸. Billan Parisien
۵۹. LArtiste et ls Société
۶۰. Grasset
۶۱ Reaction
۶۲. Joseph
۶۳. Histoires de Jacob
۶۴. Culture et socialisme
۶۵. Situation de Freud dans la Pensé moderne
۶۶. lAcadmie Prussienne des Arts
۶۷. De la Proffession décrivain allemand en notre temps
۶۸. Fragment sur le religieux
۶۹. Harald Braun
۷۰. Eckart-Verlag
۷۱. Goethe reprvsntant de lage bourgeols
۷۲. Sourffrances et Grandeur de Richard Wagner
۷۳. Reichsiag
۷۴. Hans Pfitzner
۷۵. Richard Strauss
۷۶. Alfred Knopft
۷۷. Le Jeune Joseph
۷۸. La Formation de lhomme moderne
۷۹. Carl von Ossietzky
۸۰. Edouard Korrodi
۸۱. Freud et lAvenir
۸۲. Charlotte a Weimar
۸۳. La victoire finale de la dmocratie
۸۴. Princetion
۸۵. Les Tetes interverties
۸۶. Pacific Palisades
۸۷. Alfred Pringsheim
۸۸. Order of the day
۸۹. Joseph le nourricier
۹۰. Bermann-Fischer
۹۱. Docteur Faustus
۹۲. Nelly
۹۳. Santa Monica
۹۴. Walter Von Molo
۹۵. Pouquoije ne rentre pas en Allemagne
۹۶. Suhrkamp
۹۷. La philosophie de Nietzsche aLa Lumiere de notre exprrience
۹۸. Message au peuple allemand
۹۹. LElu
۱۰۰. Strindberg
۱۰۱. Livre du Mois
۱۰۲. Wlener
۱۰۳. Cannes
۱۰۴. Mc Carthysme
۱۰۵. Mon temps
۱۰۶. Eugne Tillnger
۱۰۷. Freeman
۱۰۸. Aufbau
۱۰۹. Johannes R. Becher
۱۱۰. Accademia Nazionale dei Lincei
۱۱۱. Feltrinelli
۱۱۲. Erienbah
۱۱۳. Legion dhonneur
۱۱۴. Mirage
۱۱۵. Kilchberg
۱۱۶. les Noces de Luther
۱۱۷. lena
۱۱۸. Max Petitpierre
ناهید طباطبائی
منبع : سمر قند
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست