چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
تماس - The Touch
سال تولید : ۱۹۷۱
کشور تولیدکننده : آمریکا و سوئد
محصول : A.B. پیکچرز و سینماتوگراف A.B.C.
کارگردان : اینگمار برگمان
فیلمنامهنویس : اینگمار برگمان
فیلمبردار : سون نیکویست
آهنگساز(موسیقی متن) : یان یوهانسون
هنرپیشگان : الیوت گولد، بیبی آندرسون، ماکس فون سیدو، شیلا رید، استفان هالرستام، ماریا نولگارد و آکه لیندستروم.
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۳ دقیقه.
«کارین» (آندرسون)، پس از پانزده سال زندگی پُرسعادت با جراحی بهنام «آندراس ورگروس» (فون سیدو)، به زندگی آرام بورژوائی خود در شهری کوچک در سوئد عادت کرده است، ولی ابتدا مرگ مادرش و بعد ملاقات با «دیوید کوواک» (گولد) - یک باستانشناس خارجی که به «کارین» ابراز عشق میکند - این آرامش را در هم میریزد. «کارین» با وجود اخلاق تند و خشن «دیوید» رابطهای عاطفی را شروع میکند و روز به روز بیشتر به او وابسته میشود، و حتی دوری شش ماهه «دیوید» آتش این عشق را بیشتر شعلهور میکند. «آندراس» از طریق نامهای بیامضا از این رابطه باخبر میشود و با «دیوید» برخورد میکند. پس از مجادلهای خشن، «دیوید» بیخبر «کارین» باردار را ترک میکند و به لندن میرود. «کارین» با وجود هشدار «آندراس» بهدنبال او به لندن میرود و پس از پذیرائی گرم خواهر «دیوید»، «سارا» (رید)، به سوئد باز میگردد. «کارین» نزدیک به زایمان است که «دیوید» دوباره میآید و به او پیشنهاد ازدواج میدهد. «کارین» میگوید با این که هنوز دوستش دارد، ولی نمیخواهد دوباره او را ببیند. «دیوید» او را به وابستگی به زندگی بورژوازی متهم میکند و «کارین» جوابی نمیدهد. «دیوید» میرود.
* برگمان، تماس را خیلی ساده «یک قصه عاشقانه» توصیف کرده است. اما با اینکه تماس کمتر از فیلمهای دوره میانی او بار متافیزیکی دارد و از لحاظ واقعگرائی عاطفیاش به مصیبت (1969) نزدیکتر است، نمادپردازیهای دقیق آن گواه تداوم علاقه برگمان به حقایق کلی و نیز حقایق شخصی است. در فیلم، آزادی و خطر، جدائی ناپذیرند و نمیتوان بدون قبول خطر به استقبال آزادی رفت. صحنه تکان دهندهای که طی ان «دیوید» در پس دیواری آجری مجسمهای از با کره مقدس متعلق به شش قرن قبل را مییابد و سپس مجسمه فرو میپاشد، اشاره نمادینی است به خطرات فرو ریختن دیوارهای محافظ زندگی، خطرات حفاری در اعماق گذشته و خطرات تأثیرات بیگانه. «دیوید» برای «کارین» معرّف یک ریسک بزرگ است و انگیزه اندیشیدن به یک انتخاب. اینجا انتخاب میان امنیت کلاستروفوبیک و لذت پُرمخاطره است و برگمان کاری کرده تا این انتخاب برای «کارین» سخت دشوار باشد. در اینجا برخوردهای میان عشاق دردناک و ناراحتکننده است. از نسخه انگلیسی زبان فیلم که جملههای شخصیت گولد را تصنعی مینمایاند، حتیالامکان باید حذر کرد. باورپذیری این رابطه عاشقانه تقریباً به تمامی مدیون بازی سحرانگیز آندرسون و تغییر حالتهای بسیار ظریف چهره او است.
کشور تولیدکننده : آمریکا و سوئد
محصول : A.B. پیکچرز و سینماتوگراف A.B.C.
کارگردان : اینگمار برگمان
فیلمنامهنویس : اینگمار برگمان
فیلمبردار : سون نیکویست
آهنگساز(موسیقی متن) : یان یوهانسون
هنرپیشگان : الیوت گولد، بیبی آندرسون، ماکس فون سیدو، شیلا رید، استفان هالرستام، ماریا نولگارد و آکه لیندستروم.
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۳ دقیقه.
«کارین» (آندرسون)، پس از پانزده سال زندگی پُرسعادت با جراحی بهنام «آندراس ورگروس» (فون سیدو)، به زندگی آرام بورژوائی خود در شهری کوچک در سوئد عادت کرده است، ولی ابتدا مرگ مادرش و بعد ملاقات با «دیوید کوواک» (گولد) - یک باستانشناس خارجی که به «کارین» ابراز عشق میکند - این آرامش را در هم میریزد. «کارین» با وجود اخلاق تند و خشن «دیوید» رابطهای عاطفی را شروع میکند و روز به روز بیشتر به او وابسته میشود، و حتی دوری شش ماهه «دیوید» آتش این عشق را بیشتر شعلهور میکند. «آندراس» از طریق نامهای بیامضا از این رابطه باخبر میشود و با «دیوید» برخورد میکند. پس از مجادلهای خشن، «دیوید» بیخبر «کارین» باردار را ترک میکند و به لندن میرود. «کارین» با وجود هشدار «آندراس» بهدنبال او به لندن میرود و پس از پذیرائی گرم خواهر «دیوید»، «سارا» (رید)، به سوئد باز میگردد. «کارین» نزدیک به زایمان است که «دیوید» دوباره میآید و به او پیشنهاد ازدواج میدهد. «کارین» میگوید با این که هنوز دوستش دارد، ولی نمیخواهد دوباره او را ببیند. «دیوید» او را به وابستگی به زندگی بورژوازی متهم میکند و «کارین» جوابی نمیدهد. «دیوید» میرود.
* برگمان، تماس را خیلی ساده «یک قصه عاشقانه» توصیف کرده است. اما با اینکه تماس کمتر از فیلمهای دوره میانی او بار متافیزیکی دارد و از لحاظ واقعگرائی عاطفیاش به مصیبت (1969) نزدیکتر است، نمادپردازیهای دقیق آن گواه تداوم علاقه برگمان به حقایق کلی و نیز حقایق شخصی است. در فیلم، آزادی و خطر، جدائی ناپذیرند و نمیتوان بدون قبول خطر به استقبال آزادی رفت. صحنه تکان دهندهای که طی ان «دیوید» در پس دیواری آجری مجسمهای از با کره مقدس متعلق به شش قرن قبل را مییابد و سپس مجسمه فرو میپاشد، اشاره نمادینی است به خطرات فرو ریختن دیوارهای محافظ زندگی، خطرات حفاری در اعماق گذشته و خطرات تأثیرات بیگانه. «دیوید» برای «کارین» معرّف یک ریسک بزرگ است و انگیزه اندیشیدن به یک انتخاب. اینجا انتخاب میان امنیت کلاستروفوبیک و لذت پُرمخاطره است و برگمان کاری کرده تا این انتخاب برای «کارین» سخت دشوار باشد. در اینجا برخوردهای میان عشاق دردناک و ناراحتکننده است. از نسخه انگلیسی زبان فیلم که جملههای شخصیت گولد را تصنعی مینمایاند، حتیالامکان باید حذر کرد. باورپذیری این رابطه عاشقانه تقریباً به تمامی مدیون بازی سحرانگیز آندرسون و تغییر حالتهای بسیار ظریف چهره او است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست