یکشنبه, ۲۳ دی, ۱۴۰۳ / 12 January, 2025
مجله ویستا
مطالعه تاریخی؛ حجابانگاری یا آئینهانگاری زمان
امروزه مطالعه تاریخی در بسیاری از گسترهها منزلت و رواج یافته است. نزاعهای اواخر سده نوزدهم و اوایل قرن بیستم، فروکاسته و فواید و ضرورت رهیافتهای تاریخی در پژوهشها، خود را نشان داده است محققان به رخنهها و معایب آن نیز بصیرت یافتهاند. همچنین پندار رویارویی و ستیز واهی میان مطالعه تاریخ با سایر روی آوردها، مانند رهیافت تحلیلی، روانشناختی، جامعهشناختی و فلسفی نیز از میان رخت بربسته است. اکنون رهیافت تاریخی در بسیاری از گسترهها بویژه در مطالعات دینی در کنار روی آوردهای فوق مورد توجه قرار گرفته است. فیلسوفان که دورترین موضع را نسبت به روی آورد تاریخی داشتهاند اکنون روش ارسطو را در متافیزیک آکنده از مطالعه تاریخی یافتهاند. نقش مطالعه تاریخی در فهم حادثه یا دیدگاه و شناخت زوایای پنهان آن، بیش از پیش مکشوف و تاثیر سترگ آن در میان جزمگرایی و نخوت حاصل از بیخبری تاریخی معلوم شده است.
در جامعه علمی و تعلیمی ماهم مطالعات تاریخی به گروههای آموزشی تاریخ محدود نمانده، در بسیاری از علوم - چه طبیعی و چه انسانی - مورد توجه قرار گرفته است. رغبت فراوانی به مطالعه تاریخی نزد دانشجویان در مقاطع مختلف برای تدوین پایاننامهها و رسالههای ترتیب یافته است. تاریخ قرآن، تاریخ فقه، تاریخ اصول، تاریخ فلسفه و ... همگی به صورت رشتههای معرفتی درآمدهاند و ضرورت مطالعه تاریخی در همه زمینهها و علیالخصوص مسائل الهیاتی خود را نشان داده است. اما وجود دو رخنه، کارآیی آنها را به شدت کاهش میدهد:
الف) رخنه نخست، فقدان تصور دقیق و مناسب از چیستی مطالعه تاریخی است. براساس این اصل، تصور فرد از ماهیت مطالعه تاریخی، روش و ابزار او را معین میکند
ب) رخنه دوم، به فرآیند عملیاتی و فنون مطالعه تاریخی مربوط است. رخنه نخست را با اصل شناخت سلف در پرتو خلف رفع میکنیم. در رفع رخنه دوم بحث از فنون و فرآیند مطالعه تاریخی است که ما در این مقال به بررسی رخنه نخست میپردازیم.
۱) هویت زمانی امر تاریخی:
نخستین سوال در اخذ رهیافت تاریخی، این است که آیا هر حادثه، یا هر مسئله و دیدگاهی را میتوان مورد مطالعه تاریخی قرار داد؟ بدون تردید، مطالعه تاریخی ارزش ابزاری دارد و هدف از آن شناخت عمیقتر حادثه، دیدگاه یا مسئله یا نظریه است.
اما آیا هر حقیقتی را میتوان با مطالعه تاریخی شکار کرد؟ به عنوان مثال آیا در پاسخ به یک مسئله میتوان به این معرفت توسل جست؟ پاسخ اولیه به این سوال این است که علیالظاهر تنها به حادثه تاریخی میتوان از این روش استفاده نمود. نکته مهم در این جوابگویی تناسب میان “حادثه تاریخی” و “مطالعه تاریخی” است. به دلیل این تناسب و همبستگی، ضرورت دارد تصور خویش را از حادثه تاریخی ترسیم کنیم: حادثه تاریخی چیست؟ پاسخ ابتدایی این است که حادثه یا رویداد تاریخی در زمان گذشته رخ داده است. زمان، عنصر مهمی در تعریف حادثه تاریخی است اما مراد از آن چیست؟ زمان را در اینجا چگونه میتوان تحلیل کرد؟ چرا که هر امر اتفاق افتاده در زمان گذشته حادثه تاریخی نیست.
در اینکه هر حادثه یا رویدادی در زمان گذشته رخ داده باشد ارزش مطالعه ندارد، تردیدی نیست؛ اگر چه در مقام مصداق ان قلتهایی وجود داشته باشد. ممکن است گفته شود: حادثه تاریخی امر مهمی است که در زمان گذشته رخ داده است. اما امر مهم یعنی چه؟ چگونه میتوان ابهام “مهم” را برطرف کرد؟ اگر مهم را به موثر تبدیل کنیم و حادثه تاریخی را حادثه موثر بدانیم، تلقی تازهای از حادثه تاریخی به دست میآید؛ زیرا با تحلیل مفهوم موثر میتوان گفت: امری که در زمان گذشته رخ داده است به فرض موثر بودن، به نحوی در آینده حضور و تداوم دارد. اگر بخواهیم از مفهوم تاثیر فراتر رویم، میتوان از مفهوم استمرار بهره جوییم. بر این معیار، امر تاریخی رویدادی است که در تاریخ رخ داده و به نحوی استمرار یافته است. البته یکی از وجوه استمرار تاثیر است. بنابراین، امر تاریخی، پدیدهای است جاری در زمان که از تداوم و ماندگاری برخوردار است. زمان در این مفهوم به معنای استمرار و جاری بودن است و آن مقوم امر تاریخی است. بنابراین تصور روشن از حادثه تاریخی بر استمرار در زمان اشاره میکند.
صرف وقوع در زمان گذشته و حتی افزودن قیودی چون مهم و موثر تصورهای بیش و کم ناقص ارائه میکند. هرگونه مفهومسازی از مطالعه تاریخی که هویت زمانی حادثه تاریخی را از میان بردارد، در واقع حادثه تاریخی را از تاریخی بودن مسلخ کرده است. بنابراین، عنصر “استمرار در زمان” در تعریف “ مطالعه تاریخی” عنصر راهبردی است. فیلسوفان و مورخان در تفسیر نقش هویت زمانی حادثه تاریخی در فهم و شناخت آن، اختلاف نظر دارند. عدهای آن را حجاب انگاشتهاند و کسانی که آن را قاضی پنداشتهاند و به آن مقام خدایی بخشیدهاند. عدهای نیز آن را چونان آئینه میدانند. نظریه نخست در تفکر سنتی ما رواج بیشتری دارد.
۲) حجابانگاری زمان:
تصور سنتی از مطالعه تاریخی یک حادثه، کم و بیش بر حذف زمان تاکید دارد. اینکه مورخ سعی میکند از فاصله زمانی رها گردد و به حادثه نزدیک شود و آن را از نزدیک مورد مطالعه خود قرار دهد، در توصیه بسیاری از مورخان وجود دارد. به عنوان مثال، توصیه میشود که برای مطالعه تاریخی قتل امیرکبیر، لازم است به نحوی در روزگار وی حاضر شویم و از طریق اسناد و مدارک روزگار وی چنان نزدیک گردیم تا بتوانیم نقش امیرکبیر و دولتمردان موثر در قتل وی را بازسازی کنیم. محور اصلی در این تلقی، حذف فاصله زمانی بین محقق و حادثه مورد مطالعه، به گونهای که بدون زدودن آن، نمیتوان بیطرفانه به مطالعه تاریخی آن حادثه پرداخت. بیطرفی و عینیت در گرو حذف حجاب زمان است. اما آیا با رفع حجاب در مطالعه تاریخی، مطالعه تاریخی باقی میماند تا بتوان از بیطرفی آن سخن گفت؟ مطالعه تاریخی مبتنی بر حذف زمان بر دو گونه است:
الف) یا مطالعه گزارش صرف است که گاهی از آن به تاریخ نقلی یا نقل تاریخی تعبیر میکنند
ب) یا علاوه بر گزارش با تحلیل، توصیف و تبیین علمی نیز همراه میباشد که از آن به عنوان تاریخ تحلیلی یاد میکنند. در صورت اول با خبرنگاری روبرو میشویم که به جای اعزام به مسافت مکانی، به زمان گذشته اعزام میشود و حادثهای را واقعبینانه و بیطرفانه - به فرض آنکه بتواند - گزارش میکند او مورخ نیست، بلکه خبرنگاری است حاضر در صحنه وقوع حادثه، در صورت دوم نیز با جامعهشناسی روبرو هستیم که با روش و ابزارهای علمی به توصیف و تبیین حوادث گذشته میپردازد. به هر روی آنچه مورخ را از خبرنگار یا جامعهشناس متمایز میکند، در میان نیست و سر مطلب این است که حذف زمانی و حجاب تلقی کردن آن، مقوم حادثه تاریخی را از آن میستاند. قوام حادثه تاریخی به استمرار آن در زمان است.
با نظریه حجابانگاری زمان، مقوم حادثه تاریخی حذف میگردد و این به معنای حذف حادثه تاریخی است. وقتی حادثه تاریخی در میان نباشد، مطالعه تاریخی نیز در میان نخواهد بود. بنابراین مطالعه تاریخی محتاج نگرش و مفهومسازی جدیدی از مفهوم زمان در تعریف حادثه تاریخی است.
۳) آئینهانگاری زمان:
تصور دیگر از مطالعه تاریخی به اهمیت زمان تاکید فراوانی دارد: شناخت سلف در پرتو خلف. مورخ بدون تردید به مطالعه حادثهای رخ داده در زمان گذشته میپردازد. اما این حادثه به علت استمرار در زمان، تاریخی است و لذا مطالعه و شناخت گذشته در پرتو آینده صورت میگیرد؛ امری که مورخ را از خبرنگار و جامعهشناس متمایز میکند. زمان به عنوان مقوم حادثه تاریخی، حائز اهمیت است؛ زیرا مورخ حادثه تاریخی را در توسعهای که در زمان رخ میدهد و ابعاد پنهان خود را آشکار میسازد، بررسی میکند. بنابراین، زمان آئینه شناخت امر تاریخی میگردد. دو تصویر یاد شده از جهات مختلفی متمایزند. تصور مبتنی بر حجابانگاری زمان، مطالعه تاریخی را صرفا پیشینهشناسی میداند و حال و آینده را در پرتو گذشت میشناسد و لذا هرچه مورخ به زمان حادثه نزدیک باشد، شناخت وی قابل اعتمادتر است، اما در تصور آئینهانگاری زمان، مطالعه تاریخی، شناخت گذشته در پرتو آینده است.
هرچه زمان بیشتری سپری شود، حادثه بیشتر مجال مییابد تا خود را بشناساند. به همین دلیل، تاریخ نهایی را نمیتوان نوشت. دوری مورخ از حادثه نه تنها کاستی نیست، بلکه میتواند به شرط روشمند بودن مطالعه، موجب فهم عمیق ناشی از دوری زمانی نیست، بلکه شناخت کاملتر آن نیز باشد. مطالعه تاریخی، جامعهشناسی حادثه با کاستی ناشی از دوری زمانی نیست، بلکه شناخت و فهم تاریخی، مطالعه حادثه در بستر تاریخی و آینده زمان است. زمان فرصت ظهور آثار، لوازم و نتایج به میان آمدن رقبا، افشا شدن خللها و رخنهها است و همه آنها امکان فهم عمیقتر را فراهم میسازد. به عنوان مثال فهم تاریخی نظریه ناهشیار شخصی فروید، یعنی مطالعه این نظریه در بستر صد ساله پس از آن با ظهور مکاتب و نظریههای رقیب قابل فهمتر میشود.
در این بستر زمانی است که در مقام فهم نظریه ناهشیار شخصی فروید، نظریه ناهشیار جمعی یونگ، ناهشیار متعالی فرانکل و نظریههای روانپویشی نوین به میان میآیند و ابعاد پنهان نظریه فروید را آشکار میسازند. نه تنها معاصران فروید، اعم از منتقدان و مدافعان وی، بلکه حتی خود فروید، لوازم و اضلاع نظریه خود را آن گونه که امروزه کسانی چون داونلو مینگرند، نمیدیدند. بنابراین، امروزه به شرط حذف نکردن زمان، امکان فهم عمیقتر از نظریه فروید، در پرتو مطالعه تاریخی وجود دارد. به همین دلیل، تا حادثهای تاریخی نشود و در زمان جاری نگردد، مطالعه تاریخی را برنمیتابد. آرای افلاطون را میتوان مورد مطالعه تاریخی قرار داد، نه صرفا به دلیل اینکه حجاب زمان وجود دارد. بلکه به این دلیل که آرای وی استمرار یافت و در نظریات دانشمندان بعدی زنده ماند، در حالی که کسان زیادی در همان روزگار، صاحب دیدگاه بودند اما تاریخی نشدهاند مطالعه تاریخی به معنای شناخت گذشته در پرتو آینده و در واقع شناخت “شدن” و تطور تاریخی است و نه “بودن”.
عدم توجه به هویت آئینه بودن زمان و ضرورت شناخت سلف از رهگذر خلف، علاوه بر پژوهش، در برنامههای آموزشی نیز آسیبزا شده است. به عنوان مثال امروزه غالبا آموزش فلسفه اسلامی از حیث ترتیب زمانی از آینده به گذشته است. ابتدا نهایه الحکمه علامه طباطبایی یا منظومه حکیم سبزواری، آموزش داده میشود، آنگاه آثار ملاصدرا وسپس آثار شیخ اشراق و بالاخره آثار ابنسینا مورد تعلیم قرار میگیرد. کسی که منظومه حکیم سبزواری را خوانده باشد، ملاصدرا را با قرائت خاصی میشناسد، اما تفاوت قرائت را غالبا در نمییابد. اگر آموزش فلسفه با سیر تحول تاریخی و تطور طبیعی آن، یعنی از گذشته به آینده، انجام شود، فلسفه خوانی تبدیل به فلسفیدن و مشارکت در تجارب فلسفی حکیمان میشود و از همین رهگذر اثربخشی و کارایی آموزش فلسفه افزایش مییابد.
امروزه، دانشجویان الهیات در همه شاخهها و گرایشهای آن، با برنامه درسی مدون بیست و دو سال پیش، آموزش میبینند و بنیان سست این برنامه، انرژی وعلاقه آنان را تخریب میکند. برنامه آموزشی الهیات درست برخلاف فرآیند مطالعه تاریخی است. طلاب و دانشجویان فقه و اصول ابتدا اصول مظفر را میخوانند درحالی که اصول مظفر تقریری از اصول حکیم کمپانی از اصولیان متاخر بلکه معاصر است. براساس چنین سابقه آموزشی، محقق ذیل عنوان بستر تاریخی تفسیر سوره جمعه صرفا به بحث از شان نزول آیات بسنده میکند و به تطور تاریخی و به شناخت سلف در پرتو خلف روی نمیآورد. بر مبنای آئینه دانستن زمان، هرچه از حادثه تاریخی دورتر میشویم مجال فهم بیشتر را به دست میآوریم. بنابراین،نه هوش نوشتن ناسخالتواریخ به میان میآید و نه امکان نگارش تاریخ نهایی حاصل میگردد. بلکه به تعبیری که از ابنعباس در خصوص قرآن نقل شده است حادثه تاریخی امری است که زمان آن را تفسیر میکند.
دکتر احد فرامرز قراملکی
منبع : روزنامه رسالت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست