چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
افزایش نابرابری یا کاهش فقر؟!
مخالفان فرآیند جهانی شدن استفاده از مفهوم جهانی كردن یا جهانی سازی را بر مفهوم جهانی شدن ترجیح میدهند زیرا به زعم آنها جهانیسازی فرآیندی است كه مبتنی بر قصد و برنامه از پیش تعیین شده است. آنها جهانی سازی را مترادف با پذیرش نظام سرمایهداری بخصوص از نوع امریكایی آن میدانند به گونهیی كه طرفداران برنامه جهانی سازی ادغام در جهان سرمایهداری را ساز و كاری برای مبارزه با توسعه نیافتگی میدانند.
«استیگلیتز» یكی از صاحبنظران بنام توسعه اقتصادی در كتاب ارزنده «جهانی سازی و مسائل آن» جهانی سازی را بخصوص در ارتباط با توسعه كشورهای در حال توسعه مورد واكاوی قرار داده است. به نظر او جهانی سازی واقعیتی متناقض است كه همزمان مورد ستایش و نكوهش است و فرآیندی است كه به سادگی نمیتوان از كنار آن گذشت زیرا چنین كاری نه ممكن و نه مقبول است. جهانی سازی عبارت است از نزدیك شدن كشورها و ملتهای جهان كه نتیجه كاهش شدید هزینههای حمل و نقل و ارتباطات و نیز رفع موانع مصنوعی است كه در راه جریان كالاها و خدمات، سرمایه، دانش (و تا حدودی افراد) قرار دارد. جهانی سازی تاسیس نهادهای تازهیی را سبب شده كه همراه با نهادهای موجود در داخل مرزهای كشورها به فعالیت مشغولند. چنین فرآیندی برخوردار از متولیانی نیز هست آنچنان كه استیگلیتز بانك جهانی، صندوق بینالمللی پول و سازمان تجارت جهانی را متولیان اصلی جهانی سازی میداند.
«جهانی سازی» به ترتیبی كه تاكنون دنبال شده به وعدههای هواداران آن، جامه عمل نپوشانده یا آنچه میتواند یا باید برسد، نرسیده است. در برخی موارد رشد اقتصادی اساسا حاصل نشده و اگر هم شده منافعش عاید همگان نشده است. برآیند سیاستهای تحت تفاهم واشنگتن غالبا این بوده كه تعداد كمی به هزینه بسیاری دیگر و عموما طبقات مرفه به هزینه فقرا منتفع شدهاند. در بسیاری از موارد، منافع و ارزشهای بازرگانی بر نگرانیهای زیست محیطی، مردمسالاری، حقوق بشر، عدالت اجتماعی چربیده است.
به گونهیی كه معمولا نقد جهانی سازی معطوف به این نكته است كه در قالب فرآیند جهانی سازی بر ابعاد اقتصادی نسبت به دیگر ابعاد حیات اجتماعی اولویت بیشتری داده میشود. چنین نقدی زمانی كه با توجه به مباحث اقتصادی صرف چون ابعاد مالی و بازارگرایی اقتصادی مربوط به نظام سرمایهداری صورت میگیرد یا معطوف به سیاستهای تعدیل در كشورهای در حال توسعه میشود، شدت بیشتری پیدا میكنند.
به تعبیر «شولت» سیاستهای نولیبرالی كه بر بازار آزاد و لغو یارانههای دولتی تاكید دارند خود مقوی نابرابری فرصت بودهاند.» دولتهای عضو سازمان توسعه و همكاری اقتصادی در حالی كه برای آزادسازی در جنوب موعظه میكنند، خود یارانههای متعدد و سایر انواع مداخله در بازار را به كار بستهاند كه به حفظ و گسترش برتری آنها بر كشورهای فقیر كمك كرده است.
اقتصاد آزاد معمولا حامی عوامل قدرتمند آزاد است كه در شمال مستقر هستند. سازمان تجارت جهانی سریعترین آزادسازی را در زمینه فرآوردههای صنعتی و مالكیت معنوی كه منافع كشورهای شمال را تامین میكند انجام داده است در حالی كه در زمینههایی مثل كشاورزی و منسوجات كه آزادسازی تجارت ممكن است برای منافع كشورهای جنوب فرصتهای بیشتری را فراهم كند حركتهای كندتری را از خود نشان داده است.
در نتیجه جهانی سازی موجب تشدید فرآیند قطبی شدن جهان شده و فاصله بین شمال و جنوب هر روز عمیقتر و گستردهتر میشود. مخالفان معتقدند كه غرب حتی زمانی كه متهم به ریاكاری نیست، سیاست جهانی سازی را دنبال میكند و مراقب است تا منافع این كار به نحوی نامناسب و به زیان كشورهای در حال توسعه تقسیم شود.
یكی از مواردی كه این سیاست را بخوبی هویدا میكند برخورد و سیاست دوگانهیی است كه جهان سرمایهداری به اصطلاح آزاد در مورد پرداخت یارانهها دارد. كشورهای صنعتی به روی محصولات كشاورزی خود یارانه میپردازند و از این راه رقابت را برای كشورهای در حال توسعه دشوار میكنند، در حالی كه به كشورهای در حال توسعه فشار میآورند تا یارانه محصولات صنعتی خود را حذف كنند. نگاهی به رابطه مبادله (كه عبارت است از نسبت قیمتهایی كه كشورهای توسعه یافته و كمتر توسعه یافته روی محصولات خود می گذارند) پس از موافقت نامه تجاری سال ۱۹۹۵ میلادی روشن میكند كه تاؤیر خالا این امر، كاهش بهای كالاهای برخی از كشورهای فقیر است در قیاس با آنچه بابت وارداتشان میپردازند، نتیجه این شده كه بعضی از فقیرترین كشورهای جهان عملا وضع بدتری یافتهاند.
حتی در مقیاس جهانی نیز هزینههایی كه جهانی سازی به دنبال داشته است هزینههای در خور توجهی هستند. به اعتقاد استیگلیتز منافع جهانی سازی چنان نبود كه هواخواهان آن ادعا كردهاند. بهایی كه بابت آن پرداخت شده بیش از آن بوده كه هواداران ابراز نمودهاند، چرا كه به محیط زیست صدمه زده، فرآیندهای سیاسی به فساد كشیده شده و سرعت تغییرات، فرصت لازم برای تطابق فرهنگی را در اختیار این كشورها نگذاشته است.
بحرانهایی كه سبب بیكاری وسیع شده به نوبه خود مسائل بلند مدتتری مثل فروپاشی اجتماعی را به دنبال داشته است كه نمونههای آن را از بروز خشونتهای مناطق شهری امریكای لاتین گرفته تا درگیریهای نژادی در دیگر مناطق جهان مثل اندونزی میتوان مشاهده كرد. تحت چنین وضعیتی پرسشهای عدیدهیی مانند آیا جهانی سازی فینفسه برنامه و فرآیندی نامطلوب و منفی است؟ آیا میتوان از كنار این فرآیند گذشت و به آن اعتنایی نداشت؟ در پاسخ به این پرسشها عنوان شده است، جهانی سازی به نوبه خود نه خوب است و نه بد، توان آن را دارد كه پیامدهای بسیار خوبی به بار آورد، مثلاً برای كشورهای شرق آسیا كه جهانیسازی را با سبك و سیاق و با سرعت مورد نظر خود دنبال كردهاند، منافع بزرگی داشته است. علیرغم اینكه بحران سال ۱۹۹۷ میلادی موجب عقبنشینیهایی نیز در این زمینه شد، اما در بسیاری از نقاط جهان چنین منافعی حاصل نشده است و مهمتر اینكه مشكل به نفس جهانی سازی مربوط نیست، بلكه به نحوه انجام آن مربوط است.
بخشی از مشكل از سازمانهای اقتصادی بینالمللی و از جمله صندوق بینالمللی پول، بانك جهانی و سازمان تجارت جهانی ناشی میشود كه در تنظیم ضوابط و قواعد آن دست داشتهاند. آنها عموماً به ترتیبی عمل كردهاند كه به جای اینكه در خدمت جهان در حال توسعه باشند به منافع كشورهای صنعتی پیشرفته و بویژه منافع گروههای خاص در داخل این كشورها خدمت كردهاند.
«دیوید هلد و مك گرو» هم معتقدند كه ساختار فعالیت اقتصادی جهانی تحت سلطه روز افزون نظامهای اقتصاد و سازمان توسعه و همكاری اقتصادی و پیوندهای در حال رشد میان آنها قراردارد. از هر نظر كه بنگریم بزرگترین بخش انسانها از بازار به اصطلاح جهانی محروم میمانند، شكاف میان شمال و جنوب در حال افزایش است. پیامد چنین وضعیتی تحقق شكاف فزاینده در بین كشورهای شمال و جنوب است.
به نظر بسیاری، منشا اصلی نابرابریها و شكاف بین شمال و جنوب را باید در سیاستهای اقتصادی نئولیبرالی كه در قالب جهانی شدن اقتصادی نمود پیدا میكنند جستوجو كرد.
منتقدان فرآیند جهانی شدن معتقدند لیبرالها، تصویر تحریف شدهیی از شرایط جهانی انسانی ترسیم میكنند. به نظر آنها فقر و نابرابری در حال افزایش و نه كاهش است، زیرا منافع جهانی شدن اقتصادی بطور ناموزونی در سراسر كره زمین و در درون كشورها پخش میشود. در مجموع این روند بسیار نامطلوب بیعدالتی در میان كشورها ویژگی ذاتی جهانی شدن نیست، بلكه حاصل سیاستهای نو لیبرالی هستند كه در خصوص فضاهای جهانی اتخاذ میشوند. مردمی كه در كشورهایی زندگی میكنند كه دولتهای آنان عضو گروه هفت، سازمان توسعه و همكاری اقتصادی، بانك تسویه بینالمللی و ناتو هستند، در مقایسه با ساكنان كشورهایی كه خارج از چنین كانونهایی قرار دارند از مزایای ساختاری بیشتری برخوردار هستند. توزیع منابع، قوانین، موسسات و پیشداوریها به گونهیی است كه یك شخص معمولی كه در كشور جنوب متولد شده فرصت كمتری برای زندگی دارد تا یك شخص معمولی كه در یك كشور شمال متولد شده است.
در نتیجه دسترسی نابرابر به فضاهای جهانی اختلاف بین شمال و جنوب را تشدید كرده است. این اختلاف و تفاوت فضایی فقط محدود به عرصههای جهانی نیست بلكه در عرصه داخلی كشورها نیز در مقیاسهای شهری روستایی و نیز بخشی، خود را نشان داده است. به گونهیی كه در دوره جهانی شدن معاصر جامعههای روستایی در مقایسه با مراكز شهری بیشتر نادیده گرفته شدهاند. بنابراین وقتی كشورهای تازه صنعتی شده از مزایای تولید و بازارهای جهانی برای توسعه بهرهمند شدهاند شهرهای آنان معمولاً بیشترین منافع را بردهاند، در حالی كه بیشتر نواحی روستایی فقیر دست نخورده باقی ماندهاند.به لحاظ تفاوت،بخشی از این تفاوت در خصوص مقایسه بخش كشاورزی نسبت به بخشهای صنعت و خدمات از شدت بیشتری برخوردار هستند. معمولاً در چندین دهه اخیر سهم بخش كشاورزی در قیاس با بخشهای دیگر، به رغم اینكه در كشورهای در حال توسعه جمعیت گستردهیی را تحت پوشش خود دارد، كاهش چشمگیری داشته است، به گونهیی كه صنایع كشاورزی غذایی جهانی اغلب گرایش به تضعیف وضعیت متزلزل كشاورزی خرده پا در سراسر دنیا نشان دادهاند. شركتهای بزرگ از فناوریهای برتر، تسهیلات اعتباری بیشتر و شیوههای مدیریتی پیشرفتهیی برخوردارند كه كشاورزان سنتی از آن بیبهرهاند.
در نتیجه این بیم وجود دارد كه سیاستهای نولیبرالی مورد نظر متولیان كه در كشورهای در حال توسعه صورت میگیرند در عمل به نفع بازار جهانی تمام شود و پیامدهای مفید و مثبتی را برای آن بخش از جمعیت جهان كه از طریق فعالیت در بخش كشاورزی امرار معاش مینمایند نداشته باشد.
جهانی شدن در شرایط اختلافها و تمایزات ساختاری ناشی از شكاف صنعتی، صرف نظر از اینكه موجب گسترش نابرابریهای اجتماعی و تشدید شكاف میان ثروتمندان و فقرا هم در سطح محلی و هم در سطح بینالمللی خواهد شد كشورهای جهان سوم (پیرامونی) را به حاشیه روستایی نظام جهانی تبدیل خواهد كرد. این وضعیت میتواند به ظهور یك نظام طبقاتی فراملی منجر شود كه به خلاف وضعیت طبقاتی در ساختار اجتماعی ملی، امیدی به مبارزه برای تغییر ساختار آن وجود ندارد.
جهانی سازی به رغم پیامدهای منفی كه داشته و دارد نتایج مثبت هم دارد. زیرا به مانند هر نوع تغییر اجتماعی دیگر هم برخوردار از هزینهها و كاركردهای منفی و هم پیامدها و كاركردهای مثبت است. یكی از پیامدهای مثبت جهانی سازی قرار دادن تمام كشورها در فرآیند توسعه است. جهانی سازی احساس انزوا را در جهان در حال توسعه تخفیف بخشیده و به مردم این كشورها امكان داده به دانشی دست یابند كه یك قرن پیش حتی در اختیار مرفهترین افراد هیچ كشوری قرار نداشت.
پیامد مثبت دیگر اینكه ارتباط و پیوند بین كشورها كه گاهی تحت عنوان وابستگی متقابل از آن یاد میشود را نیز تقویت كرده است. جهانی سازی پیوند و ارتباط میان كشورها را افزایش داده و این ارتباط زمینه را برای فشارهای عمومی هماهنگ شدهیی در سطح جهان چون صرف نظر كردن از بدهیهای برخی از كشورهای فقیر و نیز افزایش كمكهای خارجی را فراهم كرده است. به تعبیر «استیگلیتز» جهانی سازی منافع عظیمی چون موفقیت آسیای شرقی بخصوص بخاطر استفاده از فرصتهای تجاری و دسترسی بیشتر به بازارها و دانشهای فنی را به دنبال داشته است. جهانی سازی، بهداشت و درمان بهتر را با خود هدیه آورده و نیز جامعه مدنی جهانی را در پی داشته است.
به نظر «سمیرامین» جهانی شدن چند قطبی میتواند به توسعه و تكامل اجتماعی كمك كند و از این طریق دموكراتیزاسیون اجتماعی را رشد و گسترش خواهد بخشید و موجب كاهش انگیزههای تعارض و برخورد خواهد شد.
جهانی سازی میتواند تغییر شكل یابد و وقتی این كار صورت گرفت و به درستی و متخصصانه انجام شد، بطوری كه همه كشورها در سیاستگذاریهایی كه بر آنها تاثیر میگذارد نقش داشته باشند، امكان این خواهد بود كه اقتصاد جهانی جدید به وجود آید كه در آن رشد نه فقط پایدارتر و آسیبناپذیرتر است، بلكه ثمرات این رشد به نحوی عادلانهتر میان همه تقسیم شود.
از مواردی كه به عنوان پیامد مثبت فرآیند جهانی شدن از آن یاد میشود افزایش آگاهی كنشگران اجتماعی در عرصههای مختلف محلی و ملی نسبت به حقوق و نقش اجتماعی و سیاسیشان است.
به عبارت دیگر نقشی كه این فرآیند در احیای عاملیت انسانی و در نهایت توسعه اجتماعی و سیاسی داشته است، به گونهیی كه افزایش آگاهیهای جهانی و بسط فرهنگ سیاسی نو یعنی توجه بیشتر و جدیتر به تودههای مردم در همه جوامع در حال توسعه به دموكراسی و مساله حقوق بشر آثار تعیین كننده و مهمی بر تغییر مناسبات قدرت در این جوامع خواهد داشت و از آنجا كه مساله توسعه نیافتگی اساسا مسالهیی مرتبط با مناسبات قدرت در این نوع جوامع است محتملا این تغییرات بخشی از موانع توسعه در این جوامع را از میان برداشته یا به نحو چشمگیری كاهش خواهد داد.
پیامدهای مثبت حاصل شده در برخی از بخشهای جهان موجب شده كه طرفداران جهانی شدن بر این باور تاكید كنند كه جهانی شدن نه تنها موجب افزایش فقر نمیشود بلكه راه حل اصلی برای محو فقر است. به نظر آنها جهانی شدن به جای اینكه مانع توسعه باشد و نابرابریها را افزایش دهد موجب بهبود چشماندازهای توسعه دولتها میشود و به كاهش نابرابری در جهان كمك میكند. بر اثر انتقال تولید و سرمایهگذاری از جانب شركتهای چند ملیتی به دولتهایی كه تازه در حال صنعتی شدن هستند، تقسیم كار جهانی جدید به وجود آمده كه این امر فرصتهای جدیدی را برای توسعه خلق كرده و می آفریند.
گفتمان نئولیبرالی نشان میدهد كه جهانی شدن اقتصادی تنها راه واقعی كاهش فقیران در سطح جهان و فقر جهانی است. علل تداوم نابرابری را باید بیش از هر چیز در ناتوانی كشورها در ادغام به اندازه كافی، سریع و عمیق در اقتصاد جهانی جستوجو كرد. ملاحظه میشود كه با این نوع نگاه وجود نابرابری و در مجموع توسعه نیافتگی در كشورهای در حال توسعه به عوامل و زمینههای داخلی این كشورها تحویل مییابند و نقش عوامل خارجی نادیده گرفته میشود.
و از طرف دیگر به این نكته نیز توجه نمیشود كه اصولا فرآیند جهانی شدن به رغم اینكه فرآیندی درشت و كلان است لیكن ساز و كارهایی كه برای آن حركت و پویایی شگرفی را ایجاد میكنند مانند بسط اطلاعات، ارتباطات، مصرفگرایی، كالایی شدن و... خصلت نرمافزاری دارند كه در كشورهایی كه تجدد را تجربه كردهاند، یافت میشوند و در كشورهایی كه هنوز گذر لازم را از فاز سخت افزاری به نرم افزاری طی نكردهاند مواجه با فقدان این ساز و كارها هستیم كه خود موجب نوعی عدم توازن تشدید نابرابری شده است.
منبع : روزنامه اعتماد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست