شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا
خیاط هم در کوزه افتاد
در روزگار قدیم در شهر ری خیاطی بود كه دكانش سر راه گورستان بود . وقتی كسی میمرد و او را به گورستان می بردند از جلوی دكان خیاط می گذشتند .
یك روز خیاط فكر كرد كه هر ماه تعداد مردگان را بشمارد و چون سواد نداشت كوزه ای به دیوار آویزان كرد و یك مشت سنگ ریزه پهلوی آن گذاشت .
هر وقت از جلوی دكانش جنازه ای را به گورستان می بردند یك سنگ داخل كوزه می انداخت و آخر ماه كوزه را خالی می كرد و سنگها را می شمرد .
كم كم بقیه دوستانش این موضوع را فهمیدند و برایشان یك سرگرمی شده بود و هر وقت خیاط را می دیدند از او می پرسیدند چه خبر ؟ خیاط می گفت امروزسه نفر تو كوزه افتادند .
روزها گذشت و خیاط هم مرد . یك روز مردی كه از فوت خیاط اطلاعی نداشت به دكان او رفت و مغازه را بسته یافت . ازهمسایگان پرسید : خیاط كجاست ؟
همسایه به او گفت : خیاط هم در كوزه افتاد .
و این حرف ضرب المثل شده و وقتی كسی به یك بلائی دچار می شود كه پیش از آن درباره حرف می زده ، می گویند :” خیاط در كوزه افتاد ” .
منبع : سایت کودکان
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران اسرائیل دولت حجاب رئیس جمهور پاکستان گشت ارشاد رئیسی دولت سیزدهم کارگران رهبر انقلاب سریلانکا
سلامت کنکور عربستان سیل تهران هواشناسی سازمان سنجش فضای مجازی اصفهان شهرداری تهران پلیس زنان
تورم دلار خودرو قیمت خودرو قیمت دلار آفریقا قیمت طلا بازار خودرو سایپا بانک مرکزی ایران خودرو مسکن
خانواده تلویزیون مرگ ترانه علیدوستی فیلم سریال سینمای ایران موسیقی مهران مدیری
اینترنت کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس
رژیم صهیونیستی غزه روسیه فلسطین جنگ غزه چین حماس طالبان ایالات متحده آمریکا اوکراین ترکیه طوفان الاقصی
پرسپولیس فوتبال جام حذفی آلومینیوم اراک استقلال فوتسال بازی بارسلونا تراکتور باشگاه پرسپولیس تیم ملی فوتسال ایران باشگاه استقلال
هوش مصنوعی سامسونگ ناسا الماس فیلترینگ ماه نخبگان
سازمان غذا و دارو مالاریا کاهش وزن سلامت روان آلزایمر زوال عقل