جهان بدون بوش بهتر است

پس از پیروزی باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ـ انتخاباتی که نزدیک به دو سال جهانیان را به خود مشغول کرد ـ می توان گفت که جهان از دست حزب جمهوری که دو دوره ریاست جمهوری بر سر قدرت بود، رهایی یافت. جهان از "بوش پسر" و عقاید لاهوتی و ایدئولوژی افراطی اش که مبتنی بر تورات بود و برای دنیا و نیز ایالات متحده آمریکا نتیجه ای جز بلا و بدختی و جنگ و درگیری در مناطق مختلف به همراه نداشت، نجات یافت. این همه بلا و بدبختی تحت بهانه های واهی و دروغین سردمداران آمریکایی حاصل گشته است. در دوره بوش همچنین ما شاهد بروز بحران مالی بی سابقه ای بوده ایم که اقتصاد جهان را نابود ساخت و عواقب این بحران همچنان دیده می شود.
البته خواننده این مقاله نباید تصور کند که ما به اوباما رییس جمهور جدید آمریکا خیلی امیدوار هستیم و برای آن کف می زنیم و هورا می کشیم. اوباما صرف نظر از رنگ و نژاد و ملیت و اعتقاداتش رییس جمهور آمریکا خواهد شد و بر این باور نیستیم که اوباما با جهانیان از روی اخلاص تعامل خواهد کرد یا این که "رهایی بخش موعود" و قادر است همه ویرانی های ناشی از عملکرد بوش را ترمیم نماید. به این دلیل که ما می دانیم اوباما بدون پایبندی به سیاست های حزب خود در زمنیه مسائل اساسی حزب هرگز قادر به پیروزی در انتخابات نبود و نیز بدون حمایت های گروه های فشار در درون حزبش و سایر لابی ها هرگز قادر نبود در میان رهبران حزب دمکرات آمریکا پیروز شود و از همه آنان پیشی بگیرد. نویسنده این مقاله را از آن روی نوشته که در میان افکار عمومی فلسطین و به طور کلی جهان عرب عده زیادی پس از اعلان نتایج انتخابات آمریکا خوشحال شدند و به یکدیگر این پیروزی را تبریک گفتند. صرف نظر از این که برخی از پیام تبریک ها به خاطر ملیت و نام و ریشه دینی اوباما بوده است ـ به گونه ای که عده ای همچنان معتقدند وی تحت تاثیر اسلام پدرش است ـ اما عده ای نیز از این روی از این پیروزی خوشحال شدند که دل شان از شکست حزب جمهوری خواه خنک شد؛ حزبی که به رهبری جرج بوش علیه امت اسلام جنایات زیادی را مرتکب شد که در طول تاریخ آمریکا هیچ یک از روسای کاخ سفید از دو حزب جمهوری و دمکرات دست به آن نزده بودند.
پیروزی اوباما بر رقیب جمهوری خواهش دور از انتظار نبود به این دلیل که همه سیاست های جرج بوش در طول دوره ریاستش بر کاخ سفید اشتباه بلکه فاجعه آمیز بود. شاید یکی از مهم ترین دلایل پیروزی چشمگیر و قاطعانه "اوباما" بر "جان مککین" شکست مذبوحانه بوش در افغانستان و عراق و موضع گیری های بد وی در منطقه از جمله ایران، فلسطین، لبنان، سوریه، آفریقا و همه نقاط جهان است.
بدیهی است که آن چه اتفاق افتاد یک تحول بزرگ یا بر اساس شعار اوباما یک "تغییر" بود اوباما ثابت کرد که دمکراسی آمریکا در این پیروزی کاملا تجلی یافت و گامی در راستای مساوات و برابری در جامعه آمریکاست.
پیروزی حاصل شده به معنای آن نیست که شعارهای اوباما همگی تحقق خواهد یافت و چه بسا کلام وی پس از پیروزی مبنی بر این که شاید دوره ریاستش برای تحقق خواسته هایش کافی نباشد به معنای تبلیغات زود هنگام برای ریاست وی در دور دوم ریاست جمهوری باشد تا در آن دوره بتواند شعارهایش را به فعل برساند و شاید هم بدین معنا باشد که اوباما از وعده های خود عقب نشینی کرده و دریافته است که اجرای این شعارها بسیار سخت است و این گونه نیست که عده ای تصورش را می کنند.
در این جا قصد دارم به همه کسانی که به پیروزی اوباما دل بسته و به آن امیدوار شده اند بگویم که خیلی خوش بین نباشید درست است که این شخص به پیدا کردن راه حل های عقلانی و منطقی برای مسائل مختلف تمایل دارد اما این به معنای آن نیست که از تحقق اهداف و منافع آمریکا چشم می پوشد به طور حتم اوباما برای تحقق منابع کشورش لحظه ای تردد نخواهد کرد. همچنین ذکر این نکته ضروری است که اوباما این گونه نیست که قادر به اجرای هر تصمیمی است. اوباما تنها بخشی از موسسه بزرگ آمریکاست که با گروه های فشار اقتصادی، سیاسی و مالی و غیره در ارتباط است.
و اما در خصوص مساله فلسطین باید گفت که اوباما در سایه موضع گیری های اخیرش در قبال دولت عبری و حضورش در جمع لابی های پر نفوذ یهودی در آمریکا موسوم به "ایپاک" در آغاز تبلیغات انتخاباتی به منظور به دست آوردن آرای یهودیان و نیز در سایه خیره سری دولت عبری و میل آن به تجاوز گری علیه فلسطینیان و عرب ها و به طور کلی منطقه و عدم تمایل این رژیم به صلح از طریق تحقق یک راه عادلانه برای مساله فلسطین و در سایه ادامه جنایات اسراییل از قبیل ادامه ساخت دیوار نژاد پرستانه حایل و شهرک های یهودی و مصادره اراضی و جنایت های روزمره علیه فلسطینیان، قادر به انجام کارهای بزرگ نیست.
مساله دیگر این که رییس جمهور جدید آمریکا باید با میراث به جا مانده جرج بوش که آثار شوم آن تقریبا در همه مناطق جهان دیده می شود دست و پنجه نرم کند در واقع همین میراث بود که افکار عمومی جهان را بر آن داشته تا در نظرسنجی های مختلف اعلام کنند که آمریکا منفور ترین کشور جهان است.
و در نهایت باید گفت که جدا از کارهایی که رییس جدید کاخ سفید در آینده انجام خواهد داد اما ما بر این باوریم که همین که اوباما در انتخابات پیروز شد این پیروزی باعث خوشحالی عده زیادی شد. اوباما با این پیروزی جهانیان را به این نتیجه رساند که وی از زمره روسای بد کاخ سفیده نبوده است و جهان بدون جرج بوش و امثال وی بسیار بهتر خواهد بود.

نویسنده: رشید شاهین

منبع : مرکز اطلاع رسانی فلسطین