جمعه, ۲۳ آذر, ۱۴۰۳ / 13 December, 2024
مجله ویستا


جهان در حیرت کلیله و دمنه


جهان در حیرت کلیله و دمنه
وقتی نام داستان‌های حیوانات به گوشمان می‌رسد بی‌شک نخستین کتابی که به یادمان می‌آید کلیله و دمنه است. البته کلیله و دمنه تنها اثری نیست که در ادبیات مشرق زمین وجود دارد و در آن جانوران به سخن درمی‌آیند و چون قهرمانان داستان‌های واقعی به بیان و پیشبرد داستان می‌پردازند.
این روزها در آلمان که یکی از کشورهای پیشرو در ادبیات و از جمله ادبیات فابل یا داستان‌های جانوران است نمایشگاهی برپاست که در آن به گونه‌ای تخصصی و البته به شکلی که همگان دریابند به موضوع ادبیات فابل پرداخته شده است.
این مطلب به این نمایشگاه و تاثیر ادبیات فابل مشرق زمین می‌پردازد و نشان می‌دهد که ادبیات جهان به شکلی بنیادین به این شاخه از ادبیات شرق بخصوص ادبیات ایران می‌پردازد.
در مملکت آلمان احدی نمی‌تواند منکر این باشد که هاپ کرکلینگ (نویسنده و هنرمند آلمانی متولد ۱۹۶۴) در قالب‌های ادبی رو دست ندارد. کرکلینگ که به خدای کمدین‌های آلمان معروف است، به رسم لوطی‌گری تعظیمی می‌کند و وارد صحنه می‌شود و دقایقی بعد با نوای پیانوی مزقانچی ترانه گرگ و بره ‌ قصه جاویدان آن جانور لاکردار و آن قربانی بی‌گناه را سر می‌دهد.
کرکلینگ که فقط با چند جمله سر و ته قصه را هم آورده خوب بلد است که چطور فابل‌های کهن (قصه‌های حیوانات) را با آن ته‌لهجه اسلواکیایی‌ در قالب آت و آشغال‌های فرهنگی بلغور کند.
این‌جور قطعه‌های نمایشی کوتاه بدان جهت هنوز بازارش سکه است که همه تماشاچیان قصه گرگ و بره را از بر هستند؛ قصه‌ای که به عنوان یک ژانر ادبی از حیث ماندگاری در میان دیگر قالب‌های ادبی رکورددار است.
فابل یا قصه حیوانات کهن‌ترین قالب ادبی است که همیشه و در همه زمان‌ها استعمال می‌شده است.
فابل یک گونه داستان‌پردازی موفق است و بقیه گونه‌های ادبی مثلا رمان که مدت‌هاست به پاورقی تاریخ ادبیات تبدیل شده ‌ باید در مقابل فابل لنگ بیندازد.
امروزه روز قصه‌های قدیمی که اغلب درباره نبرد برای چهار صباح زندگی بیشتر است بخوبی جای خود را میان مردم باز کرده است. پس بجاست کتا‌ب‌های دستنویس، آثار هنری و حتی هنرمندی‌های بی‌پایان کرکلینگ را هم اینک به موجودی نمایشگاهی بیفزاییم که چندی است در اولدنبورگ آلمان برپا شده و تا اوایل ماه ژوئن (اواسط خردادماه) نیز دایر خواهد بود.
این نمایشگاه که در موزه «طبیعت و انسان» برگزار می‌شود «دنیای فابل، از خاور تا باختر» نام دارد و گویا خبر‌هایی در آن است. نمونه‌اش این که خیلی‌ها را از رو برد و ثابت کرد ریشه قصه حیوانات به هیچ وجه به جناب «ایسوپ( »فابل‌نویس یونان باستان) برنمی‌گردد و در اصل فابل از عراق امروزی آمده و به آلمانی‌ها نیز از صدقه‌سری پل فرهنگی قدیمی که توسط خدابیامرز گوته (شاعر بزرگ آلمان) میان هند و ایران و بلاد عرب زده شد، رسیده است. در همان آستانه نمایشگاه درون یک ویترین، صفحه گلی قهوه‌ای رنگ به چشم می‌خورد که روی آن به خط میخی قصه پشه و فیل حکاکی شده است: روزی پشه‌ای سر وقت یک فیل می‌رود و عرض می‌کند ای برادر آیا اجازه می‌دهی من لختی بر پشت تو سوار شوم؟ به مجرد رسیدن به برکه پیاده خواهم شد. فیل که از این حرف پشه خون خونش را می‌خورد زیرلب غرولندی می‌کند و می‌گوید می‌خواهی سوار شوی خب سوار شو اما بدان اگر نمی‌گفتی هم من نمی‌فهمیدم تو سوار من شده‌ای، همچنان که وقتی پیاده شوی نخواهم فهمید؛ پس اینقدر به پرو پای من نپیچ و بیش از این مرا با این تفاسیر احمقانه‌ات آزار نده.
● گونه‌ای ادبی به عمر تاریخ
بی‌شک همه بازدید‌کنندگان این لوح گلی تصدیق می‌کنند که فابل، گونه ادبی بی‌نظیری است، چرا که به پهلوان پنبه‌های این دنیا ضرب شستی نشان داده و مچل‌شان کرده است. از طرفی هم معلوم می‌شود که ۴۵۰۰ سال پیش کسانی بوده‌اند که خیال می‌کردند دیگر احدی مانند آنها قدم به عالم وجود نخواهد نهاد و برای همین خود را در حد تمسخرآمیزی دست بالا می‌گرفتند.
قصه حیوانات بیش از هزار کلمه حرف برای گفتن دارد و تنها یک آدم واقع‌بین، باهوش و زبر و زرنگ می‌تواند در قلمرو فابل امید به موفقیت داشته باشد. البته نباید فراموش کرد گاهی هم پیش می‌آید که یک شیر با همه ابهت و قدرتش در تور گیر می‌افتد و محتاج کمک یک موش می‌شود، حتی اگر این کمک خیلی هم برایش افت داشته باشد.
نمایشگاهی که این روزها در اولدنبورگ آلمان برپا شده قبل از هرچیز نام یک مرد کوتوله سبیلو را که خیلی قبراق و خوش‌بنیه به نظر می‌رسد، سرزبان‌ها انداخته است. این مرد که دست بر قضا مدیر موزه نیز هست، اهل سوریه و نامش مامون فانزا است. به کوچکی موزه او نگاه نکنید او چند نمایشگاه بزرگ و دهن پرکن درباره سلاطین و جنگ‌های صلیبی در همین موزه کوچک بر پا کرده و حالا برای نخستین‌بار در یک نمایشگاه، قصد دارد ته و توی تاریخچه فابل را از ورای گفتگوی میان شرق و غرب درآورد.
● گنجی از مشرق
بازدیدکنندگان نمایشگاه از راه دروازه باستانی هنر پله‌پله از یک دوره ادبی وارد دوره بعدی شده و با پشت‌سر گذاشتن گونه‌های مختلف خوانش ادبی، به تصاویر یکی از مشهورترین مجموعه فابل‌هایی می‌رسند که از ایران و کشورهای عربی به اروپا رسیده و به یکی از پرفروش‌ترین کتابها در سرتاسر جهان تبدیل شده است.
نام این کتاب از نام دو شغال به نام‌های «کلیله و دمنه» گرفته شده و زیباترین نسخه خطی آن هم‌اینک در کتابخانه دولتی مونیخ نگهداری می‌شود. شاهکار کلیله و دمنه که بواقع اساس کار نمایشگاه بین‌المللی فابل در اولدنبورگ را تشکیل می‌دهد، به قرن ۱۴ و به سال ۱۳۱۰ تعلق دارد. این نسخه خطی منقوش به طرح‌های رنگی کارشده با قلم جزو ارزشمندترین دستنوشته‌‌های تصویری است که زندگی مردمان مشرق زمین در قرون وسطی را بازسازی کرده و در کنار داستان‌هایی چون هزار و یک شب حسابی قاپ ادبیات داستانی اروپا را دزدیده است.
شاهکار کلیله و دمنه اساس کار نمایشگاه بینالمللی فابل در اولدنبورگ را تشکیل می‌دهددر سرتاسر موزه طبیعت و انسان پوسترهای دیواری بزرگی از شغال‌ها، شیر‌ها، شتر‌ها و دیگر جانوران کلیله و دمنه دیده می‌شود. این تصاویر در کنار جانوران تاکسیدرمی شده‌ای که به خود موزه تعلق دارد، بازدیدکنندگان هاج و واج نمایشگاه را در جا میخکوب می‌کند. اما از اینها که بگذریم از تاریخچه پرفراز و نشیب فابل نباید گذشت. داستان‌های «کلیله و دمنه» ابتدا در جنوب ایتالیا به زبان عبری ترجمه شده و سپس نسخه لاتین این داستان‌ها در اروپا منتشر شد.
جناب آنتونیوس فون‌فور هم سال ۱۴۸۰ «کلیله و دمنه» را از زبان عربی به آلمانی برگرداند و طولی نکشید که این داستان‌ها به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌ها در سراسر جهان تبدیل و به ۶۰ زبان دیگر هم ترجمه شد و حتی گاهی به عنوان محبوب‌ترین کتاب اروپاییان و همرتبه با انجیل و قصه‌های هزار و یک شب قرار گرفت.
تازه این که چیزی نیست. در طول تاریخ تمام مکاتب ادبی جهان از رنسانس گرفته تا کلاسیک و روشنگری همگی دلشان برای این ژانر ادبی غنج می‌زده است. از همان زمان که لافونته (نویسنده فرانسوی و احیا کننده فابل ۱۶۹۵ - ۱۶۲۱) در دربار پادشاهان با نوشته‌هایش جولان می‌داد و با داستان‌هایش رگ خواب همه کودکان فرانسوی را به دست آورده بود تا هم‌اینک که فابل در قالب شعر در سراسر جهان جا افتاده است بندرت کسی می‌داند که بخشی از داستان‌های لافونته به مشرق زمین تعلق دارد.
بدیهی است فابل هم بدخواهانی داشته باشد؛ نمونه‌اش همین یاکوب گریم (زبان‌شناس آلمانی ۱۸۶۳ -‌ ۱۷۸۵) که راه به راه گله‌گزاری می‌کرد که فابل پته انسان را روی آب می‌ریزد و بعد منفی و پلید وجود انسان را برملا می‌کند. حال آن‌که تاریخ ادبیات هم می‌تواند منفی و پلید باشد: مارتین لوتر (بنیانگذار فرقه پروتستان) دست‌کم دو جین قصه حیوانات نوشته بود که لابه‌لای موعظه‌هایش نقل کند، اما عمرش کفاف نداد و این مجموعه فابل در زمان حیاتش منتشر نشد.
گفته می‌شود که این دستنوشته در گورستان دخمه‌ای واتیکان گم و گور شد و تا اواسط قرن نوزدهم این موضوع را ماستمالی کردند. هرچند تاکنون درباره سبک فابل بگو مگوهای نظری تمام عیاری به راه افتاده اما با این حال، فابل همیشه شاهراه اصلی داستان بوده است.
اصلا نام فابل با داستانسرایی خیال‌انگیز گره خورده است. در دوران باستان اختراع فابل بزرگ‌ترین لذت روشنفکرانه و به قول امروزی‌ها مهم‌ترین چالش ادبی استادان فن بیان به شمار می‌رفت. البته نباید از خاطر برد که فابل‌ها در هیچ کجای جهان به شیرینی و گیرایی مشرق زمین تعریف نمی‌شود.
شاعران مشرق زمین که در هنر، ذوق و قریحه جهان‌آرای بلامعارض هستند کار را به جایی رساندند که شروع به انتشار فابل‌های تو در تو کردند. در این‌گونه فابل‌ها داستان جدیدی در دل داستان قبلی نهفته است و به همین خاطر قصه در این گونه فابل‌ها تمامی ندارد درست مثل داستان‌های دنباله‌دار هزار و یک شب.
● در خدمت جک و جانوران
این آثار ارزشمند با احتساب دستنوشته لوتر و متون دیگری از قرون وسطی همگی در نمایشگاه اولدنبورگ گردآوری شده است. در حقیقت این نمایشگاه با ارائه گزیده‌ای از متون کهن اروپایی و شرقی به ماهیت فابل پرداخته و خود را تمام و کمال وقف جک و جانوران فابل در طبیعت و ادبیات کرده است. این‌که آیا واقعا روباه‌ها حیله‌گر و مکارند و آیا راست می‌گویند که مار جانور هفت خط و ناقلایی است و شتر و درازگوش اینقدر پپه و خرفت تشریف دارند؟
مخلص کلام این‌که این نمایشگاه به دست و پا افتاده تاریخچه فابل را از آغاز آن یعنی قرن دوم پیش از میلاد تا به امروز از لوح منقوش به خط میخی عصر سومری‌ها گرفته تا دی‌وی‌دی‌های امروزی به نمایش بگذارد و بسیاری از جزئیات دیگر درباره این‌گونه ادبی را که ارزش دانستن دارد برملا کند و نشان دهد که داستان خارپشت و خرگوش اثر برادران گریم (زبان‌شناسان آلمانی) داستان نیست، بلکه یک فابل است که از قضا در خاور دور و نزدیک هم تعریف می‌شده است.
لب مطلب این‌که مخاطب فابل هم یاد می‌گیرد و هم سرگرم می‌شود. فرم فابل کوتاه و اصول اخلاقی در آن آشکار است. اغلب قهرمانان فابل را می‌توان به زندگی انسان‌ها ارجاع داد. نمایشگاه اولدنبورگ از تیزی و برندگی سیاست در فابل نیز چیزی کم نگذاشته است: راینار کونتس (نویسنده آلمانی متولد ۱۹۳۳) یک داستان غم‌انگیز با عنوان «پایان فابل» نوشته است.
در این داستان یک خروس دلش لک زده که بانگی برآورد و یک دهن بخواند اما اصلا و ابدا جرات این کار را در خود نمی‌یابد، چون خروس یقین دارد اگر صدایی از او دربیاید روباه‌ها ناغافل او را با خود خواهند برد. ظاهرا به همین دلیل بوده که کله‌گنده‌های آلمان شرقی هم چشم دیدن فابل را نداشته‌اند.
مترجم: زهرا صابری
منبع: Zeit.de
منبع : روزنامه جام‌جم