دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا
گامی در مسیر خودسازی
اگر دیده بینا و چشمی بیدار داشته باشیم در همین سرای میتوان باطن اعمال خوب و بد را آنگونه كه هست نظاره كرد. این دیدار به گونهای است كه كار زشت، خود نشان میدهد كه چگونه به انسان قیافهای دیگر میدهد و او را از حالت انسانی خارج میكند.
اگر اینگونه چشم و دیده نداشته باشیم كه معمولا انسانها اینگونهاند، در نهایتبعد از مرگ چون رهسپار سرای آخرت و یا برزخ شدیم دیدهای بینا خواهیم یافت و آنگونه كه هستیم خود را میبینیم. در قرآن به این نكته جدی اشارتی آمده است كه: "فكشفنا عنك عطائك فبصرك الیوم حدید" (۱) . حین كوچ كردن از این دنیا به دنیای دیگر (برزخ) چشم تو بیدار و تیز خواهد شد در نتیجه پرده و حجابی را كه خود بر چشم خویش آویختهای كنار زده میشود.
سومین راهی كه برای یافتحقیقت رفتار اخلاقی و یا نیات فاسد و صحیح سراغ داریم آیات قرآنی و روایات است كه از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و یا یكی از ائمه معصومین علیهم السلام رسیده است. در این گفتار برای اینكه بدانیم كه شكل برزخی عجب در حقیقت چگونه استبه روایتی از نبیاكرم اسلام صلی الله علیه و آله در آن امیرالمؤمنین علیه السلام را سفارشاتی كردهاند اشارهای خواهیم كرد: "ولا وحده اوحش من العجب" (۲) هیچ تنهایی از عجب وحشتناكتر نیست. نظر به این است كه عجب تنهایی وحشتناكی است كه آنكه به این بیماری مبتلا شده را زیر شكنجه غربتسختخود خرد میكند. جالب توجه اینكه از نظر روانشناسی هم حقیقت همین است. هر كه مبتلا به ناز و دلال گردد و به دارایی مال و ثروت، زیبایی، اخلاق خوب و فصاحت و بلاغت و... خود ببالد در واقع با این ناز و كرشمه خود را تنها میكند و دیگران به راحتی از او گسسته و جدا میشوند او بییار و یاور مانده و كمتر كسی مایل است كه چنین شخصی را تحمل كند.
حضرت امام خمینیقدس سره از همین حدیثبرای اثبات تجسم جسمانی عجب بهره بردهاند و میفرمایند كه: صورت این سرور در برزخ و ما بعدالموت، وحشت و هولناكی سخت است كه هیچ وحشتی، شبیه آن نیست." (۳)
در واقع امام خمینی به وحشت و هولناكی بیشتر توجه فرمودهاند.
در حالی كه وحدت و تنهایی وحشتناك صورت برزخی عجب است چنانچه از لحن روایت پیداست نه وحشت و هولناكی سخت كه امام خمینیقدس سره استنباط فرمودهاند.
مفاسد و آثار عجب:
توجه به آثار یك رذیله اخلاقی ازاین جهتحائز اهمیت است كه با دانستن آن بهتر میتوان درك خطر آن كرد و به تربیت نفس پرداخت. در این بخش به بعضی از آثار عجب نظری گذرا خواهیم داشت گو اینكه بحث گذشته كه صورت برزخی عجب بود خود میتواند زیر مجموعه مفاسد و آثار عجب باشد.
۱. عجب موجب نابودی ایمان و اعمال صالح انسانی است. در حدیثی قدسی اینگونه آمده است كه خداوند به حضرت داود نبی علیه السلام فرمود: ای داود! كنجكاوان را مژده ده! و صدیقان (راستینان) را بترسان و برحذر دار! داود به خداوند عرض كرد: چگونه؟ خدایتعالی فرمود: مژده و بشارت ده اهل گناه را كه من توبه پذیرم و از گناه در میگذرم. ولی به صدیقان بگو: مبادا به اعمال خویش بنازند! چه اینكه بندهای نیست كه پای حساب آید (و مبتلا به این بیماری باشد) مگر اینكه هلاك خواهد شد.
۲. عجب از گناه بدتر است. از امام صادق علیه السلام روایتشده (۴) كه "خداوند خود میداند كه برای مؤمن گناه از عجب بهتر است چرا كه اگر غیر از این بود هرگز مؤمنی به گناه آلوده نمیشد. (۵)
با اینكه گناه خود عامل دوری از قرب خداوندی است ولی چرا باید مؤمن در اصلاح نفس خود نكوشد كه از بدترین وسیله ممكن برای حفظ او خداوند بهره گیرد؟! آیا این حدیث گویای این نیست كه عجب از گناه كوبندهتر برای مؤمن و سالك الی الله است؟!
۳. عجب عامل نابودی و هلاكت است: در گفتاری از جناب رسول گرامی صلی الله علیه و آله نقل شده كه عجب از مهلكات دانستهاند.
امام علی علیه السلام هم فرمودهاند "من دخله العجب، هلك" (۶) هركه (ناز و دلال) عجب ورزد نابود شود. بیان امام به گونهای است كه از آثار وجود عجب هلاك است. این اثر تكوینی را نباید كم انگاشت.
۴. باعث تسلط شیطان است: روایتشده است كه جناب موسی بن عمران (علی نبینا و آله و علیه السلام) از شیطان پرسیدند كه كدام گناه است كه اگر انسان به آن آلوده گردد تو بر او مسلط و چیره میشود؟ شیطان در پاسخ گفت: هرگاه كسی كاری خوب انجام دهد و آن را بزرگ شمارد و به ناز و دلال افتد و یا كار زشتی را انجام دهد و آن رفتار بد در نظرش كوچك جلوه كند، در این دو موقعیت است كه من به او چیره میگردم. (۷)
۵. موجب عدم قبولی سایر اعمال است. مرحوم شیخ صدوق كه یكی از بزرگترین محدثین شیعه است در كتاب خصال روایتی از امام صادق علیه السلام نقل كردهاند كه آن حضرت فرمودهاند: شیطان گوید اگر من در سه چیز بر فرزند آدم چیره و غالب گردم دیگر هیچ باكی ندارم كه او چه میكند. زیرا كه سایر اعمال او هرگز پذیرفته درگاه خداوندی نیست. یكی از آنها اینكه: عمل خود را بسیار بداند و گناه خویش را فراموش كند و عجب (ناز و دلال و به خود بالیدن) در او راه یابد. (۸)
۶. انسان را از خودسازی و اصلاح نفس باز میدارد: اگر این بیماری در دل ریشه كرد و انسان بر این باور باشد كه اعمالش خوب است و باید از او تقدیر گردد در این صورت او كی به فكر اصلاح خویش خواهد افتاد؟! كسی به دنبال خودسازی میرود كه بر این باور باشد كه مشكلی دارد. بعید نیست گفته شود كه این بیماری از همه انواع و آثار گذشته بدتر است. چون عجب او موجب شده كه او خود را از دیگران برتر بداند و بپندارد كه مشكلی ندارد. هرگز چنین كسی به طبیب نفس مراجعهای نخواهد داشتبلكه اگر به او گفته شود تو بیمار هستی حتما با ناباوری طرف را مخاطب قرار داده كه این مشكل شماست نه مشكل من.
۷. شخصی كه به عجب مبتلا شد بر خود اعتماد یافته و خود را از حقتعالی بینیاز میبیند: او میپندارد خداوند باید مزد او را پرداخته و از او تشكر هم بكند و حتی گاه به خیال باطل میگوید اگر تو ای خدا به عدل خویش رفتار كنی همین مرا بس است. وقتی باور بر روح او مسلط شد دیگر جای التجاء، توبه، انابه، استغفار و بازگشتبه سوی خداوند برای او مطرح نخواهد بود.
۸. بندگان دیگر خداوند را به حقارت مینگرد. انسان معجب چون پنداشته كه اعمال او از همه بهتر است دیگر اعمال دیگران را چیزی نمیبیند بلكه خود را محور رفتار صحیح دانسته و گویا همه طلبكار است.
۹. موجب ریا است: اگر شخص بر این باور بود كه كاری نكرده و یا اگر عملی از او سر زده آن را چیزی نداند در اینصورت دلیلی ندارد كه كار خود را به دیگران نشان دهد. ولی آن كس كه كارش را نیك پنداشته و خیال میكند كه دسته گلی به آب داده است درصدد است كه عمل خود را به این و آن نشان دهد و در برابر جمع فریاد برآورد كه این كار من است. توجه باید داشت كه تمام مفاسدی كه برای ریا در بحث قبل گذشتبر عجب و شخصی كه كارش را بزرگ دیده خواهد بود.
۱۰. باعث كبر است: گویا به خود و رفتار و اعمال خود نازیدن در همه گناهان سر میكند و به هر لانه فسادی آتشی دیگر میافروزد. تكبر خود برای بیایمانی انسانی كافی است كه خود میوهای فاسد از عجب است. در فرصتهای آینده درباره كبر بحثی انشاء الله خواهیم داشت.
پینوشتها:
۱- قرآن مجید، سوره مباركه ق، آیه ۲۲
۲- محمد الحر العاملی، وسائل الشیعه، ج ۱، ابواب مقدمه عبادات، ص ۷۷
۳- روحالله الموسوی الخمینی، چهل حدیث، (تهران، مركز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۶۸)، صص ۵۷-۳۲
۴- ان الله اعلم ان الذنب للمؤمن من العجب ولولا ذلك ما ابتلی مؤمنا بذنب ابدا
۵- محمدبن یعقوب كلینی، اصول كافی، ج ۲، كتاب الایمان والكفر، باب العجب، ح ۱
۶- الحرالعاملی، وسائل الشیعه، ج ۱، ابواب مقدمه عبارات، ص ۷۸
۷- كلینی، اصول كافی، كتاب الایمان و الكفر، باب العجب، ح ۸
۸- محمد صدوق، خصال، باب الثلاثه، ح ۸۶
دكتر مرتضی آقا تهرانی
اگر اینگونه چشم و دیده نداشته باشیم كه معمولا انسانها اینگونهاند، در نهایتبعد از مرگ چون رهسپار سرای آخرت و یا برزخ شدیم دیدهای بینا خواهیم یافت و آنگونه كه هستیم خود را میبینیم. در قرآن به این نكته جدی اشارتی آمده است كه: "فكشفنا عنك عطائك فبصرك الیوم حدید" (۱) . حین كوچ كردن از این دنیا به دنیای دیگر (برزخ) چشم تو بیدار و تیز خواهد شد در نتیجه پرده و حجابی را كه خود بر چشم خویش آویختهای كنار زده میشود.
سومین راهی كه برای یافتحقیقت رفتار اخلاقی و یا نیات فاسد و صحیح سراغ داریم آیات قرآنی و روایات است كه از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و یا یكی از ائمه معصومین علیهم السلام رسیده است. در این گفتار برای اینكه بدانیم كه شكل برزخی عجب در حقیقت چگونه استبه روایتی از نبیاكرم اسلام صلی الله علیه و آله در آن امیرالمؤمنین علیه السلام را سفارشاتی كردهاند اشارهای خواهیم كرد: "ولا وحده اوحش من العجب" (۲) هیچ تنهایی از عجب وحشتناكتر نیست. نظر به این است كه عجب تنهایی وحشتناكی است كه آنكه به این بیماری مبتلا شده را زیر شكنجه غربتسختخود خرد میكند. جالب توجه اینكه از نظر روانشناسی هم حقیقت همین است. هر كه مبتلا به ناز و دلال گردد و به دارایی مال و ثروت، زیبایی، اخلاق خوب و فصاحت و بلاغت و... خود ببالد در واقع با این ناز و كرشمه خود را تنها میكند و دیگران به راحتی از او گسسته و جدا میشوند او بییار و یاور مانده و كمتر كسی مایل است كه چنین شخصی را تحمل كند.
حضرت امام خمینیقدس سره از همین حدیثبرای اثبات تجسم جسمانی عجب بهره بردهاند و میفرمایند كه: صورت این سرور در برزخ و ما بعدالموت، وحشت و هولناكی سخت است كه هیچ وحشتی، شبیه آن نیست." (۳)
در واقع امام خمینی به وحشت و هولناكی بیشتر توجه فرمودهاند.
در حالی كه وحدت و تنهایی وحشتناك صورت برزخی عجب است چنانچه از لحن روایت پیداست نه وحشت و هولناكی سخت كه امام خمینیقدس سره استنباط فرمودهاند.
مفاسد و آثار عجب:
توجه به آثار یك رذیله اخلاقی ازاین جهتحائز اهمیت است كه با دانستن آن بهتر میتوان درك خطر آن كرد و به تربیت نفس پرداخت. در این بخش به بعضی از آثار عجب نظری گذرا خواهیم داشت گو اینكه بحث گذشته كه صورت برزخی عجب بود خود میتواند زیر مجموعه مفاسد و آثار عجب باشد.
۱. عجب موجب نابودی ایمان و اعمال صالح انسانی است. در حدیثی قدسی اینگونه آمده است كه خداوند به حضرت داود نبی علیه السلام فرمود: ای داود! كنجكاوان را مژده ده! و صدیقان (راستینان) را بترسان و برحذر دار! داود به خداوند عرض كرد: چگونه؟ خدایتعالی فرمود: مژده و بشارت ده اهل گناه را كه من توبه پذیرم و از گناه در میگذرم. ولی به صدیقان بگو: مبادا به اعمال خویش بنازند! چه اینكه بندهای نیست كه پای حساب آید (و مبتلا به این بیماری باشد) مگر اینكه هلاك خواهد شد.
۲. عجب از گناه بدتر است. از امام صادق علیه السلام روایتشده (۴) كه "خداوند خود میداند كه برای مؤمن گناه از عجب بهتر است چرا كه اگر غیر از این بود هرگز مؤمنی به گناه آلوده نمیشد. (۵)
با اینكه گناه خود عامل دوری از قرب خداوندی است ولی چرا باید مؤمن در اصلاح نفس خود نكوشد كه از بدترین وسیله ممكن برای حفظ او خداوند بهره گیرد؟! آیا این حدیث گویای این نیست كه عجب از گناه كوبندهتر برای مؤمن و سالك الی الله است؟!
۳. عجب عامل نابودی و هلاكت است: در گفتاری از جناب رسول گرامی صلی الله علیه و آله نقل شده كه عجب از مهلكات دانستهاند.
امام علی علیه السلام هم فرمودهاند "من دخله العجب، هلك" (۶) هركه (ناز و دلال) عجب ورزد نابود شود. بیان امام به گونهای است كه از آثار وجود عجب هلاك است. این اثر تكوینی را نباید كم انگاشت.
۴. باعث تسلط شیطان است: روایتشده است كه جناب موسی بن عمران (علی نبینا و آله و علیه السلام) از شیطان پرسیدند كه كدام گناه است كه اگر انسان به آن آلوده گردد تو بر او مسلط و چیره میشود؟ شیطان در پاسخ گفت: هرگاه كسی كاری خوب انجام دهد و آن را بزرگ شمارد و به ناز و دلال افتد و یا كار زشتی را انجام دهد و آن رفتار بد در نظرش كوچك جلوه كند، در این دو موقعیت است كه من به او چیره میگردم. (۷)
۵. موجب عدم قبولی سایر اعمال است. مرحوم شیخ صدوق كه یكی از بزرگترین محدثین شیعه است در كتاب خصال روایتی از امام صادق علیه السلام نقل كردهاند كه آن حضرت فرمودهاند: شیطان گوید اگر من در سه چیز بر فرزند آدم چیره و غالب گردم دیگر هیچ باكی ندارم كه او چه میكند. زیرا كه سایر اعمال او هرگز پذیرفته درگاه خداوندی نیست. یكی از آنها اینكه: عمل خود را بسیار بداند و گناه خویش را فراموش كند و عجب (ناز و دلال و به خود بالیدن) در او راه یابد. (۸)
۶. انسان را از خودسازی و اصلاح نفس باز میدارد: اگر این بیماری در دل ریشه كرد و انسان بر این باور باشد كه اعمالش خوب است و باید از او تقدیر گردد در این صورت او كی به فكر اصلاح خویش خواهد افتاد؟! كسی به دنبال خودسازی میرود كه بر این باور باشد كه مشكلی دارد. بعید نیست گفته شود كه این بیماری از همه انواع و آثار گذشته بدتر است. چون عجب او موجب شده كه او خود را از دیگران برتر بداند و بپندارد كه مشكلی ندارد. هرگز چنین كسی به طبیب نفس مراجعهای نخواهد داشتبلكه اگر به او گفته شود تو بیمار هستی حتما با ناباوری طرف را مخاطب قرار داده كه این مشكل شماست نه مشكل من.
۷. شخصی كه به عجب مبتلا شد بر خود اعتماد یافته و خود را از حقتعالی بینیاز میبیند: او میپندارد خداوند باید مزد او را پرداخته و از او تشكر هم بكند و حتی گاه به خیال باطل میگوید اگر تو ای خدا به عدل خویش رفتار كنی همین مرا بس است. وقتی باور بر روح او مسلط شد دیگر جای التجاء، توبه، انابه، استغفار و بازگشتبه سوی خداوند برای او مطرح نخواهد بود.
۸. بندگان دیگر خداوند را به حقارت مینگرد. انسان معجب چون پنداشته كه اعمال او از همه بهتر است دیگر اعمال دیگران را چیزی نمیبیند بلكه خود را محور رفتار صحیح دانسته و گویا همه طلبكار است.
۹. موجب ریا است: اگر شخص بر این باور بود كه كاری نكرده و یا اگر عملی از او سر زده آن را چیزی نداند در اینصورت دلیلی ندارد كه كار خود را به دیگران نشان دهد. ولی آن كس كه كارش را نیك پنداشته و خیال میكند كه دسته گلی به آب داده است درصدد است كه عمل خود را به این و آن نشان دهد و در برابر جمع فریاد برآورد كه این كار من است. توجه باید داشت كه تمام مفاسدی كه برای ریا در بحث قبل گذشتبر عجب و شخصی كه كارش را بزرگ دیده خواهد بود.
۱۰. باعث كبر است: گویا به خود و رفتار و اعمال خود نازیدن در همه گناهان سر میكند و به هر لانه فسادی آتشی دیگر میافروزد. تكبر خود برای بیایمانی انسانی كافی است كه خود میوهای فاسد از عجب است. در فرصتهای آینده درباره كبر بحثی انشاء الله خواهیم داشت.
پینوشتها:
۱- قرآن مجید، سوره مباركه ق، آیه ۲۲
۲- محمد الحر العاملی، وسائل الشیعه، ج ۱، ابواب مقدمه عبادات، ص ۷۷
۳- روحالله الموسوی الخمینی، چهل حدیث، (تهران، مركز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۶۸)، صص ۵۷-۳۲
۴- ان الله اعلم ان الذنب للمؤمن من العجب ولولا ذلك ما ابتلی مؤمنا بذنب ابدا
۵- محمدبن یعقوب كلینی، اصول كافی، ج ۲، كتاب الایمان والكفر، باب العجب، ح ۱
۶- الحرالعاملی، وسائل الشیعه، ج ۱، ابواب مقدمه عبارات، ص ۷۸
۷- كلینی، اصول كافی، كتاب الایمان و الكفر، باب العجب، ح ۸
۸- محمد صدوق، خصال، باب الثلاثه، ح ۸۶
دكتر مرتضی آقا تهرانی
منبع : بنياد انديشه اسلامي
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست