یکشنبه, ۲۲ مهر, ۱۴۰۳ / 13 October, 2024
مجله ویستا


بحثی در خصوص قابلیتها و جنبه های ارتباطی در عملکرد تسهیلگران، بررسی و مقایسه دو رهیافت ارزیابی مشارکتی روستایی (PRA) و ارتباطات مشارکتی


بحثی در خصوص قابلیتها و جنبه های ارتباطی در عملکرد تسهیلگران، بررسی و مقایسه دو رهیافت ارزیابی مشارکتی روستایی (PRA) و ارتباطات مشارکتی
در روشهای پژوهش، كنش و یادگیری مشاركتی همواره دو ركن اساسی وجود دارد: یكی تسهیل‌گر و دیگری تحلیل‌گر.
تسهیل‌گر به كسانی اطلاق می‌گردد كه با برخورد مناسب و مطلوب خود زمینه تحلیل، برنامه ریزی، تصمیم گیری و اقدام را در تحلیل‌گران روستایی فراهم می سازند. كوشش این مقاله آن است كه پس از تشریح تاریخچه و مفهوم تسهیل گری به اصول، مهارتها و ضرورتهای حرفه‌ای در كار تسهیل‌گران بپردازد. از دیدگاه این مطلب فرایند تعامل میان تسهیل‌گر و تحلیل‌گر یك فرایند ارتباطی است. یعنی در جریان آن پیامها و نشانه‌هایی میان دو جزء ارتباط (تحلیل‌گر – تسهیل‌گر) رد و بدل می‌گردد. علاوه بر آن تسهیل‌گران برای انجام وظایف خود باید حائز مهارتهای ارتباطی باشند كه در این مقاله به آنها اشاره خواهد شد. در این مقاله مبحث مهارتهای حرفه‌ای و ارتباطی تسهیل‌گران با تاكید بر دو رهیافت ارزیابی مشاركتی روستایی و ارتباطات مشاركتی مطرح شده است.
●مقدمه
روشهای پژوهش، كنش و یادگیری مشاركتی از یك جنبه روشهایی ارتباطی به شمار می‌روند. زیرا با اعمال فنون پیام رسانی میان فردی، بصری و شفاهی سعی در تواناسازی روستاییان در بیان مسائل، سازمان دهی به تجزیه و تحلیلهای آنان و دست آخر بروز كنشهای عملی در آنان دارند. علاوه بر آن، این روشها در اساس بر پایه اصل یادگیری متقابل بنیان گذارده شده‌اند. لازمه این اصل ایجاد یك فضای متعادل برای تبادل پیامهای ارتباطی میان كارشناسان، كارگزاران بیرونی توسعه (یا همان تسهیل‌گران و ذی‌نفعان توسعه (یا همان تحلیل‌گران بومی) است. در این میان شخصیت فردی و حر فه‌ای تسهیل‌گران یعنی همان كسانی كه از طریق تعاملات رویاروی خود با سكنه بومی آنان را در بیان و تحلیل مسائل خود، انتخاب راه حل و بروز كنشهای توسعه مدار یاری می‌دهند، اهمیت بسیاری دارد. هدف اصلی این مقاله آن است كه پس از شناخت مفهوم و شرایط عمومی تسهیل‌گری كه از لابلای مطالعات مربوط به این مفهوم استخراج شده، به نقشی كه برای آنان به عنوان ارتباط‌گران كنش‌یار در نظر گرفته شده اشاره شود.
●چگونگی پیدایش مفهوم تسهیل‌گری
واژه تسهیل‌گر اولین بار با معرفی حلقه‌های كیفی به غرب در اواخر دهه هفتاد معنا یافت. ”مایك روبسون” ; و ”سیاران بری” در انگلستان وقت و انرژی خود را برای جنبش حلقه‌های كیفی مصروف داشتند. آنان تسهیل‌گران را به منزله كارگزاران تغییر می‌دانستند كه متناسب با سطح مهارت و منشی كه در پیش گرفته‌اند، در جهت توسعه و بهبود عملكرد افراد، گروهها و سازمانها كمك می‌كنند. ”كریستین هوگان” معتقد است كه چنین تسهیل‌گرانی كنش‌یاران تغییراند، اما لزوما محركان تغییربه شمار نمی‌روند.
حلقه‌های كیفی راهكاری برای تشویق دخالت نیروی كار در حل مسئله وپیشرفت می‌باشد. در این روش، گروههای كارگرانی كه برای یك سرپرست یا مدیر رده اول كار می‌كردند، به طور داوطلبانه در هرهفته برای شناسایی، تجزیه و تحلیل و حل مسائل مرتبط با كار تشكیل چلسه می‌دادند. به زودی اهمیت حمایت از حلقه‌های كیفی آشكار شد. اما متاسفانه آموزش ضعیف یا فقدان آموزش تسهیل‌گری و مهارتهای ضروری آن، بعدها موجب بی‌سامانی حلقه‌های كیفی سازمانها شد. با تداوم چنین وضعیتی سازمانهای دارای حلقه‌های كیفی به انتقاد و شماتت از این رهیافت روی آوردند و به جای آنكه به چگونگی بی‌میلی خود نسبت به اشاعه وپایداری این رهیافت پی ببرند، مدعی شدند كه از رهیافت مزبور هیچ كاری ساخته نیست. در حالی كه كارایی این رهیافت مستلزم مراعات چند شرط است:
این رهیافت با مهارت و توجه كافی معرفی شود.
از تسهیل‌گران آموزش دیده برای پشتیبانی از گروههایی كه در مسیر خود كفایی خویش فعالیت می كنند، استفاده شود.
روند مدیریتی به صورتی فعال و آشكارا علیرغم گذشت زمان به این رهیافت مقید بماند.
”ادگار شین” از كسانی است كه در خصوص نقش مشاوران یا به عبارت دیگر تسهیل‌گران بیرونی در ساختارهای اجتماعی تحقیق نموده است. وی اندیشه مشاوره فرایندی را به عنوان راهی برای ایجاد حس تعلق فراوان نسبت به راه‌حلها در میان دریافت‌كنندگان این مشاوره‌ها مطرح ساخت. او بین سه گونه مشاوره یعنی ”مشاوره كارشناسی” ، ”مشاوره پزشك به بیمار” و ”مشاوره فرایندی” تمایز قائل شد. در مشاوره كارشناسی، مشاور پاسخ دقیقی را به مشتری ارائه می‌كند. در مشاوره پزشك به بیمار، قبل از معالجه بیماری تشخیص داده می‌شود. در حالی كه در مشاوره ”فرایندی” فرض بر آن است كه ارباب رجوع برای رفع مشكل راه‌حلی دارد، اما از آن بی‌خبر است و یا نمی‌داند كه چگونه به آن دست یابد.
●نگاهی به مفهوم و نقش تسهیل‌گر
در ارتباط با وظیفه و نقش تسهیلگران همواره یك سوال عمده مطرح است كه می‌تواند تا حدودی با نقش و عملكرد ارتباطی تسهیل‌گران غیرمرتبط با شدو آن اینكه:
آیا تسهیل‌گران به دنبال متقاعد كردن مردم به انجام كاری مشخص‌اند و یا مایل به اقناع سازی و یا آموزش آنها هستند؟
در مقام پاسخگویی به این سوال باید گفت كه تسهیل‌گران در هنگام كار با افراد به آنان نمی‌گویند كه چه كاری باید انجام دهند. به عنوان تسهیل‌گر تلاش بر آن است كه تجزیه و تحلیل مردمی كه با آنها كار می‌كنیم، در خصوص وضعیت خاص آنان حاصل شود و سپس آنها را در طراحی برنامه مداوم پیشرفت خودشان و یا دست كم در تعیین اقدامات بعدی خودشان یاری دهیم. علاوه بر آن در هنگام بروز فرایندها، حمایتها و تشویقهای لازم را به عمل آورده و به برنامه‌ریزی فعالیتهای بیشتر مساعدت ورزیم. تسهیل‌گران عمیقا علاقه‌مند هستند كه ارباب رجوع در كار خود توفیق یابد و بفهمد كه كمك و تاثیرگذاری بر كار او مبتنی بر در نظر گرفتن یك فرایند است.
نقش تسهیل‌گری در صورتی به گونه‌ای موثر تحقق می‌یابد كه تسهیل‌گر تصور كند كه یاری دهنده است نه آنكه خود كاری را انجام می‌دهد و مالكیت فعالیتهای مورد توافق و اعتبار این فعالیتها متعلق به ارباب رجوع است و از آن وی نیست.
“لارا اسپنسر” از موسسه ”امور فرهنگی” در ایالات متحده توصیفی نسبتا جامع از نقش و وظایف تسهیل‌گر ارائه می دهد كه از آن می‌توان در تعریف و تشریح این اصطلاح استفاده كرد. او می‌گوید:
نقش تسهیل‌گر آن است كه گروه را برای طراحی پاسخها، ایجاد بینش و توسعه برنامه‌هایی كه منجر به انگیزش افراد به انجام توافقی در خصوص اهداف گروه هدایت كند......
وظایف تسهیل‌گر بیشتر شبیه رهبر سمفونی، هدایت اركستر، شكوفا ساختن ذوق و استعداد و همكاری در دیگران است. علاوه بر آن تسهیل‌گر یك ارتباط‌گر است. با كار كردن با ساختارهای غیرمتمركز مثل شبكه‌ها، تیمهای كوچك و نیروهای انسانی بین سازمانی .....
تسهیل‌گر ارتباط و درك بین واحدهای مختلف را برقرار می كند.”
تسهیل‌گر نه در واژه، بلكه در عمل موظف به توسعه مردم وسازمانهاست. تسهیل‌گر یك مربی ”روی خط تماس” و یك توسعه‌گر است ، او كسی است كه مردم را هم به شكل فردی وهم در قالب گروهی در هنگام انجام فعالیتهای پیشرفت یاری می‌دهد.
برخی از صاحبنظران نسبت به اینكه تسهیل‌گران به طور مستقیم بتوانند امكان توانمندسازی دیگران را داشته باشند بی‌اعتقاد هستند و می گویند تسهیل‌گران تنها می توانند در پی آن باشند كه با تشویق روشهای مبتنی بر تعاون و استقلال در قالب كارگاهها شرایطی را برای توانمندسازی مهیا سازند. برخی را نیز عقیده بر آن است كه تسهیل‌گری امری ارزش‌گریز نیست، بلكه گونه‌ای ‌از دانش و مهارت است كه توانمندسازی گروههایی از مردم را برای خلق یك دنیای توام با همكاری بیشتر و پایدارتر بر اساس عمل مبتنی بر تعاون دنبال می‌كند. و بالاخره آنكه ”كریستین هوگان” تسهیل‌گر را بدین گونه تعریف می كند:
”شخص یا فرایندی خود اندیش كه از مهارتها و دانش انسانی، فرایندی، فنی و متنوعی به همراه تجارب متعددی در زمینه كمك به گروههای انسانی برای دستیابی مشترك به اهداف برخوردار است.”
نگرش ارزیابی مشاركتی روستایی (PRA) در مورد وظیفه مندی و عملكرد ارتباطی تسهیل‌ گران
در خصوص ماهیت روش ارزیابی مشاركتی روستایی (PRA) پیش از این گفته شد كه این روش در پی توانمندسازی روستاییان در بیان مسائل، سازماندهی به تجزیه و تحلیلیهای آنان و بروز كنشهای عملی (و البته معطوف به توسعه) در آنان است. رابرت چمبرز در كتاب معروف خود به نام ”واقعیت چه كسی به حساب می آید؟” ضمن انتقاد از رویكرد سنتی پژوهش و توسعه مزیت روش ارزیابی مشاركتی را در آن می داند كه بر خلاف رهیافتهای قبلی، ”آنان” را تشویق می كنیم و به ”آنان” اجازه می‌دهیم كه هدایت كار را بر عهده گیرند، قسمت اعظم برنامه را در دست گیرند، اطلاعات را جمع‌آوری، عرضه و تجزیه و تحلیل كنند و بالاخره آنكه برنامه‌ریزی نمایند. او می گوید: ”ما تسهیل‌گر، یادگیرنده و مشاوریم.” وی می‌افزاید: ”فعالیتهای ما برای آن است كه رابطه‌ای ایجاد شود، جمعی ایجاد شود و به بروز فعالیتها یاری گردد، تحقیقی انجام شود، به استفاده از روشها كمكی شود و سكنه محلی به انتخاب و ابداع روشهای ویژه خود تشویق شوند. ما نگاه می‌كنیم، گوش می‌دهیم و یاد می‌گیریم.”
به این ترتیب ”چمبرز” در توصیف وظیفه‌مندی و ماهیت كار تسهیل‌گران تا آنجا پیش می‌رود كه آنان را علاوه بر پذیرش وظایف زمینه‌سازی و هماهنگ سازی به فراگیری و پذیرش آنچه كه در اجتماع وجود دارد، فرا می‌خواند. بیان چنین قاعده‌ای یادآور یك الگوی بازخوردی در فرایند تسهیل‌گر – تحلیل‌گر است.
نگارش: حمید رضا زرنگار
منبع : ماهنامه جهاد