پنجشنبه, ۲۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 13 March, 2025
مجله ویستا
تاریخ نه چندان پربار یک جشنواره پر اهمیت!

این مطلب به بهانه مرور گذرای دورههای قبل جشنواره فیلم فجر میکوشد نگاهی عمومی باشد به تاریخ سینمای پس از انقلاب ایران...
● دوره اول ۱۳۶۱؛ تولد
اولین دوره جشنواره فیلم فجر در حالی برگزار شد که جامعه هنوز در تب و تاب انقلاب بود و وقوع جنگ هم مزید بر علت شده بود تا سینما در اولویت چندم سیاستگذاریهای فرهنگی قرار بگیرد. اما به هرحال این جشنواره در چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی آغاز به کار کرد و فیلمهایی میتوانستند در آن شرکت کنند که در حد فاصل انقلاب تا زمان برگزاری جشنواره ساخته شده بودند...
اما مهمترین نکتهیی که از نگاه به اسامی فیلمهای اولین دوره جشنواره فیلم فجر آشکار است، تلاش برای یافتن یک معیار کلی برای سینمای پس از انقلاب است، که این مساله را حتی در انتخاب فیلمهای خارجی جشنواره هم میبینیم.
در اولین دوره جشنواره فیلم فجر، ۱۶۰ فیلم حضور داشتند، که هنوز هم رقمی دست نایافتنی به نظر میرسد، این رقم میتوانست چشمانداز کاملی از سینمای ایران پس از انقلاب ترسیم کند، که در این راه موفق بود. از سوی دیگر، به این دلیل که قرار بود این جشنواره برای دفاع از سینمای ملی باشد، اولین دوره جشنواره فیلم فجر به شکل غیررقابتی برگزار شد.
نکته جالب در این جشنواره، حضور سه فیلم شاخص از سه فیلمساز شاخص موج نوی سینمای ایران است، که به نحو طعنهآمیزانهیی هر سه فیلم هم توقیف شدند و پس از جشنواره رنگ پرده را ندیدند. «خط قرمز» مسعود کیمیایی، «مرگ یزدگرد» بهرام بیضایی و «حاجی واشنگتن» علی حاتمی. این سه فیلم بودند که فقط سومین فیلم حدود دو دهه پس از ساخت مجوز نمایش دریافت کرد.
به هرحال در اولین دوره هنوز هیچ چیز سروشکل مناسب خود را نیافته و جشنواره در نقطه آغاز است. در نقطهیی در دل التهابی که سینما را کمرنگ کرده، اما سینما با این جشنواره و اتفاقاتی شبیه این به راه خود ادامه میدهد.
● دوره دوم ۱۳۶۲؛ نسل جدید مردان آمدند
این دوره، دوره فیلمسازان نسل جدید است که از غیبت قدیمیها استفاده کرده و آمدهاند تا سینمای مدنظر اسلامی خود را در بوته عمل و آزمایش قرار دهند. روند حذف قدیمیها با این رویکرد آغاز میشود، اما تازهواردها هنوز شکل نگرفتهاند و مثلا مخملباف با اینکه سه فیلم «توبه نصوح»، «استعاذه» و «دو چشم بیسو» را در جشنواره دارد، اما هنوز واجد آن شخصیت قوام یافتهیی نشده است که جشنواره با اتکای آن بتواند نبود قدیمیها را جبران کند. از دیگر جوانانی که در این دوره وارد سینمای ایران میشوند میتوان به «رسول صدرعاملی»، «محمدعلی سجادی»، «محمدرضا اعلامی»، «خسرو سینایی»، «حسن هدایت»، «داریوش ارجمند» و «سعید حاجیمیری» اشاره کرد که در سالهای بعد، هرکدامشان جزو آدمهای اصلی این سینما میشوند.
در این دوره، یک اتفاق بامزه هم رخ میدهد. هیات داوران جشنواره به هیچ بازیگر زنی جایزه نمیدهد، که شاید تعبیر خواستههای فیلمسازان و سیاستگذارانی چون «مخملباف» بود که خواستار حذف کامل زن از سینما بودند. به هرحال، «هیولای درون» ساخته «سینایی» با جایزههای بهترین کارگردانی و فیلمبرداری موفقترین فیلم جشنواره لقب میگیرد و «حسین پرورش» و «پرویز پورحسینی» هم برای فیلمهای «نقط ضعف» اعلامی و «دیار عاشقان» حسن کاربخش جوایز بازیگر مرد نقش اصلی و مکمل را دریافت میکنند. شاید به دلیل تبعاتی که ممکن بود انتخاب بهترین فیلم داشته باشد، در دوره دوم جشنواره جایزه بهترین فیلم داده نمیشود.
● دوره سوم ۱۳۶۳، جایزهیی برای زنان!
در این دوره معیارهای سینمای پس از انقلاب خود را نشان میدهند. در این میان، سه فیلم شاخص این سال، خود را به عنوان نمایندههای سه جریان شاخص سینمای پس از انقلاب در زمینه توجه به مخاطب نشان میدهند. اولین فیلم «سناتور» مهدی صباغزاده است که یک فیلم حادثهیی پرتحرک در زمینه مواد مخدر بود. فیلم دیگر «پایگاه جهنمی» اکبر صادقی بود که باب فیلمهای کماندویی به بهانه جنگ را باز کرد و سومی هم «گلهای داودی» رسول صدرعاملی، یک ملودرام اخلاقی بود که بیشترین حمایتها هم از این فیلم به عمل آمد.
از میان قدیمیها در این جشنواره، فقط «علی حاتمی» با فیلم «کمالالملک» حاضر بود که این فیلم توانست فقط و فقط جایزه بهترین هنرپیشه مرد را برای «جمشید مشایخی» از آن خود کند و بیشترین جوایز به «گلهای داودی» و «مترسک» حسن محمدزاده داده شد که نشان از جهتگیری مسئولان در حمایت از یک نوع سینمای خاص بود که مخاطب هم به آن توجه میکرد، با اینکه شاید «گلهای داودی» یک فیلم عاشقانه است البته قهرمانان فیلم نابینا هستند، جایزه بهترین فیلم به اثر دیگری داده میشود، که همان «مترسک» است و از حیث ملودرام بودن تفاوت چندانی هم در سیاستهای اصلی جشنواره ایجاد نمیکند. نطفه هدایتی بودن جشنواره فیلم فجر از همین نقطه بسته میشود.
در سومین دوره جشنواره فیلم فجر، از حیث تعداد جوایز «گلهای داودی» رکورددار جوایز است،که از جمله جوایز آن میتوان به «پروانه معصومی» به عنوان بهترین بازیگر زن اشاره کرد. جایزه کارگردانی را هم «یدالله صمدی» برای فیلم «مردی که زیاد میدانست» میگیرد و چنین، جشنواره سوم هم به پایان راه میرسد.● دوره چهارم ۱۳۶۴؛ انتخابهای عجیب!
این دوره از یک حیث، دوره شاخصی است. «آن سوی مه» ساخته «منوچهر عسگرینسب» که فیلمنامهاش را سید محمد بهشتی، دبیر جشنواره نوشته، الگوی جدیدی در سینمای ایران معرفی میشود و این راه آثار شبه عرفانی را در سینمای ایران باز میکند که تبعات فراوانی برای سینمای ایران داشت.
در دوره چهارم، فیلمسازان بعدا صاحبنامی چون «ملاقلیپور» با فیلم «بلمی به سوی ساحل»، «مسعود جعفری جوزانی» با فیلم «جادههای سرد» ، «کیانوش عیاری» با فیلم «تنوره دیو» و «علی ژکان» با فیلم «مادیان» برای اولین بار وارد سینمای حرفهیی ایران میشوند. از یک سو، این دوره، دوره انتخابهای عجیب و غریب هم هست. مثلا فیلم «دونده» «امیر نادری» را در بخش مسابقه شرکت نمیدهند و آن را واجد ارزش برای حضور در بخش مسابقه نمیدانند. به سیاق دورههای قبل، به جز دوره سوم هم، جایزه بهترین فیلم و جایزه بهترین هنرپیشه نقش اول زن اعلام نمیشود، آن هم در حالی که بازیگری چون «سوسن تسلیمی» یکی از زیباترین بازیها را در فیلم «مادیان» ارایه کرده است. در توضیح این اقدام، در بیانیه هیات داوران میآید که «نقش و جایگاه بازیگران زن در این دوره شایسته و در خور زنان نیست».
«تنوره دیو» عیاری، «اتوبوس» یدالله صمدی و «جادههای سرد» جوزانی در این دوره، تقریبا جوایز اصلی را دریافت میکنند. «عیاری» بهترین کارگردان شناخته میشود و «هادی اسلامی» برای فیلم «اتوبوس» بهترین هنرپیشه شناخته میشود.
● دوره پنجم ۱۳۶۵؛ دوئل
حضور نامهایی چون مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی، ناصر تقوایی در کنار مخملباف، پور احمد، اعلامی، صباغزاده، ملاقلیپور، عیاری، جوزانی و... نبرد تمام عیاری میان فیلمسازان نسل قدیم با نسل سینمای پس از انقلاب را شکل میدهد. البته نسل قبل از انقلاب با توپ پر آمدهاند. «ناخدا خورشید» و «اجارهنشینها» از بهترین ساختههای تقوایی و مهرجویی در جشنواره هستند و کیارستمی هم با «خانه دوست کجاست؟» در جشنواره حضور دارد. فیلم «تیغ و ابریشم» کیمیایی را هم به بخش مسابقه راه نمیدهند.
اما اوضاع آنجا جالب میشود که به جز جایزه بهترین بازیگر مرد برای «ناخدا خورشید»، تمام جوایز به فیلمهای فیلمسازان پس از انقلاب اعطا میشود و جز «کیارستمی» که جایزه ویژه هیات داوران را میگیرد، سایر نسل قبلیها دستشان از هر جایزهیی کوتاه میماند.
به هر حال، در حضور «تقوایی» و «مهرجویی» و «کیمیایی»، جایزه بهترین فیلم به «پرواز در شب» ملاقلیپور میرسد، کارگردانی را «کیارستمی» تصاحب میکند و جایزه بهترین فیلمنامه هم به جعفری جوزانی برای فیلم «شیرسنگی» میرسد. تحویل گرفته شدن فیلمی چون «خانه دوست کجاست؟»، سیاستهای هدایتی جشنواره را یک بار دیگر عیان میکند و شگفت که این نوع فیلمسازی در سالهای بعد مد میشود.
در این دوره فیلمسازانی چون «داریوش فرهنگ»، «ابراهیم حاتمیکیا»، «پوران درخشنده» و «اصغر هاشمی» اولین فیلمهایشان را در جشنواره شرکت میدهند...
● دوره ششم ۱۳۶۶؛ ضعیفترین
این دوره یکی از ضعیفترین دورههای تاریخ بیست و اندی ساله جشنواره فیلم فجر است که شمار فیلمهای قابل تامل آن از انگشتان یک دست هم کمتر است. در نگاه به عناوین فیلمها، تنها فیلمهایی که کارهای ارزشمندی هستند، «شاید وقتی دیگر» بهرام بیضایی، «شیرک» داریوش مهرجویی و «آن سوی آتش» کیانوش عیاری هستند که تازه، «شیرک» مهرجویی یکی از ضعیفترین کارهای این فیلمساز قدیمی و با سابقه است.
اتفاق جالب دیگر، حضور «محمدعلی نجفی» در میان داوران است، در حالی که فیلم «پرستار شب» او در بخش مسابقه حضور دارد و در چهار رشته هم کاندیدای دریافت جایزه میشود...
به هر حال، در این دوره، فیلم درخشان «شاید وقتی دیگر» کاملا نادیده گرفته میشود و مثلا حتی «سوسن تسلیمی» نامش در میان کاندیداهای دریافت جایزه هم نمیآید. هیچ فیلمی هم به عنوان بهترین فیلم دست نمییابد و البته هیچ فیلمی هم فاتح جشنواره نیست و تقریبا هر فیلم یک جایزه را تصاحب میکند که از جمله مهمترین آنها میتوان به جایزه «پروانه معصومی» برای بهترین بازیگر زن برای فیلم «جهیزیه برای رباب»، جایزه «فرامرز قریبیان» برای فیلم «ترن» و «کیانوش عیاری» به عنوان بهترین کارگردان برای فیلم «آن سوی آتش» اشاره کرد.
وجه هدایتی جشنواره هم، در این دوره در نمایش آثار «تارکوفسکی» خود را نشان میدهد که در ادامه حمایت از سینمای شبه عرفانی در سالهای گذشته است و پس از سالهاست که همه فهمیدهاند این موج چه بلایی به سر سینمای ایران آورد!●دوره هفتم ۱۳۶۷؛ قدیمیها ورود ممنوع!
یک بار دیگر بزرگان گرد میآیند که شاخصترینشان «مسعود کیمیایی» است که با فیلم «سرب» در جشنواره حضور دارد. «باشو غریبه کوچک» بهرام بیضایی، «مدرسهیی که میرفتیم» داریوش مهرجویی، «آب، باد، خاک» امیر نادری، «جعفر خان از فرنگ برگشته» علی حاتمی و محمد متوسلانی، «مشق شب» کیارستمی و «چمدان» جلال مقدم فیلمهای کارگردانان قدیمی حاضر در جشنواره هستند که البته تقریبا هیچ کدامشان به جز کیمیایی راهی به بخش مسابقه پیدا نمیکنند تا مسابقه جشنواره هفتم، منحصر به کارگردانان تازهآمدهیی چون «ملاقلیپور» با فیلم «افق»، «بزرگ نیا» با «کشتی آنجلیکا»، «عسگرینسب» با «هیجو»، «بنیاعتماد» با «زرد قناری»، «سعید ابراهیمیفر» با «نارون»، «حاتمیکیا» با «دیدهبان» و «جعفری جوزانی» با «در مسیر تندباد» باشد و البته «محسن مخملباف» هم با دو فیلم «بایسیکلران» و «عروسی خوبان» حضور پررنگی در جشنواره دارد.
به هر حال، در این غیبت نامداران، مخملباف برنده جایزه بهترین فیلمنامه و کارگردانی میشود و «در مسیر تندباد» هم جایزه بهترین فیلم را به دست میآورد. اگرچه هر دو این فیلمها و فیلمسازان از جمله آثار شاخص سینما پس از انقلاب هستند، اما کمتر کسی است که توان مقایسه آنها را با کارهایی چون «سرب» و «باشو غریبه کوچک» داشته باشد.
نگاهی به مرور آثار کارگردانانی چون «پاراجانف» و «برسون» نشان میدهد چرا و چگونه فیلمهایی چون «نارونی» و «برهوت» از انواع حمایتها برخوردار میشوند تا ساخته شوند و خاک بخورند. سینمای عرفانی مورد نظر مسئولان هنوز قربانی میگیرد و کسی هم به فکر نیست. در این دوره «بایسیکلران» موفقترین فیلم جشنواره لقب میگیرد.
●دوره هشتم ۱۳۶۸؛ اعتماد به نفس جوانان
جنگ پایان یافته و جشنواره اهمیتی فراتر کسب کرده است. البته کیفیت فیلمها هم اهمیت این دوره جشنواره را بیشتر میکنند. در این دوره قدیمیها با بهترین فیلمهای پس از انقلابشان آمدهاند، جوانترها فیلمهای خوبی در جشنواره دارند که رقابت را داغ میکنند. «علی حاتمی» با فیلم «مادر»، «مسعود کیمیایی» با «دندان مار»، «داریوش مهرجویی» با «هامون»، «ناصر تقوایی» با «ای ایران» و «عباس کیارستمی» با «کلوزاپ» در مقابل جوانانی چون «حاتمیکیا» با فیلم «مهاجر»، «اصغر هاشمی» با «زیر بامهای شهر»، «رخشان بنیاعتماد» با «پول خارجی» و «علیرضا رییسیان» با «ریحانه» که ارزش فیلمهایشان به مراتب کمتر است، صف میبندند.
به هر حال، این دوره یک شگفتی اساسی هم دارد. داوران این بار جایزه را به یک فیلم از کار کارگردانان نسل قدیم میدهند. «هامون» داریوش مهرجویی برنده اصلی این جشنواره است و اگرچه رقیب اصلی این فیلم «مهاجر» حاتمیکیاست و سایر فیلمهای قدرتمند خصوصا «دندان مار» و «مادر» نادیده گرفته میشوند، اما به هر حال حذف نکردن «هامون» نشان می دهد که دوره حمایت از جوانان تا حدی سرآمده و در ادراکات سیاستگذارن الان آنها به جایی رسیدهاند که بتوانند روی پاهای خود بایستند.
به هر صورت، در این جشنواره جایزه بهترین فیلمنامه و کارگردانی به «داریوش مهرجویی» برای فیلم «هامون» میرسد و جایزه بهترین فیلم را هم «مهاجر» به دست میآورد. خسرو شکیبایی «هامون» و رقیه چهرهآزاد مادر هم بهترین بازیگران مرد و زن میشوند تا یکی از پربارترین جشنوارههای فیلم فجر، منصفانهتر از دورههای پیش لقب بگیرد.
● دوره نهم ۱۳۶۹؛ سلام بر عشق
این دوره، یکسر متعلق به مخملباف است. دو فیلم او به نامهای «شبهای زایندهرود» و «نوبت عاشقی» تغییرات شدید این فیلمساز دگم اندیش سابق را به بهترین وجهی برجسته میکنند و همین تغییر، جنجال اصلی جشنواره را باعث میشود. خیلیها با کمک به نشان داده شدن فیلمهای او در جشنواره، در سالگرد انقلاب حتی دستاوردهای انقلاب را از دست رفته میدانند و این باعث یک بحث دامنهدار میشود و حتی به استعفای وزیر ارشاد ختم میشود. ملاقلیپور دیگر فیلمساز نسل جنگ است که با ساخته جنجالیاش «جنون»، مثل مخملباف رو به عشق میآورد. «عروس» افخمی و «گزل» سجادی هم عاشقانههایی هستند که ساخته شدنشان تا پیش از این مقدور به نظر نمیرسید...
اتفاق مهم دیگر، نپذیرفتن فیلم «گروهبان» ساخته کیمیایی است که یک بار دیگر پس از یک دوره امیدوار کننده بر وجود خط و ربطهایی در جشنواره گواهی میدهد. به هرحال، در این جشنواره که بیشتر فیلماولیها امکان فعالیت داشتند، با اینکه فیلم خوبی چون «پرده آخر» مورد توجه قرار میگیرد، اما نمیتوان یک برنده قطعی برای دوره نهم جشنواره فجر معین کرد...
جایزه بهترین فیلم در این دوره به فیلم «آپارتمان شماره ۱۳» یدالله صمدی میرسد، جایزه کارگردانی را به «بهروز افخمی» برای فیلم «عروس» میدهند و جایزه بهترین فیلمنامه را هم «یدالله صمدی» آپارتمان شماره ۱۳ تصاحب میکند. «حسین پناهی» سایه خیال و «فریماه فرجامی» پرده آخر هم بهترین هنرپیشههای نقش اصلی جشنواره معرفی میشوند تا آغاز عاشقانهها در سینمای ایران، وجه مشخصه این دوره جشنواره باشد.
● دوره دهم ۱۳۷۰؛ جوایز تقسیم میشود
باز هم از این دوره به عنوان مقابله سینماگران نسل جدید و قدیم میتوان یاد کرد. «بهرام بیضایی» با فیلم «مسافران»، «داریوش مهرجویی» با «بانو» و «علی حاتمی» با فیلم «دلشدگان» در این جشنواره به همراه «داودنژاد» که با فیلم «نیاز» در جشنواره حضور دارد رقابتی سنگین را با «مخملباف» در «ناصرالدین شاه آکتور سینما»، «بنی اعتماد» با «نرگس» و «مهدی صباغزاده» با «خانه خلوت» به نمایش میگذارند. کیفیت اغلب فیلمهای این دوره مورد قبول است و شاید به این دلیل باشد که جوایز میان این فیلمها تقسیم میشود و هیچ فیلمی برنده بیقید و شرط دوره دهم جشنواره فیلم فجر نیست.
کشف اصلی این دوره جشنواره، اما «مجید مجیدی» است که با فیلم «بدوک» حضور دارد و فیلم او نظرات مثبت فراوانی را به خود جلب میکند.به هرحال، بهترین فیلم این دوره، از نظر داوران، فیلم «نیاز» علیرضا داودنژاد است. جایزه بهترین کارگردانی را «رخشان بنیاعتماد» برای فیلم «نرگس» به دست میآورد و بهترین فیلمنامه هم، فیلمنامه «خانه خلوت» معرفی میشود که نوشته «اصغر عبدالهی» و «حسن قلیزاده» است. «جمیله شیخی» برای فیلم «مسافران» بهترین بازیگر نقش اصلی زن جشنواره است و بهترین بازیگر مرد هم «فرامرز صدیقی» دادستان است که البته به گفته خیلیها، این جایزه جبران جایزهیی است که «باید» در فیلم «دندان مار» به او داده میشد، اما آن موقع جایزه را به او ندادند تا این بار در حضور بیکیفیتش جبران مافات شود!
● دوره یازدهم ۱۳۷۱؛ حضور پررنگ سینمای اجتماعی
«ردپای گرگ» مسعود کیمیایی، «سارا» داریوش مهرجویی، «از کرخه تا راین» حاتمیکیا، «یکبار برای همیشه» الوند، «آبادانیها» کیانوش عیاری و «خسوف» ملاقلیپور مهمترین فیلمهای این دوره هستند که کاملاص تحت تاثیر استعفای «سید محمد خاتمی» از وزارت ارشاد برگزار میشود و مثل همه دورههای قبل، نگاه دولتی به جشنواره باعث میشود که حق به حقدار نرسد...
به عنوان مثال «ردپای گرگ» به جز جایزه تدوین اصلاً مورد توجه قرار نمیگیرد تا یکی از بهترین فیلمهای سازندهاش مسکوت باقی بماند و جوایز به کارهای کم مایهیی چون «از کرخه تا راین» برسد. این فیلم جایزه بهترین فیلم را به دست میآورد، «سیروس الوند» به دلیل «یکبار برای همیشه» بهترین کارگردان معرفی میشود و فیلمنامه «سارا» مهرجویی هم بهترین فیلمنامه سال لقب میگیرد. «فاطمه معتمدآریا» یکبار برای همیشه و «فرامرز قریبیان» بندر مهآلود بهترین بازیگران این دوره هستند که البته جایزه «قریبیان» سروصدای فراوانی به پا میکند و خیلیها حق او را دریافت جایزه برای فیلم «ردپای گرگ» و نقشآفرینی بینظیرش در این فیلم میدانند و نه حضور کممایهاش در «بندر مهآلود».
به هرحال این دوره را میتوان دوره فیلمهای اجتماعی نامید. فیلمهایی که گویا پس از جایزه بردن «نرگس» در دوره قبل نوعی تایید ضمنی برای ساخته شدن را به عنوان تضمین نمایش با خود همراه دارد.
● دوره دوازدهم ۱۳۷۲؛ صفر
بیرنگ و روترین دوره جشنواره که نتیجه سیاستهایی است که پس از «خاتمی» بر سینمای ایران سایه انداخت. این دوره، دوره فیلمهای حادثهیی بیارزش است که در آن دوره از آن فیلمها حمایت میشد و چنین شد که این دوره جشنواره را میتوان ضعیفترین دوره نامید.
در این دوره، داوران به این نتیجه رسیدند که هیچ فیلمی شایسته عنوان بهترین فیلم نیست، اما بهترین کارگردان جشنواره «محمد بزرگنیا» بود که با «جنگ نفتکشها» در جشنواره حضور داشت و جایزه فیلمنامه هم به «هوشنگ مرادی کرمانی» و «محمد علی طالبی» برای فیلم «تیکتاک» رسید. «فاطمه معتمدآریا» برای فیلم «همسر» و «عزتالله انتظامی» برای فیلم «روز فرشته» هم به عنوان بهترین هنرپیشهها معرفی میشوند تا این دوره ضعیف چنین به پایان برسد.
● دوره سیزدهم ۱۳۷۳؛ باز هم صفر
حمایتها از سینمای ایران قطع شده و سینمای ایران در این دوره رویکرد به گیشه را نشان میدهد، اما در متن این رویکرد فیلمی که شایستگی فروش بالا را داشته باشد دیده نمیشود و تنها فیلم نسبتاً خوش ساخت تجاری، فیلم «روز شیطان» بهروز افخمی است، اما رقابت اصلی جشنواره میان «روسری آبی» بنی اعتماد، «کیمیا» احمدرضا درویش، «سلام سینما» مخملباف و «روز واقعه» شهرام اسدی است که عناوین این فیلمها به عنوان رقبای اصلی کم مایه بودن جشنواره را عیان میکند. به هرحال، «روز واقعه» بهترین فیلم، داریوش مهرجویی برای فیلم «پری» به عنوان بهترین کارگردان، رخشان بنیاعتماد روسری آبی بهترین فیلمنامهنویس و «مینا لاکانی» دیدار و خسروشکیبایی کیمیا بهترین بازیگران این دوره معرفی میشوند.
● دوره چهاردهم ۱۳۷۴؛ برومند
در این دوره، حاتمیکیا با «برج مینو» و «بوی پیراهن یوسف»، مخملباف با «گبه» و «نون و گلدون» و ملاقلیپور با «سفر به چزابه» و «نجات یافتگان» سه فیلمساز پس از انقلاب هستند که هرکدام دو فیلم در جشنواره دارند. جز اینها «ضیافت» مسعود کیمیایی، «پدر» مجیدی «عاشقانه» داودنژاد و «چهره» الوند فیلمهای شاخا این دوره هستند که از حیث کیفی به نسبت دو دوره دیگر پیشرفتی آشکار را نشان میدهد، اما اتفاق اصلی جشنواره «لیلی با من است» کمال تبریزی است که برای اولین بار با جنگ شوخی میکند و یکی از شیرینترین فیلمهای جنگی را حاصل میآورد...
به هر طریق با اینکه در این سالها سینمای ایران در قبضه سینمای اکشن است، با شماری فیلم متفاوت جشنواره آبرومندی برگزار میشود که در آن «پدر» مجید مجیدی به عنوان بهترین فیلم و «پوراحمد» برای فیلم «خواهران غریب» به عنوان بهترین کارگردان معرفی میشود. بهترین فیلمنامه جشنواره، فیلمنامه «لیلی با من است» است و «فاطمه گودرزی» غزالو «محمد کاسبی» پدر هم بهترین بازیگران جشنواره هستند.
این دوره را همچنین میتوان به عنوان غیاب سینمای اجتماعی نام گذاشت که جز «ضیافت» کیمیایی بقیه فیلمها از این حیطه گامها دور بودند.● دوره پانزدهم ۱۳۷۵؛ تکرار قصه همیشگی
مهرجویی با «لیلا» و کیمیایی با «سلطان» در این جشنواره حضور دارند. سالنها خالی است، اما برای این دو فیلم صفهای یک کیلومتری کشیده شده، در انتها اما این دو فیلم هستند که سرشان بیکلاه میماند و برنده اصلی جشنواره فیلمهای بیتماشاگری هستند چون «بچههای آسمان» مجیدی و «سرزمین خورشید» درویش.
به هرحال به جز این سه چهار فیلم، اتفاق قابل توجهی در جشنواره پانزدهم رخ نداد. در زمینه جوایز هم «بچههای آسمان» مجیدی عنوان بهترین فیلم را کسب کرد، جایزه بهترین کارگردانی نیز به «مجید مجیدی» رسید و فیلمنامه هم، همچنین. در زمینه بازیگری هم با اینکه همه «عربنیا» را در سلطان شایسته عنوان بهترین بازیگری دانستند، این عنوان به «ابوالفضل پورعرب» برای فیلم «مردی شبیه باران» رسید و «گلچهره سجادیه» برای فیلم «سرزمین خورشید» هم بهترین بازیگر زن شناخته شد.
● دوره شانزدهم ۱۳۷۶؛ جشنواره دوم خرداد
تاثیر اتفاق مهمی چون دوم خرداد را در این سال در جشنواره میتوان دید. اگرچه بسیاری از فیلمها در روند سیاستهای گذشته فرهنگی هستند و تاثیر سیاستهای جدید، هنوز همهگیر نشده، اما به هرحال رخدادی به این عظمت در جشنواره فیلم فجر نمیتواند بیتاثیر باشد، که نیست.
این سال هم از آن سالهاست که فیلم شاخا زیادی در جشنواره نمیتوان یافت. اما دو فیلم هستند که از آنان به عنوان جانمایه سینمایی دوره جدید میتوان یاد کرد که این دو فیلم «آژانس شیشهیی» حاتمیکیا و «بانوی اردیبهشت» رخشان بنیاعتماد هستند که بیشتر از سایر فیلمها در حال و هوای جدید سیر میکنند و از فضای آزاد ایجاد شده بهرهیی بهتر از سایرین بردهاند و البته جوایز جشنواره هم بین این دو فیلم تقسیم میشود.
«آژانس شیشهیی» که سوءتفاهم فراوانی پیرامون آن وجود داشت، عنوان بهترین فیلم، کارگردانی و فیلمنامه را به دست میآورد و پرویز پرستویی آژانس شیشهیی و انیس شکوری درخت جان هم بهترین بازیگران جشنوارهاند. «بانوی اردیبهشت» هم جایزه ویژه هیات داوران را تصاحب میکند تا از قافله عقب نماند!
● دوره هفدهم ۱۳۷۷؛ این اجتماع خشمگین
در نبود سینماگران قدیمی، سینماگران جدید در این دوره سیاستهای جدید معاونت سینمایی را در این دوره جشنواره بازتاب میدهند. جشنواره، پر از فیلمهای اجتماعی است که از شاخصترین آنها میتوان به «دو زن» تهمینه میلانی، «دختری با کفشهای کتانی» رسول صدرعاملی و «قرمز» فریون جیرانی اشاره کرد. ملاقلیپور با «هیوا» و حاتمیکیا هم با «روبان قرمز» نگاه انتقادی به جنگ را در دستور کار قرار دادهاند و این هم سرفصل جدیدی است که سینمای پس از دوم خرداد بازی کرده است. «مجید مجیدی» هم با «رنگ خدا» دوستداران سینمای احساساتگرایش را راضی میکند و در پایان، در جشنوارهیی که سینماگران نامدار سینمای قبل از انقلاب، جز «داودنژاد» و «مصائب شیرین» غایبند، اما جشنواره سرد نیست، «هیوا» ساخته رسول ملاقلیپور برنده جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی میشود. بهترین فیلمنامه سال هم فیلمنامه «دوزن» تهمینه میلانی است. «هدیه تهرانی» قرمز و «محمدرضا فروتن» قرمز هم بهترین بازیگران جشنوارهیی هستند که از حیث پرداخت به مسائل اجتماعی در نوع خود بیهمتاست.
● دوره هجدهم ۱۳۷۸؛ آینه اجتماع
این جشنواره در واقع بازتاب کامل جامعه زمان برگزاری جشنواره است. سینمای سیاسی شبهژورنالیستی در این دوره مجال بروز پیدا میکند. البته فیلمهای عمیق و خوبی هم در این میان در این جشنواره هستند که باعث میشوند دوره هجدهم یکی از بهترین دورههای جشنواره فیلم فجر باشد. «اعتراض» مسعود کیمیایی، «بوی کافور عطر یاس» بهمن فرمانآرا، «عروس آتش» خسرو سینایی، «متولد ماه مهر» احمدرضا درویش، «بلوغ» مسعود جعفری جوزانی، «دستهای آلوده» سیروس الوند، «مرد بارانی» ابوالحسن داودی و... شماری از بهترین فیلمهای جشنواره هستند که البته به سیاق همیشه، فیلم «کیمیایی» کاملا مورد بیتوجهی واقع میشود و جوایز اصلی بین فیلمهای «بوی کافور، عطر یاس»، «متولد ماه مهر» و «عروس آتش» تقسیم میشود. در دوره هجدهم، «بوی کافور، عطر یاس» جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را تصاحب میکند، جایزه فیلمنامه به خسرو سینایی و حمید فرخنژاد برای «عروس آتش» تعلق میگیرد و «میترا حجار» متولد ماه مهرو «فرامرز قریبیان» مرد بارانی هم به عنوان بهترین هنرپیشگان شناخته میشوند. این دوره جشنواره، از این نظر که فارغ از فشارهای بیرونی بر سینما، سینما توانسته آیینه اجتماعش باشد، یک اتفاق منحصر به فرد را در تاریخ سینمای ایران شکل میدهد.● دوره نوزدهم ۱۳۷۹؛ بیراهه
جسارتی که نوید داده میشد راه تازهیی پیش پای سینمای ایران باز خواهد کرد، این سینما را کاملا به بیراهه میبرد. فیلمها پر از مسائل شبهجسورانه و مسائل سطحی سیاسی هستند که بارزترین نمونهشان را در «پارتی» سامان مقدم میبینیم. «تهمینه میلانی هم در «نیمه پنهان» از این فضا در جهت گفتن قصهیی در مورد گروهکهای ابتدای انقلاب سود میجوید و البته رویکردش به نسبت «پارتی» هوشمندانهتر است. اما مهمترین فیلمهای سال «سگکشی» بیضایی، «باران» مجیدی و «زیر نور ماه» رضا میرکریمی هستند که البته جوایز اصلی مثل همیشه به «باران» تعلق میگیرد که نشان دهد جشنواره منتظر فیلمی از مجیدی است که جوایز را به او اختصاص دهد. جایزه بهترین فیلم کارگردانی و حتی بازیگری نقش اول مرد حسن عابدینی به یک نابازیگر به این فیلم تعلق میگیرد. «ثریا قاسمی» برای فیلم «مارال» برنده جایزه بهترین هنرپیشه زن میشود و «بهرام بیضایی» هم سیمرغ بهترین فیلمنامه را برای فیلمنامه «سگکشی» تصاحب میکند.
● دوره بیستم ۱۳۸۰؛ جشنوارهیی آرام و خوب
«خانهیی روی آب» فرمان آرا، «بمانی» مهرجویی، «کاغذ بیخط» ناصر تقوایی، «ارتفاع پست» حاتمیکیا، «قارچ سمی» رسول ملاقلیپور، «من ترانه پانزده سال دارم» رسول صدرعاملی و چند فیلم دیگر نوید جشنوارهیی پر رونق را میدهند که البته چنین هم میشود، با اینکه به نسبت سالهای قبل و البته پس از دوم خرداد، جشنواره آرامی را شاهدیم. به هرحال در پایان جشنواره جایزه بهترین فیلم به فیلم «خانهیی روی آب» فرمان آرا تعلق میگیرد، «رسول صدرعاملی» برای کارگردانی فیلم «من ترانه پانزده سال دارم» بهترین کارگردان جشنواره میشود و جایزه بهترین فیلمنامه هم به این فیلم تعلق میگیرد. «ترانه علیدوستی» برای بازی در «من ترانه پانزده سال دارم» بهترین بازیگر زن معرفی میشود. از او میتوان به کشف بزرگ این دوره تعبیر کرد، «رضا کیانیان» هم برای بازی در «خانهیی روی آب» سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد را به دست میآورد.
● دوره بیستویکم ۱۳۸۱؛ تهی و بیباروبر
هیچکس در این دوره نیست. اغلب جوانان پس از انقلاب در جشنواره هستند و اوضاع چنان آشفته است که «جیرانی» و «کمال تبریزی» قدیمیترین فیلمسازان حاضر در جشنواره هستند، اما میان این جوانان هم استعدادهایی پیدا میشوند. «نفس عمیق» پرویز شهبازی کشف بزرگ جشنواره است. «فرزاد موتمن» با «شبهای روشن» عاشقانهیی دوست داشتنی خلق کرده و «رقا در غبار» اصغر فرهادی هم یک فیلم فراتر از حد انتظار نشان میدهد. به هرحال، در این دوره، در نبود قدیمیها، جایزه بهترین فیلم به فیلم «دیوانهیی از قفس پرید» احمدرضا معتمدی که یک فیلم آشفته و ضعیف است تعلق میگیرد. جایزه بهترین کارگردانی هم به «رضا میرکریمی» برای فیلم ساده انگارانه «اینجا چراغی روشن است» تعلق میگیرد و جایزه بازیگری هم به «حبیب رضایی» برای همین فیلم اختصاص داده میشود. تنها جایزه به درد بخور و شایسته، جایزه فیلمنامه برای فیلم «نفس عمیق» است که تنها میتواند درصدی از ارزشهای فیلم را نشان دهد.
● دوره بیستودوم ۱۳۸۲؛ انتظارات و پاسخها!
«سربازهای جمعه» مسعود کیمیایی، «مهمان مامان» داریوش مهرجویی، «دوئل» احمدرضا درویش، «مزرعه پدری» ملاقلیپور، «ننه گیلانه» بنیاعتماد، «گاوخونی» افخمی و «اشک سرما» حمیدنژاد فیلمهای مطرح امسال هستند که البته هیچکدام نمیتوانند انتظارات را برآورده سازند و تقریباص همگی این فیلمها به جز «اشک سرما» که ادعایی نداشت، شکستهایی برای سازندگانشان هستند. اتفاق امسال اما، فیلم «مارمولک» کمال تبریزی است که از همان زمان جشنواره معلوم بود بحث انگیز خواهد شد و البته فیلمهایی چون «بوتیک» حمید نعمتالله و «شهر زیبا» اصغرفرهادی که همه را شگفتزده میکنند. به هرحال، شاید برای نزدیک کردن سینما و تلویزیون باشد که جایزه بهترین فیلم به فیلم «مهمان مامان» داریوش مهرجویی تعلق میگیرد.
«احمدرضا درویش» برای فیلم «دوئل» بهترین کارگردان شناخته میشود و جایزه بهترین فیلمنامه هم به «پیمان قاسمخانی» برای فیلمنامه «مارمولک» تعلق میگیرد. «گوهر خیراندیش» رسم عاشقکشی و «بهرام رادان» شمعی در باد هم بهترین بازیگران جشنوارهیی هستند که انتظارات فراوانی ایجاد کرده بود، اما به این انتظارات نتوانست پاسخ شایسته دهد...
● دوره بیستوسوم ۱۳۸۳؛ جشنواره سینمای انقلاب
جشنوارهیی که از آن به عنوان جشنواره سینمای پس از انقلاب نام بردند، چراکه فیلمهای هیچکدام از فیلمسازان قبل از انقلاب در جشنواره حاضر نبودند. نتیجه البته راضی کننده نبود. جشنواره سینمای پس از انقلاب از نظر کیفی و استقبال مخاطب یکی از ضعیفترین جشنوارههایی بود که در تاریخ فجر برگزار شد البته این نمیتواند شکست سینمای پس از انقلاب باشد، چراکه از میان آدمهای شاخص این سینما هم خیلیها نتوانسته بودند فیلمشان را در جشنواره شرکت دهند. به هرحال، در این دوره، فیلم «خیلی دور، خیلی نزدیک» رضا میرکریمی بیشترین توجهات را جلب کرد و جایزه بهترین فیلم را هم دریافت کرد. جایزه بهترین کارگردانی به «مجید مجیدی» با فیلم ضعیف «بید مجنون» رسید تا نشان دهد جشنواره فجر عشق همیشگیاش به مجیدی را فراموش نکرده. «پرستویی» هم برای بازی در این فیلم بهترین بازیگر مرد شد. «فرشته صدرعرفایی» برای «کافه ترانزیت» بهترین بازیگر زن شناخته شد و جایزه بهترین فیلمنامه هم به «کامبوزیا پرتوی» برای «کافه ترانزیت» رسید...
سهند عنایتی
منبع : روزنامه اعتماد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست