شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

خزر؛ از موضوع مناقشه تا میدان تفاهم


خزر؛ از موضوع مناقشه تا میدان تفاهم
نبض سرنوشت منطقه آسیای مرکزی و قفقاز در خزر می زند. این سخن بیش از آن که یک حدس و گمان باشد واقعیتی است که حوادث ۱۶ سال این حوزه آبی از فروپاشی شوروی تاکنون برآن گواهی می دهد.
آدرس و نشانی همه آن چیزی که سیاستمداران مغرب زمین با عنوان «بازی بزرگ» ، «قلب ژئوپلتیک» یا «پایتخت هیدروکربن جهان » تعبیر می کنند در همین حوزه آبی جست وجو می شود حوزه ای که در نقطه تلاقی دو قاره آسیا به اروپا واقع شده و با فاصله اندکی در کنار دیگر کانون سوق الجیشی جهان؛ خلیج فارس آرمیده است.
واقعه فروپاشی شوروی، هویت تازه ای به این حوزه آبی بخشید. از ۱۹۹۱ تاکنون این بزرگترین دریای بسته جهان که روزگاری تحت حاکمیت انحصاری ۲ قدرت ایران و روسیه بود شناسنامه جدید پیدا کرد و این بار ۳ دولت دیگر هم به فهرست مالکان آن افزوده شدند، آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان. در یک اتفاق طبیعی در سپیده دم تولد کشورهای تازه در آن سوی مرزهای شمالی ایران پای بحثی تاریخی به میان کشیده شد، بحث بر سر نحوه برداشت از ذخایر این گنجینه انرژی.
با این سؤال تاریخی، خزر به کانون بزرگترین رایزنی های حقوقی و دیپلماتیک تبدیل شد. دولتمردان ۵ کشور همسایه خزر با رسالتی خطیر به نام تدوین قانون و نظامنامه جدید برای اداره این اقلیم مشترک روبه رو شدند.
امور حاکمیتی خزر که پیش از این براساس ۲ عهدنامه مورخ ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ تنظیم می شد در مسیر یافتن قواعد جدید ۱۵ سال محل رایزنی و گفت وگوی حقوقدانان و سیاستمداران کشورهای همجوار بوده است. برحسب گزارش دست اندرکاران حیات ۱۶ ساله خزر از فروپاشی شوروی تاکنون ضرباهنگ تلاش های دیپلماتیک لحظه ای متوقف نشده است تا حدی که گفته شده در این مدت ۲۱ نشست دوره ای در پایتخت کشورهای ساحلی برپا شده است. در این نشست ها علی رغم اختلاف طرفین در خصوص نحوه تقسیم دریای خزر همه طرف ها تصمیم به تداوم مسیر مذاکره گرفته اند.
اعتقاد عمیق به «راه مذاکره و گفت وگو» موجب شد سران و بلندپایگان کشورهای مجاور از هر نشست ودیداری برای رایزنی درباره سرنوشت این حوزه بهره گیرند، در همین راستا سران ۵ کشور نخستین نشست خود را سال ۸۱ در عشق آباد برپا کردند و اکنون دومین گام بزودی در تهران برداشته می شود.
اما این همه سرگذشت دیپلماسی خزر نیست. سوی دیگر آنچه از ۱۶ سال مذاکره دیپلماسی تفاهم شنیدید، دیپلماسی تقابل یا مقابله جویی قرار دارد. بروز یک دوره خلأ و چند روز بلاتکلیفی انتقال قدرت سرزمین های ماوراء النهر کافی بود تا بازیگران فرامنطقه ای طرحی نو برای کشمکش و رقابت در این منطقه تدارک ببینند.
گسیل بازیگران فرامنطقه ای به پایتخت های مجاور خزر، شرایط پیچیده ای برای این منطقه رقم زد. حاصل این اتفاق یعنی رخنه عامل بیرونی در پوستین منطقه دوگانگی و بن بستی شد که راه تفاهم و مذاکره را برای ساکنان آن دشوار و پرهزینه ساخت.
به این صورت خزر ۱۶ سال از بهار زندگی نوین خویش را در فضایی از کشمکش و رقابت بسر برده. در این مدت بازیگران فرامنطقه ای فراوان تلاش کردند تا حلقه های همگرایی میان ۵ کشور ساحلی خزر سست شود، زیرا این تنها راه کامیابی آنها از خوان ثروت های خزر بود.
اما اکنون بسیاری نشانه ها و قرائن از ناکامی اندیشه بازیگران خارجی دلالت دارد. تهران همپای دیگر همسایگان دوراندیش خود با حلم و خویشتنداری موج های تنش و اختلاف را پشت سر نهاد. منطق بردباری ساکنان خزر به نظر می آید در اجلاس اکتبر تهران به بار نشسته است.
به باور اغلب ناظران، گرد همایی امروز سران فراتر از یک «دیدار مرسوم سیاسی» که نشانه های یک «رویکرد» را همراه دارد این بار اراده و اندیشه ای عمیق، پشت تصمیم میهمانان اجلاس تهران نهفته است. سران کشور با برداشتی تازه از معادلات سیاسی منطقه و جهان دعوت جمهوری اسلامی را پاسخ گفته اند. ترجمان این برداشت جمعی، ایمان مشترک آنها به «همگرایی منطقه ای» و کاستن از بار نفوذ نیروهای فرامنطقه ای است البته از ماه ها پیش پهنه خزر گرمای این تفاهم را در گردش تحولات سرزمین های پیرامونش حس کرده بود. آنگاه که چندین پروژه قدرت های فرامنطقه ای در پایتخت های آسیای مرکزی و قفقاز متوقف شد.
با این پیش درآمد می توان امیدوار شد که اعضای اجلاس تهران این بار در فضای دور از فشار و مزاحمت و تنگنا، گردونه رایزنی را به گردش درآورند و حوزه خزر که نام آن در افکار عمومی جهان با رقابت و چالش قرین شده بود این بار به میدان تفاهم تبدیل شود.
آنچه در تهران به بحث گذاشته می شود
هر تصمیمی درباره خزر در اجلاس سران عنوان یک اتفاق تاریخی خواهد گرفت، منطقه ای که نام دومین کانون سوق الجیشی جهان را دارد و ذخایر انرژی آن ۱۵ تا ۳۰ میلیارد بشکه نفت و ۲۳۲ تریلیون فوت گاز برآورد شده است.
اما برخلاف برخی تحلیل ها، ذهن اجلاس سران فقط به تقسیم این ارثیه چند میلیارد تن نفت و گاز مشغول نیست.آنها مسائل حاکمیتی خزر را در قالب یک مجموعه یا به قولی پکیج دنبال می کنند. در این مجموعه علاوه بر بحث استفاده از ذخایر زیر بستر دریا، موضوع مهم محیط زیست، حق کشتیرانی، تجارت، حمل و نقل ، استفاده از منابع زنده (ماهیگیری) و... گنجانده شده است. البته در کنار این مباحث ماهوی خزر، یک سلسله موضوعات سیاسی - حقوقی نیز در کانون توجه سران منطقه قرار دارد از جمله موضوع حساس تأمین امنیت خزر و چالش هایی که از این ناحیه متوجه آینده منطقه است. این بحث به دنبال خود پیشنهادهای اساسی تری را به اجلاس تهران برده است که در رأس آن طرح ترتیبات امنیتی نوین برای خزر قرار دارد.
نکته مهم در تفاوت اجلاس اکتبر تهران با نشست های پیشین این است که این نشست بر شالوده ای از یک عقلانیت جمعی و «تغییر نگاه» تشکیل می شود. این موج نگاه جدید ضریب انعطاف و امکان تفاهم میان طرفین را بالا برده و دیدگاه ها را به هم نزدیک ساخته است.
از نشانه های بارز این تغییر نگاه این است که اصل «شتاب و تعجیل» از رفتار بسیاری از طرف های مذاکره کنار رفته است. همگان به نحوی پذیرفته اند که دستیابی به یک کنوانسیون حقوقی مطمئن فقط یک فرایند است که فقط از طریق گفت وگو و مذاکره آن هم در فضای تفاهم و طمأنینه ممکن است. دیگر ثمره پیدایش نگاه نو این است، حتی کشورهایی هم که معتقد به قاعده تقسیم دریا بودند، اکنون به این باور رسیده اند؛ در یک تفاهم جمعی و با فرمول اتفاق نظر که دربرگیرنده همه مسائل خزر باشد می توانند بهره کافی را از خوان مواهب خزر ببرند. اکنون کمتر کارشناسی در پایتخت های آسیای مرکزی و قفقاز است که با قاعده تفکیک به شیوه یکجانبه گرایانه ای که در روزهای اول فروپاشی شوروی مطرح بود، نظام حقوقی خزر را بنگرد.
به این صورت تهران امروز اجلاسی را کلید خواهد زد که چشم اندازی از تفاهم را در بردارد. جمهوری اسلامی که از ابتدا خزر را دریای صلح و وفاق خوانده بود امروز بیش از همیشه برای تحقق آرمان های اصولی چون، اعتماد سازی، توسعه و منافع جمعی در این پهنه تلاش خواهد کرد.
محمدبخشنده
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید