جمعه, ۲۱ دی, ۱۴۰۳ / 10 January, 2025
مجله ویستا
پیشداوری
جوانی، خود را برای مراسم فارغالتحصیلی از دانشگاه آماده میکرد. او ماهها در آرزوی ماشین اسپورتی بود که در یک نمایشگاه خودرو دیده بود؛ از آنجا که میدانست پدرش قدرت خرید آن را ندارد، به او گفته بود که این خودرو، تنها چیزی است که میخواهد.
با نزدیک شدن روز فارغالتحصیلی، پسر به دنبال نشانههائی میگشت تا ببیند آیا پدرش، خودروی اسپورت موردنظر را برای او خریده است یا نه. در صبح روز مراسم، پدرش، او را به اتاق مطالعهٔ خود فراخواند و به او گفت که چهقدر از داشتن چنین پسر خوبی به خود میبالد و تا چه حد او را دوست دارد.
پدر، جعبهای را که در نهایت زیبائی، بستهبندی شده بود، به دستش داد. پسر با تعجب و در عین ناامیدی، جعبه را باز کرد و در آن، کتاب مقدس زیبائی را یافت که جلدی چرمی داشت و اسم او، با رنگ طلائی و خطی زیبا، روی آن حک شده بود. پسر با عصبانیت، صدایش را بلند کرد و گفت: ”تو با تمام ثروتت، کتاب مقدس به من هدیه میدهی.“ و بدون اینکه کتاب را با خود ببرد، خانه را ترک کرد.
سالها گذشت و پسر جوان به تاجری بسیار موفق تبدیل شد. پس از مدتها دوری از پدر، روزی به ذهنش رسید که پدرش باید بسیار پیر شده باشد. او با خود فکر کرد: ”بهتر است سری به پدرم بزنم.“
پیش از اینکه بتواند تصمیمش را عملی کند، تلگرافی دریافت کرد حاکی از اینکه پدرش دار فانی را وداع گفته و تمام دارائیاش را به او بخشیده است. او میبایستی هرچه سریعتر به خانهٔ پدریاش بازمیگشت و زمام امور را در دست میگرفت. زمانیکه به خانهٔ پدر رسید، ناگهان ناراحتی و پشیمانی، تمام وجودش را فراگرفت. در میان وسایل شخصی پدر، شروع به جستوجو کرد و همان کتاب مقدس را به شکلی یافت که سالها پیش، آن را رها کرده بود. کتاب، هنوز هم مانند روز اول، نو بود.
پسر، کتاب را با چشمانی اشکبار، باز کرد و صفحههایش را ورق زد. پدرش زیر آیهای را با دقت، خط کشیده بود. مضمون آیه این بود: ”و اگر شما بد هم باشید، بدانید که چگونه باید به فرزندانتان، هدیههای خوبی بدهید.“ در حالیکه پسر، مشغول خواندن این جمله بود، از پشت کتاب، سوئیچ خودروئی به زمین افتاد. روی آن برچسبی با نام فروشنده بود؛ همان فروشندهای که خودروی اسپورت مورد علاقهٔ او را، در نمایشگاه خود داشت.
روی برچسب، تاریخ روز فارغالتحصیلی و جملهٔ ”نقدی پرداخت شد“ به چشم میخورد.
چند بار در طول زندگی خود، لطف و برکتهای خداوند را تنها به این خاطر که در بستهبندی موردنظر ما نبودهاند، نادیده گرفته و از کنارشان گذشتهایم؟
منبع : مجله شادکامی و موفقیت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست