چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
آنچه پیروزی بزرگ میخوانندش
۱۸ ماه پیش از انقلاب بازرس کل وزارت خارجه ایالات متحده آمریکا گزارشی درباره ایران تهیه کرد که در آن آمده بود: <هیچ چالش جدی داخلی در برابر رهبری شاه وجود ندارد.> یک سال پس از آن و در مرداد ۱۳۵۷ سازمان CIA در گزارشی به کاخ سفید و کنگره آمریکا اعلام کرد که <ایران در وضع انقلابی یا حتی وضع ما قبل انقلابی قرار ندارد.> سازمان ( DIAاداره ضداطلاعات) هم در ارزیابی خود در ۶ مهرماه ۱۳۵۷ و در کوران تحولات انقلابی در ایران طی گزارشی برای مقامهای طراز اول آمریکا اعلام کرد که <انتظار میرود شاه تا ۱۰ سال دیگر بهطور فعال زمام قدرت را در دست داشته باشد.>
حتی وقتی موجهای توفان انقلاب از جزیره ثبات برخاست و کشتی ژاندارم منطقه به صخره زد، در آمریکا دعوا بر سر این بود که انقلاب ایران کار چپیها است یا اسلامیها. آنگونه که گری سیک از کارمندان بخش امنیت ملی کاخ سفید مینویسد: مسوولان آمریکایی هیچگاه نتوانستند به نظر واحدی در خصوص اینکه چه کسی سازماندهنده مخالفان است برسند. تا سالها ایران برای جوامع اطلاعاتی آمریکا قلمرویی مردود به شمار میرفت؛ منطقهای که بر پیشانیاش در نقشه مراکز جاسوسی ایالات متحده علامت سوال بزرگی نقش بسته بود. با حمله آمریکا به عراق و شکست سیستمهای اطلاعاتی آمریکا در کشف انبارهای تسلیحات کشتار جمعی که بزرگترین بهانه آغاز جنگ بود؛ مسالهای در آمریکا پررنگ شد به نام <اعتراف به نقص اطلاعات.> همین نقص اطلاعات بود که به گفته وزیر خارجه آمریکا مانع از اقدام نظامی علیه ایران میشد و دست <بازها> را برای هر نوع شدت عمل در برابر ایران میبست. اینکه ۰۰۷های آمریکا در سال ۲۰۰۷ توانستند با تایید و همکاری ۱۶ آژانس جاسوسی و اطلاعاتی آمریکا سرآخر به نتیجه واحدی درباره برنامه هستهای ایران برسند و بخشی از حفره نقصان اطلاعات را پر کنند خود تحول بزرگی برای جامعه اطلاعاتی آمریکا است. چه اینکه سازمان سیا همواره در برخورد با منطقه ممنوعه اطلاعاتی کوشیده است یا به نقصان دانستههایش اعتراف کند و یا تقصیر را به گردان ایران اندازد!
اما چه کسی میدانست گزارش جاسوسهای آمریکایی روزی توسط رئیسجمهور اصولگرای جمهوری اسلامی <بزرگترین پیروزی سیاسی سده اخیر ملت ایران> توصیف شود؟ گزارشی که گرچه با اطمینان زیاد ارزیابی کرده که <نهادهای نظامی ایران تا پاییز ۲۰۰۳ تحت هدایت حکومت مشغول توسعه تسلیحات هستهای بودهاند> اما باز با همان درجه از اطمینان (در گزارش آمده ماهیت این اطلاعات امکان رسیدن به نتیجهگیری محکم را فراهم آورده است) میگوید: <تهران برنامه تسلیحات هستهای خود را تا اواسط سال ۲۰۰۷ از سر نگرفته اما نمیدانیم که مقاصد کنونی آن توسعه تسلیحات هستهای است یا خیر.> محمود احمدینژاد گزارش اخیر محمد البرادعی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی را نیز پیروزی بزرگی برای ایران خوانده و گفته بود: ارزش این پیروزی صدها برابر ملی شدن صنعت نفت است. حال آنکه دکتر محمد مصدق شورای امنیت را فاقد صلاحیت لازم برای بررسی مساله ملی شدن صنعت نفت ایران دانست و خود شورا هم بر آن اذعان کرد و پرونده به دادگاه بینالمللی لاهه ارجاع و در نهایت رای به نفع ایران صادر شد؛ در حالی که احمدینژاد با گفتن اینکه شورای امنیت پایان دنیا نیست وقعی به <سیاست گریز از گرداب نیویورک> ننهاد و همان شد که با پیوست دو قطعنامه تحریمها و اطلاق تهدید صلح و امنیت جهانی به پرونده هستهای ایران خواستار بازگرداندن آن به آژانس شده اند.
آنچه پیروزی بزرگ سده اخیر ملت ایران خوانده میشود گرچه به گفته رسانههای آمریکایی زلزلهای در عمارت دیپلماسی تهدید انگاری کاخ سفید بود، اما نه اذعان به هستهای شدن ملت ایران است و نه پایان فشارهای واشنگتن علیه تهران که دولت بوش گفته دست از فشار بر نخواهد داشت؛ بلکه بازگشایی فتح باب جدیدی است که میتواند اعمال فشارهای بیشتر را توجیه کند. گزارش ۰۰۷ها (جاسوسان)آمریکایی هم نه تنها صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران را تضمین نمیکند: <نمیدانیم که مقاصد کنونی آن چیست> بلکه ۱۸ سال فعالیت هستهای پیشین ایران که گفته میشد مخفیانه بوده و با هزار تلاش از سوی تیم سابق هستهای انجام قصور در گزارش و نه کتمان فعالیتها را به تایید رساند، زیر سوال برد. برآورد جاسوسی آمریکا صراحتا گفت برنامه هستهای ایران تا آن تاریخ نظامی بوده و تحت کنترل نهادهای نظامی و به خاطر فشارهای بینالمللی متوقف شده؛ یعنی امروز هم اگر فشارها اعمال شود موثر است و کاندولیزا رایس با اتکا به همین بند میگوید نه تنها نباید دست از فشارها برداشت که باید آنها را تشدید کرد. گرچه گزارش تصریح میکند: <ایران اگر اراده کند توانایی فنی، علمی و صنعتی لازم را برای ساخت سلاح هستهای دارد.> برآوردهای جاسوسی ملی آمریکا حتی تاریخهای متعددی را برای دستیابی ایران به سلاح هستهای مطرح میکند؛ همانند چندین سال اخیر و در نهایت هم آورده است توانایی تولید تسلیحات هستهای ایران پس از سال ۲۰۱۵ به دست میآید. طبیعی است ایران در این هنگامه از این برد تبلیغاتی در جهت برد سیاسی بهرهگیری کند و آن را در جهت شفاف شدن نیات خود در فعالیتهای هستهای قلمداد کند اما مساله این است که روی دیگر سکه نه همچنان زرپوش است که میبینیم و این سوی آن نیز نه چندان بیزنگ که میخوانیم.
سرگه بارسقیان
منبع : روزنامه اعتماد ملی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست