دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا
درک و تفسیر هاله
● نکات پایهای ( اصولی )
هاله، میدانی از انرژی است ( انرژی الکترومغناطیسی و سایر انرژیهای عالیتر ) که همهی موجودات زنده را احاطه کرده است، و به عقیدهی بعضی در اطراف همهی ذرات اتمی و موجودات زنده و غیر زنده وجود دارد. برای اطلاع افراد شکاک یا علمگرا باید گفت که ما خوش شانسیم که در زمانی زندگی میکنیم که جدیدترین تکنولوژی، ما را قادر به مشاهده و اندازه گیری این میدانهای انرژی میسازد. تکنولوژی ما آنچه را که عرفا برای قرنها تعلیم میدادهاند اثبات میکند. ما میتوانیم هالهی انسانها را از طریق بینایی یا به روشهای دیگر درک و تفسیر کنیم.
هالههای ما همواره در حال تعامل با یکدیگر و محیط اطراف هستند. هر چه این تعامل طولانیتر یا کاملتر باشد، تأثیر آن بر هالهها بیشتر خواهد بود. به همین علت هالههای اعضای خانواده، دوستان قدیمی و زوجهای چندین ساله بسیار مشابه به نظر میرسد. انرژی باقیمانده از تعاملهای هالهای بر اشیاء و مکانها نیز تأثیر میکند و این تأثیر بر آنها نقش میبندد. مثلاً توجه کنید که خانههای مختلف چه احساسات متفاوتی را در ما بر میانگیزند. هر خانهای بسته به اینکه چه کسانی در آن زندگی میکنند، هالهای مخصوص به خود دارد، و در هر خانه هر اتاقی بسته به اینکه چه کسی در آن زندگی میکند و میخوابد، احساس منحصر به فرد دارد. خانهای که بیشتر وقتها خالی از سکنه است، خالیتر از خانهای که سرشار از زندگی روزانه است به نظر میرسد، حتی اگر در حال حاضر در خانه دوم هیچ کس نباشد. چنین خانهای را با اتاق یک هتل مقایسه کنید.
چنین اتاقی به طور مداوم تحت تأثیر تعامل متغیر و سطحی انرژیهای متعدد و متفاوت است. ما باقی ماندهی انرژی خود را در همهی مکانها به جا میگذاریم. چیزهایی که ما با آنها تعامل بیشتر یا عمیقتری داریم ( مانند لباسها، جواهرات، ماشین، تخت خواب، صندلی مورد علاقه، حیوان خانگی، یا اشیاء مورد علاقه ) بیشتر و عمیقتر تحت تأثیر انرژیهای ما قرار میگیرند و این تأثیر بر آنها عمیقتر نقش میبندد. آنچه افراد در هنگام انجام سایکومتری (رواننگری و روانسنجی اشیاء) تفسیر میکنند، همین انرژی باقیمانده است. همچنین انرژی باقیمانده از حوادث بسیار سخت و دلخراش است که باعث میشود مکانی حالت “ روح زده ” پیدا کند، که نوعی پارگی در ساختار زمان و مکان، یا دریچهای به گذشته است. ما نوعی آگاهی قبلی نسبت به هالههای دیگران داریم، اگرچه بیشتر این آگاهی در سطح ناخودآگاه شکل میگیرد. ما بر اثر مجاورت با بعضی افراد دچار احساس تخلیه و فقدان انرژی میشویم، در حالی که بعضی دیگر به ما انرژی میدهند. ما با بعضی افراد احساس سازگاری و هماهنگی میکنیم، در حالی که با بعضی دیگر احساس ناسازگاری داریم. هرگاه نوسان انرژی شخصی با ما مشابه یا یکسان باشد، نسبت به او احساس جاذبه میکنیم، اما با کسی که روی طول موجی کاملاً متفاوت است، راحت نیستیم. زبان ما انعکاس آگاهی ناخودآگاه ما از تعامل انرژی نهفته در پس این تجربهها است.
وقتی احساس میکنیم که کسی به ما نگاه میکند ، در واقع از انرژی او که با ما تعامل انجام میدهد آگاه میشویم. این پدیده برای یک روشنبین قابل دیدن است. یکی از اساتید متافیزیک نقل میکند که: من سالها پیش هنگامی که برای دیدن هالهها شروع به تمرین کرده بودم، نمونه جالبی از این پدیده را تجربه کردم. من منتظر یکی از دوستانم بودم تا با او در یک خانهی بزرگ اشتراکی که او با حدود یک دوجین دانشجوی دیگر در آن شریک بودند شام بخوریم. در حالی که با آرامش در آنجا نشسته بودم و اطراف را نگاه میکردم، متوجه مرد جوانی شدم که وارد اتاق ناهارخوری شد. او به دوست من نگاه کرد که رویش به سمتی دیگر بود و بشقابش را آماده میکرد. در این هنگام من رشتهای از انرژی به رنگ قرمز تیره را مشاهده کردم که از شبکهی خورشیدی آن مرد خارج شد، عرض اتاق را طی کرد و میدان انرژی دوست من را کاملاً احاطه کرد. همین که این رشته با هالهی او تماس پیدا کرد، او از حرکت باز ایستاد، سپس برگشت و مستقیماً به مرد نگاه کرد، در حالی که آثار رنجش در چهرهاش دیده میشد.
در این لحظه رشتهی انرژی ناپدید شد. بعداً که من آنچه را دیده بودم به دوستم گفتم، او توضیح داد که آن مرد کسی بود که به شدت باعث ناراحتی او بود، زیرا همواره او را آزار میداد. در آن هنگام بود که من توانستم آنچه را که شاهد بودم آگاهانه جمع بندی کنم. آن مرد در حال خیال پردازی دربارهی دوست من بود، و من این خیال پردازی و واکنش دوستم را در سطح ناخودآگاه مشاهده کرده بودم. او به سادگی احساس کرده بود که کسی به او نگاه میکند و احساس ناراحتی کرده بود، در حالی که علت آن را آگاهانه نمیدانست، تا وقتی که برگشته، آن مرد را دیده بود.
همچنین او نقل میکند که: اولین هالهای که مشاهده کردم، هالهی یکی از استاتیدم در دانشگاه میشیگان بود. من برای دیدن هالهها سعی نکردم، بلکه این پدیده به صورت اتفاقی برایم رخ داد. من در حالی که خیلی خسته بودم در یک سالن کنفرانس بزرگ نشسته بودم، روبرویم چند نفر از دانشجویان ظاهراً در خوابی راحت بودند. من در حالت نیمه خسته بودم، آرام و سبکبال. همچنان که توجهم بین درون و بیرون سرگردان بود، درخششی به رنگ زرد طلایی در اطراف سر استادم شروع به پدید آمدن کرد. هنگامی که او به طرف جلو به سوی میکروفون حرکت میکرد و در نور اتاق قرار میگرفت، دیدن این درخشش مشکلتر میشد، اما وقتی او به طرف عقب حرکت میکرد و از روشنایی خارج میشد درخشش باز پدیدار میشد. وقتی کمی تمرکز بینائیم را تغییر دادم، درخشش، روشنتر، بزرگتر و واضحتر شد. شگفت زده شده بودم. من که آن زمان اطلاعات چندانی دربارهی هاله نداشتم، نمیدانستم که آیا آنچه میدیدم هاله بود یا نه. سپس شروع به نگاه کردن به اطراف سالن کم نور کردم، و از مشاهدهی هالههای اطراف سرهای دانشجویان متحیر شدم.
این تجربه را به این دلیل برای شما بازگو کردم که بعضی از اجزای کلیدی شرایط ایدهآل برای درک هالهها را مشخص میکند:
من در حالت مدیتیشن (آرامش و سکوت کامل ذهن) قرار داشتم، و بسیاری از تجربههای جالب روحی و معنوی در حالت مدیتیشن کسب شدهاند. مدیتیشن تکنیک مهمی است که در تمام جهان برای تکامل روحی و معنوی تجویز میشود. هنگامی که شخص گفتگوی بی وقفهی ذهن آگاه را متوقف میکند، زمزمهها و انرژیهای ظریف قابل درک میشوند. استاد، موضوع ادیان شرقی را تدریس میکرد. نکتهای که من در آن زمان به آن توجه نکرده بودم، این است که او بدون شک سالها وقت، صرف مدیتیشن و تمرین معنوی کرده بود. هر چه شخصی سالمتر و از لحاظ معنوی تکامل یافتهتر باشد، هالهی او بزرگتر و روشنتر خواهد بود. به همین دلیل است که تصویر مسیح، قدیسان و سایر افراد پارسا در طول تاریخ با هالههایی در اطراف سرشان نقاشی شده است. هالههای آنها چنان روشن بوده است که به آسانی توسط هنرمندان و احتمالاً همهی مردم درک میشده است من در آرامشی عمیق بودم. ذهن من خالی و آزاد بود و چشمانم روی نقطهی خاصی متمرکز نبودند. این حالت نیمه خلسه بسیار مهم است، مخصوصاً در هنگام یادگیری مشاهدهی هالهها. استاد من در حال صحبت برای گروه بزرگی از مردم بود. احساسی که یک شخص هنگام صحبت کردن در برابر یک جمعیت شنونده تجربه میکند ( چه شادی بخش و چه وحشت زا ) تا حدود زیادی از انرژی عظیم روحی / هالهای منشاء میگیرد، که از طرف جمعیت به واسطهی توجه آنها به طرف گوینده جریان پیدا میکند. این جریان انرژی، انرژی یا هالهی گوینده را به شدت تقویت میکند. آسان ترین هالهها برای دیدن، هاله افرادی است که در برابر یک گروه به تدریس، اجرای نقش یا صحبت مشغولند. اگر شخص در حال تدریس یک موضوع معنوی باشد مقدار انرژی قابل مشاهده، شگفت آور است.
جالب ترین جلوههای هالهای را، من هنگام تماشای ورود انرژی متافیزیک به بدن یک مدیوم (فرد واسط بین زندگان و مردگان) مشاهده کردهام. من عملاً وقوع این پدیده را دیدهام ( هر چند در این مورد کمی مشکوکم، زیرا تجربههای خود من در زمینهی ارتباط روحی، متفاوت بودهاند ). من یک مدیوم را هم دیدهام که میگوید این پدیده عملاً رخ میدهد و او اطلاعات را از روحی خارج از بدن خود، یا از “ خود برتر ” خود دریافت میکند. مشاهدهی چنین حالتی خیره کننده است.
● چگونه میتوان هاله را مشاهده کرد
اول، قبل از اینکه پا به این ماجراجویی جدید بگذارید، خواستههای خود را بررسی کنید و به یاد داشته باشید که همواره مسؤولانه رفتار کنید. همزمان با پیشرفت تواناییها و مهارتهای معنوی، کسب سطح بالایی از درستی و صداقت بسیار مهم است. هرچه ما قویتر میشویم، بازتاب اعمال ما نیز چه خوب و چه بد قویتر و سریعتر میشود. ما باید همزمان با پیشرفت توانایی هایمان، تعهد و خرد بیشتری نیز کسب کنیم.
با در نظر گرفتن این نکته، مشخص است که اجازه گرفتن از دیگران قبل از بررسی هالهی آنها مهم است. ( نشستن در عقب یک سالن سخنرانی و تماشای درخشش اطراف سر اشخاص یک چیز است و بررسی هالهی یک دوست برای کسب اطلاعاتی که نمیخواهیم او بداند و به دنبال آن هستیم، چیز دیگر ) همچنین تحمیل بررسیها یا توصیههای خود به دیگران کار خردمندانهای نیست. اگر بخواهیم از ادراکات خود به دیگران بهرهای برسانیم، بهتر است به ندای شهود خود گوش فرا دهیم و با عشق و علاقه کار کنیم تا بتوانیم از کار خود به دیگران بهره و الهام ببخشیم. همچنین مهم است که اگر معنی چیزی را نمیدانیم، این را با صداقت اعتراف کنیم. این که ما میتوانیم هاله دیگران را ببینیم به این معنی نیست که جواب همهی سئوالها را داریم. به دیگران و به پدیده هاله احترام بگذارید.
اگر هنوز هم مشتاق دیدن هالهها هستید، اراده کنید که این فرآیند یا مهارت را فوراً، از هم اکنون آغاز کنید. ( البته اگر هاله را ندیدید نا امید نشوید،زیرا یادگیری این مهارت زیاد مشکل نیست و نیاز به ماهها مراقبه و تمرین ندارد ) . اگر باور داشته باشید که میتوانید هالهها را ببینید، خواهید توانست. اکنون تصمیم بگیرید، و بدانید که خواهید توانست این مهارت را کسب کنید. ما طی سالها افراد بسیاری را دیده یا آموزش دادهایم که قادر به دیدن هالهها شدهاند، و ما در اینجا موفقترین تکنیکها را توضیح خواهیم داد. یک اتاق کم نور برای دیدن هالهها مناسب است. هنگام طلوع یا غروب آفتاب بهترین زمان برای دیدن هاله است، زیرا در این زمان نور داخل خانه مناسب است و شما نیز احتمالاً در حالت آرامش و کمی خسته هستید. دیوار پشت سوژه باید ساده و به رنگ روشن باشد. در سمت دیگر اتاق بنشینید، بهتر است به دیوار مقابل تکیه دهید یا چهار زانو کف اتاق بنشینید. هم سوژه و هم مشاهده کننده ( یا مشاهده کنندگان ) باید در وضعیتی راحت قرار داشته باشند. سوژه میتواند به سادگی بنشیند، یا با تمرکز روی تجسم جریان انرژی در طول ستون فقرات و خروج آن از فرق سر، هالهی خود را تقویت کند. مشاهده کننده باید در حالت آرامش قرار گیرد، نفسهایی عمیق و یکنواخت بکشد، برای چند دقیقه روی سوژه تمرکز کند، و سپس به فضای اطراف سر سوژه خیره شود. خیرگی باید آرام و بدون تمرکز باشد. وقتی بیننده توانست نور اطراف سر سوژه را مشاهده کند، سوژه و بیننده میتوانند به بازی بپردازند، به این صورت که سوژه هالهی خود را بالا بفرستد، یا به درون بکشد و بیننده آنچه را که میبیند توصیف کند .
این روش دیدن هاله با چشم فیزیکی است، اگرچه ما اغلب احساس میکنیم که برای دیدن هاله، ترکیبی از چشمهای فیزیکی و چشمهای کالبد اختری خود را به کار میبریم. روش قابل قبول دیگر برای دیدن هاله، این است که چشمهایتان را ببندید، هالهی شخص را مجسم کنید، و به آنچه میبینید اعتماد کنید. شما همچنین میتوانید یک طرح کلی از بدن سوژه را روی کاغذ رسم کنید و به قوهی شهود خود اجازه دهید که شما را در ترسیم هاله راهنمایی کند. نتایج این روش در مقایسه با روش چشم فیزیکی بطور کلی یکسان است، و پایه و اساس آن اعتماد و اتکای شخص به قوهی شهود خود است. اگر تمرینهای بالا را امتحان کرده، هنوز موفق نشدهاید، ممکن است به دلیل قویتر بودن حس لامسه یا شنوایی شما در این زمینه باشد. بعضی از مردم پدیدهها را به روشی متفاوت با دیگران میبینند، و این هیچ اشکالی ندارد. افراد « لامسهای » میتوانند با حرکت دادن دست خود در اطراف بدن سوژه، هاله را احساس کنند. بسیاری از شفادهندگان ذاتی حس لامسهی بسیار قوی دارند و انرژی را با دستهایشان احساس میکنند، و به همین ترتیب بیماری و عدم تعادل را تشخیص میدهند. آنها میتوانند رنگها و حتی مهمتر از آن معانی نهفته در پس رنگهای هاله را احساس کنند. افراد « شنیداری » میتوانند خصوصیات هاله را بشنوند. این افراد میتوانند با گوش دادن به مکالمهی ذهن خود توصیفی دربارهی هاله بنویسند. کلید موفقیت این است که به آنچه درک میکنید اطمینان کنید، به هر حال این ادراک شما است.
● تفسیر آنچه درک میکنید
در ابتدا ممکن است درخششی به رنگ سفید مایل به آبی در اطراف سر و بدن سوژه مشاهده کنید. آنچه میبینید کالبد اتری است. کالبد اختری ( یک سطح خارج از کالبد اتری ) جایی است که درک رنگها آغاز میشود. هر چه به طرف سطح خارج هاله میرویم مهارت ما نیز باید خالصتر شود، زیرا هر چه از کالبد اتری به طرف کالبد اختری / عاطفی، کالبد ذهنی و بالاخره کالبدهای معنوی میرویم انرژی خالصتر و ظریفتر میشود. رنگهایی که در فاصلهی ۳۰ سانتیمتری از بدن دیده میشوند مربوط به احساسات هستند، ۳۰ سانتیمتر دوم یا همین حدود مربوط به افکار، و بعد از آن مربوط به موضوعات معنوی است. اطلاعات زیر دربارهی رنگها و معانی آنها به عنوان راهنماییهای کلی برای شما بیان میشود. به هر حال، در همهی تجربیات شما مخصوصاً در موضوعات روحی / معنوی قضاوت نهایی به عهده قوهی شهود شما است. رنگمایهها و رنگهای خالص و ملایم نشانگر انرژی مثبت یا سالم و ناب هستند. هرچه رنگ روشنتر و خالصتر باشد، انرژی مثبتتر است. هر چه رنگ تیرهتر یا سنگینتر باشد، انرژی بیشتر آلوده به منفی گرایی، عدم تعادل یا ترس است. هر رنگ دارای سایههای ( تونالیتههای ) بیشمار است، بنابراین فریب سادگی ظاهری لیست زیر را نخورید. رنگ قرمز خالص و روشن در هاله بیانگر تمایل به مادیات است. شخصی که این رنگ در هالهی او غالب است فردی ورزشکار یا شهوانی، پرشور، با اراده و یا قوی است.
درخششهای قرمز رنگ اغلب نشانهی خشم، قرمز تیره ( متمایل به آلبالویی ) احتمالاً نشانهی شهوت، و قرمز مات اغلب نشانهی رنجش و ناخشنودی است. در بررسی هاله از لحاظ بیماریهای جسمی، قرمز اغلب نشانهی تحریک بیش از حد یا التهاب در آن ناحیه است. نارنجی خالص نشانگر خلاقیت و عاطفه است. این رنگ اغلب شجاعت و شادی را نشان میدهد. نارنجی کدر میتواند نشانهی تکبر و غرور باشد. رنگ زرد خالص بطور خیلی شایع در اطراف سر مردم دیده میشود. این رنگ نشانگر تفکر و خرد است، و وفور رنگ زرد در هاله نشانهی یک فرد اندیشمند است. این رنگ همچنین میتواند نشانهی شادی و سرزندگی، یا خلق و خوی شاد باشد. زرد ناخالص میتواند نشان دهندهی مشغلهی شدید ذهنی و عدم تعادل فکری، یا شخصی با ذهن بسته، متعصب یا خرده گیر باشد. سبز روشن و خالص نشانگر شفا و رشد است، و اغلب مشخص کنندهی یک شفاگر است. بسیاری از پرستاران و شفادهندگان طب جایگزین، این رنگ را به صورت غالب در هالهی خود دارند. پزشکان نیز ممکن است این رنگ را در هالهی خود داشته باشند، اما همچنین ممکن است هالهی آنها بیشتر به رنگ زرد به نشانه تفکر تمایل داشته باشد. رنگ سبز نشانهی مهربانی و دلسوزی نیز هست. سبز کدر نشانهی حرص و طمع است.ممکن است در هنگام مشاهدهی هالهی یک سخنران سایهای به رنگ زرد - سبز کدر و بیمارگونه ببینید. این سایه نشان دهندهی تفکری است که در خدمت طمع و سودجویی قرار گرفته است و بطور کلی شخصی را نشان میدهد که از تفکر خود برای کسب منفعت و برآوردن نیازهای خود استفاده میکند. البته نمیخواهیم بگوییم که همهی سخنوران افرادی سودجو هستند، یا سخنوری پیشهی افراد طماع است! به هر حال اگر در هالهی یک سخنران چنین رنگی را مشاهده کردید بهتر است دربارهی او بیشتر تحقیق کنید.
تونالیتههای ( سایههای ) گوناگونی از رنگ آبی در هالهها دیده میشوند. رنگ آبی بطور کلی نشان دهندهی آرامش، معنویت و پارسایی است، و در هالهی جویندگان حقیقت قابل مشاهده است. رنگ آبی اغلب نشانهی تکامل روحی / معنوی است. آبی فیروزهای میتواند نشانگر یک روح پرشور، جوان، ماجراجو و کنجکاو باشد. آبی سلطنتی روشن نشانهی فرد صادق، درستکار و وفادار است. آبی روشن نشان دهندهی قدرت بالای تجسم و شهود است. رنگ آبی کدر نشانهی افسردگی و تنهایی و همچنین دلهره و نگرانی است.
رنگ بنفش و ارغوانی در هاله نشانهی روحیهی معنوی یا مذهبی است. بنفش سلطنتی، قدرت رهبری و اراده را نشان میدهد. بنفش مات نشانهی خودپرستی، تکبر و عقدهی دیگر آزاری ( ستمگری ) است؛ چنین شخصی دیگران را به خاطر ضعفها و خطاهای ناخواستهشان مورد سرزنش قرار میدهد. رنگ صورتی در هاله بطور کلی نشانهی عشق، عاطفه، مصاحبت و یگانگی و علاقه به زیبایی است. صورتی گرم یا سرخ فام ، عاطفه و ازخودگذشتگی واقعی را نشان میدهد. صورتی کدر میتواند نشانهی ناپختگی، وابستگی و نیازمندی باشد. رنگ طلایی نشان دهندهی قدرت، پیشرفت معنوی، ازخودگذشتگی، الهام بخشی و هماهنگی ( هارمونی ) است. طلایی رنگی الهی است. خاکستری به طور کلی نشانهی ترس است. رنگ خاکستری سایر رنگهای هاله را نیز کدر میکند و خلوص آنها را ضایع میسازد. نقرهای جنبهی مثبت این رنگ است و نمایندهی انرژیهای ایزد بانوها ( الههها ) است. رنگ نقرهای همچنین نشانهی خوشبینی، شهود و بیداری معنوی است. رنگ قهوهای اگر زنده و خالص باشد نشانهی تعادل فکری و استقامت است. این رنگ دارای یک نوسان زمینی است. رنگ قهوهای کدر میتواند علامت انسداد و اختلال در انرژی باشد.
رنگ سیاه میتواند نشانهی ترس یا نفرت باشد، همچنین نشان دهندهی مشکلات، عدم تعادل و اعتیادها است. البته سیاه خالص و براق میتواند نشان دهندهی حفاظت، رمز و راز یا دانشی باشد که به طرز عاقلانه حفظ شده است. رنگ سفید میتواند علامت پاکی، خلوص و راستی باشد، اما این رنگ اغلب ترکیبی از رنگهای متعدد است که به خوبی درک و یا تفسیر نشدهاند. گویهای سفید رنگ بالای شانههای سوژه اغلب نشانهی نگهبانان معنوی یا فرشتگان محافظ هستند که در زندگی فرد، مهم و تأثیرگذار هستند. ترکیب رنگها نشان دهندهی ترکیب جنبههای گفته شده است. مثلاً ترکیب آبی / سبز میتواند نشان دهندهی فردی باشد که از طریق جستجوی معنوی برای حقیقت، در حال بهبود است. در مشاهدهی هاله، گوش دادن به ندای شهود خود، برای تفسیر آنچه میبینید مهم است. برای درک آنچه میبینید از آن سئوال کنید و سیستم ادراک خود را بر پایهی تجربیات خود تقویت کنید.
نویسنده :دکتر مطلب برازنده
منبع : انجمن درمانگران ایران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست