چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
"دولت" و "کالایی به نام تئاتر"
۱) جایگاه دولت
همواره این ایده در بحث آسیبشناسی تئاتر مطرح بوده است که دولت (مجموعه نهادها و سازمانهایی که از بودجه عمومی استفاده میکنند) میبایست صرفاً به امور زیربنایی (همچون ساخت سالن) بپردازد و خود را از عرصه تئاتر خارج کند و تهیه، تولید و عرضه تئاتر را به بخش خصوصی (مشخصاً گروههای ثابت حرفهای) بسپارد. در این جا به بررسی این ایده میپردازیم.
این ایده معتقد است که در صورت تحقق این امر، با افزایش چشمگیر مخاطب تئاتر روبهرو خواهیم شد و تعیین قیمتها نیز به سازوکار عرضه و تقاضای رقابتی سپرده خواهد شد. همچنین این امر، به بهرهگیری حداکثر از امکانات با کارآمدی بالاتر خواهد انجامید. هم صاحبان این دیدگاه و هم علم اقتصاد به ما میگوید که تئاتر را نمیتوان کاملاً خصوصی کرد. به عبارت دیگر، نمیتوان تخصیص منابع و توزیع محصولات تئاتری را کاملاً به سازوکار بازار واگذار کرد. چرا؟
۲) دلایل حضور دولت
نخست باید به ماهیت کالای تئاتر توجه کرد. در علم اقتصاد هنگامی تولید و ارایه و مصرف یک کالا را میتوان به سازوکار بازار (عرضه و تقاضای رقابتی) سپرد که ما با یک کالای خصوصی خالص روبهرو باشیم. در نقطه مقابل، کالای عمومی خالص نیز کاملاً میتواند از طریق دولت و با استفاده از سازوکار برنامهریزی تولید و ارایه شود. اما تئاتر نه یک کالای خصوصی خالص است و نه یک کالای عمومی خالص. از این رو منطقی است که تولید و عرضه آن از طریق ساز و کار مختلط (بازار و برنامه) انجام شود.
دیگر آن که باید به آثار و عوارض جانبی نیز توجه داشت. در میان کالاها و خدمات، برخی هستند که تولید یا مصرف آنها بر روی تولید یا مصرف دیگران تأثیر میگذارد.
به عبارت دیگر، این کالاها به گونهای است که هزینه تولید آن را تنها تولیدکننده (که نهایتاً از فروش آن سود میبرد) نمیپردازد، بلکه دیگران نیز بخشی از این هزینه را تقبل میکنند. این دیگران ممکن است تولیدکنندگان یا مصرفکنندگان دیگر باشند. مصرف نیز میتواند آثار جانبی بر تولید یا مصرف داشته باشد. مانند مصرف کاغذ که جدای بهایی که مصرفکنندهای بابت خرید آن میپردازد، باید به هزینههای آسیبهای زیستمحیطی آن (از بین رفتن جنگلها و تغییرات محیطی و آب و هوایی) نیز اندیشید.
تئاتر نیز مانند کالاهای فرهنگی دیگر (از جمله سینما و کتاب) از جمله مواردی است که مصرف آن، آثار جانبی گستردهای دارد. این آثار میتواند مخرب و منفی باشد یا مثبت و سازنده. این امر به قدرت شگرف تأثیرگذاری این کالا باز میگردد. وجود این آثار گسترده جانبی، امکان و فرصتی برای حضور دولت را فراهم میآورد.
سومین دلیل برای حضور دولت به دیدگاه توسعه فرهنگی باز میگردد. از این منظر، تئاتر یک کالای درخور توجه است. افزایش تماشای تئاتر، شاخصی است که سطح توسعه فرهنگی جامعه را نشان میدهد. (آموزش، ورزش، حضور در نهادهای اجتماعی، کتاب، سینما و اساساً فرهنگ و هنر از جمله دیگر شاخصها هستند.)
دیدگاه توسعه فرهنگی مایل است مردم بیش از آنچه در جامعه سنتی دیده میشود از کالاهای درخور توجه استفاده کنند و از آن جایی که به نظر میرسد اگر تولید و مصرف این کالاها به سازوکار بازار و عرضه تقاضای رقابتی سپرده شود، به یک کالای لوکس و ویژه اقشار خاصی از جامعه خواهد شد؛ بر آن است که دولت با هدف افزایش حجم دادوستد این گونه کالاها، وارد این بازار شود.
گرچه بسیاری معتقدند که نگاه توسعه فرهنگی (حداقل در مورد تئاتر) در کلیت دولت وجود ندارد، اما به هر حال این نگاه، ادعا یا هر نام دیگر که بر آن بگذاریم، زمینهساز حضور دولت خواهد بود.
دلیل دیگر حضور دولت، امر نظارت است. روشن است که در تمام دنیا، یکی از نقشهای اقتصادی دولت، نقش تنظیمکنندگی آن به شمار میآید. یعنی دولت به نمایندگی از جامعه میکوشد بر تولید و مصرف کالاها کنترل داشته باشد.
به ویژه این کنترل در مورد تولیداتی به کار میرود که اثرات جانبی دارند. مانند مصرف سیگار یا تولید کالاهای فرهنگی که سکس، خشونت یا مصرف مواد مخدر را ترویج میدهند. اما در ایران، دولت افزون بر وظایف عام دولتهای دیگر، خود را پایبند به این حق و مسؤولیت میداند که محتوای تولیدات با اثرات جانبی را از نظر باورها، اخلاقیات و احکام فقهی نیز کنترل کند.
این نوشتار جای بحث درباره درستی یا نادرستی این دیدگاه و در صورت رد یا قبول آن، مطابقت آنچه شده و آنچه باید میشده، نیست. ارتباط این نکته با بحث اصلی این نوشتار (یعنی مخاطب) در آن است که ممانعت دولت از تولید برخی کالاها، قاعدتاً بخشی از مخاطبان بالقوه را تئاتر حذف خواهد کرد. طبیعی است که در جایی که دولت از انطباق کامل تولیدکنندگان با سلیقههای مخاطب جلوگیری میکند، تئاتر نخواهد توانست کاملاً متکی به خود در بازار عرضه و تقاضا حضور یابد.
۳) نحوه حضور دولت
در ادامه بررسی میکنیم اکنون که دولت به دلایل یاد شده ـ چه درست و چه نادرست ـ در تئاتر دخالت میکند چه تأثیراتی را بر جای خواهد گذاشت. به ویژه در شکل کنونی آن که تئاتر ما به طور کامل در اختیار دولت است و حتی تشکلهای غیردولتی همچون خانه تئاتر نیز با حمایت مستقیم دولت فعالیت میکنند.
به نظر میرسد که حضور دولت سبب اختلال در رابطه طبیعی میان تقاضا و عرضه در بازار تئاتر میشود. با افزایش این حضور، اختلال نیز افزایش یافته و به بحران میانجامد. دولت همواره به دلایل پیش از این بیان شده، به عنوان فیلتری عمل کرده که تقاضای بازار (نیاز مخاطب) را پالایش و تقاضای نامناسب را از تقاضاهای مناسب جدا میکند و صرفاً تقاضاهای مناسب را عرضه میکند. پیداست که این امر، تقاضاهای طبیعی را تحریف میکند. چرا که تولیدات عرضه شده تنها منعکسکننده و برآورنده آن بخش از تقاضاهاست که کاملاً منطبق بر تولیدات عرضه شده است.
از سوی دیگر، بودهاند حجم انبوهی از تولیدات که خواسته یا ناخواسته در فهرست تقاضاهای مناسب تشخیص داده شده و امکان عرضه یافتهاند؛ اما تقاضایی برای آنها وجود نداشته و کسی به تماشای آنها ننشسته است. در واقع به زبان اقتصادی، تولیدات افزایش یافته اما با افزایش ضرر همراه بوده است. این امر موجب شکاف میان تولید و مصرف میشود که قاعدتاً عقلانی نیست.
بنابراین، طبیعی است که این زیان باید از منبعی خارج از چرخه صنعت جبران شود. این منبع همان حمایتهای مالی دولت بوده است. به بیان دیگر، با حمایت مالی دولت، کالاهایی تولید شدهاند که به فرض عدم تأثیرات منفی جانبی، تقاضایی برای آنها وجود نداشته است. در هر حال، دولت در بازار تولید کالاهای فرهنگی از جمله تئاتر حضور دارد و کارکردهای وسیع اجتماعی، فرهنگی و نیز سیاسی و اقتصادی تئاتر انکارناپذیر است. بنابراین، دولت باید با بهکارگیری ابزارهای سیاستی سودمند، وظیفه تنظیم بازار را برعهده بگیرد.
یکی از این ابزارها، یارانه است. یارانه به شکلهای مختلف پرداخت میشود. پرداخت حقالزحمه به عوامل تولید یک تئاتر، پایین نگهداشتن نسبی قیمت بلیت، معافیتهای مالیاتی، ایجاد تسهیلات برای سالنهای خصوصی و ... از آن جملهاند.
هرگاه مخارج فعالیتهای فرهنگی را دولت تأمین کند، سیاست تنظیم بازار را میتوان به عنوان مکمل سایر سیاستها به کار برد. در این صورت، سیاست تنظیم قیمت کالا یا نرخ بازده یک تئاتر را میتوان به عنوان مکمل سیاست پرداخت یارانه به تولیدکنندگان انتفاعی یا غیرانتفاعی به کار بست.
از سوی دیگر، دولت باید با در اختیار گذاردن امکانات بازاریابی و یارانهها، بخش خصوصی را به حضور فعال در بازار ترغیب کند. آنچه در این بین حایز اهمیت است، آن که در بسیاری موارد عامل به کارگیری یک سیاست خاص، مسایل اقتصادی نیست بلکه تبعات فرهنگی و اجتماعی، ناشی از عرضه یک کالا مدنظر قرار میگیرد. به عنوان مثال، اثرات مخرب تولید یک تئاتر بیمخاطب صرفاً منحصر به هدر رفتن یارانههای اعطایی برای تولید آن نیست، بلکه مانع رشد تقاضاهای بالقوه و بالفعل تئاتر خواهد شد.
چنان که ممانعت از خروج یک اثر باستانی، نه در ارزش نهادههای تولید آن، بلکه در ارزش نهفته در آن به واسطه ماهیت فرهنگی و هنری آن است. از جمله ابزارهای دیگر برای تنظیم بازار، به کارگیری قوانین و مقررات نوشته (یا نانوشته) ناظر بر فعالیت هنرمندان تئاتر است.
گرچه این موارد در برخی جنبههای سلبی به میزان زیادی اعمال میشوند اما در جهت ایجابی کمتر شاهد سیاستگذاری بودهایم. از آن جمله است قانون حق مؤلف، که گرچه در مورد محصولات فرهنگی خارجی به طور کامل رعایت نمیشود و برای این امر دلایل محکم اقتصادی وجود دارد؛ اما جدی نگرفتن آن برای حق مؤلف داخلی، باعث زیانهای پیدا و پنهان گستردهای میشود که در نهایت به نامتعادل شدن بازار تولید تئاتر میانجامد.
شفاف نبودن، به روز نبودن، لحاظ نشدن مسایل جدید، نبود متولّی مشخص برای رسیدگی به ادعاهای حقوقی، پاسخگو نبودن مدیران دولتی و... از جمله این کاستیها در زمینه حقوق مادی و معنوی تولیدکنندگان آثار هنری از جمله تئاتر است که تغییر در شکل بیهویت و گنگ کنونی آن، تأثیرات مثبت خود را بر بازار خواهد گذاشت.
منوچهر اکبرلو
منبع : تئاتر ما
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست