پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

خوش‌گذران‌ها - THE PLAYBOYS


خوش‌گذران‌ها - THE PLAYBOYS
سال تولید : ۱۹۹۲
کشور تولیدکننده : انگلستان
محصول : ویلیام پ. کارتلیج و سایمن پری
کارگردان : گیلیس مکینن
فیلمنامه‌نویس : شین کانوتن و کری کراب
فیلمبردار : جک کانروی
آهنگساز(موسیقی متن) : ژان کلود پتی
هنرپیشگان : آلبرت فینی، آیدان کوئین، رابین رایت، میلو اوشی، آلن دولین، نیام کیوساک و نیال باگی
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۰ دقیقه


ـ ایرلند جنوبی، سال ۱۹۵۷، ̎تارا مگوایر̎ (رایت)، زن جوان مستقلی است که با خواهرش، ̎بریجید̎ (کیوساک)، مغازهٔ کوچکی در دهکده‌شان دارند؛ ̎تارا ̎ علاوه بر این، از مرز جنس قاچاق می‌کند. مردم دهکده باخبر می‌شوند ̎تارا ̎ بچه‌ای نامشروع دارد و حاضر هم نیست اسم پدر بچه را فاش کند. ̎هگارتی̎ (فینی)، پاسبان دهکده دلباختهٔ ̎تارا ̎ست. شبی که ̎تارا ̎ می‌خواهد محمولهٔ قاچاق خود را از مرز رد کند، ̎هگارتی̎ غفلگیرش می‌کند و به او پیشنهاد ازدواج می‌دهد ولی ̎تارا ̎ قبول نمی‌کند. یک گروه سیار تآتری به نام ̎خوش‌گذران‌ها ̎ وارد دهکده می‌شوند. ̎تام کیسی̎ (کوئین)، یکی از بازیگران گروه، ̎تارا ̎ خوشش می‌آید. به ̎هگارتی̎ خبر می‌دهند یک تیم عملیاتی ارتش آزادی‌بخش ایرلند در نزدیک مرز فعال شده است. ̎هگارتی̎ به ̎تام̎ می‌گوید او پدر بچهٔ ̎تارا ̎ست. ̎تارا ̎ هم نزد ̎تام̎ حرف ̎هگارتی̎ را تصدیق می‌کند ولی می‌گوید ̎هگارتی̎ مردی نیست که بتواند دوستش داشته باشد. ̎هگارتی̎ که دنبال بهانه می‌گردد، ̎تام̎ را به جرم همکاری با ارتش آزادی‌بخش دستگیر می‌کند. ̎تام̎ با پادرمیانی ̎تارا ̎ آزاد می‌شود. گروه ̎خوش‌گذران‌ها ̎ در آخرین شب حضورشان در دهکده، ̎بر باد رفته̎ را روی صحنه می‌برند. نمایش با سررسیدن ̎بریجید̎ که خبر ربوده شدن بچهٔ ̎تارا ̎ توسط ̎هگارتی̎ را می‌دهد، قطع می‌شود. بین ̎تام̎ و ̎هگارتی̎ درگیری به وجود می‌آید. روز بعد ̎هگارتی̎، دلشکسته و خجالت‌زده دهکده را ترک می‌کند. ̎تارا ̎ و فرزندش نیز به ̎تام̎ و گروه ̎خوش‌گذران‌ها ̎ که به دابلین بر می‌گردند، می‌پیوندند.
ـ فیلم میان دو مرز کمدی و تراژدی سرگردان است و از دنبال کردن لحنی ثابت باز می‌ماند. بخش عمدهٔ داستان حول محور کلیشه‌های روستائی بسیار آشنا می‌چرخد، و قهرمان جوان و کله‌شقی را که علیه سنت‌ها و باورهای رایج عصیان می‌کند، خرافات متداول در میان مردم، پلیس محلی که مورد اعتماد مردم نیست، حرف‌های خاله‌زنکی و شایعه‌هائی که سرزبان همه هست، بار دیگر به نمایش می‌گذارد. در عین حال، در کنار موضوع اصلی، یک داستان فرعی با موضوع ارتش آزادی‌بخش ایرلند نیز مورد اشاره قرار می‌گیرد که در روند رو به پایان فیلم، کم‌کم رنگ می‌بازد و ناپدید می‌شود. از سوی دیگر استعارهٔ تکراری استفاده از دلقک‌های بازیگر و وارد کردن آنان در ملودرامی روستائی، تا حدودی توزان میان دو درام واقعی و تآتری را به هم می‌زند. علاوه بر این، گفت‌وگوهای فیلم به عدم یک دستی و اثبات آن می‌افزایند. و بالاخره اینکه، از کارگردانی مثل مکینن، که پیش‌تر از این، کارهای تلویزیونی جدی و باارزشی را به تصویر کشیده، بیش از این‌ها انتظار می‌رود.