سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

رقیب احمدی نژاد هنوز به میدان نیامده است


رقیب احمدی نژاد هنوز به میدان نیامده است
خاتمی و کروبی و قالیباف رقیب احمدی نژاد نیستند
مهدی کلهر مشاور رسانه ای دولت اولا معتقد است که آرای احمدی نژاد در سال ۸۴ و در جریان آن انتخابات کامل قرائت نشده است. او که ریاست کل تبلیغات احمدی نژاد را در آن انتخابات بر عهده داشت می گوید که احمدی نژاد بیش از ۲۰ میلیون رای داشته اما تنها ۱۷ میلیون آن را خواندند. در عین حال او از انتخابات جدید نیز سخن می گوید و از این که چگونه به احمدی نژاد ملحق شد.
● برای کسانی که انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۴ را پیگیری می‌کردند، همیشه این ذهنیت وجود داشت که شما یکی از مردان کابینه آقای احمدی‌نژاد باشید. این تصور با پیروزی ایشان قوت گرفت. بالاخره یکی از مهمترین وظایف در تبلیغات انتخاباتی برعهده شما بود. اما عملا این اتفاق رخ نداد. چرا؟
▪ من قبل از پیروزی آقای احمدی‌نژاد در دور دوم انتخابات، در یک سخنرانی که حدود ۴ یا ۵ هزار نفر جمعیت حاضر بود، گفتم من برای ورود به این عرصه، شرایطی داشتم. یکی از شروطی که با آقای احمدی‌نژاد گذاشتم این بود که به هیچ عنوان پست اجرایی نخواهم گرفت.
● حتی وزارت؟
از همان اول تأکید کردم و به آقای احمدی‌نژاد گفتم که پست وزارت نخواهم گرفت.
● پیشنهادهایی وجود داشت؟
بالاخره عنوان می‌شد. اولین گزینه وزارت ارشاد بود، دومین گزینه‌ای که گمانه‌زنی می‌کردند، معاون اول رئیس‌جمهور بود. بعد معاونت میراث فرهنگی بود. حتی وزارت مسکن نیز به علت تحصیلاتم و کارهایی که قبل از انقلاب انجام می‌دادم، گمانه‌زنی می‌شد. با این حال قرار من این بود پست اجرایی قبول نکنم.
● به علت مشکلات قلبی که البته الان مشخص شده است؟
بله. من از سال ۶۸ گرفتار این بیماری شدم و با داروی قلب مدارا می‌کردم تا اینکه سال گذشته مجبور به عمل باز قلب شدم.
● یعنی از همان سال ۸۴ نگران تشدید بیماری بودید؟
بله. زمانی که با آقای احمدی‌نژاد پیمان بستیم، قرار شد روزی ۱۸ ساعت کار کنیم.
● برای ستاد انتخابات ریاست‌جمهوری آقای احمدی‌نژاد؟
بله. چون تعداد زیادی نبودیم قرارمان این بود که برای آن دوره باید روزی ۱۸ ساعت کار کنیم تا به نتیجه برسیم.
● و این سنگین نبود برای شما که بیماری هم داشتید؟
بود. اما این قراری بود که با دکتر احمدی‌نژاد گذاشتیم.
● شما قبل از این که در ستاد انتخاباتی آقای احمدی‌نژاد فعالیت کنید، کمتر شناخته شده بودید..
من مسوولیت‌های مختلفی در این سال‌ها داشتم. من در دولت آقای رجایی مسوول وزارت فرهنگ و هنر بودم که آن زمان با تمام متعلقات آن به عنوان معاونت وزارت علوم درآمده بود. در واقع سه وزارتخانه در این معاونت یکجا جمع شده بود. وزارت دربار منحله که به من داده شد، آن را به کاخ موزه سعدآباد تبدیل کردیم؛ دفتر فرح که تقریبا یک وزارتخانه بود و خود وزارت فرهنگ و هنر.
● حکم شما چه زمانی صادر شد؟
فکر کنم ۲۷ شهریور ۱۳۵۹. یعنی دو روز قبل از آغاز جنگ.
● این اولین پست شما بود؟
نه. اولین پست من در جمهوری اسلامی ایران مربوط به آغاز سال ۵۸ است که به عنوان مشاور هنری وزیر آموزش و پرورش در دولت موقت منصوب شدم.
● کار اجرایی چطور؟
تا سال ۶۸ کارهای اجرایی مختلفی داشتم. خصوصا سه سال آخر که مسوولیت موسیقی سازمان صداوسیما را در زمان حضرت امام برعهده داشتم. در عین حال مدیر مدرسه هنر و ادبیات سازمان و رئیس بخش فرهنگ و هنر تاریخ انقلاب بودم و در دو مدرسه عالی نیز تدریس می‌کردم. بعد از سال ۶۸ به دلیل بیماری قلبم فقط عضو شورای سیاستگذاری سازمان صداوسیما بودم. اما از سال ۷۳ به علت اینکه مساله موسیقی دچار مشکل شده بود و آقای لاریجانی نیز به صداوسیما آمده بودند، من سه سال مجددا ریاست مرکز موسیقی سازمان را برعهده گرفتم. در اواخر سال ۷۵ و اوایل ۷۶ مشکل قلبی شدید پیدا کردم و از کار اجرایی منع شدم.
● در این سال‌ها چه می‌کردید؟
فقط مشاورت عالی داشتم. هیچ کاری تا سال ۸۴ نمی‌کردم. حتی تدریسم را به حداقل رسانده بودم.
● و از کجا با آقای احمدی‌نژاد آشنا شدید؟
سال‌ها قبل.
● حدودا چند سال؟
خیلی قبل. شروع آشنایی من با آقای احمدی‌نژاد به سال‌های پایانی تحصیلات ایشان در دانشگاه علم‌وصنعت بر می‌گردد. دوستان مشترکی داشتیم که در طی این سال‌ها، ارتباطات ما کم و زیاد می‌شد تا زمانی که ایشان شهردار شد.
● شما در شهرداری تهران مسوولیت داشتید؟
هیچ مسوولیتی نداشتم.
● اما ارتباط شما با آقای احمدی‌نژاد بیشتر شد. درست است؟
بله. در سال ۸۳ ایشان تصمیم گرفت در انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت کند. طبیعی بود که در این زمان من برای برنامه‌ریزی وارد عرصه شدم.
● برنامه‌ریزی کل ستاد انتخاباتی ایشان برعهده شما بود؟
من از اسفند ۸۳ برای کل تبلیغات، شروع به طراحی کردم. همه کسانی که تا زمان پیروزی آقای احمدی‌نژاد در مجموعه کار تبلیغاتی بودند، زیرمجموعه من کار می‌کردند.
● تیم شما چند نفره بود؟
بیش از ۲۰ نفر بود.
● و شما مسوول کل؟
بله. برخی از شاگردانم مثل آقای سجادپور یا شمقدری نیز من را همراهی می‌کردند.
● در آن زمان شما با یک شبکه ماهواره‌ای صحبت کردید و درباره خوانندگان لس‌آنجلس یا شادمهر عقیلی حرف زدید. اینکه می‌توانند برگردند. این جملات از شما آن روزها نقل محافل بود. این بخشی از تبلیغات بود؟
من با شبکه ام.آی.تی‌وی صحبت کردم و مربوط به سه روز بعد از نتایج انتخابات دور دوم بود.
● اما می‌گفتند این مصاحبه قبل از انتخابات انجام شده است؟
نه. دروغ گفته شد. سایت‌ها یا برخی نشریات زرد این چیزها را می‌زدند.
● بالاخره شما آن صحبت‌ها را گفته بودید که خوانندگان برگردند؟
اصلا دروغ بود. جریان مخالف آقای احمدی‌نژاد سعی می‌کرد چنین وانمود کند. در حالی که من به صورت تلفنی در این برنامه حاضر شدم. آن لاین با ایرانیان خارج از کشور اعم از ژاپن و مالزی و اروپا و آمریکا صحبت می‌کردم. دو روز بعد نیز در برنامه تلویزیون جام‌جم آمریکا شرکت کردم و همان صحبت‌ها را بیان کردم.
● چه گفتید؟
هدف برنامه این بود که آن چهره ترسناکی که دشمن از ایران ترسیم کرده، از بین ببریم. من واقعیت‌ها را در آن برنامه بیان کردم. به من گفتند که آیا آقای ایرج قادری اجازه دارد به ایران بیاید؟ گفتم ایشان ایران است. گفتند که آقای سعید راد اجازه دارد به ایران بیاید. گفتم که ایران است و جایزه هم برای فیلم دوئل گرفته.
● درباره خوانندگان هم سوال شد؟
از من سوال شد خواننده لس‌آنجلسی اگر جرمی مرتکب نشده باشد، آیا می‌تواند وارد کشور شود؟ گفتم بله می‌تواند. همین. من قانون را گفتم. طبق قانون شما نمی‌توانید شهروند خودتان را از ورود به کشور منع کنید مگر اینکه با یک کشور ثالث قرارداد بسته باشید او را تبعید کنید. در غیر این صورت محال است.
● اما تلقی این بود که آقای احمدی‌نژاد به دنبال جذب ایرانیان خارج از کشور خصوصا ایرانیان آمریکایی‌نشین است؟
این بود. ما صحبت‌هایی که با آقای احمدی‌نژاد قبل از انتخابات داشتیم، این بود که باید ایرانیان را جذب کنیم. خود ایشان نیز در مصاحبه‌ای که قبل از مرحله دوم انتخابات با شبکه العالم و شبکه‌های جام‌جم خودمان داشت این بحث را مطرح کردند. بعد از انتخابات نیز به این سخن خود عمل کردند.
● چگونه؟
به تمام سفارتخانه ابلاغ شد که هر ایرانی، با هر تمایل سیاسی اگر در یک کشور بیگانه گرفتار شد، کنسولگری و سفارت، موظف است برای او هزینه و از او دفاع کند. الان مسوولین حقوقی تمام سفارتخانه‌های ما این کار را انجام می‌دهند. قبلا این کار انجام نمی‌شد.
● پس در واقع به شعارشان در این زمینه به نوعی عمل کردند.
بله. در آن مقطع خاطرم هست که آقای دکتر احمدی‌نژاد مصر بودند حتی از خط و خط‌کشی‌های سیاسی و مرزبندی‌ها پرهیز کنند و وارد آنها نشوند و حتی این مرزبندی‌ها که مرتب خرد می‌شد، از بین برود. مثلا راست میانه، چپ مدرن، راست، تندرو،‌ محافظه‌کار می‌خواستند این مرزبندی‌ها برای وحدت ملی کمرنگ شود.
● توانستند؟
طبیعی است که با سه سال کسی نمی‌تواند این کار را بکند. اگرچه در سیاست‌های کلان فرهنگی، دولت نهم بسیار موفق بوده.
● به چه دلیل؟
دلیلم این است که امروز، در مساجد، تکایا، شب‌های احیا، اعتکاف، تیپ‌هایی را می‌بینید که چهار سال پیش آنها را اصلا نمی‌دیدید. این نشان می‌دهد مرزبندی‌های سیاسی، به جای آنکه تدین را زیاد کند، کم کرده بود.
● از بحث اصلی کمی دور شدیم. گفتید زمانی که آقای احمدی‌نژاد شهردار تهران شدند مراودات شما بیشتر شد.
بله.
● و از زمانی که رئیس‌جمهور شدند، شما مشاور ایشان شدید؟
مشاور بودم اما برای رسانه‌ها پست مشاور نداشتم. نماینده ایشان در شورای نظارت بر صداوسیما بودم. فکر می‌کنم ۵ ماهی نیز طول کشید.
● چه زمانی؟
پاییز ۸۴.
● و بعد مشاور امور رسانه‌ها شدید؟
به دلیل آشفتگی سیستم اطلاع‌رسانی در ساختار دولت که البته ربطی به آقای احمدی‌نژاد نداشت، ایشان خواستند برای سروسامان دادن به این وضعیت، مشاور رئیس‌جمهور شوم. آمدم ببینم چه می‌شود کرد.
● مشکل کجا بود؟
یکی از مشکلات خود دولت بود. چون این دولت، دولت کار است. طبیعت اینها تبلیغ برای خودشان نیست.
● و آقای احمدی‌نژاد به تبلیغ نیاز داشت؟
کشور نیاز داشت. آقای احمدی‌نژاد نیاز ندارد. خودش شخصا خبرساز و اطلاع‌رسان است. اما کشور نیاز داشت کارهایی که انجام شده و می‌شود به اطلاع‌اش برسد.
● در واقع از اینجا وارد حلقه مشاوران رئیس‌جمهور شدید. این حلقه مشاوران در حال ایفای چه نقشی در دولت احمدی‌نژاد است؟
شرح وظایف مشاوران رئیس‌جمهور روشن است. این وظایف هیچ فرقی هم با دوره آقای خاتمی و دیگران ندارد.
● البته که متفاوت است.
نه. الان بسیاری از مشاوران آقای احمدی‌نژاد قبلا مشاوران آقای خاتمی بودند.
●اما در دوره آقای احمدی‌نژاد، برخی از مشاوران بسیار برجسته و پررنگ شدند به همان نسبت نیز وزیران کمرنگ و بعضا وضعیت‌شان متزلزل شد. آیا مشاوران، تعیین‌کننده سرخط وظایف وزیران و دولت هستند؟
در وظایف مشاور رئیس‌جمهور قید شده است که وظیفه یک مشاور، تحقیق درباره موضوعی است که رئیس‌جمهور به او محول می‌کند و سپس پیشنهادهای خود را به رئیس‌جمهور ارائه کند. حالا رئیس‌جمهور یا این نظر و پیشنهادها را می‌پذیرد یا خیر. به تشخیص خود ایشان است.
●اما الان به نظر می‌رسد که وظایف مشاوران بسیار پررنگ شده است.
شاید به علت اینکه در گذشته پست مشاورت جنبه تزئینی داشته اما در این دوره هیچ مشاوری تزئینی نیست.
● اما به نظر می‌رسد که در بین خیل گسترده مشاوران رئیس‌جمهور، چند نفر مانند شما، آقای ثمره هاشمی، زریبافان، محصولی و یکی دو نفر دیگر به رئیس‌جمهور نزدیک‌تر هستید.
من به لحاظ طبیعت کارم، اینگونه هستم. اگر مشاور دانشجویی رئیس‌جمهور بودم، شاید تعداد دیدارهایم با رئیس‌جمهور بسیار کمتر از وضعیت فعلی می‌شد.
● الان برنامه دیدارهای شما با رئیس‌جمهور چگونه است؟
زیاد نیست. برخلاف تصور عموم که فکر می‌کنند من هر روز و هر شب با رئیس‌جمهور هستم، من اتفاقا رئیس‌جمهور را زیاد نمی‌بینم.
● حتی هفته‌ای یک بار؟
برنامه ثابت ندارد. گاه هر روز، گاه چند وقتی می‌گذرد و دیداری انجام نمی‌شود. بستگی به موضوع دارد. من شغلم ایجاب می‌کند که وقتی یک شبکه خارجی برای دیدار و گفت‌وگو با رئیس‌جمهور درخواست می‌دهد، در کنار رئیس‌جمهور حاضر شوم. نباید تصور کرد که ما یک گروه خاص هستیم. بالاخره یا من، یا حتی آقای جوانفکر وظایفی داریم. حتی آقای زریبافان مسوولیت ارتباطات مردمی آقای احمدی‌نژاد را برعهده دارد. پس طبیعتا با رئیس‌جمهور ارتباط نزدیکی دارد. چون باید نامه‌های مردمی رسیدگی شود، جواب داده شود، خواسته‌های مردم، برآورده و انجام شود. این کار سختی است.
● آقای کلهر، این که روی داستان است. پشت داستان چیست؟
چه پشت داستانی؟
● بالاخره همین حلقه، بسیار روی نظرات رئیس‌جمهور تاثیرگذار هستید و می‌توانید به رئیس‌جمهور جهت بدهید. مثلا شما در سفر به آمریکا با برنامه می‌روید، همین‌طور که نمی‌روید.
● من تا به حال با آقای دکتر به آمریکا نرفتم.
مثال زدم. کلا می‌خواهم بگویم که می‌توانید جهت افکار رئیس‌جمهور را در برخی خطوط، کمرنگ یا پررنگ کنید.
ببینید آنچه که جزو وظایف ما هست چیز مخفی ندارد، انجام می‌دهیم. ما سعی می‌کنیم در چارچوب وظایفی که داریم رفتار کنیم. ممکن است که شما ببینید که مشاور اقتصادی رئیس‌جمهور در امور بازار با رئیس‌جمهور هر روز دیدار دارد. خب این به مسائلی مربوط است که وجود دارد.
● این تصور که مشاوران رئیس‌جمهور کارگردانان دولت نهم هستند، تصور غلطی است؟
به نظرم بحث کارگردانی دولت، یک بحث انحرافی است. هر رئیس‌جمهوری بالاخره باید اطلاعاتش را از یک جاهایی به دست بیاورد.
● اینکه وظیفه یک وزیر است که باید بیاید و اطلاعات و تحلیل خود را نسبت به یک اتفاق به رئیس‌جمهور بگوید.
نه. نه. این وظیفه همیشه برعهده هیأت وزیران نیست. قطعا نیست.
● چرا؟
به علت اینکه رئیس‌جمهور مشاور دارد. ما مشاوران هیأت وزیران نیستیم. مشاوران رئیس‌جمهور هستیم.
● منظورم این است، وقتی قرار باشد به رئیس‌جمهور طرحی ارائه شود، این طرح باید توسط وزیر دستگاه مربوطه ارائه شود، نه توسط یک مشاور.
نه. ببینید، وزیر طرحی را به رئیس‌جمهور می‌دهد. حالا رئیس‌جمهور می‌خواهد این طرح را بررسی و چک کند و ببیند که از بین طرح‌هایی که دارد، کدامیک بهتر است. اینجا رئیس‌جمهور به وزیر تکیه نمی‌کند قطعا اینجا بین دو سه گزینه، باید خارج از حیطه آن وزیر مشاوری اختیار کند و از او بخواهد که بگوید کدامیک از طرح‌ها ترجیح دارد.
● اما در گذشته طرح‌ها توسط وزیران به رئیس‌جمهور ارائه می‌شد و خود آنها نیز می‌گفتند که کدامیک طرح زودبازده است، کدامیک هزینه‌بر است. کدامیک به صرفه است و کدامیک را بهتر است انجام دهیم. در واقع وزیر اختیار داشت.
نه. در گذشته وزیران حکم مشاور داشتند. این غلط بود. در شرح وظایف این نیست. وزرا مجری هستند. بین مجری و یک مشاور تفاوت‌های زیادی وجود دارد. مشاور اهل فکر، مطالعه، مداقه و نظر دادن است اما وزیر مجری است. بین آنها این رئیس‌جمهور است که حق تصمیم دارد. اگر بین رئیس‌جمهور و وزیر اختلاف نظر پیش آمد، رئیس‌جمهور به مشاوران خود مراجعه می‌کند و نظر آنها را جویا می‌شود.
● می‌توانم سخن شما را اینگونه تعبیر کنم که شما زیردست رئیس‌جمهور و بالادست وزیران هستید؟
نه. نه. ما هیچ کاری به معنای بالادست نداریم.
● منظورم از بالادست، تخفیف وزیران نیست...
نه. ما در کنار رئیس‌جمهور هستیم. به تعبیر آقای دکتر جوانفکر ما صفری هستیم که در کنار آقای رئیس‌جمهور معنا پیدا می‌کنیم. صفر سمت راست هر عددی قرار بگیرد، آن را ده برابر می‌کند.
● این موضوع باعث اختلاف بین وزرا و رئیس‌جمهور نمی‌شود؟
نه. چرا باید محل اختلاف شود؟
● برای اینکه شما وزیر را مجری می‌دانید. مثلا آقای صفارهرندی در حوزه فرهنگ آیا می‌پذیرد که فقط مجری باشد و نه سیاستگذار؟ یا ایشان مثلا طرحی برای سینما به رئیس‌جمهور ارائه می‌کند اما آقای شمقدری به رئیس‌جمهور توصیه می‌کند این طرح مثلا ضعیف است بهتر است که اجرا نشود.
ممکن است این اتفاق بیفتد. در همه جای دنیا این وضع وجود دارد. در غرب این موضوع جا افتاده است. رئیس‌جمهور نیز حق دارد که هر کدام از این نظرات را که بخواهد، اجرا کند.
● البته در ایران نیز آقای احمدی‌نژاد نشان داده که اعتمادش به مشاوران خود بسیار زیاد است.
اگر اینگونه باشد، من بسیار خوشحالم.
● نشان دادند. در سه سال گذشته هیچ یک از مشاوران رئیس‌جمهور تغییر نکرد یا حتی نقشش کمرنگ نشد. اما وزیران بسیاری تغییر کردند.
قاعده نیز همین است. مشاور براساس تجربیات و دانش‌اش انتخاب می‌شود. مشاور براساس توان اجرایی‌اش انتخاب نمی‌شود. یک نفر که مجری، ممکن است در عین خوب بودن، خسته شود. ما وزرایی داریم که کار بسیار زیاد آنها را فرسوده کرده است. دلیل تعویض یک وزیر، فقط عدم تفاهم نیست. ممکن است عدم توانایی اجرایی باشد.
● فکر نمی‌کنید این باعث دلخوری وزیران شود که وقتی قرار است سیاستگذاری کنند، سطح آنها را به یک مجری تقلیل بدهیم؟
نه. اینطور نیست. وزیر مجری است. من حتی قبل از انتخابات، وقتی با آقای دکتر احمدی‌نژاد صحبت می‌کردم، می‌گفتم اینکه ما سیاستگذاری فرهنگی را تقلیل دادیم و آن را جزو دولت کرده‌ایم که با تغییر یک وزیر کل سیاست‌ها تغییر می‌کند، کاری اشتباه است.
● یعنی به عقیده شما سیاستگذاری در امر فرهنگ باید خارج از وزارت ارشاد انجام شود؟
کاملا همین‌طور است.
● الان اینگونه است؟
هست. الان فقط شورای عالی انقلاب فرهنگی سیاستگذاری می‌کند.
● یعنی وزیر فرهنگ هیچ طرح و نظری ندارد؟ یا نقشی ندارد؟
ایشان فقط باید مجری باشد. این را جدی عرض می‌کنم. من به عنوان یک نویسنده تئاتر، نقاش، پیکره‌ساز، کارگردان سینما اصلا دوست ندارم با تغییر یک وزیر سیاست نمایشنامه‌نویس، تغییر کند. این بسیار بد است و ضربات بسیاری بر فرهنگ ما در سال‌های اخیر وارد کرده است. فرهنگ زیرفصل سیاست شده است. حیطه فرهنگ و هنر بالاتر از سیاست است. یک وزیر ارشاد نباید هم پاسخگوی سیاست‌های فرهنگی باشد و هم پاسخگوی آنچه اجرا می‌شود. وجود شوراهای عالی در کشور، به همین دلیل است. این شوراها نیز باید پاسخگو باشند.
● حالا اجرا می‌شود؟ یعنی عینا اجرا می‌شود؟
قطعا عینا اجرا نمی‌شود. قرار ما با آقای احمدی‌نژاد این بود که به آن سمت برویم. بسیاری از اشکالاتی که به دستگاه‌های فرهنگی ما وارد می‌شود، به همین دلیل است. یعنی اگر وظایف را بشناسیم، می‌بینیم که بسیاری از ایراداتی که گرفته می‌شود، صحیح نیست. سرچشمه ایرادات باید به شورای عالی انقلاب فرهنگی برگردد.
● در صورتی که اینگونه نیست و خود شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز پاسخگو نیست.
بیشتر از قبل پاسخگو شده است.
● اما در حال حاضر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنان سیاستگذاری می‌کند.
من از منتقدین برخی از رفتارهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستم. اما باید اینجا از آقای صفارهرندی دفاع کنم. ایشان از روزی که آمد، سعی کرد مجری باشد تا سیاستگذار.
● در بحث مشاوره به رئیس‌جمهور، سوالی باقی مانده بود، آیا شما خودتان تیم دارید؟ چون شما که در همه زمینه‌ها آگاه نیستید؟
در مسائل تئوری و نظری با مشورت گرفتن به حدی از یقین می‌رسیم. زمانی نیز پرسش این است که آیا کار انجام شده یا خیر. یا کسی که ادعا می‌کند توانایی دارد یا ندارد. در اینجا تست عملی نیاز دارد. در اینجا که انطباق مصداق با یک نظریه است، ترجیح می‌دهم با چشمان خودم به موضوع بنگرم.
● شما به وزیران هم مشاوره می‌دهید؟
به برخی که با آنها دوست هستیم، مشاوره می‌دهم.
● مشاوره راهبردی؟
من مشاور رئیس‌جمهور هستم. گاهی بوده که رئیس‌جمهور برخی از وزیران و دستگاه‌ها را از کاری منع می‌کردند، من برای رسیدگی این موضوع وارد عمل می‌شدم.
● مثل چه موردی؟
رئیس‌جمهور به من گفتند که هیچ وزارتخانه، دستگاه یا وزیری حق ندارد قبل از پاسخ به نشریه‌ای که از او انتقاد کرده، شکایت کند. یعنی بعد از انتقاد، وزیر یا دستگاه مربوطه باید به آن نشریه جواب دهد. نمی‌تواند قبل از جواب و تکذیبیه یا پاسخ، از آن نشریه شکایت کند. خب این را به من گفتند. من هم به وزرا موضوع را گفتم و کتبی به آنها ابلاغ کردم. حتی وقتی یک نشریه به ما گفت که وزیری، قبل از پاسخ از ما شکایت کرده، با ارائه سند، موضوع را پیگیری کردم. دیدم به رغم آنکه آن وزیر، از دوستان قدیم ما بوده، تخلف کرده. گفتم بنا بر دستور رئیس‌جمهور، شما را توبیخ می‌کنم. بعد رونوشت را برای آقای دکتر احمدی‌نژاد ارسال کردم.
● فقط همین مورد بود؟
بسیار بود. مثلا یک بار رئیس‌جمهور از من خواستند که روابط‌عمومی‌ها را نسبت به عملکرد دولت توجیه کنم. من سفرهای مختلفی را آغاز کردم و در اکثر استان‌ها با مسوولین روابط‌عمومی‌ها نشستم و وظایف آنها را گوشزد کردم و خواستم رفع شبهه کنند.
● از قرار معلوم یکی دو هفته پیش نیز جلسه مشابه‌ای برگزار شد.
بله. این جلسات هست.
● می‌خواهم این جلسات را به انتخابات ریاست‌جمهوری گره بزنم.
خیلی زود است.
● اما الان بحث انتخابات در جامعه راه افتاده. ضمن آنکه از صحبت‌های اخیر شما با روابط‌عمومی‌ها و توجیه آنها، اینگونه استشمام شد که شما فعالیت‌های تبلیغاتی آقای احمدی‌نژاد را آغاز کردید.
من از سال گذشته این سخنان را می‌گویم و ربطی به انتخابات ندارد. این وظیفه روابط‌عمومی‌هاست.
● برای دور بعد ریاست‌جمهوری آقای احمدی‌نژاد، همچنان کار تبلیغاتی را برعهده می‌گیرید؟
شرایط خودم را باید در نظر بگیرم. نسبت به چهار سال پیش خیلی فرسوده‌تر شدم. اما قطعا اردوی احمدی‌نژاد را ترک نخواهم کرد و اگر روزی استعفا بدهم، می‌آیم سر همین چهارراه پاستور می‌ایستم و می‌گویم احمدی‌نژاد دوستت داریم.
● فکر می‌کنیم دیگران اردوی ایشان را ترک می‌کنند؟
نمی‌دانم. ما تعدادمان زیاد نبود. خیلی از آقایانی که بعدا آمدند و طلب سهم کردند، در دوره انتخابات نبودند.
● شنیدم بعد از پیروزی آقای احمدی‌نژاد، دو تا لیست کابینه تعیین شد. لیست ابتدایی توسط همین حلقه رئیس‌جمهور که در رقابت‌های انتخاباتی کنار احمدی‌نژاد بودند. لیست دوم که البته بعدا اعلام شد، توسط کسانی تعیین گردید که هیچ نقشی قبلا در دوره تبلیغات نداشتند.
دوست ندارم اسم کسی مطرح شود. اما کار با تعداد افراد اندکی آغاز شد. آن تعداد همه ماندگار شدند ولی دیگران آمدند دنبال سهم‌خواهی.
● چرا آن حلقه اولیه که الان امین رئیس‌جمهور هستند، هیچ سهمی نگرفتند؟
من نمی‌دانم این صفت «امین» درست است یا نه. چون این را باید از رئیس‌جمهور بپرسید که ما امین‌ او بودیم یا نه.
● همین که در سه سال گذشته، مقابل بیشرین فشارها ماندید، نشان از حمایت رئیس‌جمهور می‌دهد.
شاید از دنده پهنی ما باشد.
● اینکه آقای مشایی به رغم تمام فشارها، همچنان مانده‌اند و رئیس‌جمهور پشت ایشان را خالی نکرد، نشانه چیست؟
قطعا آقای احمدی‌نژاد، آقای مشایی را بهتر از من می‌شناسند.
● با این حال برخی از اصولگراها در اول ریاست‌جمهوری آقای احمدی‌نژاد آمدند و به قول شما سهم گرفتند و حالا بحث عبور از احمدی‌نژاد را مطرح می‌کنند.
من توضیح بدهم که نباید به همه بگوییم اصولگرا. البته من به اصولگرایی معتقدم و تاکید دارم که هیچ تمدنی بدون اصولگرایی رشد نکرده است. حتی اگر این اصول، اصول درستی هم نباشد، اما اصولگرایی لازمه یک حرکت درازمدت است و هیچ منافاتی هم با اصلاح‌طلبی ندارد.
● برخی تبلیغ می‌کنند که اصلاح‌طلبی یعنی ساختارشکنی و اصولگرایی یعنی دگماتیسم.
نه. این نیست. اصولگرایی در اسلام توضیح داده شده. در اسلام داریم کسانی که فروعات و متفرعات را به اصول ترجیح می‌دهند گمراه هستند. اصول انقلاب اسلامی و ما کاملا روشن است.
● احمدی‌نژاد را اصولگرا می‌دانید؟
به معنای واقعی.
● برخی می‌گویند اصولگرایی یک دکان است.
من اصولگرایی را به عنوان دکان یا دسته سیاسی قبول ندارم. کما اینکه اصلاح‌طلبی را نیز به عنوان یک دسته سیاسی قبول ندارم. به مفهوم اصولگرایی علاقه‌مندم اما حزب و سرقفلی را قبول ندارم و رد می‌کنم. آقای احمدی‌نژاد نیز قبول ندارد.
● پس به نظر شما اصولگرایانی که بحث عبور از آقای احمدی‌نژاد را مطرح کردند، دکان‌دار هستند؟
سهم‌خواه هستند. نه من و نه آقای احمدی‌نژاد و نه کسانی که در زمان تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری با ما کار می‌کردند، عضو هیچ حزب و دسته نبودند و نمی‌خواستند باشند. این تاکید همه بود که بعدا نیز گرفتار این سهم‌خواه‌ها نشویم.
● آقای احمدی‌نژاد به قول خود عمل کرد؟
به نظر من عمل کردند. ما به هیچ کس مدیون و بدهکار نیستیم.
● یعنی احمدی‌نژاد از اصول اولیه خود عدول نکرد؟
نه. فکر می‌کنم نکرده و همچنان پابرجا ایستاده است.
● آیا به همین دلیل است که اصولگرایان می‌خواهند کاندیدای دیگری جز آقای احمدی‌نژاد معرفی کنند؟
از خودشان بپرسید.
● تحلیل شما چیست؟
احمدی‌نژاد نه سهم‌خواه است و نه سهم‌ده. ما نه باج می‌دهیم و نه باج‌‌خواهی را دوست داریم. خودمان را مدیون هیچ حزب و گروه سیاسی نمی‌دانیم.
● خب رئیس‌جمهور تحت فشار نیست که سهمی نمی‌دهد؟
هست.
● ممکن است، رئیس‌جمهور را همین گروه‌های قدرت کنار بگذارند و سراغ گزینه دیگر بروند؟
هیچ اشکالی ندارد. آرزوی ما این است.
● که دولت آقای احمدی‌نژاد را کنار بگذارند؟
حتی کنار فیزیکی.
● یعنی آرزو می‌کنید احمدی‌نژاد دور بعد رئیس‌جمهور نباشد؟
ما می‌خواهیم پای این اصل بایستیم. برقراری عدالت سخت است ما از روز اول می‌دانستیم که عدالت شلاق دارد.
● شما و آقای احمدی‌نژاد این شلاق را خوردید؟
بله. نوش‌جانمان. چون نمی‌خواهیم نان هیچ گروهی را بخوریم. به همین جهت اگر روزی از خواب بلند شوم و ببینم کسی به ما فحش نمی‌دهد، فکر می‌کنم آن روز اتفاق بدی رخ داده است. ما باید این دوره را بگذرانیم تا از فرهنگ شاهنشاهی و فرهنگ هزار فامیل، فرهنگ آقازادگی و حاجی‌زادگی دور شویم تا به فرهنگ عدل دوره مهدویت برسیم.
● فکر می‌کنید که مردم همچنان از آقای احمدی‌نژاد حمایت می‌کنند؟
اگر مردم را عده‌ای گول نزنند و درک و شعور مردم را با شایعه ندزدند، مردم حتما آقای احمدی‌نژاد را انتخاب می‌کنند. من به خاطر کارم مجبورم حتی به روستاهای دوردست نیز بروم. آنچه که می‌بینم، بسیار دوست‌داشتنی است.
● یعنی پایگاه آقای احمدی‌نژاد از ۱۷ میلیون سال ۸۴، افزایش پیدا کرده است؟
فکر می‌کنم این اتفاق رخ داده. البته آرای آقای احمدی‌نژاد ۱۷ میلیون نبود، ۲۱ میلیون بود. حدود سه چهار میلیون آرای آقای احمدی‌نژاد را رد کردند.
● رد کردند؟
نخواندند.
● چه کسی نخواند؟ دولت آقای خاتمی؟
اینها را بعدا می‌گوییم. نزدیک به ۱۸ میلیون رای ایشان خوانده و قبول شد اما این آرای واقعی نبود. آرای واقعی خیلی بالاتر از این بود.
● فکر می‌کنید مشارکت مردم در انتخابات، بیشتر از سال ۸۴ است؟
حتما. مشارکت بالای مردم باعث قوام جمهوری اسلامی است. خودمان نیز به دنبال آن هستیم.
● نگران رقبای آقای احمدی‌نژاد نیستید؟
نه. چرا نگرانی؟ ما از خدا باید بخواهیم که آقای احمدی‌نژاد رأی نیاورد تا ما راحت شویم.
● منظورم نگرانی نسبت به کاندیدای واحد اصلاح‌طلبان است. مثل آقای خاتمی یا کروبی.
اصلا. من رفاقت قدیمی با آقای خاتمی دارم. از زمانی که در عرصه فرهنگ بود. اما در سیاست بسیار آسیب‌پذیر است و با آقای کروبی نیز سابقه دوستی طولانی دارم. یکی از چهره‌های نظام هستند که در انقلاب نقش داشتند.
● فکر می‌کنید از بین آقایان قالیباف، خاتمی و کروبی، کدامیک رقیب اصلی آقای احمدی‌نژاد هستند؟
رقیب اصلی احمدی‌نژاد هنوز به صحنه نیامده است.
● یعنی چه کسی است
هنوز در صحنه نیست.
● یعنی آقای احمدی‌نژاد رقیبی ندارد؟
او هنوز به صحنه نیامده. آقای خاتمی و قالیباف و کروبی را رقیب اصلی احمدی‌نژاد نمی‌دانم. یک نفر دیگر است.
● چه کسی؟
معلوم می‌شود.
● فکر می‌کنید که کسانی که تاکنون نامشان اعلام شده، روی صحنه هستند و صحنه‌گردان کس دیگری است که بعدا می‌آید؟
اینگونه فکر می‌کنم.
● گزینه مورد نظر شما در بین اصولگرایان است یا اصلاح‌طلبان؟
بعدا مشخص می‌شود. اما قطعا این افرادی که مطرح می‌شوند، نیستند.
● دلیلی دارید؟
بعد از انقلاب تاکنون ندیدم که مردم ما به گزینه‌ای که یک بار از او عبور کردند، مجددا برگردند. به همین دلیل تمام کسانی که نامشان تاکنون مطرح شده و شما اسم بردید، نمی‌توانند رقیب جدی آقای احمدی‌نژاد باشند.
● تصمیم ندارید فعالیت انتخاباتی آقای احمدی‌نژاد را آغاز کنید؟
نه. نیازی نداریم. ایشان را همه در کشور می‌شناسند. سال ۸۴ ایشان را نمی‌شناختند اما اکنون نیازی به کار تبلیغی نیست.
اکبر منتجبی
منبع : شهروند امروز


همچنین مشاهده کنید