سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا
گربهٔ سبز نقاره (۲)
شهزاده خانم موقع رفتن شوهرش به او گفت: 'اگر شاه به تو گفت بايد کارى انجام بدهى بايد ازش مهلت بگيرى آن هم از هفت روز کمتر مهلت نگير.' شوهرش گفت: 'نصيحت تو را به خاطر سپردم.' و حرکت کرد و از خانه بيرون رفت و با وزير راه قصر را در پيش گرفتند و رفتند خدمت شاه. بعد از سلام و احوالپرسى شاه اسم و رسم او را پرسيد و بعد به او گفت: 'تو بايد بروى فلان جا و گربهٔ سبز نقاره را براى من بياوري.' چوپان جواب داد: 'اطافت مىشود، مهلت چند روز مىدهد؟' شاه گفت: 'سه روز.' جواب داد: 'کم است' گفت: 'چند روز بس است؟' جواب داد: 'هفت روز' گفت: 'مانعى ندارد برو.' او برگشت به خانهاش. شاهزاده خانم از او پرسيد: 'شاه با تو چکار داشت؟' جواب داد: 'به من گفت بايد بروى گربهٔ سبز نقاره را براى من بياوري. به او گفتم مانعى ندارد و مهلت هفت روزه گرفتم.' زنش گفت: 'من به تو نگفتم خودت بلند شو برو در خانه؟ نرفتى تا من رفتم و به تو هم گفتم اگر بروم ضرر مىکنى و تو گفتى ضرر بکنم.' گوش به حرف من ندادى و حالا بايد دردسرهايش را بکشي.' شوهر گفت: 'خوب، نفهميدم بايد ببخشى کارى است که گذشته بايد حرفت را گوش مىکردم و خودم مىرفتم دم در فيض به درويش مىدادم تو را وادار کردم رفتى و ماجرا به اينجا کشيد.' شوهر گفت: 'حالا بايد چه کار کنم؟' جواب داد: 'هر چه مىگويم گوش کن. مقدارى پول بر مىدارى و مىروى يک دو شاخهٔ سه چهار ذرعى با نيممن آرد جو و نيممن پنبه تخم با يک من نخود و يک من کشمش با نيممن دمبه و دو سه ذرع نمد مىخرى و مىآورى به خانه تا دستورات ديگر را هم به تو بگويم.' |
شوهر مقدارى پول برداشت و آن چيزهائى را که زنش به او گفته بود خريد و به خانه برگشت. شاهزاده خانم از او پرسيد: 'چيزهائى را که گفتم همه را خريدي؟' جواب داد: 'بله.' شاهزاده خانم به شوهرش گفت: 'بسيار خوب حالا بنشين تا برات بگويم که چه کارها بايد انجام بدهى خوب به خاطر بسپار. آرد را خمير مىکنى و با پنبه تخم قاطى مىکنى و در ظرفى مىگذارى و بعد نخود و کشمشها را با هم مخلوط مىکنى و در کيسهاى مىريزى و آنوقت دمبه را به چهل و يک قسمت مىکنى پيش از آنکه دمبه را قسمت کنى يک تکهاى از آن را مىبرى و در ظرفى مىگذارى و چهل و يک تکه دمبه را هم در ظرفى ديگر مىگذاري. آنوقت نمد را به چهل و يک قسمت مىکنى و در ظرفى مىگذاري. |
وقتى که اين کارها را انجام دادى اين چيزها را با آن دو شاخه بر مىدارى و مىروى به قصر ديو. اول مىرسى به درخت کهنسالى درخت کج مىشود و مىخواهد روى تو بيفتد. همين که درخت کج شد دو شاخهها را زير آن مىزنى و پايهٔ آن را به زمين مىگذارى و بعد مىرسى به شتري. شتر دهان باز مىکند که تو را از بين ببرد تو فورى بايد چونهٔ خمير را که با پنبه تخم قاطى کردهاى به دهان او بگذاري. آنوقت ديگر شتر با تو کارى ندارد. بعد مىرسى به قلعهاي، اسبت را در قلعه مىبندى و وارد قلعهٔ ترسناک مىشوي. در اين قلعه چهل کره اسب به تو حمله مىکند. |
بايد نخود و کشمش را که قاطى کردهاى جلو آنها بريزى تا گازت نگيرند. بعد مىرسى به پاى قصر. اين قصر چهل و يک پله دارد و روى هر پله يک سگ ايستاده. موقعى که به پلههاى قصر رسيدى پا روى هر پله که مىخواهى بگذارى يک تکه دمبه به دهان هر سگى مىگذاري. به گردن هر سگى زنگولهاى هست. تو بايد توى زنگهاى آنها هم يک تکه نمد فشار بدهى تا صدا نکنند و ديو بيدار نشود. از چهل و يک پله که رد شدى و به بالا رسيدى به تختى مىرسى که ديوى روى آن خوابيده ولى اين را بدان اگر چشم ديو روى هم بود ديور بيدار است و برگرد بيا ولى اگر چشم ديو باز بود خواب است، در همان نزديکىها گربهاى هست همين که تو آن تکه دمبه را به او نشان بدهى به طرف تو مىدود و مىآيد تا دمبه را از تو بگيرد. خواص اين گربه اينها است: از هر تار مويش آهنگى به گوش مىخورد. سه وعده براى ديو اذان مىگويد و هر موقع ديو خواب باشد و گربه صداى اذانش را بلند کند ديو از خواب بيدار مىشود. تو بايد فورى دهان همبونه را که همراه دارى باز کنى و دمبه را توى آن بيندازى تا گربه به هواى دمبه توى همبونه برود اين گربه همان گربهٔ سبز نقاره است. موقعى که داخلت هموبنه شد فورى در هموبنه را ببند اگر قسم ياد کرد و گفت به حق شير مادرم که خوردهام هر جا که بروى همراهت مىآيم آزادش کن تا همراه تو بيايد و اگر قسم نخورد ولش نکن و از راهى که رفتهاى برگرد و بيا هيچ آسيبى هم به تو نمىرسد و گربهٔ سبز نقاره را براى شاه ببر و بعد بيا خانه' |
شوهرش خوب گوش داد و شنيد. آنوقت مشغول قاطى کردن خمير و پنبه تخم شد و آن را به شکل چونه در آورد و در ظرفى گذاشت بعد کشمش و نخودها را قاطى کرد و توى ظرف ديگرى ريخت. آن وقت دمبه و نمد را چهل و يک تکه کرد و همه چيزهاى لازم را برداشت و به طرف قصر ديو راه افتاد. همانطور که زنش براش گفته بود به آنجا که رسيد مطابق دستورهاى شاهزاده خانم عمل کرد و گربهٔ نقاره سبز را به خدمت شاه برد و برگشت به خانهاش. شاه متعجب شد و پيش خودش گفت: 'چطور شد که توانست گربهٔ سبز نقاره را بياورد و از بين نرود؟' آنوقت وزيران خود را خواست و به آنها گفت: 'شما گفتيد که اين شخص که مىرود گربهٔ سبز نقاره را بياورد در راه از بين مىرود چطور شد هيچ باکيش نشد و گربه را آورد؟' وزيران به فکر فرو رفتند و چيزى به عقلشان نرسيد اما باز براى نابود کردن او طرحى ريختند و به شاه گفتند: 'اين بار بايد او را بفرستيم بره آب زندگانى بياره اين دفعه ديگه حتماً از بين ميره.' شاه گفت: 'بسيار خوب.' آنوقت يکى از وزيران خود را خواست و به او گفت: 'تو بايد بروى در خانهٔ دختر ماهرو و به شوهرش بگوئى بيا که شاه کارت دارد.' وزير هم رفت و پيغام شاه را رساند و شاهزاده خانم گفت: 'الان مياد' آنوقت شاهزاده خانم ماهرو رفت پيش شوهرش و به او گفت: 'باز شاه کارت داره بلند شو برو ولى اگر کارت داشت از سه روز کمتر مهلت نگيرى که کار، مشکله.' چوپان با اجازهٔ شاهزاده خانم حرکت کرد و رفت به قصر شاه. شاه به او گفت: 'اين دفعه بايد بروى و براى ما آب زندگانى بياروي. چند روز مهلت مىخواهي؟' چوپان جواب داد: 'مانعى نداره ميرم و آب زندگانى هم برات مىآرم. سه روز هم مهلت مىخوام.' شاه گفت: 'عيبى نداره بلند شو برو بعد از سه روز آب زندگانى برام بياور.' |
همچنین مشاهده کنید
- کوسه
- مِم و زین (۵)
- سه احمد
- محمد چوپان (نخییرچی محمد)
- گل زرد (۲)
- شاه عباس و پینهدوز
- گنجشکی که دنبال پرزورترین میگشت
- شیشهٔ عمر
- پیرمرد خارکن
- کیسهٔ مخملی و نود و نه سکه طلا
- درویش پندده
- بُزی (۳)
- وصیت تاجرباشی
- داستان داد و بیداد (۳)
- گوالی
- اسکندر و آب حیات
- دختر حاجی صیاد(۲)
- خِجِه چاهی
- دختر بازرگان و پسر شاه پریان
- کاکائی که دختر اربابش رو به سلطنت رسوند
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران رئیسی مجلس شورای اسلامی سید ابراهیم رئیسی ایران و پاکستان حجاب مجلس دولت رئیس جمهور پاکستان گشت ارشاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
قتل تهران سازمان هواشناسی شهرداری تهران بارش باران سیل پلیس فضای مجازی سلامت وزارت بهداشت کارت ملی آموزش و پرورش
قیمت خودرو قیمت دلار خودرو ایران خودرو بازار خودرو سایپا قیمت طلا دلار بانک مرکزی بورس مالیات تورم
ترانه علیدوستی سریال تلویزیون سینمای ایران حج فیلم سینمایی سعدی سینما تئاتر
سازمان سنجش دانش بنیان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شورای عالی انقلاب فرهنگی
اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه روسیه جنگ غزه فلسطین ترکیه عملیات وعده صادق اوکراین حماس عراق طوفان الاقصی
فوتبال پرسپولیس استقلال رئال مادرید باشگاه پرسپولیس فوتسال بارسلونا بازی سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر دیوید تیلور
هوش مصنوعی تبلیغات فناوری ایلان ماسک اپل تلگرام همراه اول سامسونگ دوربین
رژیم غذایی صبحانه افسردگی پیری دمنوش یبوست تب کریمه کنگو