|
|
اين مسجد در ۷۴ کيلومترى نائين قرار دارد که داراى گرمخانه و ايوان تابستانى است. قسمت تابستانى آن در دههٔ اخير ساخته شده است. بالاى سر محراب بر ديوارى گچى، يک کاشى ستارهاى شکل از نوع کاشىهاى قرن هشتم، با نقوش گل و در وسط و اشعارى در اطراف آن ديده مىشود. بر سر در مدخل اصلى مسجد، اين بيت به خط کوفى گچبرى شده است:
|
|
غرض نقشى است کز ما باز ماند
|
|
که هستى را نمىبينم بقايى
|
|
|
| مسجد جامع فرخشهر، فرخشهر، شهركرد
|
|
اين مسجد در جنوب ميدان جديدالاحداث مرکز فرخشهر قرار داشت و قديمىترين و بزرگترين مسجد اين شهر بود. بخش مهمى از ساختمان اين بنا در دوران صفويه ساخته شده و در دورههاى زنديه و قاجاريه تکميل و بازسازى شده بود، مسجد داراى شبستانهاى متعدد و صحن وسيع بود که توسط ميراث فرهنگى تعمير و مرمت شد، ولى به دلايل نامعلومى اين مسجد قديمى را خراب کردند و به جاى آن مسجدى نو بنا نهادند.
|
|
|
اين مسجد در ۳۰ کيلومترى شرق يزد واقع شده است. مصالح عمدهٔ بناى مسجد از خشت و گل است و تاريخ بناى آن به صدر اسلام باز مىگردد. ستونهاى قطور و پوشش تاق آن از نوع بيز گهوارهاى است. فقط منارهٔ مسجد که آن نيز از گل ساخته شده به دورههاى بعدى مربوط است. اين مسجد در تاريخ معمارى اسلامى ايران از اهميت بسيار بالايى برخوردار است و با مسجد تاريخانهٔ دامغان قابل مقايسه است. با توجه به حفظ هويت و اصالت آن طى چهارده قرن، بدون شک از مواريث کم نظير فرهنگ و تمدن اسلامى است.
|
|
| مسجد جامع فيروزآباد، فيروزآباد، اردكان
|
|
اين مسجد در مرکز فيروزآباد واقع شده است و گنبد آجرى خوش طرحى دارد. بالاى سر در بزرگ ورودى کتيبهاى چوبى به خط نسخ وجود دارد. در ستون سمت چپ همين مدخل يک لوحهٔ کاشى به اندازهٔ ۲۵×۳۰ سانتىمتر موجود است که منظومهاى است در رثاى قاسم شهيد. در بالاى محراب ايوان تابستانى آن نيز کتيبهاى وجود دارد با کاشى معرق و منفرد از محراب که به خط نسخ است و متضمن آيهاى قرآنى است. در زير همين کتيبه، يک قطعه کاشىکارى معرق قرار دارد که با نقش گل و بوته از قرن نهم هجرى کار شده است. دو شمسه از کاشى معرق هم در دو طرف محراب ساختهاند. اين مسجد تعداد کثيرى قرآنهاى قديمى و کتابهاى تفسير و مباحث ديگر دينى دارد که در انبارى آن نگهدارى مىشود.
|
|
|
مسجد جامع قائن از بناهاى قرن هشتم هجرى قمرى است. اين مسجد، برطبق کتيبهاى که در لوح سنگى نقر نمودهاند، در سال ۷۹۶ هجرى قمرى احداث و در زمان شاه سليمان صفوى به سال ۱۰۸۶ هـ.ق مرمت شده است. منبر چوبى نفيس آن در سال ۱۰۸۲ هجرى قمرى ساخته شده، و از نمونههاى عالى هنرهاى دستى است.
|
|
از کتيبهٔ تاريخى مسجد که بر روى سنگ نقر شده و در داخل ايوان نصب است، برمىآيد که اين مسجد در زمان شاه سليمان صفوى با کوشش و همت صفکشخان مرمت شده است. نوشتهٔ منظومى بر تاقبنا، تاريخ سال ۱۲۶۳ هجرى قمرى را دارد و نام استاد و معمار آن کربلايى اسحق قائنى در گوشهٔ آن نوشته شده است.
|
|
منبر چوبى مسجد که متعلق به قرن يازدهم هجرى قمرى است؛ از نظر ظريفکارىها و تزئينات آلت و لغتبندى و کتيبهٔ دهسطرى به خط نسخ و ساير کندهکارىها ممتاز مىباشد. در روى بدنهٔ منبر، نام نجار و سازندهٔ آن بدين ترتيب حک شده است : «عمل استاد محمد مقيم ... کاخکى سنه ۱۰۸۲ هجرى قمري». بناى مسجد از سنگ و آجر است. ساختمان مسجد شامل صحن، ايوان، دو شبستان، تاق مقرنس گچى رنگين، رواق و گوشوارههايى در طرفين شبستان است. بلندى ايوان آن ۱۸ متر و عرض دهانهٔ آن ۱۳ متر مىباشد. در طرف چپ مسجد، چهار ايوان و در سمت راست آن، شبستان واقع شده که داراى ۲۴ متر طول و ۱۸ متر عرض است. اين بنا تحت شمارهٔ ۲۹۵، در شمار آثار تاريخى به ثبت رسيده است.
|
|
| مسجد جامع قِروه، روستاى قروه، ابهر
|
|
روستاى قِروه در فاصلهٔ ۱۶ کيلومترى شرق ابهر و در امتداد رودخانهٔ ابهررود به طرف تاکستان قرار دارد. بيشتر خانههاى اين روستا روى صخرههايى بنا شدهاند که زيربناى روستا را تشکيل مىدهند. رودخانهٔ ابهررود از وسط اين روستا مىگذرد. مسجدى در اين روستا قرار دارد، که يکى از آثار باارزش منطقهٔ ابهر و مربوط به قرن پنجم (دورهٔ سلجوقى) است. اين مسجد به سبک چهارتاقى که گنبدى بر روى آن قرار دارد ساخته شده است و از يک شبستان گنبددار و شبستانهاى طرفين آنکه از خشت و آجر بنا شدهاند و در داخل آنها نقاشىهايى بر روى گچ ديده مىشود، تشکيل شده است. نقشها، داراى طرحهاى گياهىاند که از طرحهاى معمارى دورهٔ آلبويهاند. در محراب مسجد کتيبهاى به خط نسخ زيبا گچبرى شده است که مفاد آن، آغاز ساختمان مسجد در سال ۴۱۳ هـ.ق را اعلام مىدارد. کتيبهٔ ديگرى به خطر ثلث بر حاشيهٔ داخلى بنا نقش بسته است که بسيار زيبا و باارزش است. تاريخ پايان کتيبه، سال ۵۸۵ هـ.ق است. گنبد عظيم آجرى مسجد بر روى چهار رومى است و فضاى زير آن شامل محوطهٔ چهارگوشى است که مزين به خطوط کوفى، کتيبهها و ترنجهاى گچبرى شده مىباشد. قسمت بالاى محراب مسجد، به سبک معمارى آلبويه، در شکلهاى مختلف و با تاقبندىهاى زيبا تزئين شده است.
|
|
|
بزرگترين و قديمىترين مسجد شهر قشم، مسجد جامع آن است که گفته مىشود از آثار «صوغيه» است و در سال ۱۲۰۲ هجرى قمرى ساخته شده است. طرح شبستان مسجد مستطيلى شکل است و در وسط آن، در دو رديف، شانزده ستون تعبيه شده است. داخل مسجد در جهت طولى از هفت دهانه، و در جهت عرضى از چهار دهانه فرشانداز شکل گرفته است و محراب آن در وسط ديوارِ طوليِ جنوبى قرار دارد. پوشش سقف به کمک ديوارهاى دو طرف و قوسهاى تيزهدار بر روى ستونهاى شانزدهگانه استوار شده است.
|
|
در حال حاضر نيز در اين مسجد به طور مرتب، در روزهاى جمعه، نمازهاى جمعه و در اعياد، مراسم مذهبى برگزار مىشود.
|
|
|
درخشانترين بناى شهر يزد مسجد جامع آن است. بنايى قديمى و بسيار فاخر که مجموعهاى است از درخشندگى کاشىها، بلندى منارها، زيبايى گچکارى، گشادى صحن، خوابيدگى گنبد و بالاخره شبستان زمستانى وسيع آن که هر يک عنصر و عاملى از بزرگى، زيبايى و هنرمندى اين يادگار ارجمند و هزار سالهٔ يزد است. ايوان بزرگ، غرفهها، گوشوارهها، بزوارها، رواقها و طنبىهاى آن همه در حد کمال زيبايى است و معمارى باشکوه پارتى را با همهٔ جلال و احتشام و زيبايى و ريزهکارى به ياد مىآورد. قوسهاى جناغى خوشاندام آن که تناسب چهار و سه دارد، در عين زيبايى و ظرافت و تغزل، باريکبينى و ژرفنگرى معمار ايرانى را در طراحى، اجرا و استوارى بنا نشان مىدهد. تکيهٔ بلند و سر در آسمان اين مسجد با اينکه ساختى بسيار کشيده دارد، بر شانهاى نازک استوار ايستاده و فشار عمودى منارههاى آسمانى را بر روى جرزهاى باربر نغز و لطيف کرده است. روشنايى گنبد با وضع تاقچههاى گچاندود در برابر روزنههاى مشبک به نحوى شاعرانه و ملايم تأمين شده است.
|
|
در کنار اين مسجد کتابخانهاى به نام کتابخانهٔ وزيرى احداث شده که گنجينهاى نفيس از قرآنها و کتابهاى خطى است. اين مسجد تا پيش از انقلاب اسلامى محل برگزارى نماز جمعه بود، اما پس از پيروزى انقلاب، به لحاظ محدوديت فضا، انجام مراسم نماز جمعه به مسجد مرحوم آخوند ملااسماعيل منتقل شده است.
|
|
| مسجد جامع كبير، قزوين (سلجوقيان وصفويان)
|
|
مسجد جامع کبير که در محلهٔ دباغان و در کنارهٔ غربى خيابان شهدا واقع شده است، از مهمترين مسجدهاى قزوين است. اين مسجد نهتنها در قزوين، بلکه در سراسر ايران منحصر به فرد و بىمانند است. گنبد و منارههاى باشکوه، ايوانهاى بلند، گچبرى نفيس و ساختمان باشکوه آن نماينده و نشانگر بهترين سبک معمارى دورههاى سلجوقى و صفوى است.
|
|
از گذشتهٔ مسجد آنچه مشخص است، اين است که اين مسجد در قرن هفتم هجرى درهاى متعددى داشته است. پس از حملهٔ مغول تا دوران صفويه، از چگونگى وضعيت مسجد و درهاى آن اطلاعى در دست نيست. هم اکنون اين مسجد دو در دارد: يکى در شرق و ديگرى در شمالِ غرب.
|
|
حياط مسجد به شکل مربع مستطيل است و طول آن شرقى - غربى است. مساحت آن بيش از چهار هزار مترمربع است. در چهار جهت آن، چهار ايوان بلند قرار دارد که ايوان جنوبى آن بلندتر از ايوانهاى ديگر است. در دو سوى ايوان شمالى، دو منارهٔ زيبا سر به آسمان کشيده است. در دو سوى هر ايوان، دو رواق طولانى ساخته شده است که هر رواق به نام امام جماعت يا پيشنمازى که سالها در آنجا نماز گزارده، معروف شده است. رواقهاى شرقى از همه باريکتر و رواقهاى جنوبى از رواقهاى ديگر پهنتر و بزرگترند. همهٔ اجراى ساختمان مسجد، از کف حياط و ديوارها و پشتبامها، با آجر ساخته شدهاند. در وسط حياط مسجد، حوض بزرگى قرار دارد.
|
|
قديمىترين بنايى که امروزه در مجموعهٔ ساختمانهاى مسجد جامع باقى مانده است، بناى کوچک گنبددارى است که به دهليزِ در شرقى مسجد راه دارد. اين بنا از خشتهاى بزرگ خام و گِل ساخته شده و «تاق هاروني» يا «مقصورهٔ کهن» ناميده مىشود. اصل بناى اين تاق را به دورهٔ پيش از اسلام نسبت مىدهند و چنين گفته مىشود که به دستور هارونالرشيد در سال ۱۹۲ هجرى قمرى، شالودهٔ اين مسجد بر يک آتشکدهٔ دورهٔ ساسانى بنا نهاده شده است.
|
|
دومين بخش بناى مسجد، از لحاظ تاريخى و زمان، ساختمان بناى گنبد آجرى دو پوستهٔ دورهٔ سلجوقى و شبستانِ بىمانند آن در سمت غرب و جنوب تاق هارونى است که در شمار يکى از شاهکارهاى هنرى مکتب معمارى اوايل قرن ششم هجرى است. اين شبستان را «مقصورهٔ خمارتاشي» گويند و امير «خمارتاش بن عبداللّه عمادي» ساختمان آن را در سال ۵۰۰ هجرى قمرى آغاز کرده و به سال ۵۰۹ هجرى قمرى آن را به پايان رسانيده است. بر فراز مقصورهٔ خمارتاشى، گنبد عظيمى قرار دارد.
|
|
در اين مقصوره، کتيبههاى نفيسى با منتهاى ظرافت گچبرى شدهاند. تعداد اين کتيبهها پنج عدد است : اولين کتيبه به خط ثلث و در دور گنبد اجرا شده است که در آن نام سازندهٔ مقصوره و مدت ساختمان نوشته شده است. کتيبهٔ دوم به خط کوفى است و در آن، خمارتاش آنچه را که از قراءِ مزارع وقف اين مسجد کرده، نام برده است. کتيبهٔ سوم به خط کوفيِ مارپيچى است و مشتمل بر سورهٔ مبارکهٔ «بقره» است. کتيبهٔ چهارم که به خط نسخ ثلث است، شرح موقوفاتى است که خمارتاش از خود باقى گذاشته و محل مصرف آنها را معين کرده است. کتيبهٔ پنجم به خط نسخ کوفى است و آن وقفنامه و شرح تقسيم آب قنات خمارتاش است. امير خمارتاش در دو سوى مقصوره، دو شبستان ديگر نيز ساخته است که امروزه به آتشکده معروفاند.
|
|
ايوان و صفهٔ بلندى که در جلوى شبستان گنبددار سلجوقى جاى دارند، در دورهٔ صفويه و به سال ۱۰۶۹ هجرى قمرى ساخته شدهاند و به بناى سلجوقى متصل گرديدهاند. اين ايوان به وسيلهٔ ساختمان يک نيم گنبد با جبههاى پهن به پايهٔ گنبد سلجوقى پيوند يافته است. محل اتکاى نيم گنبد که مانند گنبد سلجوقى دو پوسته است، به شبستان چسبيده و با آن چفت و بست شده است.
|
|
در راهروى اين ايوان که به مقصوره اتصال مىيابد، دو ستون عظيم قرار دارد که بر هر يک لوحههايى از سنگ مرمر نصب گرديده است. مفاد لوح سنگى سمت راست مربوط به منع و لغو عوارض قپاندارى دارالسلطنهٔ قزوين به سال ۱۰۸۱ هجرى قمرى در دورهٔ صفويه، و ديگرى مربوط به لغو و رفع متحملات ديوانى در قزوين به سال ۱۲۳۸ هجرى قمرى در دورهٔ قاجاريه است.
|
|
ايوان شمالى مسجد و دو منارهٔ باشکوهى که در دو سوى آن قرار دارند، با کاشىهاى رنگارنگ تزئين شدهاند و به احتمال قوى از بناهاى دورهٔ صفوىاند. کاشىهاى منارهها و اين ايوان، با گذشت زمان، بارها فرو ريختهاند و مجدداً تعمير شدهاند. در اين منارهها، افزون بر زيبايى و شکوه خاص آنها، از نظر ساخت نيز فنآورى پيچيدهاى به کار رفته است که مانند منارجنبان اصفهان، چگونگى آن هنوز روشن نگرديده است.
|
|
ايوان غربى مسجد نيز از آثار دورهٔ صفوى است و به سال ۱۰۸۱ هجرى قمرى ساخته شده است. مسجد جامع قزوين به مناسبت دارا بودن تاق هارونى از گنجينهٔ آثار تاريخى مسجد جامع اصفهان قديمىتر است.
|