|
|
رشد ميلين در دستگاه عصبى به جريان و هدايت تحريکات عصبى سرعت مىبخشد. سلولهاى ميلين عمدتاً از چربى ترکيب شده، در اطراف زوائد سلولى به نام اکسون پيچيده مىشوند (تصوير زير). صفحهٔ ميلين که به دور اکسون پيچيده شده است به تناوب توسط گرههاى عصبى که گرههاى رانويه ناميده مىشوند قطع مىگردد. غشاء سلوب عصبى تنها در محل گرههاى رانويه در هدايت تکانهها عصبى درگير است، لذا تکانههاى عصبى از يک گره به گره ديگر جهش مىکنند. اين شکل از هدايت تکانههاى عصبى به نام هدايت پرش شناخته شده است. بنابراين سرعت آنها به مراتب بيشتر از هدايت جريان عصبى در اکسون نرونهاى بىميلين است. هدايت پرشى نيز به انرژى متابوليکى کمترى نياز دارد، بنابراين اکسونهاى ميليندار مىتوانند تکانههاى عصبى را با فراوانى بيشتر براى مدت طولانىترى شليک کنند (کفلر، نيکولز و مارتين، ۱۹۸۴).
|
|
اکسون نرونهاى بدون ميلين نوزاد، احتمالاً فعال هستند، ليکن ميليندار شدن آنها سرعت و فراوانى شليک تکانههاى عصبى را بهبود مىبخشد. عملکرد دستگاه عصبى در حرکاتى که نياز به سرعت تکانههاى عصبى را دارد، مانند پاسخهاى تکرارى و سريع حرکات قامت ممکن است به نوعى مربوط به فرآيند ميليندار شدن در دورهٔ رشد باشد. اسکلروز چندگانه (multiple sclerosis) بيمارىاى است که به جوانان صدمه مىرساند و موجب فروپاشى صفحهٔ ميلين و در نتيجه رعشه، از دست رفتن هماهنگى و فلج احتمالى در آنها شود.
|
|
|
|
|
|
نخاع شوکى در هنگام تولد بهطور نسبى کوچک و کوتاه است. مقطع عرضى آن بهطورى که در تصوير زير ملاحظه مىشود داراى يک بخش شاخى شکل از مواد خاکسترى است و اطراف آن را مواد سفيد رنگ احاطه کرده و بخش مرکزى شامل جسمهاى سلولى به هم فشرده است. توجه داشته باشيد که ريشههاى عصبى که در خارج از نخاع شوکى قرار دارند شامل اکسونهاى نرونهاى (سلولهاى عصبي) واقع در طناب هستند و در مواردى که اين ريشهها، حسى باشند جسم سلولى نيز در آنها قرار دارد. رشتههاى عصبى ريشههاى خلفى و قدامى با يکديگر ادغام مىشوند و اعصاب محيطى را تشکيل مىدهند که در خارج از نخاع شوکى قرار گرفته است. افزايش قابل توجهى در فرآيند ميليندار شدن اين اعصاب محيطى در طى سه هفتهٔ اول بعد از تولد اتفاق مىافتد و اين عمل تا سال دوم يا سوم زندگى ادامه دارد.
|
|
|
|
|
الگوى ميليندار شدن سلولهاى عصبى نخاع شوکى و گذرگاههاى آن ممکن است براى رشد حرکتى کودک معناى خاصى داشته باشد. ميلينى شدن اکسونها در دو جهت انجام مىشود: ابتدا در بخش گردنى که به طرف بخشهاى پايينتر ادامه پيدا مىکند و سپس در شاخهاى حرکتى (قدامي) که به طرف شاخهاى حسى (خلفي) ادامه مىيابد. دو گذرگاه اصلى شاخهٔ عصبى حرکتي، تکانههاى عصبى را از مغز به پائين نخاع شوکى و قسمتهاى مختلف بدن انتقال مىدهد. يک گذرگاه به نام دستهٔ تار عصبيِ برون هرمى (extrapyramidal tract) است که در رساندن فرمانهاى حرکات تصادفى و حرکات قامتى طفل که در نخستين روز بعد از تولد انجام مىشود درگير و فعال است (تصوير زير).
|
|
|
|
|
گذرگاه ديگر دسته تار عصبيِ هرمى است که بعد از تولد ميليندار شده، در حدود چهار تا پنج ماهگى عمل مىکند. در آن موقع طفل مىتواند رفتار ارادى از خود نشان دهد (تصوير زير).
|
|
|
|
|
در تحقيقاتى که پژوهشگران انجام دادهاند (لارنس و هاپکينز، ۱۹۷۲) قطع تار عصبى هرمى ميمونها، منجر به از دست دادن حرکت تکى انگشتان، کاهش سرعت و چابکى حرکت آنها شده است.
|
|
جهت ميليندار شدن هر دو دسته تارهاى عصبى حرکتى از مغز به سمت خارج است، حال آنکه جهت ميليندار شدن دسته تارهاى حسى بالعکس از خارج به سمت مغز است و اين عمل ابتدا در گذرگالههاى عصبى لمسى و بويايى و سپس در گذرگاههاى بينايى و نهايتاً در گذرگاههاى شنوايى انجام مىشود. بهجز در ريشههاى حرکتى و نيمکرههاى مغز، گذرگاههاى عصبى حسى کمى سريعتر از گذرگاههاى عصبى حرکتى باليده مىشوند.
|