|
علت اصلى نفوذ باکترىها را مىتوان در بهداشت ضعيف سالن جوجهکشي، ستر، هچر و پنهاى مخصوص جوجه دانست. از آنجا که درمان متعاقب وقوع عفونت اغلب با موفقيت کمترى همراه مىباشد کليد معما را بايد در رعايت بىچون و چراى بهداشت جستجو نمود.
|
|
|
عفونتهاى بندناف و کيسه زرده (تورم بند ناف، Omphalitis)
|
|
اين معضل خاص در گله که هميشه به دليل مديريت ضعيف و نابسامان ايجاد مىگردد بهوسيله چند باکترى بيمارىزا دامن زده مىشود که عبارت هستند از: تحت گونههاى اشريشياکولى e.coli و کلبسيلا Klebsiella و نيز پروتئوس Proteus، سودوموناس Pseudomonas، سالمونالاها Salmonella، استافيکوکوک Staphylococcus و استرپتوکوکوس فکاليس Streptococcus faecalis. اين عفونت هم در خلال دوره جوجهکشى (همراه با افزايش تلفات جنيني) و هم در هفته اول زندگى که منفذ ناف هنوز بهطور کامل بسته نشده است، اتفاق مىافتد. همچنين کيسه زرده مىتواند از طريق مجراى مکل Meckle passage که اين کيسه رابه روده کوچک مرتبط مىنمايد آلوده شود.
|
|
معمولاً جوجههاى خارج شده آلوده ممکن است بعد از ۲۴ ساعت علائم را نشان داده و در عرض زمان خيلى کوتاهى تلف شوند. جوجههاى آلوده ديگر که ظاهراً رشد طبيعى دارند تا ده روزگى دوام آورده و سپس ناگهان تلف مىشوند. در اغلب موارد (نه در همه موارد) در بررسىهاى کالبدگشائى کيسه زرده، قرمز و احتمالاً در برخى نقاط چرکى مىباشد. غالباً تنها يافتههاى قابل توجه بزرگ شدن خفيف طحال خونى بودن کبد و گاهى اوقات پريکارديت مىباشد.
|
|
با استفاده از لمس شکم مىتوان جوجه شترمرغهائى را که کيسه زرده خود را به کندى جذب مىکنند شناسائى و علامتگذارى نموده و بهطور جداگانه مورد مراقبت قرار داد. شکم خالى حاکى از جذب طبيعى و فيزيولوژيک زرده مىباشد. چنين جوجههائى شروع به خوردن غذا مىنمايند. تأخير در جذب محتويات کيسه زرده که محيط مناسبى را براى رشد عوامل بيمارىزا ايجاد مىکند عملاً هميشه به علت تورم بندناف حادث مىشود. اين عارضه غالباً با شل شدن شکم و سبز رنگ شدن جدار آن مشخص مىگردد.
|
|
در صورتىکه علاوهبر تجويز آنتىبيوتيک اقدامات جراحى صورت گرفته و کيسه زرده برداشته شود و بايستى توجه نمود که اين عمل جوجه را از منبع بزرگى از پادتنهاى منتقله از مادر محروم مىسازد. جوجه تا ۳ هفتگى که سيستم ايمنى آن کامل نشده است به اين پادتنهاى مادرى نياز دارد.
|
|
در تعدادى از جوجهها اين التهاب به ظهور علائم مزمن مثل تأخير در رشد و تلفات تدريجى منجر مىشود. اين جوجهها بعد از حدود ۳ هفته تلف مىشوند. علائم کالبدگشائى شامل پريکارديت، بزرگى طحال، انتريت و نيز ارتريت يا تورم مفاصل با دخالت استافيلوکوکها و پاستورلا مولتوسيدا Pasteurella multocida مىباشد.
|
|
هيچگونه تأخيرى نبايستى در بررسى باکترىشناسائى لاشهها صورت گيرد زيرا آلودگى بعد از مرگ سريعاً روى داده و تشخيص دقيق عامل بيمارىزا را مخدوش مىسازد.
|
|
کاربرد آنتىبيوتيکها معمولاً موفقيتآميز نبوده و تنها اقدام مؤثر، رعايت کامل بهداشت در دستگاهها و سالن جوجهکشى مىباشد. بايستى توجه خاصى در مورد خشک نمودن پوشش کف هچر و نيز خشک کردن سريع بندناف مبذول داشت. بندناف بايد تحت تجويز با ژل يا اسپرى آنتىبيوتيک قرار گيرد. در ايالات متحده آمريکا بتادين با موفقيت بهکار رفته است. در صورتىکه همچنان مشکل تورم بندناف وجود داشته باشد بايد سطح بهداشت در محل جوجهکشى را ارتقاء داد. در مورد گلههاى واجد چنين مشکلاتى شايد لازم باشد برنامه شستشوى تخمها در مايع ضدعفونى را حذف نموده و در عوض از خشکشوئى مو متعاقب آن دود دادن مکرر ستر بهره برد.
|
|
کفپوش و بسترى که اولين روز بعد از خروج از تخم براى جوجهها تهيه مىشود بايد گرم باشد. زيرا سرما به ناحيه شکم نفوذ کرده و به رودهها و کيسه زرده مىرسد که اين امر کاهش فعاليت متابوليستى و نيز کاهش فعاليت ميکروبهاى فلور رودهها را بهدنبال دارد. کيسه زرده که عملاً از نظر متابوليکى غيرفعال مىباشد تقريباً تمام محوطه شکمى را پر مىکند و در صورت سر شدن نياز به انرژى بسيار زيادى دارد تا مجدداً هم دماى بدن شود که اين امر فشار شديدى بر متابوليسم جوجه وارد مىسازد. اين مسئله مزيت يک سيستم گرماده کارآمد و بهداشتى را در زير سالن نگهدارى جوجهها جلوهگر مىسازد.
|
|
|
انتريت کلى باسيلىColi-enteritis
|
|
اين بيمارى در مورد جوجههائى که در دستگاه جوجهکشى توليد مىشوند يکى از معمولترين بيمارىها در هفتههاى اول زندگى است. نشانههاى بيمارى شامل اسهال و مدفوع کمرنگ و گاهى اوقات داراى لکههاى خونى در آن مىباشد. شرايط نامطلوب محيطى ناشى از عدم رعايت بهداشت يا مديريت بد، غذاى آلوده، تغيير ناگهانى غذا و غيره مىتواند سبب افزايش ناگهانى ميزان تکثير اشريشياکولى گرديده و جمعيت آن در روده از حد طبيعى قراتر رود. بهدنبال آن محصولات سمى حاصل از متابوليسم اين باکترىها ايجاد يک نوع مسموميت خونبى به نام کولى انتروتوکسى Coli-enterotxenia نموده که منجر به مرگ سريع مىشود. در بررسىهاى کالبدگشائى چرک يا مايع شيرى رنگ در محوطه شکمى ديده مىشود. سطح خارجى رودهها قرمز رنگ بوده و رگهاى آن برجسته مىشوند. اغلب، عفونت بندناف هم موجود مىباشد. در برخى موارد گونههاى کليسيلا و سالمونلا به همراه سودوموناس، پروتئوس، سيتروباکتر Citrobacter و آسينتوباکتر Acinetobacter را مىتوان بهعنوان عوامل بيمارىزاى ثانويه شناسائى نمود.
|
|
درمان با آنتىبيوتيکهائى مثل بايتريل مىتواند انجام گيرد (لينکومايسين استفاده نشود). ولى معمولاً دير است. در شرايط عملى بايستى بفوريت نسبت به کاهش PH (افزايش اسيديته) آب آشاميدنى و جيره و نيز ايمنسازى فعال Active Immunization و غيرفعال Passive I. جوجه بهعنوان اقدامات پيشگيرانه همت گمارد.
|
|
يک اقدام مهم در جهت ايمنسازى غيرفعال بر عليه کوليفرمها و ايجاد به اصطلاح يک ايمنى گلهاي، تغذيه شترمرغهاى گله مادر با مدفوع جوجهها در طول فصل تخمگذارى است. تنها از اين طريق است که پرنده مادر مطلع مىشود که کدام آنتىبادى مادرى موردنياز جوجه را بايد توليد نمايد و بدين ترتيب اين آنتىبادىها از طريق کيسه زرده، جوجه را در ۳ هفته اول زندگى تحت پوشش ايمنى غيرفعال قرار مىدهد. بهدليل خطر بالاى آلودگىها در سيستمهاى پرورش مصنوعي، نبايستى مدفوع والدين را با هدف ايمنسازى فعال به جوجهها خوراند.
|
|
کاربرد واکسنهاى ايمنکننده برعليه اشريشياکولى عملى نمىباشد زيرا بهدليل تغييرات مداوم سويهاى بايد نوع واکسن را هم تغيير داد.
|