دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
مجله ویستا
از بین رفتن لغتها و پیدا شدن لغتهای تازه
بشر بالفطره مايل به چيزهاى تازه و طرفه است، هر کس ميل دارد چيزى بياورد که ديگرى آن را نديده باشد و يا چيزى بگويد که ديگرى آن را نگفته باشد يا کسى کمتر شنيده باشد. سر ترقّى و تکامل نيز در همين چند اصل است؛ و لغات قوم نيز دستخوش اين ناموس طبيعى قرار مىگيرد، خاصه ادبيات که سر و کار آن با احساسات و عواطف مردم است، از اينرو پيوسته لغات و اصطلاحات و ترکيبهاى لغوى در معرض تغيير و انحلال و ترکيب قرار دارند. |
سرّ ديگرى نيز هست که مردم خاصه طبقهٔ بزرگان و طراز اول دو قسم لغات را سعى دارند که به زبانى غير معهود ادا سازند: |
اول عناوين و تعارفها و لقبها و پرسشهاى مرسومهٔ بينالاثنين ـ زيرا هر يک از اين عناوين و لغات بهتدريج کهنه شده و خدمتگزاران آنها را به ياد گرفته و به ديگران مىگويند و در بازارها و بينعوامالناس رايج مىگردد، بنابراين طبقهٔ بزرگان و اهل فضل سعى مىکنند و که آن تعارفها و عنوانها و الفاظ را بار ديگر تازه گردانند و مخصوصاً اصرار مىورزند که از لغات بيگانه در اين موارد بهکار برند که هم دليل فضل و علم آنان باشد و هم فرودستان آنها را ندانند يا ديرتر بياموزند و تقليد کنند، و شنونده نيز از تازگى آنها مسرور گردد. |
ديگر دشنامها يا چيزهاى زشت و پليد و يا گرامى و عزيز که خداوندان دانش سعى دارند با لغتى غيرعادى خاصه از زبانى بيگانه ادا گردد مثل اينکه از اين عمل تأثير آن دشنام بيشتر شده و يا رکاکت الفاظ کمتر محسوس خواهد شد يا بهعکس بر عزت و حرمت لغت مىافزايد. |
از اين دو راه همواره يک دسته لغات بهوسيلهٔ طبقات اول فضلاء و ادبا و نويسندگان بهوجود آمده سپس چيزى نمىگذرد که مورد تقليد عوام واقع گرديده و بين مردم شايع مىشود و چون شهرت گرفت باز لغات ديگر در ميان خواص ايجاد مىگردد و اين عمل مسلسل مىشوند. |
عمل ديگر انقلابات سياسى و دينى و روابط تجارتى و علمى و ادبى با ملل بيگانه است. انقلاب سياسى اسلامى و تأثير دين يکدسته لغات تازه را وارد زبان فارسى گردانيد و نيز يکدسته لغات فارسى و رومى هندى و حبشى در نتيجهٔ انقلابات سياسى و روابط تجارتى وارد زبان عرب شد ـ و همچنين انقلاب مغول با زبان فارسى همين کار را کرد و امروز صدها لغت مغولى و ترکى در زبان ما موجود است که مردم عامه آنها را با زبان مادرى خود فرق نمىگذارند، همچنين در سواحل خليجفارس و درياى مازندران و مرزهاى توران و قفقاز و غيره لغات بازرگانى و کشتىرانى بيگانه را در ميانهٔ لغات فارسى زياد مىبينيم از قبيل 'حفيظ' نام تجارتخانه يا اتاق بازرگانى که از لغت 'اُفيس' انگليسى در بنادر جنوب گرفته شده است، يا لغت 'ملوان' که کشتىرانان جنوب لغت 'ملاح' را به 'ملاحون' جمع بسته و سپس آن را به تخفيف 'ملاون' کرده و بعد 'ملوان' شده است، چنانکه لغت 'ناخذا' فارسى را اعراب در قرن سوم و چهارم هجرى گرفته و آن را بر 'نواخذ' جمع بسته بودند، و 'انگر' يونانى را اعراب 'الانجر' نام دادند و به فارسى 'لنگر' شد و 'رهبان' را که به فارسى رانندهٔ کشتى است اعراب 'ربان' مىگفتند. |
تأثير ادبيات نيز از زبانهاى ديگر پوشيده و پنهان نيست و تأثيرى که ادبيات فارسى در عربى و عربى در فارسى و اين هر دو در قرون وسطى در ادبيات اروپا بخشيده است پيدا و آشکار مىباشد ـ و اگر مقاومت شديد اهل فضل نمىبود امروز لغات فرانسه نيز در ادبيات ما به فراوانى ديده مىشد. |
ديگر به سبب پيدا شدن علوم و فنون و صنايع تازه در اقاليم جهان، اسامى و معانى تازهاى به هم رسيده و در اکناف گيتى انتشار مىيابد ـ از آن اسامى و لغات در زبان فارسى نيز از چندى به اين طرف چيزهائى وارد گشته است ـ چنانکه در صدر اسلام لغات يونانى به همين منوال وارد زبان تازى گرديد و از آن زبان نيز وارد ادبيات و علوم فارسى شد، مثل غالب اصطلاحات فلسفه و منطق و طب چون: فلسفه، اوايساغوجي، و قاطيغارياس، و بارىارميناس، و هيولي، و شقاقلوس و کيلوس و کيموس و اسطوخودوس و صدها لغت که يونانى است، همچنان که لغات علمى و فلسفى و نجوم و هيئت از زبان فارسى و هندى وارد زبان عرب گرديده چون انوارالاسبهبديه و سپهران سپهر، و جوزهرّات و نموذار، و کتخداه، و سندهند، و غيره چنين است لغات علمى تازه که از روسيه و اروپا وارد گرديده است و قسمتى از آن در زبان فارسى پذيرفته شده از قبيل تلفون، تلگراف، پست و گمرک، ماشين، منگنه، کالسکه، درشکه، اتومبيل و نام ابزارها چون شاسي، لامپا و نام بافتهها چون ماهوت، فاستوني، چيت و جامهها چون کت، شلوار، جليقه، فکل، کراوات، پوتين و نام چيزهاى ديگر چون سيگار، سيگارت، بنزين، سوپ، دسر و غيره و غيره. |
اين فعل و انفعالات راههاى طبيعى است که سير تطور مىپيمايد و خواهناخواه از اين راه عملى انجام مىيابد و بالنسبه به ضعف و قوت زبان از داشتن صرف و نحو و لغت ـ يعنى استوار بودن حصارهاى علمى يا نداشتن حصار، اين فعل و انفعالات تفاوت مىکند ـ همچنانکه قوت و ضعف اجتماعى و سياسى و علمى صاحبان زبان نيز در رد و قبول آن مؤثر است. |
يک راه غيرطبيعى نيز براى خراب شدن زبان و وارد شدن لغات اجنبى در آن باز است و آن راه فضلفروشى است، اين راه به کلى غيرطبيعى و تنها بسته به تفنن و هوسرانى مردم مخصوصى است و اگر باز شود و بازار رايجى پيدا کند، از تمام طرق طبيعى مذکور شديدالتأثيرتر و فعالتر است و زودتر به فعل و انفعلات لغوى کامياب مىشود. |
بارى بر اثر عوارض طبيعى و غيرطبيعى مذکور، لغاتى وارد زبان شده و طبعاً لغتهائى متروک مانده و بهتدريج از بين خواهد رفت و لغات تازهوارد، جاى آن را خواهد گرفت ـ بهويژه اگر اين لغتها را مردم دستکارى کرده و آنها را به صورت و آهنگ لغات خود درآورند چون کالپوت يونانى که به فارسى کالبد و عربى قالب شد، انگر يونانى که به عربى الانجر و به فارسى لنگر شد و اعراب از لغت 'چفس، چسپ' فعل 'تشبّث' و از لغت 'چنگ' فعل 'تشنّج' ساخته، يا عوام ايران که 'بهتان' را 'بختوم' گفته و 'ملاحون' را 'ملوان' کرده و اهل فضل از کلمهٔ فهم فعل 'فهميدن' ساختهاند. |
وسيلهٔ حفظ زبان از تطاول زبانهاى بيگانه متعدد است که مهمتر از همه ميهندوستى و دانشگسترى از قبيل تدارک صرف و نحو کامل (۱) و آسان و بىغلط و نوشتن فرهنگ مضبوط، و داشتن ادبيات نظم و نثر و ايجاد فرهنگستان معتدل و پرورش ادبا و شعراى بزرگ و استادان زبان و نشر کتب مختلف است، بدين وسايل مىتوان از فساد زبان بهوسيلهٔ عمل طبيعت تا حدى ممانعت کرد و نگذاشت که صورت زبان و استخوانبندى آن دست بخورد و وقتى که اين مقصود بهعمل آمد، از ورود لغات تازه که مورد حاجت جامعه است بيمى و انديشهاى نخواهد بود و هر چه بگذرد بر ذخاير و فسحت زبان افزوده خواهد شد. خاصه که قاعدهاى از براى تصرف کردن و بومى ساختن لغات تازه وارد در دست باشد. |
(۱) . کتب دستور صرف و نحو فارسى متعدد است، ليکن هيچ کدام خالى از نقص و عيب نيست، مخصوصاً در قسمت 'فعل' از مشتقات و تعيين فعلهاى قياسى و سمائى و تعيين ريشههاى افعال مسامحههائى بهعمل آمده و کار را بسيار دشوار کرده است، و انصاف بايد داد که در اين قسمت تا به حال تحقيق درستى نشده است، کتابى هم اگر در اين خصوص براى دبيرستانها تأليف شده است به سبب اختلاف عقيدهٔ مؤلفان در بوتهٔ اجمال مانده و رأىها بر يک حقيقت قرار نگرفته است. و ما در اين کتاب عقيدهٔ خود و همفکران خود را به تفاريق شرح خواهيم داد. |
همچنین مشاهده کنید
- فراموش شدن حروف بهواسطهٔ عدم توجه(۳)
- فراموش شدن حروف بهواسطهٔ عدم توجه(۲)
- فراموش شدن حروف بهواسطهٔ عدم توجه(۴)
- فراموش شدن حروف بهواسطهٔ عدم توجه(۵)
- تأثیر خط در مخارج حروف
- فراموش شدن حروف بهواسطهٔ عدم توجه
- فراموش شدن حروف بهواسطهٔ عدم توجه(۶)
- ناموس تطور(۲)
- از بین رفتن لغتها و پیدا شدن لغتهای تازه
- تبدیل مخرجهای حروف
- لهجههای زبان فارسی
- ناموس تطور
- تربیت مخرجهای حروف و اداء صداها و آهنگها
- فراموش شدن حروف بهواسطهٔ عدم توجه(۷)
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست