دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
مجله ویستا
تربیت مخرجهای حروف و اداء صداها و آهنگها
ايراني، مردانه و استوار و متين سخن مىگفته است. مىبينيد که هر قوم و ملتى آهنگ صداى مخصوصى دارد، و همچنين لهجههاى مختلف، با آهنگهاى گوناگون ادا مىشود، بعضى از ملل آهنگها را از حلق و بعضى از بين حلق و بينى و بعضىها با پيچ و تاب زبان در دهان و برخى به کلى تو دماغى و بعضى ديگر جداجدا و بعضى پيوسته و بعضى با موسيقى و آهنگ اداء مىکنند. |
گويا در قديم سخن گفتن و خطابه عبارت بوده است از سخنى که با تکيهٔ به موسيقى ادا شود، و رفته رفته سخنان عادى را نيز براى حسن تأثير در مستمع با لحن و آهنگ ادا مىکردند چنانکه هم امروز خطيبان قديمى هنوز خطبهها و وعاظ موعظتها و مجالس را با آهنگ ادا مىکنند، و در بعضى لهجهها نيز اين آهنگ هنوز موجود است و حتى گدايان براى مزيد تأثير کلام خود سؤال و دعاى خود را با آهنگ ادا مىنمايند! |
شخص فاضلى از مردم تاشکند به افغانستان و خراسان سفر کرد و از آنجا به تهران آمد و به عراق رفت و بازگشت، در هزار و سيصد و هفت شمسى که به خراسان مىرفتم او را ديدم که به خراسان مىرفت، با وى بين راه آشنا شدم، او مىگفت که چرا صداى ايرانيان و آهنگ آن تغيير کرده است؟ پرسيدم چگونه؟ گفت هيچ شبيه به آهنگ پارسىزبانان ماوراءالنهر و افغانستان نيست ـ در خراسان تا اندازهاى بد نبود، اما در عراق مردم را ديدم که بهجاى سخن گفتن ناله مىکنند، و آوازى چون لحن جهودان از گلو برمىآورند! |
چون خودم نيز با طرز سخن گفتن روستائيان و عوام خراسان و افغانستان آشنا بودم، به يادم آمد و دريافتم که چه مىگويد. |
خلاصه آنکه، آهنگ صداى ما نيز چون مخارج حروف ما ضايع شده است، نه به فارسى شبيه است، نه حتى به عربي، و گويا بعد از ضربت مغول، و نشر تصوف، نه به فارسى شبيه است، نه حتى به عربي، و گويا بعد از ضربت مغول، و نشر تصوف، و بسط قتلعامهاى تيمور و شاهاسمعيل و محمود و نادر و آقامحمدخان بهتدريج اين الحان عاجزانه و صوتهاى نازک و شکسته بسته و حروف جويدهجويدهٔ مظلومانه و حيلتگرانه بهوجود آمده است ـ و درست علت سستى و زشتى و نالهدار بودن آواز ما همان عللى است که آواز يهود را سست و نالهدار ساخته است! |
نمىگويم کلفت و خشن بايد سخن گفت (گر چه هر قدر خشن گفتگو شود بهتر از ناله است) مگر آنکه بايد صوت و آواز و حنجره را پرورش داد و حروف حقيقى زبان را بهجاى خود ادا کرد. زيرا صوت مرد بايد صاف و مردانه و مؤثر از حلقوم بيرون آيد ـ همانطور که در انگلستان و فرانسه و آلمان و خيلى جاها سخن مىگويند، و همانطور که اردشير و فردوسى و شايد اتابک زندگى سخن مىگفتهاند يا بزرگان و پهلوانان اسلام صحبت مىکردهاند. |
سوءتفاهمهائى که در زبان فارسى روى مىدهد از ديگر زبانها بيشتر است و علت آن است که نه حروف را درست ادا مىکنيم و نه کلمه را مثبت و جزم و درست بر زبان مىآوريم. در واقع عيبى که در زبان پيدا شده است در آهنگ سخن مهم همان عيب پيدا شده است و اصلاح هر دو بسى دشوار است و مثل اين است که بخواهيم لهجهٔ کشميرى را به لهجهٔ تهرانى برگردانيم ـ اما عيب آهنگ صدا را زودتر مىشود رفع کرد. |
حکايت: يکى از بزرگان حکايت کرد که : ' در يکى از اسفار وارد کشمير شدم، مهمانداران شهر باغى خرم و سرسبز که نام آن 'گُلمَزعْ' بود براى ما آماده ساختند، ساعت ورود، برادرم درخت گلابى را که در حاشيهٔ چمن بود ديد که ميوههائى رنگين از وى درآويخته است، اشتها رهنماى او شد و با عصائى که در دست داشت بر آن درخت بتاخت و با چنبر عصا شاخهاى فروکشيد، ناگاه باغبان باغ که مردى کشميرى بود با ادب تمام پيش دويد و سخنى گفت که بردارم آن را درنيافت؛ ليکن دانست که مربوط به گلابى است، از چيدن گلابى منصرف شد و با مرد باغبان نزديک ما آمد ـ من از باغبان پرسيدم که چه مىگويد ـ باغبان اين جمله را با لهجهٔ خود گفت: سَکَتَه سَپَتَه چِناني! ما هيچ يک معنى اين سخن را ندانستيم؛ در اين حال مهماندار درآمد، و از صحبت ما آگاه شد، او خود مردى کشميرى بود و زبان انگليسى و فارسى را خوب مىدانست، گفت اين مرد به فارسى سخن مىگويد، ليکن به سبب تغيير لهجه شما سخن او را درنمىيابيد، پرسيدم چه مىگويد؟ گفت مىگويد: 'گلابى سخت است، سفت است، چنا نيست! (۱) يعنى هنوز نرسيده است ....' |
(۱) . چنا به کسر اول از ريشهٔ 'چن' که فعل چيدن و چدن از آن ساخته شده است و با الف وصفى چون دانا و بينا و غيره. |
اين حکايت دليل تغيير لغات به سبب لهجه و آهنگ صوت است، چه هرگاه همين کلمات سه گانه را مرد باغبان با لهجهٔ شميرانى ادا مىکرد و مىگفت: سَخْتِه سَفتِه چيناني. شايد شنوندهٔ باهوش مقصود او را درک مىکرد. |
اصلاح مقاطع و مخارج حقيقى حروف، کار دشوارى است و چندان ضرورت ندارد جز اينکه اساتيد در سر درس مىتوانند شکل درست لغات را با ياها و واوهاى مجهول و معروف و واوهاى معدوله و مخرج ذالهاى معجمه و نظاير آن را به دانشجويان بهتدريج بنمايانند و در اين کتاب کتابهاى کوچک و مخصوص تدوين کنند، چنانکه عرب در تجويد و قرائات به اين معنى عمل کرده و تا اندازهاى اصل قرائت و حروف و اصوات قرآن را نگاه داشته است. |
ليکن اصلاح آهنگ و لهجهٔ فصيح و طرز سخنگوئى اينقدرها دشوار نيست، چنانکه مىدانيم در قديمالايام پادشاهان و بعضى رجال و رؤسا در آهنگ صداى خود متصنع بودهاند و آهنگى استوار و مثبت و متين و احياناً سطبر و درشت با ورزش و توجه اختيار مىکردند و شايد از کودکى للهها و مربيان دانشمند آنان را مشق سخنگوئى مىدادهاند. جوانى بود که بسيار جويده و نازک صحبت مىکرد ناگاه سفرى به يکى از ايالات کرده و در ادارهٔ حکومتى آنجا به کارمندى مشغول شد، و چون والى شاهزادهاى بود که آهنگ ساختگى داشت اين جوان نيز از او تقليد کرد و در بازگشت از سفر که من او را ديدم از تغييرى که در آهنگ صوت خود داده بود به شگفتى اندرشدم و در دل او را آفرين گفتم، مگر چيزى نگذشت که در تهران بار ديگر به آهنگ محلى خوى کرد و ديگربار آهنگ زار پيشين را از سر گرفت. |
شايد براى بزرگان از لحاظ و قار و انس و عادت، تغيير آهنگ دشوار و ناپسند و شرمآور باشد. اما کودکان و جوانان را در دبستانها و خانوادهها مىتوان به ورزش واداشت و آهستهآهسته طريق سخنگوئى درست و فصيح را با آهنگ استوار و متين و حذابى به آنان آموخت، و همچنين جوانان دانشجو که قدرى جسورتر و دليرتر از ديگرا هستند مىتوانند خودبهخود ورزش کرده و با آهنگ جدى و متين استوار و با صوت صاف و مردانه و شمردهشمرده بودن لغات طرز سخن گفتن خود را زيبا ساخته و از اين هرج و مرج و زشتى آهنگ و مِسْمِس و مِنگمِنگ کردن يا تندتند و ناتمام سخن گفتن، يا آهستهآهسته گفتن يا نعره کشيدن بىمورد خود را نجات دهند، و ديگران را به تقليد خويشتن وادار سازند و از انتقادهائى که بدون ترديد پيش رو يا پشت سر از آنها مىشود نترسند و بدانند که پس از يکى دو سال عمل و ورزش، بدان خوى گرفته و طبيعى خواهد شد و پس از آن ديگر کسى انتقادى از آنها نخواهد کرد و رفتهرفته مرد از يکديگر تقليد کرده آخرالامر همه اصلاح خواهند شد و بهويژه اگر استادان، خود نيز در اين کار انبار شوند و دانشجويان را بدين ورزش تشويق نمايند. |
اصلاح آهنگ صوت اختصاص به مردان ندارد بلکه بايستى بانوان و دوشيزگان نيز بيشتر از مردان به اين امر عطف توجه نمايند و در پى کسب اين زيبائى باشند، چه آن گروه بيش از مردان به کنه جمال و قدر زيبائى واقف هستند، منتها طرز آهنگ زنان به بدى آهنگ مردان نرسيده و غالباً خوشصوت و خوبآهنگ هستند، و به محض اينکه از تندتند حرف زدن يا مِسْمِسْ کردن که دو طرف نقيص يکديگر است، برکنار آيند و حد اعتدالى نگهدارند و از آن اصوات باريک کودکانه در بعض دوشيزگان به سبب عدم تربيت يادگار مىماند نيز بپرهيزند، زودتر از مردان اصلاح خواهند شد، بهويژه که جرأت و دليرى زنان در کسب زيبائى و تقليد جمال مُدْهاى پسنديدهٔ تازه زيادتر از مردان است. |
حکايت: گويند که 'دِمُستنْ' خطيب مشهور يونانى زبانى ناگويا و صدائى نارسا داشت و چون به سخنرانى دلبستگى پيدا کرده و دريافت که لهجه و مخرج حروف، و آهنگ صوت او نارسا و نازيبا است، تن به ورزش سپرد و روزها در دريا بار بر کنار امواج خروشان دريا مىايستاد و به تنهائى خطبه مىخواند و گاهى ريگ نرم به دهان کرده در برابر نعرهٔ امواج با دهان پر از ريگ فرياد مىکشيد و سخنرانى مىکرد، تا چنان شد که همهٔ عيوب از زبان و حنجره و مقاطع کلام او بر طرف گرديد و فصيحترين و خوش آهنگترين خطيبان يونان شد! |
واصل بن عظا خطيب معتزلى معروف عرب مخرج 'را' نداشت و الثغ بود. براى احتراز از نارسائى زبان خطبههائى انشاء مىکرد که حرف 'را' در آن نبود و براى خوب سخن گفتن چنين زحمتى به خود هموار مىکرد! |
تا گفته نشود که خداوند، حلقوم و زبان و ريهٔ هر کس را طورى آفريده است که گريز از آن ميسر نيست، چه با تصديق به اين معنى بايد دانست که اولاً نوع صوت جدا است و نوع اداء صوت جدا و اين معنى درست مثل آن است که کسى موسيقى نداند و اشعار را خارج از قاعده بخواند و بهنظر زشت آيد و همان کس به محض اندک مشق و ورزش در علم موسيقى و يافتن طرز اداء صوت چنان خواهد شد که هر کس عاشق شعر خوانى او خواهد گشت و آن زشتى بر زيبائى بدل خواهد شد؛ و ثانياً حلقوم و حنجره قابل و مستعد تربيت است خاصه که مراد ما درشتى و استوارى صوت است نه لطافت و نازکى صوت که خاص بعضى دون بعض است. و هر حنجرهاى (جز دو درصد) قابل اداء صوت مثبت و استوار هست و بهوسيلهٔ بينى و زبان و تکيهٔ آهنگ به اواخر مقطعات کلام يا لغات بر طبق دستور استاد، همه کس مىتواند آهنگ صوت خود را در سخن گفتن متين و استوار و خوشنما و مردانه سازد. |
همچنین مشاهده کنید
- ناموس تطور
- فراموش شدن حروف بهواسطهٔ عدم توجه(۷)
- تأثیر خط در مخارج حروف
- تبدیل مخرجهای حروف
- ناموس تطور(۲)
- فراموش شدن حروف بهواسطهٔ عدم توجه(۶)
- از بین رفتن لغتها و پیدا شدن لغتهای تازه
- فراموش شدن حروف بهواسطهٔ عدم توجه(۴)
- تربیت مخرجهای حروف و اداء صداها و آهنگها
- فراموش شدن حروف بهواسطهٔ عدم توجه(۲)
- فراموش شدن حروف بهواسطهٔ عدم توجه(۳)
- فراموش شدن حروف بهواسطهٔ عدم توجه(۵)
- فراموش شدن حروف بهواسطهٔ عدم توجه
- لهجههای زبان فارسی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست