پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا
کدها (رمزها) و نشانهها در پیام
کد عبارت است از هر گروه از نمادها که بتوانند به شيوهاى ساخته شوند که براى برخى از افراد به اصطلاح معنىدار باشد. (Berlo,1960,p57) | |
سوسور مىگويد: از قديم ميان دو دسته از علائم تفکيک قائل مىشدند. يکى علائمى که در آنها نشانه با معنى ربط دارد که به يونانى آن را ايکون (eikon) مىگفتند و قصد آنها آن دسته از علائم بود که رابطهاى بين شکل و معنى آن وجود داشت. تصوير و عکس اشياء و اشخاص، نقشهها، مدلها، ماکتهاى ساختمانى و ... همه جزء نشانههاى ايکونيک (iconic) هستند زيرا که در تمامى اينها کم و بيش رابطهاى ميان دو عامل تصوير و اصل مقصود وجود دارد. ولى در علائم موسيقي، رقص بين علامت و مقصود تشابه وجود ندارد. خط مورس، علائم الفبا، نتهاى موسيقي، اينها همه علائم قراردادى (نمادها) يا غير ايکونيک (noniconic) هستند. | |
البته گاهى مىتوان رابطهاى ميان شکل کلمات و معناى آنها بهنحوى جستوجو کرد. مثلاً در فارسى کلمهٔ سکسکه با حالت اين عمل بىشباهت نيست. | |
نمونهاى از خط هيروگليف. علائمى ايکونيک که بين شکل و معنى وابسته به آن رابطه وجود دارد. (Williams,1981,p114) | |
علائم و نشانهها ممکن است بهتدريج تغيير حالت دهند و از حالت ايکونيک به حالت غير ايکونيک يا قراردادى تبديل شوند. مثل الفباى مصر قديم که ابتدا بر پايهٔ شباهت علامت با معنى آن تنظيم شده بود ولى بهتدريج تبديل به نماد يعنى نشانهٔ قراردادى شد. (Saussure,1916) | |
نشانهها را به سه دسته مىتوان تقسيم کرد. نشانههاى طبيعى (علائم) نشانههاى تصويرى و نشانههاى قراردادى (يا کدهاو يا نمادها و يا نشانههاى وضعي). | |
دستهبندىهاى ديگرى براى نماد و نشانه در متون فارسى وجود دارد. مثلاً باقر ساروخانى در جزوهٔ درسى نگاهى به جامعهشناسى ارتباطات اجتماعي، نماد را از دو ديدگاه، يکى در معناى محدود کلمه و ديگرى در معناى کلى تقسيم کرده است. اولى را علامتى براى تجسم واقعيتى غيرمادى و دومى را نشانى قراردادي، نسبى و تابع شرايط محيطى ويژه از ديدگاه جامعهشناسى آورده است. (ساروخاني، ۱۳۶۵،ص ۸). و يا ثريا شيبانى در ترجمهٔ کتاب مردمشناسى کازنو، از واژهٔ سمبل استفاده کرده و آن را چنين تعريف کرده که علامت ثابتى است که توسط حواس قابل درک بوده و بعضى معانى بهطور دلخواه و قراردادى به آن نسبت داده مىشود. افراد، حرکات، علائم کتبى در يک فرهنگ معين مظهر معانى مشخص مىشوند. اشياء، مراسم، کلمات و غيره و نيز جزء سمبلها هستند و فونکسيون اصلى سمبل تضمين تداوم بعضى از ارزشهاى اجتماعى و در نتيجه حفظ فرهنگ است. (کازنو، ترجمه ۱۳۴۹، ص ۱۸۶) | |
۱. نشانهٔ طبيعي: نشانهاى است که ميان صورت و مفهوم آن رابطهٔ همجوارى يا تماس است. مثل رابطهٔ ميان دود و آتش، رابطهٔ ميان جاى پا و رونده، رابطهٔ ميان ضربان نبض و احتمال تب که آنها را علائم نيز مىگوئيم. | |
۲. نشانهٔ تصويرى نشانهاى است که ميان صورت و مفهوم آن شباهتى عينى و تقليدى هست مثل نقش مار که بر خود مار دلالت مىکند و به سبب شباهت ظاهرى مىتوان از اولى به دومى راه برد. | |
۳. نشانهٔ وضعى يا قراردادى يا نماد، نشانهاى است که ميان صورت و مفهم آن نه شباهت عينى است و نه رابطهٔ همجوارى بلکه رابطهاى است قرار دادى نه ذاتى و خودبهخودي. | |
پروفسور دنيس استاد دانشگاه بوستن در کتاب نشانهها و رمزها، ارتباطات انسانى و تاريخچهٔ آن، دربارهٔ تفاوت انواع نشانهها مىنويسد: 'بين نمادها و نشانهها بهراحتى نمىتوان طبقهبندى متمايزى بهوجود آورد. آنها شباهتهاى مشهودى در استفاده براى ارتباط و تأثير متقابل دارند. با اين حال تفاوتهائى نيز وجود دارد. علائم را حيوانات نيز به خوبى انسان درک مىکنند؛ در حالىکه نمادها اينگونه نيستند. علائم عملکردى انحصارى دارند؛ در حالىکه نمادها، نمايندهٔ معناى وسيعتر و حاوى واقعيت کمترى هستند. نشانههاى تصويرى مانند اصل خود هستند و در نتيجه متقاعدکننده هستند و بدون توضيح تقريباً قابل درک هستند، در حالىکه نمادها منحصراً از طريق قراردادهاى اجتماعى مفهوم پيدا مىکنند و غالباً از طريق آموزش مستقيم بايد آموخته شوند. نمادها پيچيدهتر از نشانهها هستند. نمادها مىتوانند نمايندهٔ يک ايدهٔ يا علامت شناسائى يک فروشگاه، يک شرکت و يک مؤسسهٔ تجارى يا سازمان سياسى باشند. مطالعهٔ علائم آنچنان توسعه يافته است که در حد يک رشتهٔ تخصصى دانشگاهى به نام سميوتيک (semiotics) در مطالعات مربوط به ارتباطات جاى باز کردهاند.' (Donis,1981,p72) | |
لازم به توضيح است که براى رمزهاى پيام دستهبندىهاى ديگرى نيز مطرح شده است. برن لوند به جاى تمامى اينها از واژهٔ راهنما استفاده مىکند و آنها را به راهنماهاى عمومى (public cues)، و راهنماهاى خصوصى (private cues) تقسيمبندى کرده است. راهنماهاى عام را به دو دسته راهنماهاى طبيعى (natural cues) که توسط محيط فيزيکى و بدون دخالت انسان بهوجود مىآيند، مثل درجهٔ حرارت محيط، ميزان رطوبت، رنگ سبز گياهان و راهنماهاى مصنوعى (artificail cues) مثل دوختن لباس و... که انسان در آن نقش دارد تقسيم کرده است. | |
راهنماهاى خصوصى را مثل صدائى که يک فرد از درون قفسهٔ سينهٔ خود مىشنود يا لغات و تصاويرى که در يک مجله مىبيند توصيف کرده است. (Burnlund,1970) | |
ممکن است تصور کنيم که تمامى ارتباطات انسانى در حال حاضر، حداقل در شهرها با استفاده از نمادها است و نمادها نيز فقط در حوزهٔ کلمات است؛ در حالىکه چنين نيست. هماکنون نيز ما همچون همان انسانهاى اوليه از نشانههاى طبيعى يا علائم نيز براى ارتباط استفاده مىکنيم. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست