جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

حکایت


یکی فرهاد را در بیستون دید    ز وضع بیستونش باز پرسید
ز شیرین گفت در هر سو نشانی‌ست    به هر سنگی ز شیرین داستانی است
فلان روز این طرف فرمود آهنگ    فرود آمد ز گلگون در فلان سنگ
فلان جا ایستاد و سوی من دید    فلان نقش فلان سنگم پسندید
فلان جا ماند گلگون از تک و پو    به گردن بردم او را تا فلان سوی
غرض کز گفتگو بودش همین کام    که شیرین را به تقریبی برد نام


همچنین مشاهده کنید