پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
مجله ویستا
وراثت روانی (Mental Inheritance)
شکل ديگرى که داروين توانست تفکر زمان خود را برانگيزد از طريق علاقهمند کردن دانشمندان به مسئله وراثت و بهخصوص وراثت روانى است. گالتن که پسر عموى ناتنى داروين بود رهبر اين نهضت شد. در سال ۱۸۶۹ گالتن کتاب نوابغ ارثى (Hereditary Genius) را منتشر کرد، مطالعه دقيقى که براساس روش شرح حالنويسى انجام شد و نشان مىداد که نبوغ در خانوادهها مسرى است. البته معيار او که شهرت را دليل کافى براى اثبات نبوغ مىدانست، مورد سؤال قرار گرفت؛ معهذا کار تا زمان ما نيز پيگيرى شده با وجودى که موافقت کامل در مورد ارثى بودن 'هوش' ، (به شکلى که آزمونها مىسنجند) هنوز هم وجود ندارد، ليکن هيچ شکى درباره يافتههاى اوليه گالتن مبنى براينکه مردان بزرگ غالباً کودکان برجسته دارند، وجود ندارد، خواه اين انتقال ارثى يا اکتسابى باشد. اين کتاب همچنين آغاز نفوذ گالتن در استفاده ا روشهاى آمارى را نشان مىدهد که نه تنها براى جمعآورى دادهها، بلکه جهت محاسبه و تفسير آنها نيز کاربرد دارد. |
گالتن فکر استفاده از روش آمارى را از آمارگر بلژيکي، آدولف کواتله (Adolph Quetelet) (۱۸۷۴-۱۷۹۶) گرفت. کواتله اولين نفرى بود که قانون طبيعى خطاى (Law Of Normal Error) لاپلاس (Laplace) و گاس (Gauss) را در مورد توزيع دادهها در رابطه با انسان چه از نظر مسائل بيولوژيک و چه اجتماعى بهکار برد. کواتله کشف کرد که بعضى از اندازههاى بدن انسان مانند قد سربازان فرانسوى و يا دور سينه سربازان اسکاتلندى برحسب اين قانون طبيعى در نمودارى ناقوس مانند توزيع مىگردد. اين قانون قبلاً در ارتباط با نظريه احتمالات در بازىهاى تصادفى يا شانسى کشف شده بود. همچنين از آن در مورد توزيع خطاها در مشاهده استفاده شده بود. همراه کردن اين قانون با مسئله 'خطا' اين معنى را مىداد که اين قانون وقوع تغييرهائى را نشان مىدهد، هنگامى که هدف ما رسيدن به نقطه ايدهآلى است، ولى رسيدن به آن به درجههاى مختلف ميسر است، مانند توزيع گلولههاى شليک شده در دو طرف يک نقطه که هدف اصلى گلولهها بوده است. براين اساس کواتله فرض کرد که چون اين قانون در مورد متغير بودن انسان صادق است، ممکن است بگوئيم که متغير بودن انسان هنگامى حادث شد که طبيعت براى ايجاد مخلوقى ايدهآل هدفگيرى کرده بود ولى تير آن دقيقاً به هدف اصابت نکرد و درنتيجه تغييرهاى نسبى ايجاد شد. از آنجائى که منحنى قرينه است، توزيع خطاها نشاندهنده حد متوسط و نيز موضعى است که طبيعت بهصورت ايدهآل در نظر داشته است. بدين ترتيب ما قادر به فهم دکترين 'انسان متوسط' (L'homme Moyen) مىباشيم که در آن انسان متوسط، ايدەآل طبيعت بهنظر مىرسد، و نيز انحراف به طرف 'خوب' يا 'بد' (اگر صفات شخصيت انسان را بتوانيم براين اساس قرار دهيم) نشانگر خطاهاى نسبى طبيعت است. متوسط فراوانترين ارزشها است و خطاهاى عمدهٔ طبيعت بسيار نادر هستند. |
گالتن معتقد بود که سنجش کمى نشانه يک علم کاملاً رشد کرده است و از اينرو از قانون کواتله براى نشان دادن توزيع فراوانى نابغهها در درجههاى مختلف استفاده کرد؛ بدين معنى که مقياسى را ساخت که از طرف 'A' ، که متوسط را نشان مىداد شروع، و به حروف 'G' و 'X' ختم مىشد. حرف 'X' نمايانگر درجههاى بالاتر از 'G' بود. براى مثال استعداد 'F' را او به نمرهاى که يک شخص از بين ۴۳۰۰ بهدست مىآورد تعريف مىکرد، حرف 'G' به نمرهاى که فردى از ميان ۷۹۰۰ نفر بهدست مىآورد، اتلاق مىشد، و 'X' يک در ۱۰۰۰۰۰۰، است بههمين منوال لازم است مقياسى نزولى وجود داشته باشد که از 'a' که پائينتر از متوسط است آغاز مىگردد و به 'احمق و ابله' در مقاطع 'f' و 'g' و 'x' مىرسد. اين روال روشى است که براساس آن فراوانىهاى آمارى مشاهده شده را انتقال مىدهيم به مقياسى که اکثريت موارد در وسط جمع مىشوند، و اينکه دو مورد جنب يکديگر و نزديک به متوسط فاصله کمترى با يکديگر دارند تا دو مورد جنب هم در دو قطب منحني. البته امروزه، آمارگران آنقدر بىتجربه نيستند که فرض کنند طبيعت از قانون متغيرات ويژهاى (Special Law of Variation) تبعيت مىکند، ولى در آن روزها تصور مىشد که قانون طبيعى (Normal Law) واقعاً طبيعى و بهمعناى قانون طبيعت است. |
گالتن پس از انتشار کتاب نابغههاى ارثى دو کتاب ديگر تحت عناوين دانش مردان انگليسى (English Men of Science) (۱۸۷۴) و، ارث طبيعى (Natural Inheritence) (۱۸۸۹) منتشر کرد. اين کتابها مملو از بررسى شرح حال مردان بزرگ و تفسير نتايج بهدست آمده بودند. افزون بر آنها او حدود چهل مقاله راجع به مسئله وراثت به چاپ رسانيد، که مهمترين آنها تحقيقى در مورد شباهت دوقلوها به 'طبيعت و تربيت' (Nature And Nuture) ( ۱۸۷۶) است. اين مقاله منبع اصلى اين دو واژه يعنى 'طبيعت' براى وراثت و 'تربيت' براى محيط است. |
در کتاب نابغههاى ارثى گالتن به اين نتيجه رسيده بود که تمدن آتن همانقدر در استعداد روانى بالاتر از بريتانيائىهاى امروز بود که بريتانيائىهاى معاصر بالاتر از سياهان (Negro) هستند. فکر او دائم مشغول پيدا کردن طرقى براى اصلاح نژاد بود. گالتن به جاى انتخاب طبيعى (Natural Selection) بهمنظور اصلاح نژاد واژه اصلاح نژاد (Eugenics) را در سال ۱۸۸۳ پيشنهاد نمود. در سال ۱۹۰۴ وى بورسى براى پژوهش در اين زمينه از طريق دانشگاه لندن اعطاء نمود و کارل پيرسون (karl Pearson) به دريافت آن نائل شد. برآيند اين قضيه تأسيس آزمايشگاه اصلاح نژاد فرانسيس گالتن (Francis Galton Laboratory For National Eugenics) در دانشگاه لندن شد. در سال ۱۹۱۱، اين آزمايشگاه با آزمايشگاه قديمىتر بيومترى (Biometric Laboratory) پيرسون درهم آميخته شد و دپارتمان آمار کابردى (Applied Statistics) زير نظر پيرسون ايجاد گرديد. فعاليتهاى پيرسون داستان ديگرى دارد. اين امرى روشن است که چگونه تکامل روشهاى آمارى توسط او براى دو دهه بر فعاليتهاى مربوط به روانشناسى فردى در انگلستان و آمريکا تسلط داشت. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست