|
|
در شمال شرقى شهر بم، در دامنه صخرهاى عظيم، قلعه مستحکمى را پى افکندهاند که به ارگ بم معروف است. اين قلعه، شهر قديم بم است. سه جانب قلعه را باغها، خانههاى مسکونى و زمينهاى کشاورزى محصور کرده و جانب شمالى آن در امتداد رودخانهاى قرار گرفته است. اين شهر قديم از چهار قسمت و ۳۸ برج ديدهبانى تشکيل شده است. درازاى ضلع غربى و ضلع جنوبى آن به ترتيب ۵۲۰ و ۳۵ متر و مساحت آن در حدود ۰۰۰۲۰ مترمربع است. در طرف جنوب قلعه ۴ حصار و طرف شمال شرقى آن يک حصار بزرگ وجود دارد. دورتادور قلعه خندق عميق حفر شده تا از يورش بيگانگان مصون بماند.
|
|
مصالح اصلى بنا خشت خام، گل رس و کاه است، ولى در بعضى قسمتهاى آن سنگ و آجر و تنه درخت خرما نيز به کار رفته است. قسمتهاى مختلف قلعه به ترتيب عبارتاند از دروازهٔ ورودى، محلهٔ عامهنشين، سربازخانه و بناى مرکزى يا حاکمنشين.
|
|
خانههاى عمومى کنار کوه روى زمين مسطح بنا شده و از نظر شهرسازى و عناصر زندگى شهرى، مجموعهٔ کاملى است که تا حدودى نيازهاى جامعهٔ زمان خود را رفع مىکرد. مکانهاى شناخته شدهٔ آن راهرو اصلى (بازار)، حسينيه، مسجد (آتشکده)، زورخانه، حمام (عمومي) و سابات جهودها است.
|
|
بيشتر خانههاى عامه متصل به هم ساخته شده و غالب آنها به يکديگر راه دارند. در بعضى خانهها آثار حمامى اختصاصى به چشم مىخورد و در کنار تعدادى از آنها اصطبل را جدا از محل زندگى ساختهاند.
|
|
در ميان خانههاى عامه تفاوتهايى از نظر وسعت، حجم و استحکام مشاهده مىشود. تعدادى از ساختمانها بدون در نظر گرفتن مقاومت و ديوارهاى حمال آنها به صورت دو طبقه ساخته شده که به احتمال زياد بر اثر افزايش جمعيت صورت گرفته است.
|
|
بعد از ورودى، يک راه اصلى تا دروازهٔ دوم کشيده شده، قسمتى از اين راه بازار شهر است که سقفهاى آن فرو ريخته و جرزها و قوسهاى آن باقى مانده است. آثار فروشگاه نانوايى، روغنگيرى و قفسههاى خشتى بازار، نشانى از رونق گذشته آن است.
|
|
به موازات راه اصلى، دو راه ديگر نيز به دروازهٔ دوم اتصال دارد. حسينيه شامل يک محوطهٔ بزرگ، ايوان دو طبقهٔ قرينه و چند اتاق است و سه منبر خشتى دارد. زورخانه به سبک ساير ورزشگاههاى سنتى از چهار ايوان، يک گنبد و يک گود تشکيل شده است.
|
|
ارگ بم دو مسجد به نام مسجد جامع و مسجد حضرت محمد (ص) دارد. حمامى نيز در محل عامه وجود داشته که براى استفاده از آجرهاى آن، حمام را به کلى منهدم کردهاند. دومين قسمت ارگ بعد از دروازهٔ دوم شامل اصطبل، حصار و اتاقهايى براى نگهبانان است.
|
|
دروازهٔ سوم و سومين قسمت ارگ را مکانهاى شناخته شدهاى از قبيل سربازخانه، خانهٔ فرماندهٔ قشون و همچنين آسياب بادى تشکيل مىدهد. چاهى عميق در سربازخانه وجود دارد که اکنون فاقد آب است. از سربازخانه يک راه به قسمت مرکزى قلعه کشيده شده است که به حياط حاکمنشين مرتبط مىشود.
|
|
مجموعهٔ بناى حاکمنشين را عمارت چهار فصل و خانهاى تشکيل مىدهد. عمارت چهار فصل سه طبقه دارد که محل استقرار حکومت قلعه بوده است. در کنار بناى چهار فصل، حمام اختصاصى حاکم و چاه آب وجود دارد. آب مورد نياز مردم قلعه از چاههاى درون خانهها، تأمين مىشده است.
|
|
بناى قلعه را به بهمن بن اسفنديار نسبت مىدهند. مسلم است که سابقهٔ ارگ بم به قبل از اسلام مربوط مىشود که در طول تاريخ، بارها مورد يورش قرار گرفته و بازسازى شده است.
|
|
| ارگ سلطنتى سلطانيه، سلطانيه،ابهر
|
|
محدودهٔ ارگ سلطنتى که «کهندژ» نيز مانيده مىشود، در وسط شهر سلطانيه با ابعاد ۴۵۰×۴۵۰ متر و در زمينى به مساحت تقريبى ۲۰ هکتار واقع شده است. اين محدوده از دو بخش خندق و حصار تشکيل يافته است. حدفاصل خندق و حصار (حداقل در جبههٔ جنوبي) پهنهاى به عرض ۱۷ متر و طول ۳۰ تا ۴۰ متر مىباشد و ارگ سلطنتى در ميان حصار، قرار گرفته است. اين مجموعه به شکل مستطيلى با ابعاد ۳۱۵×۲۹۵ متر، از سنگ سبزِ تراشيده همراه با ۱۶ برج و يک دروازهٔ بسيار زيبا ساخته شده است. در حال حاضر، ارتفاع متوسط حصار ۴ متر است و قسمتى از آن در زير خاک قرار دارد. اين ديوار عظيم، در پِيِ خود، يک پيشآمدگى به عنوان ازارهٔ تزئينى دارد و چهار برح با قطر ۱۷/۵۵ متر در گرداگرد آن شناسايى شده است. موثقترين منبعى که ارتفاع حصار را تعيين کرده، طرح «سر رابرت کرپرتر» است. وى برج شمال غربى را به ارتفاع ۴۰ فوت و عرض ۱۲ فوت اندازهگيرى نموده و طرح شماتيک جالبى از آن تهيه کرده است. در طرح مزبور، ۱۷ رديف سنگچين قابل تشخيص است که هر رديف آن حدود ۵۰ سانتىمتر ارتفاع دارد. اگر ارتفاع سنگچين رديف مربوط به جانپناه برج را دو برابر رديفهاى زيرين در نظر بگيريم، ارتفاع برج شمالى معادل ۹ متر بوده است.
|
|
قلعهٔ سلطانيه، آثار ارزشمندى از معمارى و شهرسازى دوران مغول را در خود جاى داده است. به طورى که در متنهاى تاريخى آمده است، اين قلعه داراى عناصر شهرى گوناگونى بوده است.
|
|
جالبترين عنصرِ شهريِ ارگ سلطانيه، مجموعهاى معروف به «ابوابالبر» است. اين مجموعه شامل مدرسه، دارالشفاء، دارالضيافه، دارالسياده، خانقاه، دارالکتب، بيتالقانون، ديوانخانهاى به نام کرياس، مسجد جامع و بالاخره آرامگاه سطنتى با موقوفات بسيار و مديريت ويژه بوده است و خواجه رشيدالدين فضلاللّه نيز نايبالتوليهٔ آن بوده است.
|
|
بررسىهاى باستانشناسى، مطالعهٔ متنهاى تاريخى و شواهد عينى گوياى اين حقيقتاند که شهر سلطانيه در اوايل قرن هشتم هجرى قمرى يکى از شهرهاى بسيار مهم کشور بوده است؛ اما به دلايل سياسى، فرهنگى، اقتصادى و جغرافيايى، پس از مرگ اولجاتيو و ابوسعيد بهادر، که همراه با فروپاشى پايههاى حکومتى مغول در ايران بود، شهر سلطانيه نيز متروک و متلاشى شد. هم اکنون قسمت اعظم اين شهر تاريخى که يک مجموعهٔ معمارى و سندى مهم از شهرسازى در دوران مغول است، در خاک مدفون شده است. از آثار اين شهر عظيم تنها سه بناى مجموعهٔ تاريخى چلپىاوغلى، بقعهٔ ملاحسن کاشانى و گنبد سلطانيه باقى مانده است.
|
|
از ديگر قلعههاى استان زنجان که اطلاعات کافى دربارهٔ آنها وجود ندارد، مىتوان به قلعههاى زير اشاره کرد:
|
|
- قلعهٔ شميران در ناحيهٔ طارم علياى زنجان که به دورهٔ پيش از اسلام مربوط است.
|
|
- ستىقلعه در ناحيهٔ ماهنشان که به دورهٔ ساسانى تعلق دارد.
|
|
- قلعهٔ سانسيز (گورقلعه) در ناحيهٔ طارم علياى زنجان که به دورهٔ ساسانى و اسلامى تعلق دارد.
|
|
- قلعهٔ قمچى در دهکدهٔ ارکبين (۱۱۰ کيلومترى زنجان) که به ۸۰۰ تا ۹۰۰ سال پيش از ميلاد تعلق دارد.
|
|
|
اين ارگ از مجموعه بناهاى تاريخى اين شهر بسيار قديمى است که هم اکنون آثار چندانى از آن باقى نمانده است. اين ارگ به احتمال زياد، قدمتى دورتر از دورههاى اسلامى دارد و به احتمال قريب به يقين، از آثار دورهٔ پيش از اسلام است که در دورهٔ اسلامى نيز مورد استفاده قرار گرفته است.
|
|
| ارگ علاء، سمنان (قاجاريان)
|
|
ارگ علاء در ۹ کيلومترى جنوب شرقى سمنان و کنار جادهٔ سمنان به پايگاه هوايى در بخش علاء واقع شده است و يکى از آثار تاريخى اواسط قاجاريه به شمار مىرود که به ثبت آثار تاريخى رسيده است. مساحت تقريبى آن در حدود ۱۰۰ متر و داراى زيربنايى در حدود ۱۲۰ متر است. ارتفاع آن، حدود ۴/۵ متر، با اضافه شدن طبقهٔ دوم به حدود ۸ متر مىرسد.
|
|
بناى ارگ به شکل شش ضلعى و ساختمان آن در دو طبقه ساخته شده است که ظاهراً محل حکومت محلى نيز بود. مصالح به کار رفته در آن خشت و گل و روى آن اندود کاهگل با تزئين شمشه گچى است. ساختمان آن در مقياس کوچکتر مشابه عمارت هشت بهشت اصفهان است.
|
|
مدخلهاى (راهروهاي) ارگ به قدرى کوتاه بود که رهگذران براى عبور از آن بايد خم مىشدند. علت اين نقيصه، تودهٔ خاکى بود که در سالهاى متمادى از ويرانى بنا روى هم انباشته شده بود. در سالهاى اخير، ميراث فرهنگى استان نسبت به خاکبردارى و خارج کردن آوار اضافى سقفهاى ريخته شدهٔ آن اقدام کرد. کارهاى استحکامى طبقهٔ دوم ارگ نيز تا لحظهٔ تدارک اين کتاب، در دست اجراء بوده است.
|
|
| ارگ كريمخانى، شيراز (زنديان)
|
|
ارگ کريمخانى در حقيقت اندرونى و قصر سلطنتى سلسلهٔ زنديه در شهر شيراز بود. اين ارگ، به شکل قلعهٔ آجرى با ديوارههاى بلند ساخته شده که در هر چهار گوشهٔ آن برجى بزرگ بر پا است. روى برجها، نقشهاى آجرى جانبى ديده مىشوند و بر سر در ارگ، مجلس کشته شدن ديو سفيد به دست رستم، با کاشىهاى هفت رنگ تصوير شده است. در چهار جبههٔ درونى ارگ، ساختمانهاى جالبى وجود دارند که بيشتر کاشىکارىهاى آنها از بين رفتهاند. از خود ارگ از سال ۱۳۱۵ تا ۱۳۵۰، به عنوان زندان شهربانى استفاده مىشد. زمانى که ارگ به عنوان زندان مورد استفاده قرار گرفت همهٔ آثار نقاشىها و مقرنسکارىهاى آن با گچ پوشيده و دود گرفته شد. بيشتر اتاقها و تالارهاى آن با سقف و ديوارهاى بسيار، به صورت سلولهاى کوچک زندان در آمدهاند. بخشى از تالارها و اتاقهاى مرمت شدهٔ آن، نمونهاى زيبا از سبک معمارى دوران زنديه را نشان مىدهند.
|
|
|
در ۲۰ کيلومترى شمال غربى ويرانههاى شهر شوش آثار کاخ بزرگ دوره ساسانى در طرف راست رودخانه کرخه به جا مانده است که در محل به کوت کوخه معروف است. نام درست اين مکان ايوان کرخه است و به همين نام نيز در فهرست آثار ملى ايران به ثبت رسيده است. در کنار اين ايوان بقاياى باروى عظيمى ديده مىشود که محوطه کاخ را محصور نموده و در هر طرف دروازههايى دارد. از روى نيمهٔ باقيمانده اين کاخ ويران چنين بر مىآيد که ساختمانى بر فراز باروى شرقى اين محوطه وجود داشته است، طاق هلالى آجرى و ساير آثار آن نشان مىدهد که تالارى باشکوه بوده است و مراسم دربارى پادشاهان ساسانى در آن انجام مىشده است.
|
|
| باغ و كاخ تاريخى فين، كاشان
|
|
يکى از بناهاى مجلل و با ارزش تاريخيِ استان اصفهان، باغ فين کاشان است که در ۶ کيلومترى جنوب کاشان و در مجاورت روستاى فين قرار دارد. بناى باقى ماندهٔ کنونى باغ، در دوران صفوى بر روى بناهايى از عهد آلبويه ساخته شده است که از لحاظ باغآرايى و آبرسانى اهميت ويژهاى دارد. اين باغ به علت قتل اميرکبير در حمام کوچک آن که در سال ۱۲۶۸ هـ.ق اتفاق افتاد، معروف شده است.
|
|
اين باغ نمونهاى از کاخهاى دوران صفوى است که در دورههاى زنديه و قاجاريه، الحاقاتى بدان افزوده شده است. باغ فين از معدود باغهاى سنتى ايران است که صدها سال است به واسطهٔ برکت چشمهٔ سليمانيه پابرجا باقى مانده است. هم اکنون آب فين به حوض و استخر ديگرى مىريزد که در اصطلاح محلى «لثهگاه» ناميده مىشود. آب در آبگيرها و جدولهاى زيباى باغ فين و از ميان فوارههاى جهندهٔ درون آنها عبور کرده و از طريق خيابانهاى سرسبز و خرم باغ، داخل آبادى مىشود و باغستان انجير و انار فين را سيراب مىکند. مازاد آب فين سرانجام به کشتزارهاى حومهٔ شهر روان شده و به مصرف آبيارى اراضى کشاورزى و سبزىکارى مىرسد.
|
|
بناهاى اين باغ عبارتاند از : سردر ورودى، برج و بارو، شترگلوى صفوى وسط باغ، شترگلوى فتحعلىشاهى، اتاق شاهنشين جنوب شرقى باغ، موزهٔ غرب باغ، حمامهاى کوچک و بزرگ و کتابخانهٔ شرق باغ.
|
|
بناى شترگلوى شاهعباسى که در وسط باغ قرار دارد، عبارت است از : بناى سرپوشيدهٔ دو طبقهاى که تقريباً در وسط باغ و در مقابل سردر بزرگ واقع شده است. در وسط آن حوض زيبايى با آب جارى قرار دارد و بر روى ديوارهاى آن هنوز آثار نقاشىهاى زيبا ديده مىشود.
|
|
از ديگر بناهاى داخل باغ، شترگلوى فتحعلى شاهى است که در سال ۱۲۲۶ هـ.ق ساختمان آن به پايان رسيد. داخل اين بناى سرپوشيده، مناظر نقاشى شدهٔ بسيار زيبا، همچنين کتيبهاى گچى به خط نستعليق ديده مىشود.
|
|
در اين باغ به ترتيب شاهصفى، شاهسليمان، شاهطهماسب، شاهعباس، کريمخان زند و فتحعلىشاه بناهايى را مرمت يا اضافه نمودهاند.
|
|
باغ فين در دوران صفوى و قاجار از رونق زيادى برخوردار بود؛ ولى با آغاز انقلاب مشروطيت و همزمان با کاهش امنيت اين منطقه، تمامى در و پيکر و اشياءِ داخل آن به غارت رفت و رو به ويرانى نهاد. ولى در دههٔ سى، ادارهٔ حفاظت آثار باستانى در جهت حفظ و احياءِ آن اقدامات مؤثرى انجام داد. مجموعهٔ بناهاى اين باغ در سال ۱۳۱۴، تحت شمارهٔ ۲۳۸ در زمرهٔ آثار تاريخى کشور به ثبت رسيده است.
|