چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

بيان احساسات زندگي‌تان را نجات مي‌دهد!


«خيلي دوستت دارم، بدون تو نمي تونم زندگي کنم، اگه تو نباشي زندگي من معنايي نداره». بيشتر زوج هاي جوان در بيان احساساتي از اين دست توانايي زيادي دارند اما احساسات ما در يک رابطه دو طرفه به اين هيجانات زيبا ختم نمي شود.
در يک رابطه زناشويي احساساتي مانند دلخوري، خشم، بي علاقگي، تحقيرشدگي، خجالت، ترس و نگراني، نااميدي، حسادت و هزار جور احساسات ناخوشايند ديگر در افراد به وجود مي آيد که گاهي بيان آنها سخت به نظر مي رسد. از سوي ديگر بيان نکردن احساسات و نقش بازي کردن هم باعث دور شدن و فاصله گرفتن زن و مرد از هم مي شود؛ بنابراين شناخت احساسات و ياد گرفتن نحوه ابراز آنها مخصوصا در اوايل زندگي زناشويي اهميت ويژه اي دارد.
همه زوج هاي جوان غالبا زندگي خود را با شور و شوق و آرزوهاي بسيار شروع مي کنند. افراد خيال مي کنند که با پيدا کردن شريک زندگي خود، بزرگترين همدم و محرم اسرار خود را يافته اند و دوره ناراحتي و تنهايي آنها به سر آمده اما واقعيت چيز ديگري است. بايد باور کنيد که بعد از ازدواج هم تمام احساسات بشري - حتي انواع ناخوشايند آن - همراه شما خواهد بود و قرار نيست با ازدواج کردن تمام زندگي پر از احساسات لطيف و عاشقانه شود.
 خيلي از زوج هاي جوان وقتي با اين ناملايمات و احساسات ناخواسته روبرو مي شوند سردرگم مي شوند و واکنش هاي ناسازگارانه و حتي عجيب و غريب از خود نشان مي دهند.
آموزش ها و انتظارات نادرست اجتماعي و فرهنگي هم گاهي به اين سردرگمي افراد دامن مي زند. مثلا خيلي از مردان جامعه ما هستند که در طول زندگي خود ياد گرفته اند که مرد نبايد غمگين شود؛ يا اينکه مرد نبايد بترسد و نگران شود. آنها هميشه اين بار سنگين را به دوش مي کشند که مرد بايد هميشه مثل يک کوه استوار باشد و پشت زن و بچه بايستد. همين پيام ها و آموزش هاي فرهنگي باعث مي شود که مردان جامعه ما فقط يک راه براي بروز هيجانات منفي خود داشته باشند و آن خشم است.
در عرف اجتماعي ما عصباني شدن و پرخاشگري از طرف مردان مقبول تر از گريه و ناراحتي يا ترس و اضطراب است؛ بنابراين مردان به صورت ناخودآگاه ياد مي گيرند که به جاي همه اين حالات هيجاني، عصباني شوند. مثلا به جاي اينکه به خاطر نوع رفتار همسرشان احساس ناديده گرفته شدن و به طبع آن دلخوري و غم را نشان دهند، شروع به پرخاشگري و بدرفتاري با همسرشان مي کنند.
بسياري از مراجعان ما هستند که تا قبل از مطرح کردن اين موضوع در جلسه درماني، هيچ وقت به آن فکر نکرده بودند و بعد از آن کم کم با بخش هايي از وجودشان آشنا مي شوند که غير از خشم، احساسات ديگري هم در آن وجود دارد.
اين مشکل در مورد زنان هم وجود دارد. بسياري از زنان با بخش هايي از احساسات خود بيگانه اند، مثلا اينکه جامعه مي پذيرد که يک زن غمگين و افسرده باشد اما پذيرش عصبانيت و پرخاشگري از طرف زنان در جامعه مقبول نيست؛ همين موضوع باعث سردرگمي و ناتواني آنها در شناخت و بيان احساسات واقعي شان مي شود. آنها در طول زمان به صورت ناخودآگاه ياد گرفته اند که يک زن خوب صدايش را بلند نمي کند اما اجازه دارد هر قدر که دلش مي خواهد گريه کند و دل نازک باشد. همين موضوع باعث ايجاد تعارض و سردرگمي در همسرش براي شناخت احس-اسات واقعي او نيز مي شود.
حال اين سوال مطرح مي شود که براي حل اين مشکلات و شناخت و بيان صحيح احساسات چه بايد کرد؟ در ادامه راهکارهايي براي مواجهه با اين مشکل ارائه مي شود.
1- احساسات تان را بشناسيد
با خودتان در شناخت احساسات اصلي خود روراست باشيد. روانشناس ها هيجان را از يک منظر به دو دسته اوليه و ثانويه تقسيم مي کنند، يعني اينکه مثلا وقتي در هنگام رانندگي ماشيني با سرعت جلوي ما مي پيچد اول مي ترسيم و بعد عصباني مي شويم و با بوق زدن به او اعتراض مي کنيم. در واقع هيجان اوليه ما ترس است اما غالبا اين احساس اوليه را ناديده مي گيريم و مي گوييم خيلي عصباني شدم.
در زندگي زناشويي هم اين مساله به وفور اتفاق مي افتد. مثلا مرد وقتي به خاطر عقب افتادن اجاره خانه نگران و مضطرب مي شود، اين پيام را به همسرش منتقل مي کند که حال و حوصله حرف زدن با او را ندارد. زن هم از همه جا بي خبر ممکن است از اين رفتار شوهرش برداشت هاي مختلفي بکند؛ مثلا ممکن است فکر کند همسرش او را به اندازه کافي دوست ندارد يا اينکه نکند با زن ديگري در ارتباط باشد يا اينکه نکند از رفتار ديشب او ناراحت شده است؛ بنابراين شناخت دقيق احساسات، اولين قدم براي بيان آنها است. تا خودتان نفهميد چه حالي داريد، نمي توانيد شريک زندگي تان را از احوالات واقعي خود باخبر کنيد.
2- احساسات تان را بپذيريد
بعد از شناخت احساسات گام بعدي پذيرفتن آنهاست. با خودتان مهربان باشيد و به خودتان اجازه دهيد به حکم انسان بودن، احساسات بشري را تجربه کنيد. هيجان هاي مختلف مانند خجالت، شرم، ترس يا نااميدي همين احساسات بشري هستند که شم هم مثل هر انسان ديگري حق داريد گاهي آنها را تجربه کنيد. پذيرش احساسات تان به شما در مديريت آنها کمک خواهد کرد. تا وقتي که خودتان با هيجانات تان کنار نياييد، نمي توانيد توقع داشته باشيد که همسرتان پذيراي احساسات شما باشد.
3- احساسات تان را بيان کنيد
راست و پوست کنده با همسرتان حرف بزنيد. زمان مناسبي را انتخاب کنيد. به او بگوييد که حرف هاي مهمي براي گفتن داريد و از او مي خواهيد که به حرف هاي تان با دقت گوش دهد.
خيلي از آدم ها در جامعه ما از شفاف بودن مي ترسند. از اينکه ديگران حتي همسرشان از از احساسات اصيل و واقعي آنها باخبر شوند واهمه دارند و نگران قضاوت طرف مقابل مي شوند اما تجربه نشان داده است که افراد غالبا در مواجهه با احساسات صادقانه همسر خود واکنش مناسبي نشان مي دهند.
اگر جاي داد و بيداد و توهين به همسرتان بگوييد که وقتي با دخترخاله اش حسابي گرم مي گيرد و خوش و بش مي کند، چقدر احساس ناديده گرفته شدن و جذاب نبودن و تنهايي مي کنيد، مطمئن باشيد واکنشي جز محبت و عذرخواهي و تلاش براي جبران نخواهيد ديد.
آدم ها معمولا وقتي با احساسات صادقانه همسرشان روبرو مي شوند، با او همدلي مي کنند و درصدد کمک به او برمي آيند. در هنگام بيان احساسات خود حواس تان باشد که همسرتان را مقصر قلمداد نکرده و او را سرزنش نکنيد. از کلماتي با ضمير «من» استفاده کنيد و تلاش کنيد تا فقط به توصيف احساسات واقعي خود بپردازيد.
4- انتظار درک نشدن را هم داشته باشيد
گاهي اوقات ممکن است شما تمام اصول بالا را رعايت کرده باشيد اما باز هم همسرتان نتواند شما را خوب درک کند و واکنش هايي نشان دهد که اصلا باب ميل شما نباشد. چنين اتفاقي کاملا طبيعي است؛ چرا که شما در مقابل فردي قرار گرفته ايد که با دنياي شما فاصله زيادي دارد و شايد در اوايل ازدواج، شناخت احساسات تان و نزديک شدن به دنياي دروني شما برايش دشوار باشد؛ بنابراين نبايد انتظار داشته باشيد که با يک بار بيان احساسات، به درستي شما را شناخته و مطابق با شرايط روحي شما عمل کند.
5- صبور باشيد و ادامه بدهيد
رابطه زناشويي از آن چيزهايي است که گذر زمان مي تواند آن را شيرين تر و دل انگيزتر کند. اين اتفاق به اين دليل رخ مي دهد که زن و شوهر در طول زمان شناخت بيشتري نسبت به هم پيدا کرده و صميميت بين آنها بيشتر مي شود. بنابراين از در ميان گذاشتن احساسات خود با همسرتان خسته و نااميد نشويد. عميق تر شدن اين صميميت و ايجاد همدلي نياز به گذر زمان، صبوري و ممارست دارد. هر قدر بيشتر تلاش کنيد تا از راه صحيح، خود واقعي تان را به همسرتان نشان دهيد، همدلي او را بيشتر برانگيخته و به هم نزديکتر خواهيد شد. مطمئن باشيد روزي فرا خواهد رسيد که او شما را از خودتان بهتر خواهد شناخت و براي بهتر شدن حال و احوال تان هر کاري خواهد کرد.
نی‌نی‌بان جدیدترین و بهترین مطالب خود را در تلگرام و از طریق سه کانال «راهنمای بارداری»، «کودک‌یاری» و «سلامت جنسی» در اختیار شما قرار می‌دهد.