شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا

چرخش بزرگ


چرخش بزرگ

در سال ۲۰۱۳, احساس سلامتی اقتصاد جهان یا صورت بندی دیگری از آن, همگی به اینکه شما در چه کشوری هستید, بستگی دارد از دیدگاه یک چینی,۲۰۱۳ قرار است سالی بهتر از ۲۰۱۲ باشد هم اینک شرایط اقتصاد در حال پیشرفت است

در سال ۲۰۱۳، احساس سلامتی اقتصاد جهان یا صورت‌بندی دیگری از آن، همگی به اینکه شما در چه کشوری هستید، بستگی دارد: از دیدگاه یک چینی،۲۰۱۳ قرار است سالی بهتر از ۲۰۱۲ باشد. هم اینک شرایط اقتصاد در حال پیشرفت است.

کُندی ناگهانی صادرات در اواسط سال ۲۰۱۲ – به دلیل ضربه‌های ناشی از اثرات بحران در منطقه یورو- در حال بازگشت است و هزینه‌های زیرساخت‌ها دوباره در حال شتاب‌گیری است.

چنین سرنوشتی در انتظارِ آن دسته از کشورهایی است که روابط تجاری مستحکمی با چین دارند. در این دسته، برخی از همسایگان نزدیک چین مانند کره‌جنوبی، مالزی و سنگاپور و همچنین برخی از تولیدکنندگان عمده مواد اولیه را که از جمله بارزترین آنها استرالیا، قزاقستان و آنگلا قرار دارند نیز داخل می‌کنم. ازدیدگاه یک غربی، خبرها بسیار کمتر تشویق‌کننده هستند. ملت‌های غربی از آنچه به نظر می‌رسد یک رکود دنباله دار است، رنج می‌برند.

این موضوع تغییری عمیق در امور اقتصادی جهان را نشان می‌دهد؛ تغییری که به طور کامل درک شده است. در ۱۰ سال گذشته، در مقایسه با بسیاری از دهه‌های دیگر، بهترین نرخ‌های رشد اقتصاد جهانی به بار آمده است. اگر می‌دانستید که یک دهه پیش رشد اقتصاد کم‌رمق ِ غرب چگونه بود، از فکر کردن درباره اینکه رشد اقتصاد چین کُند شده است، چشم‌پوشی

می‌کردید.

بر عکس، اگر می‌دانستید که با چه سرعتی اقتصاد چین قرار بود گسترش یابد، احتمالا فرض می‌کردید که موفقیت اقتصادی این کشور به تقاضای قوی غرب وابسته خواهد بود. هر چند درهر دو مورد شما اشتباه می‌کردید.

ما شاهد چیزی هستیم که من «چرخش بزرگ» می‌نامم. دیگر رشد جهانی به آمریکا و اروپا وابسته نخواهد بود. چین به مرکز ثقل جدید اقتصاد تبدیل شده است. پادشاهی میانه بیش از یک سوم رشد اقتصاد جهانی را طی دو سال گذشته به خود اختصاص داده است. در همین حال موفقیتش چشم‌اندازهای رشد اقتصادی غرب را تضعیف کرده است.

منافع شرکت آمریکایی بسیار زیاد است؛ اما شرکت‌های آمریکایی ترجیح می‌دهند در چین و سایر مناطق کم‌هزینه‌تر جهان سرمایه‌گذاری کنند تا در کشور خود. در همین حال، فقدان سرمایه‌گذاری داخلی سرپوشی را روی رشد دستمزد می‌گذارد حتی وقتی که قیمت مواد خام به دلیل افزایش تقاضای چین بالاتر می‌رود.

حتی وقتی که فدرال رزرو مشوق پولی ارایه می‌دهد، اثرش بیشتر در کشورهای نوظهور احساس می‌شود، در کشورهایی که بدهی‌ها تا این اندازه زیاد و اعتباردهی چنین فشرده نیستند؛ این تنها به بدتر کردن اثرات «چرخش بزرگ» خدمت می‌کند.

مسلما برخی ملت‌های غربی نسبت به برخی دیگر از کشورهای غربی، از جایگاه بهتری در وضعیت مستحکم اقتصادی چین بهره‌مند هستند: دو درصد از تولید ناخالص داخلی آلمان هم اینک به طور مستقیم به چین صادر می‌شود. این در حالی است که این رقم یک دهه پیش تنها ۵/۰ درصد بود. اما در حالی که میزان صادرات آلمان به چین افزایش یافته است، صادرات این کشور به سایر کشورهای اروپایی- که در گِلِ اقتصاد گرفتار آمده‌اند- بسیار بیشتر افزایش یافته است.

سایر ملت‌های اروپا برای برقراری ارتباط با چین مبارزه کرده اند: بریتانیا تنها ۴/۰ درصد تولید ناخالص داخلی خود را به چین صادر می‌کند و در جایگاه بیست و دومین صادرکننده برتر به چین قرار می‌گیرد. مشکلات داخلی اقتصاد بریتانیا احتمالا تمام خط مشی‌ها را ترسیم می‌کند؛ اما ناتوانی این کشور در برقراری ارتباط اقتصادی با پویاترین اقتصادهای جهان مشکلی است که پیش از بحران مالی پیشینه‌ای طولانی دارد.

در این موقع از سال [آغاز سال نو میلادی]، خوشبینی به آینده رایج شده است. در هر یک از سال‌های دهه گذشته، پیش‌بینی‌کنندگان به طور جسورانه‌ای درباره نرخ رشد بسیار بالای اقتصاد آمریکا در سال پیش رو اجماع داشتند. این مساله نشان می‌دهد که آمریکا در کنار اروپا از مشکلات ساختاری شدید رنج می‌برد، مشکلاتی که به دلیل «سوگیری به سمت خوش‌بینیِ» یک رییس‌جمهور، به کناری نهاده می‌شدند.

این موضوع تنها داستانی درباره فقدان مشوق نیست، بلکه پایداریِ تخصیص نادرست منابع را نشان می‌دهد: سرمایه‌گذاری بیش از اندازه در دارایی و استخدام بیش از اندازه در ساختمان‌سازی. به نظر می‌رسد نتیجه، رشد اقتصادی بسیار کمتری باشد که به باور من، دوباره در ۲۰۱۳ منجر به سالی سرشار از ناامیدی در اقتصاد آمریکا خواهد شد.

در ارتباط با اروپا، ریسک ورشکستگی قریب الوقوع یورو به شدت کاهش یافته است؛ موضوعی که دست کم بدتر شدن ِ شرایط امسال را در مقایسه با سال گذشته کاهش می‌دهد. هرچند، بدونِ یک راه حل سیاسی با دوام، پنهان کاری فراهم آمده توسط بانک مرکزی اروپا به منظور ایجاد یک بهبود پایدار کافی نخواهد بود.

این همه در حالی است که روابط دشوار میان وام‌دهندگان اروپای شمالی و بدهکاران اروپای جنوبی تداوم می‌یابد تا رویه‌های اشتباه سیاسی را نمایان کند. رویه‌هایی که اعتبار یورو را تضعیف می‌کنند.

سال ۲۰۱۳ هم به تقویت ِ پویایی اقتصاد چین و هم به تقویت کشورهایی که باید با موفقیت چین و ضعف غرب هماهنگ شوند، خدمت خواهد کرد. تجزیه همیشه در بازارهای مالیِ به شدت همبسته رخ نمی دهد، در دنیای واقعی هم اینک جدایی یکی از واقعیت‌های زندگی است.

استفن کینگ