چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

اتحاد ۲ آلمان ومعادلات نوین بین المللی


اتحاد ۲ آلمان ومعادلات نوین بین المللی

هاینریش آگست وینکلر از مورخان برجسته آلمانی می گوید مساله آلمان ذهن ما را برای ۱۸۴ سال به خود مشغول کرد

هاینریش آگست وینکلر از مورخان برجسته آلمانی می گوید: مساله آلمان ذهن ما را برای ۱۸۴ سال به خود مشغول کرد.

این مساله نخستین بار در تاریخ ۶ اوت ۱۸۰۶ به وجود آمد، یعنی زمانی که فرانس دوم آخرین شاه امپراطوری مقدس روم در سرزمین ژرمن ها به اولتیماتومی که از سوی ناپلئون بناپارت تعیین شده بود تن در داد و ضمن کنار گذاشتن تاج پادشاهی اش طبقات سیاسی و گروه های اجتماعی را سلب مسئولیت نمود ودر نتیجه امپراطوری قدیم منحل شد. مساله آلمان در تاریخ ۳ اکتبر ۱۹۹۰ با الحاق جمهوری دموکراتیک آلمان به جمهوری فدرال و موافقت چهار قدرت اشغالگر سابق حل و فصل گردید.

شاید بتوان اهمیت الحاق دو آلمان شرقی و غربی را در این جمله معروف ریچارد فن وژاکر رییس جمهور اسبق آلمان خلاصه کرد که: در آن روز برای نخستین بار در تاریخ، کل سرزمین آلمان جایگاه دائمی خود را در میان دموکراسی های غربی تثبیت کرد. به گزارش ایسنا وقتی برلین در ماه می ۱۹۴۵ بدست نیروهای ارتش سرخ شوروی سابق فتح شد آلمان در اختیار متفقین قرار گرفت. پرچم نیروهای ارتش سرخ در نزدیکی کاخ صدر اعظمی آدولف هیتلر به اهتزاز درآمده بود و جنگ جهانی دوم با کابوسی وحشتناک برای آلمانیها به پایان رسید.

ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی سابق نواحی واقع در بخش شرقی رود الب و بیشتر مناطق آلمان مرکزی و همچنین قسمت شرقی شهر برلین را اشغال نمود و کشورهای غربی شامل انگلیس، آمریکا و فرانسه بقیه آلمان فرو پاشیده شده را در اختیار گرفتند و همزمان اختلاف میان دول غربی و اتحاد جماهیر شوروی بر سر نواحی اشغالی و چگونگی تقسیم غرامات جنگ آغاز شد.

سرانجام در سال ۱۹۴۹ آلمان به دو جمهوری آلمان غربی و آلمان شرقی تقسیم شد. جمهوری آلمان غربی در نواحی اشغالی انگلیس، فرانسه و آمریکا دارای حکومت دموکراسی پارلمانی شد و در سال ۱۹۵۲ رسما به استقلال رسید و در همان سال به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) پیوست و به سرعت رو به صنعتی شدن نهاد. جمهوری دموکراتیک آلمان شرقی نیز در سال ۱۹۴۹ در منطقه اشغالی اتحاد جماهیر شوروی تشکیل شد و حزب کمونیست به عنوان تنها حزب حاکم نبض قدرت را در دست گرفت. نارضایتی مردم از حکومت بارها به شورش و فرار از کشور انجامید و دولت کمونیست آلمان را وادار کرد تا در سال ۱۹۶۱ مهاجرت به آلمان غربی را ممنوع کند با این حال حدود ۳ میلیون نفر به آلمان غربی مهاجرت و یا فرار کردند. همین امر باعث شد که دولت آلمان شرقی دیواری بین قسمتهای شرقی و غربی برلین بنا نهد.

در سال ۱۹۷۱ اریش هونکر رهبر آلمان شد، به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تظاهرات مردمی هونکر از مقام خود کناره گیری کرد و اگون کرنتس جانشین وی شد کرنتس مرزها را گشود و دیوار برلین با دستور وی خراب شد و در پی آن هلموت کهل صدراعظم آلمان غربی الحاق دو آلمان را خواستار شد. در تاریخ جهان معاصر از ۳ اکتبر ۱۹۹۰ به عنوان روزی یاد می شود که نواحی جمهوری دموکراتیک آلمان شرقی (GDR) به خاک جمهوری آلمان غربی (FGR) پیوستند آغاز روند اتحاد مجدد آلمان شرقی و غربی نیز عموما به Die Wende (دگرگونی) معروف است. بدنبال برگزاری نخستین انتخابات آزاد در آلمان شرقی در تاریخ ۱۸ مارس ۱۹۹۰ مذاکرات میان دو آلمان به انعقاد معاهده اتحاد انجامید ودر همان هنگام مذاکرات میان دو آلمان و چهار قدرت اشغالی منجر به عقد معاهده ۲+۴ شد که به موجب آن استقلال و حاکمیت ارضی تمام و کمال به کشور متحد آلمان اعطا گردید. آلمان متحد و یکپارچه همچنان به عنوان یکی از اعضای جامعه اروپایی یا همان اتحادیه اروپای کنونی و نیز سازمان پیمان آتلانتیک شمالی باقی ماند. این درحالیست که اختلاف نظرها بر سر درستی اطلاق واژه اتحاد مجدد برای تحولات تاریخی سال ۱۹۹۰ همچنان به قوت خود باقی است. مخالفان بکارگیری واژه اتحاد مجدد یا Reunification این عبارت را در مقابل اتحاد اولیه آلمان در سال ۱۸۷۱ به کار می برند.

افرادی که با بکارگیری واژه اتحاد مجدد موافقند به شدت تحت تاثیر گشوده شدن مرزهای داخلی و فروپاشی دیوار برلین در سال ۱۹۸۹ و همچنین الحاق فیزیکی شهر برلین هستند. حال آنکه دیگران معتقدند حوادث و رویدادهای سال ۱۹۹۰ نمایانگر اتحاد دو آلمان در قالب یک موجودیت بزرگتر و گسترده تر است؛ موجودیتی که در شکل حاصل شده آن پیشتر هرگز در تاریخ آلمان وجود نداشته است. به طور کلی اتحاد مجدد آلمان به الحاق رسمی ۵ ایالت فدرال آلمان شرقی شامل براندنبرگ، مکلنبورگ ورپومرن، ساکسونی، ساکسونی آنهالت، تورینگیا و نیز شهر برلین به جمهوری آلمان غربی اطلاق می شود. آلمان شرقی و غربی در مدت ۴۰ سالی که از یکدیگر جدا بودند نهادهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کاملا متفاوتی را برقرار و نهادینه ساخته بودند.

شرایط و ضوابط اتحاد سیاسی به سرعت پس از گذشت چند ماه از فروپاشی حکومت کمونیستی آلمان شرقی در اواخر ۱۹۸۹ ایجاد شد. با این حال اتحاد آلمان به لحاظ اقتصادی و اجتماعی بسیار پیچیده تر و زمانبرتر از آن چیزی بود که بسیاری از مردم این کشور در فضای پرشور و هیجانی سالهای ۱۹۸۹ و ۱۹۹۰ تصور می کردند. اقتصادهای دو آلمان در تاریخ اول ژوئیه ۱۹۹۰ با یکدیگر ادغام شدند. این برای نخستین بار در تاریخ بود که یک اقتصاد سوسیالیستی و دیگری کاپیتالیست (مبتنی بر نظام سرمایه داری) به طور غیر منتظره و ناگهانی ممزوج می شدند و این در حالی بود که هیچ گونه راهبرد دقیقی برای چگونگی پیشبرد امور این اقتصاد نوین وجود نداشت در عوض کوهی از مشکلات و سختی ها فرا روی آلمان متحد قرار داشت که از دشوارترین آنها می توان به بازدهی نسبتا ضعیف اقتصاد آلمان شرقی و ارتباط آن با فروپاشی نظامهای اقتصادی سوسیالیستی اتحاد جماهیر شوروی سابق و کشورهای اروپای شرقی اشاره کرد. دولت آلمان غربی حتی قبل از اتحاد مجدد اقتصاد دو آلمان بر آن بود تا خصوصی سازی اقتصاد آلمان شرقی را در اولویت برنامه های خود قرار دهد. در حالی که آلمان شرقی در راستای مرحله نخست از روند الحاق مجدد دچار رکود اقتصادی عمیق می شد آلمان غربی با رونق اندکی روبرو شد. تولید ناخالص داخلی آلمان غربی در سال ۱۹۹۰ به میزان ۶/۴ درصد افزایش یافت که در حقیقت بازنمود افزایش تقاضا در آلمان شرقی بود.

بالاترین نرخ رشد اقتصادی در نیمه دوم سال ۱۹۹۰ ثبت شد اما چنین رشدی تنها به میزان بسیار کمی تا اوایل سال ۱۹۹۱ ادامه یافت. با وجود این بهای اجناس و کالاهای ضروری همچنان ثابت بود. به دلیل اینکه به رغم واگذاری دستمزدها و حقوق های زیاد هزینه زندگی تنها ۸/۲ درصد افزایش یافت. اشتغالزایی در همان سالهای آغازین از ۲۸ میلیون شغل به ۷/۲۸ میلیون شغل افزایش یافت و از طرف دیگر نرخ بیکاری به ۲/۷ درصد کاهش یافت.