شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

دین فرهنگی به جای فرهنگ دینی


دین فرهنگی به جای فرهنگ دینی

پرسش از نسبت دین و تکنولوژی زیرمجموعه پرسشی اساسی تر یعنی نسبت دین و مدرنیته است

پرسش از نسبت دین و تکنولوژی زیرمجموعه پرسشی اساسی‌تر یعنی نسبت دین و مدرنیته است. در واقع برای پاسخ به این پرسش که دین و مدرنیسم چه نسبتی با یکدیگر دارند به پرسش‌های متعددی باید پاسخ داد که یکی از آنها نسبت دین و تکنولوژی است.

مراد من از دین اسلام، اجمالا عبارت است از آن چیزی که در کتاب مقدس و سنت نبوی آمده است اما وقتی در رابطه با تکنولوژی صحبت می‌کنیم با توجه به اینکه خاستگاه تکنولوژی مغرب زمین است، علی‌القاعده مطالبی که درباره تکنولوژی ذکر می‌کنیم، برگرفته از فیلسوفان مغرب زمین است.

حوزه فلسفه تکنولوژی ظرف شش‌دهه اخیر شروع به فعالیت کرده و در راس آنها با نگاهی که هایدگر نسبت به ماهیت تکنولوژی داشته، جایگاه ویژه‌ای در این مباحث برای خود پیدا کرده است. فلسفه تکنولوژی به هر حال با هایدگر گره می‌خورد و نمی‌توان وی را در این زمینه نادیده گرفت اما قصد بنده توضیح دیدگاه هایدگر نیست.

ژاک الول یکی از ناقدان تکنولوژی در کتاب «جامعه تکنیکی» نکات آموزنده‌ای را در بحث تکنیک ارایه کرده است. پنج‌ خصلتی که الول برای تکنولوژی ذکر کرده عبارتند از:

۱) اتوماتیک بودن

۲) تغذیه کردن از خود

۳) فراگیر شدن

۴) خودمختاری تکنیک

۵) کلیت و وحدت

اتوماتیک بودن به این معنا که تکنولوژی از دیگران سلب گزینش می‌کند و همه راه‌ها را به جز راه‌هایی که به خود تکنیک ختم شود، مسدود می‌کند. تعذیه کردن یعنی تکنولوژی نه برگشت‌پذیر است و نه توقف‌پذیر. تکنولوژی در همه جا ریشه می‌دواند و همه چیز را تحت سلطه خود در می‌آورد. فراگیر شدن هم به این معناست که وقتی تکنولوژی تولد می‌یابد، محصور نیست. مراد از خودمختاری تکنولوژی این است که تکنولوژی دارای یک دینامیسم درونی است و مستقل از شرایط بیرونی، خود شرایط جدیدی را رقم می‌زند و دیگر شرایط را تابع خود می‌کند. کلیت هم به این معناست که تکنولوژی با مصرف و روابط درونی خود یک پیوند و یگانگی درونی دارد و در وحدت ارگانیک به سر می‌برد.

به گمانم تکنولوژی جنبه ابزاری اشیاست که متکی به علم جدید، تولید و مصرف می‌شود. این تکنولوژی به دنبال خود عوارضی همچون استاندارد کردن، همزمان‌سازی، بزرگ‌سازی و تراکم را می‌آورد که جای بحث دارد.

فرهنگ نیز التزام گروهی به اجرای مستمر نوعی عقیده در قالب‌های متنوع ممکن است. در امر فرهنگی همیشه نوعی التزام و تقید وجود دارد، یعنی مردم مقید هستند مثلا نوروز را جشن بگیرند. اگر مردم ملتزم نباشند این امر تحقق پیدا نمی‌کند. این التزام باید جمعی و حالت تحقق خارجی و عینی یابد. اگر حالت اجرایی و خارجی نیابد، امر فرهنگی نیست، این امر فرهنگی باید استمرار یابد و نوعی عقیده پشتوانه آن باشد.

علاوه بر این فرهنگ در یکی از قالب‌های ممکن تحقق می‌یابد. در بحث حجاب و عفاف، حجاب می‌تواند اشکال و صور مختلفی داشته باشد. وقتی می‌گوییم فرهنگ دینی و فرهنگ تکنیکی در واقع فرهنگ به منزله بستر و ماده‌ای است که صورت تکنیک و صورت دین را می‌پذیرد.

تا الان آنچه که در میان ما وجود داشته، این نوع مواجه فرهنگ با تکنولوژی بوده است که در غرب نیز نمونه‌های آن وجود دارد. فرهنگ دینی و فرهنگ تکنولوژیکی به این معناست که فرهنگ بستری باشد که مضمون خود را از تکنولوژی بگیرد. به تعبیر دیگر فرهنگ در خدمت غایات تکنیک قرار گیرد. اسدی معتقد است که آنچه اکنون باید به آن توجه کرد، عکس این قضیه است یعنی ما دین فرهنگی و تکنیک فرهنگی داشته باشیم.

در واقع تکنیک و دین بستری و ماده‌ای شوند که صورت فرهنگ را بپذیرند. وقتی از دین فرهنگی یا تکنیک فرهنگی سخن می‌گوییم، مرادمان دینی است که در خدمت غایات فرهنگی قرار گیرد نیز تکنیکی که در خدمت غایات فرهنگی قرار گیرد. دین فرهنگی در مقابل دین سیاسی، دین فقهی و دین عرفانی و فلسفی است. تقابل نه به معنای تعارض، بلکه در مقابل به معنای در عداد است.

ما باید بگوییم فرهنگ صورتا و مادتا در تعامل با دین و تکنیک است. تاکنون بیشتر فرهنگ در مقام تعامل به معنای ماده و بستری بوده است که دین و تکنیک صورت خود را بر او حمل می‌کردند و از این به بعد برای ایجاد توازن باید تکنیک و دین چهره و صورت فرهنگی به خود را بپذیرند.

محمد‌رضا اسدی



همچنین مشاهده کنید