شنبه, ۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 22 February, 2025
مجله ویستا

غذا, ضرورتی که زنان از کم و کیف آن آگاه ترند


غذا, ضرورتی که زنان از کم و کیف آن آگاه ترند

زنان و امنیت غذایی پایدار

زنان بین ۶۰ تا ۸۰ درصد مواد غذایی را در کشورهای در حال توسعه تولید می‌کنند و مسوول نیمی‌از تولید غذا در جهان هستند.

با این حال نقش کلیدی آنها به عنوان تولیدکنندگان و ارائه‌دهندگان مواد غذایی و سهم حیاتی آنها در امنیت غذایی خانواده تنها در سال‌های اخیر به رسمیت شناخته شده است. مطالعات فائو تایید می‌کنند که زنان تکیه‌گاه اصلی کشاورزی‌های با مقیاس کوچک هستند. آنها در نیروی کار مزرعه و امرار معاش روزانه خانواده مشارکت می‌کنند، این در حالی است که زنان مشکلات بیشتری در دسترسی به منابع از جمله زمین، اعتبار و... دارند.

امنیت غذایی از منظر فائو نه‌تنها دسترسی به منابع و در دسترس بودن غذا تعریف می‌شود، بلکه همچنین توزیع درست منابع و افزایش قدرت خرید مواد غذایی را نیز دربرمی‌گیرد. از این رو با توجه به نقش حیاتی زنان در تولید و ارائه مواد غذایی، هر گونه استراتژی برای امنیت غذایی پایدار باید محدودیت‌های دسترسی این قشر به منابع تولیدی را مدنظر قرار دهد. محدودیت دسترسی زنان به منابع و ناکافی بودن قدرت خرید به عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مختلفی مربوط می‌شوند که آنها را وادار می‌کند همواره نقش دوم را به عهده بگیرند، نقشی که در نهایت به ضرر خود آنها و جامعه تمام می‌شود. برای کاهش خسارت‌های ناشی از این امر تلاش‌های بین‌المللی به ویژه در سال ۱۹۷۵ در کنفرانس جهانی زنان در مکزیک مدنظر قرار گرفت. در این کنفرانس مشارکت کلیدی زنان در حوزه‌های روستایی و دیگر حوزه‌ها مورد توجه واقع شد، هرچند که جای خالی اقدامات زیادی همچنان باقی مانده است.

● تقسیم کار جنسیتی

بزرگ‌ترین محدودیت برای به رسمیت شناختن نقش و مسوولیت زنان در کشاورزی به جداسازی‌های جنسیتی برمی‌گردد که در برنامه‌های سیاست‌گذاران وجود دارد. از این رو اولین گام برای توانمندسازی زنان و مشارکت کامل آنها در استراتژی امنیت غذایی به جمع‌آوری و تجزیه داده‌های مرتبط با جداسازی جنسیتی مربوط می‌شود. به این منظور باید تفاوت‌های نقشی در تولید محصول و ارائه غذا مورد توجه قرار گیرد.

به عنوان مثال مطالعات نشان داده‌اند در کشورهای جنوب صحرای آفریقا زنان نقش بسیار مهمی ‌را در تولید محصولات ایفا می‌کنند. در این کشورها درحالی که مردان اغلب در شخم زدن و برداشت محصول نقش عمده‌ای دارند، زنان در وجین کردن و کارهای بعد از برداشت نقش ایفا می‌کنند. به این ترتیب در این کشورها زنان و مردان بخشی از وظایف را در کاشت و برداشت محصول به عهده دارند. علاوه بر این زنان در جنوب صحرای آفریقا نقش مهمی را در نگهداری از حیوانات خانگی ایفا می‌کنند. آنها مسوولیت پرورش حیوانات، فراهم کردن غذا و تمیز کردن اصطبل و شیردوشی را به عهده گرفته‌اند و در سیستم فرآورده‌های دامی غالبا کار بازاریابی را انجام می‌دهند.

در بسیاری از کشورها زنان همچنین مسوولیت ماهیگیری در آب‌های کم‌عمق و در تالاب‌های ساحلی را به عهده دارند. تولید محصولات ثانویه، جمع‌آوری هیزم، ذخیره‌سازی و آماده کردن غذا برای خانواده از دیگر مسوولیت‌های زنان است.

در بسیاری از کشورهای آفریقایی زنان در امور زیر نقش ایفا می‌کنند:

- ۳۳ درصد نیروی کار

- ۷۰ درصد کارگران کشاورزی

- ۶۰ تا ۸۰ درصد نیروی کار برای تولید مواد غذایی برای مصرف خانوار

- ۹۰ درصد آب خانواده و سوخت

- ۸۰ درصد ذخیره‌سازی مواد غذایی و حمل و نقل از مزرعه تا روستا

- ۶۰ درصد فعالیت‌های بازاریابی

● زنان سرپرست خانوار

با مهاجرت مردان روستایی به شهرها برای کسب فرصت‌های شغلی، تعداد زنان سرپرست خانوار در کشورهای در حال توسعه رو به افزایش است. در کشورهای جنوب صحرای آفریقا ۳۱ درصد از خانواده‌های روستایی توسط زنان سرپرستی می‌شوند، این در حالی است که این درصد در کشورهای آمریکای لاتین و کارائیب و کشورهای آسیایی به ۱۷ و ۱۴ درصد می‌رسد.

اگر چه تفاوت‌های عمده ای میان زنان سرپرست خانوار در این کشورها وجود دارد، اما آنها در یک چیز مشترکند و آن تمرکز حضور این زنان در میان اقشار فقیر و فرودست است که اغلب درآمد کمتری نسبت به خانواده‌هایی که مردان سرپرستی آن را به عهده دارند، نیز کسب می‌کنند. مشکلات زنان سرپرست خانوار در مناطق روستایی به درجه دسترسی آنها به منابع تولیدی بستگی دارد که اغلب به واسطه محدودیت در این دسترسی کودکان نیز ناچار به کار در این خانواده‌ها می‌شوند.

● دسترسی به منابع

به‌رغم نقش زنان در تولید غذا و ارائه آن برای مصرف خانواده در کشورهای در حال توسعه، آنها دسترسی محدودی به منابع حیاتی و خدمات دارند. در این کشورها اگرچه زنان و مردان هر دو از عدم دسترسی به منابع کشاورزی کافی رنج می‌کشند؛ اما زنان با محدودیت گسترده‌تری با توجه به عوامل فرهنگی، سنتی و جامعه‌شناختی روبه‌رو هستند. از این رو برای تدوین یک استراتژی امنیت غذایی اطلاعات دقیق درباره دسترسی نسبی زنان و مردان به منابع مورد نیاز است.

● دسترسی به زمین

کمتر از ۲ درصد زمین‌ها در جهان به زنان تعلق دارد، این در حالی است که درصد زنان سرپرست خانوار رو به افزایش است. برنامه‌های اصلاحات ارضی که موجب اضمحلال و فروپاشی زمین‌های عمومی‌ و بزرگ شد، انتقال آنها به مردان سرپرست خانوار را به دنبال داشت. در این اصلاحات سهم زنان سرپرست خانوار و حقوق زنان متاهل به کلی نادیده گرفته شده است که باید این امر نیز مدنظر سیاست‌گذاران قرار گیرد.

● دسترسی به اعتبار

قوانین عرفی و ملی اجازه نمی‌دهد که زنان در مالکیت دارایی‌های خانواده با همسرانشان مشارکت داشته باشند. این امر موجب می‌شود که زنان از تامین وثیقه کافی برای گرفتن وام از موسسات مختلف محروم شوند و نتوانند کسب‌وکار خود را توسعه دهند. چنین رویه‌ای چرخه فقر در زنان را تشدید می‌کند.

● نیاز زنان به درآمد

پژوهش‌های صورت گرفته در آسیا، آمریکای لاتین و آفریقا نشان می‌دهد که بهبود در امنیت غذایی خانواده و تغذیه با دسترسی زنان به درآمد خانوار و نقش آنها در تصمیم‌گیری برای چگونگی هزینه‌کرد آن همراه است. این استدلال از آنجا نشات می‌گیرد که بر اساس پژوهش‌های صورت گرفته زنان تمایل بیشتری دارند که بخش قابل‌‌توجهی از درآمد را به مواد غذایی خانواده و به‌ویژه فرزندان اختصاص دهند. همچنین ایجاد قدرت خرید در میان زنان نه‌تنها خانواده را از محصولات غذایی برخوردار می‌کند، بلکه همچنین این درآمد در فعالیت‌های دیگر نیز به کار گرفته می‌شود و اقتصاد خانواده را بهبود می‌بخشد.

منبع: فائو

مترجم: فاطمه باباخانی