چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

بر آستان جانان


بر آستان جانان

به یاد استاد پرویز مشکاتیان

یک سال از درگذشت موسیقیدان بزرگ، استاد پرویز مشکاتیان می گذرد و حال که او در سکوتی ابدی فرو رفته مخاطبان آثارش باید در مورد او بگویند. هنرمند در زمان و دوره ای خاص، به واسطه اثری که خلق می کند، حرف می زند. همچنانی که وسیله صحبت برای او ابراز هنری است که در دست دارد، بنابراین سخن یک هنرمند با عامه مردم تفاوت دارد و در عین حال سخن مردم با ظرافت و نغزاندیشی خاص خودش بیان می شود که تاثیر گذاری و ماندگاری آن هم بیشتر است و پس از آن همان مردم هستند که به عنوان مخاطبان هنری باید راجع به آثار حرف بزنند و نکات اصلی را از دل آثار به دست آورند و اینجاست که یک اثر هنری متعالی می تواند به مردم آموزش دهد.

پرویز مشکاتیان از آن دست هنرمندانی است که طرف گرانبهایی برای آیندگان بربسته و می توان گفت که اگرچه او هنوز متعلق به امروز است اما همچون هنرمندان بزرگی از جمله علی اکبرخان شهنازی برای نسل های آینده باقی خواهد ماند و همواره از او به بزرگی یاد خواهد شد; از آن رو که عیار آثارش متضمن این است.

شهرت، انواع گوناگون دارد. ممکن است امروز نامی از هنرمندی بر سر زبان ها باشد; به طوری که اگر حتی کسی با آثار وی روبه رو نشده باشد نامش را بداند و درباره اش هم حرف بزند. چنین شهرتی در بین اقشار و عامه مردم است. اما شهرت از نوع دیگری برای هنرمند دیگری وجود داردکه شهرتی عام نیست اما از نوع اول والاتر و ماندگارتر است. چنین هنرمندی را حتی اگر نامش بر سر زبان ها نباشد، تنها می توان با پژوهش و پیش رفتن در آن عرصه می توان شناخت و هرچند که او شهره عام نباشد، شهره قرن ها و نسل هاست و رمز ماندگاری او وام دار ریشه هایی است که در هنر خویش برپا کرده و در آن جریان ساز نیز بوده است. همچنان که بزرگانی چون میرزا عبدالله و میرزا حسینقلی این معیار اشتهار را دارند و مگر می شود کسی موسیقی سنتی را دنبال کند و از آن شناختی بدست آورد و به این دو نام پاینده نرسد.

باری به عقیده من شهرت پرویز مشکاتیان هم چنین است و برای نسل های آتی نیز، از آن دست هنرمندان فراموش نشدنی خواهد بود. برجسته ترین ابعاد زندگی استاد پرویز مشکاتیان در دوران حیاتش یکی صدا و دیگری سکوت است. باید بگوییم که صد ساز و موسیقی فاش ترین صدا و هویت زندگانی اش بوده که باعث بزرگی او نیز همین است و دیگری سکوت غم دار که در تناقض با فریاد هنرمندانه اش در عرصه موسیقی بود که در برهه ای از زمان گریبانگیر زندگی هنری اش شد. همه می دانند که چنین سکوت طاقت فرسایی بر حیات او سایه افکند و اگرچه دیگر مشکاتیان در میان ما نیست اما این وجه از زنگی او حقیقتی زنده و غیر قابل انکار است. به عقیده من در آن دوران، بیش از همه چیز عالم هنر از برای آثاری که باید خلق می شد و هرگز پا به عرصه نگذاشت، دچار ضرر شد و مخاطبان نیز آه حسرت باری کشیدند و تشنه ماندند چراکه هر کس گوش به موسیقی مشکاتیان داده بود، می دانست که دیگر چشمه ای از نوآوری و خلاقیت خشک شده است.

بماند که متولیان فرهنگ و هنر از کنار آن سکوت گذشتند و همواره می گذرند و از انسان شناسی و نگرش در شخصیت مشکاتیان خبری نیست. تا نفهمند مشکلش چه بود؟ و چرا؟ و ... بگذریم. خود پرویز مشکاتیان هم در حیاتش از آن وضعیت نالید و کسی صدایش را نشنید. او در سوگ ایرج بسطامی -که وی هم نمونه ای از آن سکوت مرگبار را تجربه کرد- می خواست هشداری به اصحاب فرهنگ و هنر بدهد ولی بی فایده ماند. آری، مشکاتیان اولین نبود و آخرین هم نیست. وقتی هنرمندی با این قامت و بزرگی، چنین عرصه برایش تنگ می شود و در خفقان سکوت فرو می رود، تخم دلهره را در دل می کارد که چه بر سر هنرمندان بالقوه این مرز و بوم خواهد آمد؟ به راستی وقتی آدم متصور می شود که احتمالا در آینده هنرمند بزرگی نخواهد آمد، دلمردگی می گیرد. عده ای می خواهند این کوتاهی خودشان و اینکه کسی دست یاری به سوی او دراز نکرد را به گردن خود اهل هنر بیندازند. همه می دانند که شاخص ترین آثار پرویز مشکاتیان، حاصل همکاری او با استاد محمدرضا شجریان است و همگان از نسبت فامیلی این دو هنرمند (مشکاتیان داماد شجریان بوده) خبردار هستند. سال گذشته چند روز پس از درگذشت استاد مشکاتیان در یکی از خبرگذاری ها مشاهده کردم که با جلب توجه مردم به این نسبت فامیلی و همکاری ارزشمند آن دو، بی رحمانه به استاد شجریان حمله کرده بودند که باعث شرم انسان می شود.

حال اگر این حرف ها تنها در بین مردم باشد چیز دیگریست. اما از یک رسانه چنین توقعی نداشتیم که با انتشار مطلبی سطحی و بی مایه و بی پایه، ماجرایی بر اساس حدس و گمان ها را در مورد بایکوت شدن پرویز مشکاتیان و ایرج بسطامی توسط استاد شجریان شرح دهد. اصلا بگوییم که واقعا شجریان، مشکاتیان را بایکوت کرد; مگر مردم نیز او را بایکوت کرده بودند؟ مگر آثارش دیگر از سوی موسسات و انتشارات عرضه نشد؟ در حالی که همه می دانند پس از قطع همکاری این دو هنرمند، پرویز مشکاتیان با خوانندگان دیگری نیز همکاری کرد که در ادامه، عده ای از آن آثار را نام خواهم برد. حال در مورد همکاری آهنگساز و خواننده شاید بشود از این حرف ها زد.

اما نمی دانم چرا در آن مطلب سکوت بسطامی را هم به گردن شجریان انداخته بودند؟ به عقیده من هدف قرار دادن هنرمندی چون استاد محمدرضا شجریان که در بلندای شهرت و مرکز توجه مردم قرار دارد، با اینگونه حرف ها و تحلیل ها بی احترامی به مردم و بی احترامی به عالم هنر نیز هست. و حتی اگر بگوییم که این حرف ها صحت داشته، چرا پس از مرگ مشکاتیان عنوان شده؟ نوشدارو پس از مرگ سهراب؟ اما اصلا نوشدارویی در کار نیست. پرویز مشکاتیان هنرمندی اندیشمند و آگاه به مسائل روز جامعه بود و هنر خود را متناسب با حرکات و رفتار اجتماعی زمان خود پیش می برد و در طول دوران هنری خویش در کنار پختگی و تعالی شخصیتی، آثار هنری اش متعالی تر می شد. در سال ۱۳۵۶او گروه عارف- که یکی از مطرح ترین گروه های موسیقی ایران بوده- را پایه گذاری کرد و به همراه یار دیرینه اش حسین علیزاده و دیگر نوازنده های این گروه، آثار ارزشمندی را تولید کردند. مشکاتیان در همان سال به همراه برخی از اعضای گروه عارف فعالیت خود را در رادیو، زیر نظر هوشنگ ابتهاج (سایه) آغاز کردند و همگی آن ها به همراه ابتهاج در ۱۷ شهرویور سال ۱۳۵۷ برای اعتراض به وضعیت سیاسی آن دوران از رادیو استعفا دادند. پس از آن موسسه چاووش با همکاری هنرمندان گروه عارف و شیدا تشکیل شد که حاصل آن دوازده آلبوم بود و مشکاتیان تا آخرین آلبوم ها به چاووش و عارف پایبند ماند و از همکاری آن همه هنرمند و نوازنده و خواننده سرشناس، آلبوم دوازدهم به دو نوازی سنتور مشکاتیان و تنبک ناصر فرهنگ فر رسید.

دیگر آثار پرویز مشکاتیان در مجموعه چاووش عبارتند از: چاووش۴: تصنیف مرا عاشق با همکاری شهرام ناظری روی شعر مولانا، چاووش۴ چهارمضراب شورانگیز که نت این اثر در سال ۱۳۵۹ به صورت مستقل توسط موسسه چاووش منتشر شد، چاووش۴: قطعه نغمه (شور)، چاووش۶: سرود ایرانی با صدای محمد رضا شجریان و اجرای گروه شیدا به سرپرستی محمد رضا لطفی، چاووش۷: سرود رزم مشترک با صدای محمدرضاشجریان در اصفهان با اجرای گروه عارف که در کتاب نغمه های استاد شجریان عنوان شده که شعر این اثر نیز متعلق به پرویز مشکاتیان بوده که با نام مستعار برزین آذرمهر منتشر شده است.

چاووش۷: قطعه ۱۰ضربی چهارگاه (پیروزی) اجرای گروه عارف، چاووش۷ : اجرای قطعه درقفس استاد ابوالحسن صبا با تنظیم حسین علیزاده. از همکاری های پرویز مشکاتیان با استاد شجریان آلبوم های بر آستان جانان، بیداد، نوا، سر عشق، و قاصدک را می توان نام برد. که هرگز به آلبوم قاصدک اجازه ی انتشار داده نشد. همچنین دو آلبوم جان عشاق و گنبد مینا که نیمی از قسمت های هر کدام از این دو آلبوم ساخته پرویز مشکاتیان بوده که محمدرضا درویشی تنظیم زیبایی به همراه ارکستر سمفونیک به روی آن داشته است و قسمت های ساخته شده توسط این دو آهنگساز بزرگ بعدها در یک آلبوم مستقل توسط موسسه دل آواز منتشر شد.

آلبوم دیگر استاد مشکاتیان و شجریان دود عود نام دارد که آن هم از سوی کامبیز روشن روان تنظیمی ارکسترال داشت. پرویز مشکاتیان در چند آلبوم نیز با ایرج بسطامی همکاری داشت که می توان از آن آثار به قطعه خزان و تصنیف وطن من اشاره کرد. او همچنین با خوانندگان دیگری کار کرد: استاد شهرام ناظری در آلبوم لاله بهار، علی رضا افتخاری در مقام صبر و همکاری با خوانندگان دیگری چون علی جهاندار و علی رستمیان. پرویز مشکاتیان آلبوم های مستقل و زیبای دیگری نیز به نام های لحظه دیدار، تمنا، پگاه و سرو آزاد منتشر کرد.

نویسنده : حمیدرضا تهرانی