چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
هنر برای جوانان
در کشوری همچون ایران با آن پیشینه کهن تاریخی و وجود مردمی با درک و احساس بالا که ویژه شرقیهاست و همچنین ایجاد تحولات عمیق فکری در چند دهه اخیر این وظیفه را بر دوش هر شهروندی قرار میدهد که گامی هرچند کوتاه در راستای حرکتهای رو به رشد فرهنگی جامعه بردارد. من نیز به نوبه خود این وظیفه را پاس داشته تا به ضرورت و جایگاه تئاتر کودک و نوجوان بهعنوان یک مسئله جدی نگاهی هرچند ناتمام داشته باشم. هنر کودکان در محیط هنری مقام نامشخصی دارد ولی با این وجود نمیتوان منکر هنر کودکان شد. بنابراین برماست که در جهت رشد، شکوفایی و باروری هرچه بیشتر کودک و نوجوان و در راستای اهداف آموزشی و تربیتی گام برداریم.
بهطور کلی دنیای کودکان دنیای پررمز و رازی است که با ریزبینیهای خاص میتوان پی به تمام وجود آن برد. در اینجا سعی شده است تا مطالعه کلی در ابعاد مختلف هنر کودکان به عمل آید.
حال مشکلاتی جهت پیشبرد این هدف نیز وجود دارد که نویسنده را بر این داشته است که از مخاطب خود سوالات جدیتری را مطرح نماید که آیا برگزاری جشنوارهها حتی اگر خوب هم اجرا شده باشند متاسفانه جرقهای بیش نبودند که به سرعت خاموش شدهاند.
و یا آنکه در حالی که نسل سازنده جامعه جوانان میباشند و شکلگیری شخصیت جوانان در گرو تربیت و سلامت نسل قبل از خود یعنی همین کودکان ونوجوانان میباشند آیا بهتر نیست کارهای پایه و اساسی را بر این نسل استوار سازیم و یا اینکه متاسفانه ما از پیشرفت تئاتر کودک و نوجوان در دنیا و جهان اطلاع چندانی نداریم زیرا سازمانی که متولی این امر باشد در ایران وجود ندارد و به تناسب اهمیت و ضرورت نقش کودک و نوجوان در ساختار جامعه از لحاظ پژوهش علمی و تحقیقاتی شکل نگرفته است و این باعث میشود که رخدادهای جهان پیرامون ما ناشی از تحقیقات و پژوهشها همواره از رسانههای شنیداری و نه دیداری و بخصوص هنر نمایش بیبهره بماند. آنچه در فرهنگ و سنت ایرانی که نه به لحاظ علمی بلکه از لحاظ عملی که در قالب بازیهای کودکان و نوجوانان میتوانستند در تربیت و باورپذیری و حتی مسئولیتپذیری کودکان و نوجوانان نقش بسزایی داشته باشند متاسفانه به گونهای رو به نابودی گذاشته شدهاند و ما نه تنها جایگزین مناسبی برای آنها ایجاد نکردهایم که کودک را با ذهنی متفاوت متغیر و بیگانه با فرهنگ و سنت و حتی ملیت خود حرکت دادهایم و متاسفانه رسانههای تصویری در جهت ناباوری و عدم اعتماد به نفس و حتی در پارهای از موارد بیگانهسازی کودک از فرهنگ و اصالت گام بر میدارند و نقش کودک در این رسانهها را بسیار کمرنگ و گاهی بیرنگ میبینیم. در صورتی که رسانه تصویری که میتواند جایگاه بسیار رفیع و مطمئن و نقش بسزایی در تاثیرگذاری فرهنگ و تعلیم و تربیت داشته باشد، متاسفانه در جهت خلاف و متضاد با آن حرکت میکند و علیرغم اینکه در هزاره سوم میباشیم هنوز تقسیمبندی درستی از بازی متناسب با سنین کودک نداریم.
حال باید بدانیم که: کودکان معمولا طبعی جویا و ذهنی سازنده و روشن دارند. به همین سبب میکوشند تا ابعاد مجهول را بشکنند.
- تئاتر در تمام مراحل زندگی حتی در سنین بالا میتواند وسیله موثری برای اعتماد روحی انسان باشد و در مورد کودکان میتوانیم بگوییم که برای تربیت روانی و تکامل فکری آنها وسیلهای بسیار موثر و مفید است.
- هدف از تئاتر کودکان یاد دادن تئاتر کودک نیست بلکه کاملا جنبههای پرورشی و روانشناختی خود دارد.
- در تحلیل و بررسی آثار کودک بایستی بنای کار بر شرایط و زندگی اجتماعی باشد و تنها میتوان از این راه معلوم کرد تجربیات در زندگی چه اثری در ذهن و کار آنها دارد.
- کودک خود را سانسور نمیکند و هرچه در ذهنش دارد صادقانه بیان میکند.
- عیبجویی و اشتباه نسبت به درک یک نمایش کودک اولین سانسور را در زندگی کودک میکند.
- بزرگترها تلاش میکنند آنچه را که تجربه کردهاند به بچهها بیاموزند اما کودک آنها را با تجربههای شخصی خود در هم میریزد.
- همانطور که کودک به محبت، نوازش، تشویق و تنبیه غیر از تنبیه بدنی نیاز دارد، درک مسائل اجتماعی نیز برای او از جمله نیازهاست.
- هر کودکی که نتواند به راحتی احساس خود را بازگو کند و در گفتار و بیان خود ترس و تردید و شرمندگی کند،از کار واهمه داشته باشد و در برقراری ارتباط با اطرافیان یا بچههای دیگر تمایل از خود نشان ندهد یا نتواند در این راه پیشقدم شود کمرو و گوشهگیر خواهد شد.
نمایش کودک نقش ارزندهای در آموزش و شیوه زندگی فردی و رفتار اجتماعی و آموزشی و قانون و مقررات آموزش و پرورش، آموزش اخلاق، تبدیل خواستهها و عقدهگشاییها وایجاد عادات مفید دارد. نمایش به کودک میآموزد که زندگی همیشه بردن نیست بلکه برخی اوقات با باخت همراه است. پس نباید دلسرد شود بلکه باید حرکت کند و فعالیت تازهتری از خود بروز دهد.
حال بایستی گفته شود که وظیفه اصلی یک هنرمند آگاه انتخاب حرکتهای بالنده در هنر است و نقش اصلی یک هنرمند بیان واقعیتها در جامعه نیست بلکه هنرمند در قلمرو و فکر آنان باید به سمت درهم شکستن واقعیتها پیش رود.
به عبارت دیگر نگرشهای واقعی در نمایش کودکان به وسیله بزرگترها به آنها تحمیل میشود که این نوع بینش هیچ رابطهای با شخصیت درونی کودک ندارد و بدین جهت بررسی نمایش کودک جز با علم روانکاوی و روانشناختی نتیجه زیانباری در جامعه به جای میگذارد.
از بین بردن احساسات کودک ممکن است منجر به امراض عصبی گردد. اهمیت تاثیر افکار بستگی به وضع طبقاتی افراد دارد و باید به هر کودک اجازه استقلال داده شود.
در نظر داشته باشیم که یادگیری و نوآوریهای کودکان تنهاوسیله نمایش نیست بلکه تعداد زیادی ازکودکان به وسیله بازی و نقاشی و اسباببازیهای خود، دنیای آینده را ترسیم میکنند. مثلا دختران با عروسکهای خودشان آینده زیبایی برای زندگی خود ترسیم میکنند. پس در انتخاب نمایش بایستی از کودک خود خواست تا نظر بدهد و هیچگاه نظر خود را به وی تحمیل نکنیم. بیشتر معلمان سعی میکنند از ساعت این درس هنربهعنوان ساعت کمکی برای جبران عقبماندگی یا تقویت درسهایی مانند ریاضی و علوم و... استفاده کنند.
والدین نیز در خانه به هنر بهعنوان یک سرگرمی و یا گذراندن اوقات فراغت کودکان خود نگاه میکنند و به ارزش و اهمیت این رشته توجه ندارند. اگر نمایش در مدارس به اندازه درسهای دیگر اهمیت داشت یا والدین در خانه به آن اهمیت میدادند نه تنها به پیشرفت کودکان در همه زمینهها کمک میکرد بلکه باعث تقویت دروس دیگر نیز میشد.
بررسی تئاتر و درک آن باعث انعکاس نیازها، رشد تفکر و به دست آوردن تجربههای بسیاری میشود.
تئاتر کودک به ما کمک میکند به درون خلوت آنها راه پیدا کنیم و از احساسات و نیازها و کمبودهایشان آگاه شویم تا بهتر بتوانیم برای رفع نیازها و بروز صحیح احساساتشان برنامهریزی کنیم.
- به درک و ارزیابی کودکان از مسائل محیط اطراف و اطرافیانشان پی میبریم.
- به نحوه تفکر کودکان پی برده تا بتوانیم بستری برای رشد و پرورش خلاقیت آنها آماده کنیم.
- به کشمکشها و دلهرههای درونی کودکان پی برده و با شناخت علت آنها سعی میکنیم با رفع آن به کودکان خود کمک کنیم، آنهاوقتی دلهرههایشان را پس از دیدن یک نمایش به ما منتقل میکنند احساس آرامش و راحتی بیشتری میکنند.
ما بر آنیم تا از طریق هنر نمایش وبویژه نمایش کودک و نوجوان کلیه راهها و خطوط موردنظر و توجه کودکان را برای آنها ترسیم کرده و منقوش سازیم و آنگاه با توجه به گرایش،علاقهمندی و آمال و آرزوهای کودکان و نوجوانان مسیری درست برای حال و آینده او که همانا شکلگیری شخصیت فردی و اجتماعی کودک و نوجوان، میباشد ترسیم نماییم. در واقع ما آنچه را که از وی آموخته و دریافتهایم بهطور منظم و علمی به خود وی (کودک و...) تحویل میدهیم و در اینجا نقش و مشارکت آنها قابل توجه و دقت است. در واقع این یک ارتباط کاملا دوجانبه است که در مسیر حرکت شکل گرفته،تکمیل شده و به اجرا در میآید.
شهره گلمحمدی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست