شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
در سراشیبی بزرگ!
جاذبه زمین را نیوتن کشف کرد و احمد پورمخبر را رضا عطاران! تا اینجا بیشترین استفاده از پورمخبر را حسین فرحبخش برده است. قبل از نقد فیلم دردسر بزرگ شخصا یک سئوال از آقای فرحبخش دارم و آن اینکه چگونه سعی دارد در هر فیلمی با هر موضوعی و گونه سینمایی از آقای پورمخبر استفاده کند و اساسا چه هدفی را از این کار دنبال میکند؟ موضوع نوشتار، شخص خاص و آقای پورمخبر نیست بلکه موضوع اصلی انتخاب بازیگر است که به روشی خاص صورت میگیرد. به واقع چگونه است که حسین فرحبخش حتی در فیلمی که اساسا موسیقی و ژانر موزیکال در آن جایگاهی ندارد هم سعی دارد به هر شکلی آن را به موزیکال تبدیل کند و در آن از بازیگران مشهور شده بهره ببرد. به واقع روشن نیست که هدف از تولید آثار قرن نوزدهمی چیست؟
به اصل فیلم بپردازیم؛ فیلم سینمایی دردسر بزرگ ساخته حمید گلستانه است. قصه فیلم از این قرار است که حامد کمیلی که یک کلاهبردار تمام عیار است از زنان به شیوه تقریبا ثابت کلاهبرداری میکند. او با حدود چهار زن ارتباط دارد و قصد دارد با همه آنها ازدواج کند و قبل از ازدواج همه آنها را
سر کیسه کند. البته تعمد کارگردان در انتخاب عدد چهار به دلیل محدودیتهایی است که دین اسلام برای مرد ایجاد کرده وگرنه میتوانست این عدد دو رقمی شود. او قصد دارد با همه زن ها ازدواج کند و با توجه به نوع شخصیت زن و روابط عاطفی فی مابین، مال و اموال آنها را تصاحب کند و در این میان
هم ولایتی او از روستا برای رسیدن به کار و شغل پیش کمیلی میرود و تمام برنامههای او را بر هم میزند و قصه جا به جایی و شباهت آدمها چاشنی فیلم میشود. البته کمیلی برای رسیدن به ثروت به زنها بسنده نمیکند و نقشه سرقت را هم طراحی میکند. قصه فیلم شباهت عجیبی به زنها یک فرشتهاند دارد با این تفاوت که در آن فیلم امین حیایی پس از پایان رابطه قبلی رابطه جدید را شروع میکند و در اینجا این رابطه به صورت همزمان شکل گرفته است.
فرحبخش در جایی گفته بود من پنجاه سال دارم و بهتر فیلم را میفهمم و اولین اکران فیلم را همراه خانواده خود میبینم و اساسا آثار تولیدی توسط من نکته جنسی ندارد و تماشاگر اینگونه حس میکند. به واقع این روزها راحتترین کار برای جذب مخاطب در سینما استفاده از نکات سخیف است و همه سعی دارند از این فرمول به نوعی استفاده کنند. البته ما حرف فرحبخش را نادیده میگیریم. موضوع و ساختار فیلم و اساسا پیرنگ داستانی آن تکراری است و کارگردان از مهره سوخته استفاده کرده است.نقش موسیقی در این فیلم همانطور که بدان اشاره شد بیهوده است. میرسیم به سکانس پایانی که باید در هر فیلم ایرانی وجود داشته باشد آن هم از نوع فرحبخش. شخصیت پردازی در این فیلم آنقدر بد است که کپی آثار دیگر است. زنان را ساده لوح نشان می دهد و در پایان قصه این روند معکوس میشود. به هر روی سینمای بدنه، سینمای تجاری یا هر اسمی که بدان خوانده میشود روزگار عجیبی دارد و در سراشیبی سقوط قرار گرفته و افرادی مثل فرحبخش نقش کاتالیزور را در این روند دارند. به نظر میرسد با این نوع فیلمسازی و با این سبک و سیاق تمام سینماها تغییرکاربری بدهند و تبدیل به مجتمع تجاری و پاساژ شوند!
احمد عراقی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست