یکشنبه, ۱۹ اسفند, ۱۴۰۳ / 9 March, 2025
چه خبر ازآن بالاها, پسر

حامد حدادی که زمانی به دلیل قامتبلندش دچار افسردگی شده بود و خجالت میکشید از خانه خارج شود امروز از این اتفاق ژنتیکی بهعنوان نقطهقوت خودش بهره برده و پس از امضای قرارداد با تیم ممفیس گریزلیز آمریکا، تمام نگاهها را معطوف خودش کرده است...
در روزهایی که لیگ معروف بسکتبال آمریکا (NBA) به دلیل اعتصاب بازیکنان تعطیل است، حامد حدادی موقتا به ایران برگشته و بعد از مدتها یک بار دیگر در کانون توجه قرار گرفته است.
پسربچه قدبلند اهوازی که تا روزگار نهچندان دور با پای برهنه، در گرمای ۵۰ درجه روی زمینهای داغ اهواز برای انداختن توپ داخل سبد بسکتبال بیتابی میکرد، حالا شانهبهشانه بزرگترین بسکتبالیستهای دنیا بازی میکند!
مصاحبه ما با او را که روزی پسربچهای قدبلند، خجالتی و افسرده بوده و امروز یک بسکتبالیست مشهور است، میخوانید.
▪ آقای حدادی! شما چندمین بسکتبالیست قد بلند ایران هستید؟
- بعد از جابر روزبهانی که ۲ متر و ۲۴ سانتیمتر قد دارد، من با ۲ متر و ۱۸ سانتیمتر دومین نفر هستم.
▪ از چه زمانی احساس کردید از بقیه همسن و سالهای خودتان قدبلندترید؟
- دقیقا میتوانم بگویم از وقتی ۷ سالم شد و به مدرسه رفتم، وقتی که به من گفتند آخر صف بایست و بعد هم که کلاسبندی کردند و سر کلاس من را پشت آخرین میز نشاندند. همان موقع فهمیدم که بابت قد بلندم باید تاوان پس بدهم.
▪ از اینکه باید آخر کلاس مینشستید ناراحت بودید؟
- نه... ناراحت نبودم.
▪ درستان خوب بود؟
- نه! (میخندد) برای همین ناراحت نبودم که آخر کلاس مینشستم چون اصلا شاگرد تنبل کلاس بودم. آنقدر هم از کلاس اخراج شدم که حسابش از دستم در رفته. فکر میکنم اصلا یکی از دلایلی که شاگرد زرنگی نشدم این بود که میز آخر کلاس مینشستم.
▪ شوخی میکنید یا جدی میگویید؟
- جدا همینطور بود. فکر میکردم مثل تمام شاگردانی که میز آخر مینشینند، باید شاگرد تنبل باشم. البته در دوران دبستان و راهنمایی یک شاگرد معمولی بودم اما وقتی به دبیرستان رفتم افت کردم و برای همین از درس و مشق دور شدم و ترک تحصیل کردم.
▪ به خاطر قدبلندتان لقبی میان بچهها نداشتید؟
- چرا، وقتی ۱۳ ساله بودم، حدود ۲ متر قد داشتم و یک عده از بچه محلها و همکلاسیهایم به من میگفتند بابالنگدراز!
▪ مردمیکه شما را در کوچه و خیابان میدیدند چه واکنشی نشان میدادند؟
- از هر ۱۰۰ نفر آدمیکه از کنارم رد میشدند، ۹۹ نفر برمیگشتند و یک بار دیگر با تعجب به من نگاه میکردند. نگاههای سنگین مردم را احساس میکردم.
▪ ناراحت هم میشدید؟
- بله.... خیلی زیاد! به خاطر قد بلندم یک مدت افسردگی گرفته بودم و از خانه بیرون نمیرفتم؛ اعتماد به نفسم را از دست داده بودم و خجالت میکشیدم از خانه بیرون بیایم.
▪ تا چه زمانی این احساس با شما بود؟
- تا همین ۷، ۸ سال پیش. من زیاد از خانه بیرون نمیآمدم مگر اینکه میخواستم سر تمرین بروم و بیایم.
▪ اما از وقتی بسکتبالیست شدید - بهتر است بگویم بسکتبالیست مشهوری شدید - این افسردگی باید از بین رفته باشد؟
- بله، همینطور شد. از چند سال پیش که عضو تیم ملی شدم، نگاه مردم تغییر کرده و حالا خیلی به من لطف دارند. مردم الان نگاه مهربانانهتری دارند و وقتی در کوچه و خیابان مرا میبینند جلو میآیند و سلام و علیک میکنند و میپرسند شما آقای حدادی نیستی؟ تا چند سال پیش خیلی اذیت میشدم اما حالا احساس راحتی میکنم. فکر میکنم بالاخره از زیر سایه سنگین و آزاردهنده قد بلندم بیرون آمدم. بسکتبال باعث شد رابطهام با مردم بهتر شود.
▪ مثلا چه تغییر عمدهای کردید؟
- قبل از اینکه بسکتبالیست شوم خیلی زود ناراحت میشدم و میرنجیدم اما حالا همهچیز تغییر کرده.
▪ هیچوقت بلندقدیتان برای شما دردسرساز هم شده؟
- زمانی که بسکتبالیست معروفی نبودم و درآمدی نداشتم با تاکسی سر تمرین میرفتم و همیشه سرم به سقف تاکسی میخورد و مشکل داشتم. برای همین مجبور بودم آژانس بگیرم تا بتوانم روی صندلیهای عقب دراز بکشم. به خاطر قد بلندم هیچوقت نتوانستم سوار اتوبوس شوم چون وقتی میایستم سرم به سقف میخورد و برای سوار شدن و پیاده شدن از اتوبوس هم مشکل داشتم. برای عبور از چارچوب در هم که همیشه دردسر داشتهام و هر جایی که میخواهم وارد شوم باید دولادولا حرکت کنم.
▪ تا حالا سرتان به جایی خورده؟
- هزار بار. معمولا هرجا که میخواهم رد شوم، سرم را پایین بیاورم اما گاهی حواسم نیست و سرم محکم به چارچوب اصابت میکند. چارچوب در، معمولا استاندارد است اما مشکل این است که من از استاندارد بلندترم. دیگر عادت کردهام هرجا میروم، سرم را خم کنم.
▪ پس آدم سر به زیری هستید؟
- بله، تا دلتان بخواهد. به سربهزیربودن هم عادت کردهام. اگر شما هم بالای ۲ متر و ۱۰ سانتیمتر قد داشتی ناخودآگاه آدم سر به زیری میشدی! البته من به خاطر خصوصیات ذاتیام سر به زیر هستم و ارتباط چندانی به قد بلندم ندارد.
▪ سایر اعضای خانواده هم مثل شما قد بلند هستند؟
- بله، همه خواهر و برادرهای من قدبلند هستند اما نه به اندازه من. بلند قدی ما یک ریشه ژنتیکی دارد و همه ما از نظر ژنتیکی به پدرمان رفتهایم.
▪ الان سوار چه ماشینی میشوید؟
- معمولا ماشین شاسیبلند سوار میشوم. در آمریکا که بودم، «رنجروورز» که یک ماشین چهار در شاسیبلند است و سقف بلندی دارد، داشتم. در این ۲ ماهی هم که به ایران برگشتهام، ماشین دوستانم که اکثرا شاسی بلند هستند را سوار میشوم و خودم هنوز ماشین نخریدهام.
▪ برای لباسخریدن هم مشکل دارید؟
- اوایل لباس سایز خودم را به سختی پیدا میکردم. برای همین اقوام و دوستانم، بیشتر از خارج کشور برایم لباس میفرستادند. معمولا به اندازه یک سال برایم لباس میفرستادند اما بعدها یک مغازه در یکی از مراکز خرید تهران پیدا کردم که لباسهای سایز بزرگ داشت.
▪ وقتی در خارج از کشور زندگی میکردید هم این مشکل را داشتید؟
- نه! در آمریکا مشکلی بابت تهیه لباس نداشتم چرا که اغلب کمپانیهای معروف ورزشی لباسهای سایز بزرگ باکیفیت عالی را تولید میکنند و خیلی راحت در دسترس مشتری قرار میدهند.
▪ سایز کفشتان چند است؟
- سایز کفشم ۵۳ است. البته کفش خیلی راحتتر از شلوار و پیراهن و کاپشن برایم پیدا میشود. وقتی نوجوان بودم، نمیتوانستم کفش ورزشی که سایز پایم باشد را پیدا کنم و برای همین پابرهنه تمرین میکردم.
▪ هیچوقت دوست داشتی قدت مثل بقیه بود؟
- اصلا و ابدا. از فیزیک بدنیام خیلی راضی هستم و همیشه فکر میکنم این لطفی است که خدا به من داشته و بابت آن هم شکرگزار هستم.
▪ پس فکر میکنید از قد بلندتان بیشتر بهره بردید تا اینکه ضرر کرده باشد؟
- بله، من صددرصد سود کردهام. اگر قد بلند نبودم در بسکتبال هرگز به چنین موقعیتی که در حال حاضر دارم نمیرسیدم. من با استفاده از قدبلندم توانستم خیلی سریعتر از بسکتبالیستهای دیگر پیشرفت کنم و الان هم دوست دارم از این جایی که هستم بالاتر بروم و باز هم پیشرفت کنم. فکر میکنم این راهی است که خداوند پیش پایم قرار داده و باید نهایت استفاده را از آن ببرم.
▪ با توجه به قدبلند و دستهای کشیدهای که دارید، هیچ سعی نکردید دروازهبان فوتبال شوید؟
- اتفاقا من ورزش را با فوتبال و دروازهبانی شروع کردم. خیلی دوست داشتم مثل علی دایی یک مهاجم سرزن باشم اما وقتی در چارچوب دروازه میایستادم احساس خوبی داشتم و دروازهبانی بد نبود.
▪ پس چرا فوتبالیست نشدید؟
- به پیشنهاد یکی از اقوام مادرم فوتبال را رها کردم و بسکتبالیست شدم. به نظرم جذابیتهای بسکتبال خیلی بیشتر از فوتبال است و برای همین خیلی زود پیشرفت کردم و کاپیتان تیم بسکتبال دبیرستان شدم. حاشیههای فوتبال بیشتر از جذابیتهای آن است و برای همین بسکتبال را انتخاب کردم.
▪ طرفدار استقلال هستید؛ نه؟
- بله، خودم استقلالی هستم و برای همین بازیکنان استقلال را دوست دارم.
▪ حقیقت دارد که الان پردرآمدترین ورزشکار ایرانی هستید؟
- نمیدانم. الان فوتبالیستها سالی چقدر دستمزد میگیرند؟
▪ یک فوتبالیست در سطح ملی حدودا سالی ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیون تومان میگیرد.
- قرارداد من با ممفیس سالی ۲ میلیون دلار است که ۴۰ درصد آن بابت مالیات کسر میشود.
▪ با یک حساب سرانگشتی میشود سالی یک و نیم میلیارد تومان. با این پول چه میکنید؟
- چه کار باید بکنم؟! همهاش را میخورم!
▪ دوست نداری مثل خیلی از فوتبالیستها تجارتی راه بیندازی؟
- یک کارهایی میخواهم انجام بدهم که تا ۲ سال آینده همه متوجه میشوند. اول از همه میخواهم یک مجموعه ورزشی بزرگ در اهواز بسازم چون واقعا به زادگاهم دلبستگی خاصی دارم و میخواهم یک روز برای جوانان شهرم کار بزرگی انجام بدهم.
مهرداد رسولی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست