جمعه, ۱ فروردین, ۱۴۰۴ / 21 March, 2025
گرما در آستانه فصل سرد

با این وضع سالنهای سینما که ما داریم و تعداد ناچیز آنها به نسبت جمعیت و نیز پراکندگی نامناسب همین سالنهای معدود و محدود خصوصا در تهران، این نکته که سینمای ایران فصل یا فصول مرده و بیتاثیر در نمایش نیز داشته باشد، که دارد یکی از معضلاتی بوده و هست که حیات اقتصادی سینمای ایران را مورد مخاطره قرار میدهد. اما نگاهی به ترتیب نمایش فیلمهای ایرانی در ماههای اخیر، که طبق روال همه ساله فصول مرده محسوب میشد و کمتر تهیهکننده و پخشکنندهیی حاضر بود در ماه منتهی به جشنواره فیلم فجر فیلمش را روی پرده آورد، نشان میدهد با یک ترتیب مناسب و اکران فیلمهای خوب، زنده یا مرده بودن فصل تفاوت چندانی در استقبال از فیلم خوب ایجاد نمیکند. اکران همزمان چهار فیلم «حکم» مسعود کیمیایی، «هشتپا»ی علیرضا داودنژاد، «یک بوس کوچولو» بهمن فرمانآرا و «مکس» سامان مقدم، که هر چهار فیلم جزو امیدهای فروش بودند در فصلی که همیشه فیلمهای از پیش شکست خورده در آن به نمایش در میآیند، علاوه بر اینکه اعتماد به نفس سازندگان این فیلمها را در برخورد با مخاطب نشان میدهد، این نکته را هم بطور واضح و آشکار بیان میدارد که فیلم خوب و خوش ساخت، حتی اگر در زمان بدی اکران شود و حتی اگر با رقیبان قدرتمندی اکران شود، شکست نخواهد خورد و اگر هم نتواند به یک موفقیت کم سابقه دست یابد، حداقل این توان را دارد که گلیم خود را از آب بیرون کشیده و آمارهایی به دست آورد که پرفروشترین فیلمهای فصول پیش و به اصطلاح فصول زنده هم دستیابی به آن را جزو آمالشان قرار داده بودند البته فیلمهایی چون «شارلاتان» و فیلمهایی شبیه آن از این قاعده مستثنا هستند، چرا که اصلا آنها را نمیتوان سینما به شمار آورد تا قوانین ساخت و نمایش سینما هم در موردشان مصداق داشته باشد. به هرحال، موفقیت همزمان چهار فیلم اکران شده در ماه اخیر، که از کارگردانان سه نسل مختلف روی پرده آمدهاند، موقعیتی دلچسب پیش روی سینمای ایران برای ترتیب زمان اکران فیلمها در سالها و ماههای آتی قرار داده، که استفاده مناسب از آن به نفع فیلمها و کل
یت سینمای ایران از نظر اقتصادی خواهد بود.
مطلبی که میخوانید، بدون توجه به فروش فیلمهای روی پرده که خوشبختانه همگی گلیم خود را از آب بیرون کشیده و به موفقیتی نسبی رسیدهاند نگاهی دارد گذرا به فیلمهایی که در حال حاضر روی پرده سینماهاست، نگاهی که شاید بتواند توضیح دهد چرا به رغم سختیهای ظاهری، این فصل با اکران چهار فیلم ارزشمند هرکدام از فیلمهای روی پرده در نوع خود فیلمهای ارزشمندی هستند یک اتفاق نوظهور در سینمای ایران بوده است و میخواهد توضیح دهد چرا هرکدام از فیلمهای اکران شده در حال حاضر را میتوان فیلمی ارزشمند نامید.
حکم مسعودکیمیایی؛
عاشقانهیی سینمایی، سینمایی عاشقانه و همان دردها و زخمها!
«حکم» را بهترین فیلم سالهای اخیر کیمیایی نامیدهاند. در این مساله شک نداشته باشید. فیلم، فیلمی کمنقا است که هنرمندی و تبحر کارگردانی به نام «مسعود کیمیایی» را برای بیست و پنجمین بار اثبات میکند. فیلم، آکنده از ظرایف و دقایقی است که هر سینمادوستی از کشف آنها، ارتباطی دوچندان با فیلم خواهد داشت و این در ساخته کارگردانی که در سالهای اخیر همواره به بیحوصلگی و دوری از وسواسهای همیشگی هنرمندانهاش متهم میشد، اتفاقی نوظهور و امیدبخش و نویدبخش میتواند باشد.
اما علاوه بر نام «مسعود کیمیایی» فیلم از حیث گروه بازیگری نیز از قدرتمندترین کارهایی است که در سالهای اخیر روی پرده سینماها آمده است. حضور بازیگرانی از سه نسل مختلف، که برگزیدگان هر نسل را شامل میشود، یکی از به یادماندنیترین انتخابهای بازیگری را در سینمای این سالهای ایران شکل داده است. «عزتالله انتظامی» یا «آقای بازیگر»، نماینده بازیگران سینما و تئاتر قبل از انقلاب در این فیلم، در نقشی بیشباهت به کل کارنامهاش یکی از بهترین نقشآفرینیهایش را در این فیلم ارایه کرده است. «رضا معروفی» که «انتظامی» آن را بازی میکند، شبیه هیچ کدام از نقشهای قبلی این هنرپیشه نیست. چنانکه حتی، اگر چهره بازیگر را در نظر نگیریم، شناختن او از پس نقش «رضا معروفی»، یک فعال سیاسی که پرش به کارهای خلاف گیر کرده است، غیرممکن به نظر خواهد رسید. «خسروشکیبایی» نماینده نسل میانی بازیگران سینمای ایران، در نقشی کوتاه ولی تاثیرگذار، یک سرمایهدار سرمایه اندوخته بیریشه سر برآورده از مناسبات پشت پرده اقتصادی را به شکلی خارقالعاده، با تناقضی عمده در رفتار و گفتار که «بیریشگی» او را عیانتر میسازد و با رنگ و طعمی از هجو، که هم به مناسبات اجتماعی و هم به شخصیتهای سینمایی نظر دارد، تصویر میکند. حضور چند دقیقهیی شکیبایی در فیلم چنان سنگین است که کل فیلم را تحتالشعاع خود قرار میدهد و البته این میتواند برآمده از نقشنویسی استادانه نویسنده و کارگردانی باشد که نقشهای فرعی فیلمهایش همواره جزو به یادماندنیترین نقشهای سینمای ایران هستند. بهمن مفید در قیصر، فنیزاده در گوزنها، کیانیان در سلطان و مریلا زارعی در سربازهای جمعه را که فراموش نکردهاید؟
جوانان هنرپیشه فیلم هم کمنظیرند. «لیلا حاتمی»، مثل همیشه و این بار بیشتر از همیشه و بهتر از همیشه حضور توامان معصومیت و تباهی را روی پرده جان میدهد و از نتیجه این تباهی و معصومیت است که انتقام کور او رخ مینمایاند. «بهرام رادان» در نقشی درگیر برگشتگی و آشفتگی، فضای کار چندانی در کل فیلم ندارد، اما «پولاد کیمیایی» در «حکم»، بازیگرترین بازیگر گروه غنی هنرپیشگی این فیلم است. هنرپیشهیی که پیش از این فیلم، زیر سایه پدر بود و کسی او را به عنوان یک هنرپیشه، که گرفتن نقشهایش دلیلی دیگر چون پسر کیمیایی بودن دارد، جدی نمیگرفت اما در «حکم» چنان درخشیده که تا مدتها از خاطر نخواهد رفت. نقش او در رل قاتل حرفهیی عاصی و کتابخواندهیی که «تو این سن حوصله هیچی نداره»، ترکیبی دهشتناک از همنشینی «به بیراهه رفتن آرمان» و «سودای سرمایه» را در یک جوان یاغی که میخواهد به همه جا برسد، به مخاطب ارایه میدهد. شاید به دلیل درآمدن این «آرمان به بیراهه رفته» در نقش قاتل حرفهیی باشد که «پولاد» چنین باورپذیر، همدلی تماشاگر را در یکی از ظاهرا منفیترین نقشهای سینمای کیمایی به دست میآورد و چنان موثر ظاهر میشود که قهرمان فیلم بیقهرمان حکم برازنده اوست...
به هر حال، این نوشته قرار نیست نقد فیلم باشد. فیلم، اما ابزارهای کامل برای نقد را در اختیار میگذارد. ورود به دنیای فیلم از هر منظری، دریچهیی دیگر به درون آن میگشاید که نتیجهیی یکسر متفاوت از نزدیکی به فیلم از منظری دیگر دارد. از این نگاه، این جدیدترین فیلم کیمیایی، شاید کاملترین فیلم او در سالهای اخیر باشد که برای هر طیفی از علاقهمندانش و حتی مخالفانش چیزی برای دوست داشتن دارد...
هشتپا علیرضا داودنژاد؛
کشتن بیل در یک اکشن زنانه ایرانی
«علیرضا داودنژاد»، همواره متهم به این مساله شده که چرا دیگر فیلمی مثل «نیاز» نمیسازد. ظاهرا یک اجماع جمعی ایجاد شده که «نیاز» بهترین فیلم «داودنژاد» است چراییاش را واقعا نمیدانم. او که فیلمهای درخشانی چون نازنین، بچههای بد یا ملاقات با طوطی را در کارنامهاش دارد، چرا باید مدام با «نیاز» مقایسه شود؟! ؛ اما فیلم «هشتپا» ردی از داودنژاد چون نیاز ندارد...
«هشتپا» سینماییترین فیلم کارنامه «علیرضا داودنژاد» است. فیلمی سرشار از ظرایف کارگردانی و تدوین و در برخی از اوقات، بازیگری. از تکتک پلانهای این فیلم معلوم است که کارگردان چه سختیهایی در ساخت آن کشیده و چه وسواسی در ساخت این فیلم به خرج داده است. تدوین فیلم هم، با ریتم پرشتابش، یکی از نمونههای درخشان تدوین در سالهای جدید است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست