یکشنبه, ۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 23 February, 2025
حادثه در عصر خسته مدرن

● یک: وجه هوشمندانه تاریکی
حکایت تبهکاران باهوش، قدیمیتر از آن است که با تاریخ تلویزیون یا از آن بیشتر، با تاریخ سینما سنجیده شود. ریشه در ادبیات دارد و پیش از آن که در ادبیات، خودی نشان دهد در اسطورهها رقم خورده است. تبهکاران با هوش، مخصوصاً در اساطیر یونان، جایگاهی ویژه دارند هم در اسطوره پرومتئوس هم در اسطوره جیسون هم در ... اما از آنجا که «هوشمندی» همیشه صفتی مثبت بوده در حافظه بشری، عموماً این تبهکاران [که به اشکال مختلف تبهکاری از جمله «دزدی» روی میآوردند] وجهی مثبت هم داشتهاند.
این وجه مثبت را میتوانیم در سری کتابهای «آرسن لوپن» هم [به عنوان پدر ادبی همه خطاکاران مثبت مدرن] ببینیم اما از سویی دیگر، ادبیات پلیسی که مشخصه اصلیاش، متوجه کردن حقانیت به سمت «حافظ قانون» است، گرچه این هوشمندی را تحسین اما جهت غیراخلاقیاش را مورد نقد قرار داده. پدر این گروه خطاکاران «غیرمحق» مدرن، محتملاً «پروفسور موریاتی»، شخصیت منفی قصهها و رمانهای «آرتور کانن دویل» است که حتی پس از کشته شدنش به دست «شرلوک هلمز»، در شکلها و نامهای دیگری تولد مییابد و به نیروی محرکه آثار «کانن دویل» در حوزه شخصیت پردازی و «غنیسازی وضعیت» بدل میشود. پس از ادبیات، سینما هم این جذبه «هوش سیاه» را کشف کرده و آن را به مؤلفه اصلی فیلمهای پلیسی بدل کرده است. [«دکتر مابوزه»ی فریتزلانگ، پدر این گونه تبهکاری مدرن، در سینما محسوب میشود] تلویزیون هم از همان روزهای نخست ظهورش، این «خصوصیت» را هم در حوزه شخصیت پردازی و هم «غنیسازی وضعیت» جذاب یافته و قصههایش را [برای شکلبخشی به وضعیتهای دلهرهآور] بر آن متمرکز کرده است.
خب، این «خصوصیت» در عصر مدرن [و پس از آن پست مدرن] با تکنولوژی رابطهای تنگاتنگ داشته؛ پل میان «هوش» و «پیشرفتهای تکنولوژیک» پلی مشهود و پذیرفته شده در اذهان عمومی بوده و هست بنابراین وقتی که وارد روزگار اینترنت میشویم، تبهکاران سینما و تلویزیون هم بیشترین تمرکز هوشمندانهشان را در این حوزه به نمایش میگذارند و این نمایش، تا حدی مهم میشود که در یکی از آثار سینمایی اقتباس شده از قصههای «کانن دویل» که «شرلوک هلمز» از عصر خسته مدرن به عصر تازهنفس پستمدرن قدم میگذارد، به دلیل بیخبری از اینترنت و رایانه، مغلوب نوه موریاتی میشود!
و حالا در تلویزیون ایران، مجموعهای به کارگردانی مسعود آبپرور شکل گرفته که یکراست سر اصل موضوع رفته و نام «هوش سیاه» را برخود دارد. طبیعتاً چنین رویکردی، تا حدی دیر مینماید اما به هر حال، این کار باید از نقطهای شروع میشد [که اکنون شروع شده] «هوش سیاه» یک قصه پلیسی دارد که تبهکارش، یک نابغه حوزه اینترنت و رایانه است و پلیسهایش، با احاطهای که براین حوزه دارند، ردش را میزنند. بنابراین بازی قدیمی «دزد و پلیس» حالا در لباسی امروزی، تکرار میشود و محتملاً باید شاهد التهاب و پیچیدگی بیشتری در قصه باشیم اما این اتفاق نمیافتد. چرا؟ به این دلیل که مجموعه در «واقعنما»یی این تبهکار و عملکرد اینترنتیاش ناموفق است؟ یا انطباق لازم میان این مجموعه با مجموعهها یا فیلمهایی که نمودهای موفق «این گونهسازی» اند، صورت نگرفته؟ به گمان من باید «هوشسیاه» را کلاً به دو بخش مجزا از هم تفکیک کرد و بعد به نتیجه رسید که مشکل از کجاست. دو بخشی که در یکی موفق و در دیگری ناموفق به نظر میرسد.
● دو: میل به سمت صفر «ریتم»
در ایران، برای «بومیسازی» سینمای دلهره، چه در سینما چه در تلویزیون، کوششهای بسیاری صورت گرفته که برخیشان بسیار موفق بودهاند اما اکثرشان نتوانستهاند با بازتولید آثار غربی، به نتیجه قابل توجهی برسند. «هوش سیاه» اتفاقاً در حوزهای که سعی میکند بازتولیدکننده آثار موفق اینچینی باشد، اثری قابل توجه است یعنی این «بازتولید» گرچه نتوانسته به «فرآیند خلاق» بینجامد اما «ریتم» مجموعه را شبیه آثار موفق و آشنای یک دهه اخیر جهان کرده است، با این همه این «ریتم» صرفاً در صحنههای «اکشن» و پرالتهاب به چشم میخورد و در صحنههای «تدارک» یا «پیش از توفان» دچار افت قابل ملاحظهای میشود و اثر، تا مرز ساز و کار یک ملودرام خانوادگی خوب شکل نگرفته، سقوط میکند.
از جمله این صحنهها می توان به زندگی خانوادگی پلیس فیلم، همچنین صحنههای طرح و توطئه تبهکار، برای خبرگیری از زندگی خانوادگی پلیس [از راه برقراری ارتباط اینترنتی با فرزندش] اشاره کرد.
مشکل این صحنهها، فقط در گفتوگو نویسی یا سامان بخشی به شخصیتها در دل وضعیت نیست [مشکلی عمومی که در اکثر تریلرهای ایرانی به چشم میخورد و محصول عدم تسلط فیلمنامهنویسان در شکل بخشی به «حداقل مقدرات روایی» است و البته ریشه دارد در «سست نویسی» این گروه در حوزه ملودرام] بلکه کارگردانی هم در این صحنهها، به شکلی غیرمنتظره دچار استحاله و میل به سمت صفر «ریتم» میشود. در صحنههای اکشن ـ بالعکس ـ آنقدر کارگردان ـ همچنین فیلمنامهنویسان ـ به مدلهای مشهور «تریلر» نزدیک میشوند که به بسیاری از کسانی که آنونس مجموعه را دیدهاند یا به طور اتفاقی و با روشن کردن گیرندههای خانگی خود، ناگهان با این صحنهها مواجه شدهاند، این تصور برایشان پیش آمده که با مجموعهای خارجی مواجهند! این دوگانگی ناشی از چیست؟ این را میدانیم که مجموعه، چند نویسنده دارد که زیر نظر «آرش قاری» کار کردهاند بنابراین قابل درک است اگر بعضیهاشان، روی صحنههای پرالتهاب متمرکز شده باشند و بعضی دیگر بر صحنههای «تدارک»، اما در مورد کارگردانی چه باید گفت؟ ما یک کارگردان داریم.
آیا باید بپذیریم که «آب پرور» هم، مثل دیگر کارگردانانی که به این حوزه وارد شدند و موفقیتهای نسبی در «تریلر تلویزیونی» کسب کردند [مثل فخیمزاده و تمجیدی] تابع فیلمنامهنویسان است و هر جا که آنها خوب مینویسند او هم خوب میسازد و هر جا که آنها دچار افت روایی میشوند کارگردانی او هم سقوط میکند؟ واقعاً چه نسبتی است میان سکانس متروکه «یاکیده» سعی میکند با تغییر چهره و مبتدی نشان دادن خود در کار با رایانه، فرزند «یاری» را بفریبد و توسط او، وارد فایلهای رایانهای «یاری» شود با آن سکانس که یک طلبکار، همراه با یک مأمور انتظامی، اشتباهاً دم در آپارتمانش سبز میشوند و «سکانس» ـ گرچه با نگاهی به صحنهای مشابه در «لئون» لوک بسون ـ تر و تمیز جمع میشود؟ خب، «هوش سیاه» میان مجموعهای موفق و ناموفق، دچار تلاطم است! و این تلاطم، هر مجموعهای را میتواند تا مرز غرق شدن در «عدم پذیرش» مخاطبان پیش ببرد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست