پنجشنبه, ۲۸ تیر, ۱۴۰۳ / 18 July, 2024
مجله ویستا

همه جا تعطیل , همه چیز تعطیل


هر ساله با نزدیک شدن به ایام تعطیلات نوروزی , فعالیت های مختلف در کشور ما حالتی نیمه تعطیل به خود می گیرند تا پس از گذشت تعطیلات بلندمدت نوروزی که تقریبا بیشتر بخشهای کشور در این ایام تعطیل می شوند دوباره شاهد گشایش و فعالیت نهادهای مختلف جامعه باشیم

سالهاست که بحثهای متعددی درباره تعطیلات در کشور مطرح می شود. بعضی کل این تعطیلات را بی فایده می دانند و خواستار حذف آن هستند و از سوی دیگر، عده ای نیز وجود این تعطیلات را برای تجدید قوای ایرانیان لازم می دانند.با وقوع انقلاب صنعتی در قرن ۱۹، تغییراتی اساسی در زندگی انسان ها رخ داد. تا جایی که این تغییرات در تمامی ابعاد و بخشهای زندگی انسانی متبلور شد: ۱۶ساعت کار مداوم در هر شبانه روز، حضور مداوم زن و مرد در کارخانه ، استفاده ابزاری از کودکان در محیط کار و دادن کارهای طاقت فرسا به آنها و نمونه های دیگر که همگی صحنه هایی از عصر خشک صنعتی آن زمان بود.این معضلات که روح والای انسانی را تحت سیطره خود قرار داده بود، موجب شد افرادی همچون کارل مارکس با ارائه مفهوم از خودبیگانگی یا عصر جدید، اثر چارلی چاپلین ، انسان امروزی را متوجه این بحران ایجاد شده کند.

با روی کار آمدن دولتهای رفاه در سطح دنیا، به مرور بحث تعطیلات و بخش اوقات فراغت در دستورکار انسان امروزی قرار گرفت تا او بتواند لحظاتی را نیز فارغ از هیاهوهای این عصر به خود بپردازد تا آنجا که سال ۱۹۳۶، برای اولین بار به کارگران کارخانه ، مرخصی همراه با حقوق داده شد و این گونه بود که اوقات فراغت بتدریج دمکراتیزه شده و خود را میان دیگر حوزه های انسانی قرار داد.

برای درک و فهم مفهوم اوقات فراغت و تعطیلات ، نیاز به تعریف درستی از کار و شرایط کاری است تا بتوان با استفاده از آن ، بحث اوقات فراغت را نیز مطرح کرد.

کار و فراغت در ایران

در ایران به دلیل نبود تعریف مشخصی از کار، نمی توان جایگاه اوقات فراغت و تعطیلات را میان مردم ایران مشخص کرد.

دکتر بکاری جامعه شناس و استاد دانشگاه می گوید: در جامعه حال حاضر ایران ، کار به صورت کلی در قالب یک کار دولتی فرض شده و افراد هم ، خود را از دولت و محیط کار جدا می بینند و همواره معتقدند حق و حقوق آنها در محیط کار پایمال می شود.

تا آنجا که بسیاری از کارمندان به شوخی می گویند حقوقی که ما می گیریم ، فقط برای حضور ما در محیط کار است و برای کارکردنمان باید چیزی اضافه بگیریم.با توجه به وجود فرهنگی اینچنینی میان بسیاری و از سوی دیگر، غالب بودن قشر کارمند در جامعه ، همواره در محیط کار، یک اخلاق کاری بسیار ضعیفی وجود دارد تا جایی که بنا بر آمار موجود، هر ایرانی تنها چند دقیقه در روز، کار مفید دارد.این مسائل همگی باعث می شوند محیط کار برای ایرانی ها، نه به عنوان محلی برای تلاش دایمی ، بلکه به عنوان محلی که به نوعی همراه با نشاط و تفریح و سرگرمی روزانه است تبدیل شده و در حقیقت کار را هم نوعی سرگرمی و اوقات فراغت می بینند.بسیاری از افراد در تعطیلات دچار افسردگی می شوند و ترجیح می دهند هر چه زودتر بر سر کار خود حاضر شوند. در حقیقت در این مساله ، رابطه متناقضی در بسیاری از مردم ایران ایجاد شده که عبارت است از کار در بیرون از محل کار و استراحت در محل کار.در بسیاری از حوزه ها، وقت افراد به بطالت می گذرد و در حقیقت ، کار هم به نوعی بطالت تبدیل می شود. در چنین شرایطی ، اوقات فراغت هم از معنای اصلی خود خارج می شود و دیگر نمی توان تعریف درستی از مقوله تعطیلات و اوقات فراغت در ایران ارائه کرد.

سبک های مختلف تعطیلات در کشورها

با مقایسه کشورهای اروپایی و امریکا، می توان به دو سبک محیط در ارتباط با زندگی ، کار و اوقات فراغت میان این کشورها دست یافت. مردم امریکا از آنجا که تمایل به سطح مصرف فوق العاده بالا دارند، سعی بر این دارند تا با کمترین تعطیلات ممکن به کار و فعالیت مشغول باشند تا از عهده مخارج زندگی پرخرج خود برآیند.

داشتن ماشین های گران قیمت و خانه های بزرگ با امکانات عالی ، خواسته مردم امریکاست و از آنجا که امنیت شغلی نیز در این کشور کمتر وجود دارد، بنابراین افراد مجبور به کار مداوم با کمترین حد استراحت و اوقات فراغت هستند تا بتوانند به امکانات بالایی که خواستار آن هستند دست یابند.در مقابل ، اروپایی ها به دلیل توقعات کمتر و داشتن زندگی ساده تر، سعی در بالا بردن کیفیت زندگی دارند. از آنجا که امنیت شغلی در کشورهای اروپایی به مراتب بسیار بالا بوده و توقعات آنها نیز متعادل تر است ، بنابراین مردم وقت بیشتری را صرف تعطیلات و اوقات فراغت خود می کنند و می کوشند با وجود زندگی ساده تر، از لذتهای بیشتری برخوردار باشند.با نگاهی به وضعیت کار در ایران ، متوجه این مساله می شویم که به دلیل پایین بودن بازدهی کار و نبود کار مفید در حد قابل توجه ، تعطیلات هم جایگاه خاصی را در جامعه ما ندارد. در صورت طولانی شدن تعطیلات هم ، تفاوتی در سبک زندگی مردم ایجاد نمی شود و این بدان معناست که تعطیلات ، رابطه اش را با ریشه منطقی اش (کار و سبک زندگی) از دست داده است.

تمامی این مسائل و کنار آن ، نبود برنامه مشخصی برای مردم ایران هنگام اوقات فراغت و بالتبع حضور آنان در بیشتر ایام تعطیل در منزل باعث شده بسیاری از ایرانیان ، تعطیلات و اوقات فراغت را تنها بطالت عمر بدانند و بر بیهوده بودن آن تاکید کنند.

اقتصاد و اوقات فراغت

قطعا هیچ گاه نمی توان نقش اقتصاد را در برگزاری هر چه بهتر اوقات فراغت نادیده گرفت که در صورت نبود این عامل اساسی ، نمی توان شاهد رونق برنامه های تفریحی در زمان فراغت و از همه مهمتر، شاهد رشد و شکوفایی صنعت گردشگری در یک کشور بود.

کشور ایران با جاذبه های توریستی فراوان ، باز هم نتوانسته در بخش گردشگری داخلی موفق بوده و مردم را به سوی این صنعت سوق دهد. عواملی همچون نبود جاذبه های غیرتاریخی در کم رونق بودن صنعت گردشگری در کشور موثر هستند، اما قطعا یکی از دلایل عمده در شکوفا نشدن این صنعت و حضور مردم هنگام فراغت در خانه خود را می بایست به وضعیت اقتصادی مردم ارتباط داد.

دکتر موحدی با مقایسه این دو عامل می گوید: یکی از مولفه های اوقات فراغت ، عرضه کالا و خدمات به افراد است ، اما برای نیل به این هدف ، نیاز به داشتن مولفه هایی همچون بودجه خرید و امید به مصرف است تا بتوان براساس آنها به این عرضه کالا و خدمات در زمان فراغت امیدوار بود؛ پارامترهایی که در حال حاضر کمتر در جماعت ایرانی وجود دارند.بدین معنی که شما در حال حاضر قدرت خرید دارید، اما می بایست این قدرت خرید را در یک چشم انداز میان مدت و دراز مدت حفظ کنید تا به طرف مصرف بروید.در غیر این صورت ، به جای این که چنین پتانسیلی به سمت حوزه مصرف برود، ناخودآگاه مسیر حوزه پس انداز و انباشت سرمایه و خرید کالاهای مصرفی را در پیش می گیرد؛ مثلا شاید حقوق شما در حال حاضر خوب باشد، اما امیدی به حفظ شغل خود ندارید و در نتیجه ترجیح می دهید به جای رفتن به رستوران در روز تعطیل ، پول خود را پس انداز کنید. بنابراین وقتی می توان حوزه اوقات فراغت را تقویت کرد که از لحاظ اقتصادی ، رشد پایداری برای بخش اعظم اعضای جامعه وجود داشته باشد و آن گاه است که می توان از صنعت گردشگری صحبت کرد.قطعا اگر افراد از لحاظ اقتصادی تا حدی تامین نباشند، شاهد رفتارهای دیگری در عرصه اوقات فراغت خواهیم بود. به طور مثال اگر خانواده ای در تامین هزینه هایش مشکل داشته باشد، با این استدلال که رفتن به هر جا هزینه زیادی دارد، سعی می کند اوقات فراغتش را در خانه سپری یا در نهایت یک وعده غذایی خود را در پارکی صرف کند و آن گاه نمی توان شاهد حرکات مثبت دیگری در عرصه اوقات فراغت بود.

تعطیلات بیش از حد، اما بدون برنامه

با نگاهی گذرا به تقویم ، می توان متوجه این مساله شد که اگر تعطیلات روزهای جمعه را حذف کنیم ، هر ایرانی به طور میانگین در هر ۱۵روز، شاهد یک روز تعطیلی است ؛ البته اگر تعطیلات غیررسمی را نیز به این زمانها اضافه کنیم ، مقدار تعطیلات در ایران بیشتر خود را نشان خواهد داد.به دلایل مختلف ، کشور ایران با توجه به وضعیت فرهنگی پیچیده خود، تعطیلات بی شماری دارد. این تعطیلات بیش از حد، به دلیل نبود برنامه خاصی ، تاثیرات منفی بسیاری در عرصه های مختلف کشور داشته و دارد و خسارات زیادی را نیز نصیب جامعه ما می کند.به طور مثال در ایام تعطیلات نوروزی ، به مدت ۲هفته ، تمامی فعالیت های کشور از کار می افتد تا پس از گذشت مدت زمانی ، دوباره بتوانند به حالت عادی خود بازگردند.دکتر بکاری در این باره می گوید: تقریبا می توان گفت در هیچ جای دنیا نمی توان چنین چیزی سراغ داشت که همانند ایران ، همه چیز به مدت ۲هفته متوقف شود؛ چرا که این کار آنقدر پرهزینه است که کسی اجازه انجام آن را به خود نمی دهد، زیرا طبیعی است که وقتی کار در ۲هفته تعطیل می شود برای این که فرد دوباره مشغول به کار شود، احتیاج به هزینه اضافی (چه از لحاظ مادی و چه از لحاظ روانی ) است.

برای رفع این مشکل چه باید کرد؟

به طور کلی تعطیلات از ۲ناحیه قابل بررسی است. از منظر اقتصادی ، از آنجا که ما هم جزیی از اقتصاد جهانی هستیم ، برای باقی ماندن در گردونه رقابت می بایست مرتب کار کنیم و تعطیلات مکرر و بیش از حد، بر این حرکت تاثیر منفی می گذارد؛ اما از سوی دیگر، برنامه خاصی نیز برای تعطیلات کشور وجود ندارد و این مساله تبدیل به معضل بغرنجی در کشور شده است.اگر چه در سالهای اخیر، صحبتهای مکرری درباره کم کردن تعطیلات در کشور شده است ، اما هنوز مدیریت مشخصی برای این کار وجود ندارد و مشخص نیست کدامیک از این تعطیلات می بایست حذف شده و کدامیک باقی بمانند.

تعطیلات مخرب می شوند

با نبود برنامه ریزی صحیح و اصولی برای اجرای هر چه بهتر برنامه های مختلف در ایام تعطیلات و اوقات فراغت مردم طبعا می بایست به دنبال تغییر رفتار مردم و کشیده شدن آنها به سمت خانه هایشان باشیم.این کشیده شدن به سمت خانه ها کنار نبود وضعیت مالی درستی برای خانواده ها موجب خواهد شد دیگر نه تنها چشم انتظار موفقیت های در عرصه سینما یا گردشگری نباشیم ، بلکه فرهنگ خود را نیز دستخوش حمله و لطمه ببینیم.

دکتر موحدی در این باره می گوید: با یک حجم سرمایه کوچک ، یک فرد قادر به انجام هیچ گونه کاری در حوزه فراغت خود نیست. با این حجم او نمی تواند سفر کند، اما می تواند به برنامه های تلویزیونی یا ماهواره نگاه کند که این وضعیت تنها باعث می شود فرهنگ به صورت یک مصرف منفعل آن هم به شکل منفعل ترین نوع مصرف خود که تماشای تلویزیون است ، تبدیل شود.در حال حاضر به دلیل مشکلات اقتصادی مردم و همچنین عدم اتخاذ تدابیر لازم ، اوقات فراغت به شکل منفعلی تبدیل شده که نه تنها رشد فرهنگ را به دنبال ندارد، بلکه در تخریب آن نیز موثر خواهد بود.از سوی دیگر، با حضور نداشتن مردم در مکان هایی چون سینما، دیگر نمی توان شاهد شکوفایی و رشد در این بخش بود و این بخش نیز حالت رکود به خود خواهد گرفت.قطعا برای رشد فرهنگ عمومی و مشارکتی بهتر میان مردم و همچنین استفاده هر چه بهتر از تعطیلات مکرر و زمان های فراغت متعدد در ایران ، نیاز به عزمی جدی از سوی مسوولان و علمای اجتماعی است تا بتوان تمامی پتانسیل های موجود را در بستر مناسب خود پیاده کرد.