چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

فاصله بین ادبیات عامه پسند تا ادبیات جدی چقدر است


فاصله بین ادبیات عامه پسند تا ادبیات جدی چقدر است

کتاب هایی که در قالب ادبیات عامه پسند منتشر می شوند, شمارگانی بسی بالاتر از کتاب های مربوط به ادبیات جدی دارند و این نه فقط در ایران که در جهان نیز چنین است

کتاب هایی که در قالب ادبیات عامه پسند منتشر می شوند، شمارگانی بسی بالاتر از کتاب های مربوط به ادبیات جدی دارند و این نه فقط در ایران که در جهان نیز چنین است.

از طرفی، عده ای نیز عقیده دارند که خوانندگان آثار عامه پسند، سرانجام به سوی مطالعه آثار جدی روی خواهند آورد و البته، گروهی دیگر نیز با چنین نظریه ای مخالفند.

در پی؛ آرای موافقان و مخالفان مورد بررسی قرار گرفته است که حاصل آن، تقدیم شما عزیزان می شود.

بین ادبیات عامه پسند و ادبیات جدی، به طور قطع، فاصله ای وجود دارد که اهالی کتاب و کتابخوانی نیز به آن اعتراف دارند اما این که طول و عرض این فاصله چقدر است، به کاوشی در این عرصه نیاز داریم.

مجید قیصری (داستان نویس معاصر) که برای بحث درباره این دو نوع ادبی در سرای اهل قلم نمایشگاه کتاب حضور یافته بود، سخنان خود را به این ترتیب، آغاز کرد: بعضی ها فکر می کنند که با گسترش ادبیات عامه پسند، ما صاحب خوانندگان حرفه ای خواهیم شد و درنتیجه، می توان کم کم ذایقه آن مخاطبان را به نفع ادبیات جدی تغییر داد، اما به نظر من، این اتفاق نمی افتد، زیرا ادبیات عامه پسند، نوعی توهین به خواننده کتاب است، البته، قصد توهین به کسانی که این نوع آثار را خلق می کنند، ندارم، چون این تعبیر می شود که ادبیات عامه پسند ما می تواند ادبیات جدی مان را تهدید کند، اما این اتفاق نمی تواند بیفتد.

این داستان نویس معاصر، با اشاره به تصادفی بودن جهان بینی ادبیات عامه پسند، افزود: ادبیات عامه پسند اصلاً هدفش تربیت مخاطبان نیست، زیرا جهان بینی آن متفاوت است و بر تصادف قرار دارد، اما ادبیات جدی در پی علت ها و انگیزه ها است و سیر حوادث در آن بسیار کند است ولی در ادبیات عامه پسند چیزی به اسم تامل نداریم، روابط بی دلیل است و شما نمی فهمید چه اتفاقی می افتد.

عباس کریمی، دیگر سخنران این جلسه با اشاره به جا افتادن ادبیات عامه پسند در شکل کنونی، گفت: داستان های ادبیات عامه پسند معمولاً شخصیت ندارند و روی تیپ بنا شده اند و محیط های داستانی آنها، بیشتر سانتی مانتال است و احساس گرایی افراطی در آن موج می زند. یعنی این نوع آثار به جای این که برخاسته از زندگی واقعی باشند به نوعی "پایان خوش" می رسند و نویسندگان این داستان ها به هر ترتیبی قصد برانگیختن احساسات مخاطبان را دارند.

این کارشناس و منتقد ادبی کشورمان، افزود: البته شمارگان چنین کتاب هایی در سطح جهان، بالاست و خوانندگان زیادی دارند. چون تیپ های داستان سطحی اند و آدم ها روانشناسی نمی شوند، ازاین رو خوانندگان به راحتی با آدم های داستان ها همذات پنداری می کنند و می توانند با آنها ارتباط برقرار کنند.

در ادامه این جلسه که بازدیدکنندگان از نمایشگاه کتاب تهران هم حضور داشتند، حمید باباوند (داستان نویس معاصر) به این بحث وارد شد و گفت: ادبیات عامه پسند، گونه ای ادبی است که مخاطبان، شیوه و کارکردهای خاص خود را دارد پس نباید آن را بیماری بدانیم و سعی در درمان آن داشته باشیم. ادبیات عامه پسند در پی تحریک عواطف است و ازاین روی، مخاطبان زیادی دارد.

باباوند، افزود: در ادبیات جدی، خواننده به دنبال ژرفا است و در ذهن او ایجاد سئوال می شود، اما در ادبیات عامه پسند، زبان کتاب ها ساده است که با همه به سادگی ارتباط برقرار می کند و به این ترتیب، باعث آشتی مردم با فضای مکتوب می شود.

او همچنین درباره دلایل مخالفت عده ای با ادبیات عامه پسند، گفت: این نوع ادبیات در غرب بیشتر از شرق پا گرفته است. به این دلیل که کسانی که در گذشته، ادبیات ما را راه می بردند، معتقد بودند ادبیات عامه پسند، ادبیاتی نیست که مخاطب را به جوش و خروش وادارد و این یکی از علل مخالفت است. علت دیگر به دلیل حمایت دولت از نشر کتاب است چون مسئولان کتاب در سیاستگذاری های نشر، تفاوتی بین ادبیات عامه پسند و جدی، قایل نیستند.

آنها فرقی قایل نمی شوند که ادبیات عامه پسند به حمایت نیاز ندارد و اگر روی کاغذ نامرغوب هم چاپ شود، مخاطب انبوه دارد. اما ادبیات جدی اگر حمایت نشود، دچار مرگ معنوی خواهد شد.

باباوند در پایان سخنان خود که به عبارتی، این جلسه را به اتمام رساند، گفت: ادبیات عامه پسند مثل سایر گونه های ادبی، ضعیف و قوی دارد. بعضی از این گونه آثار، قابل تامل هم هستند و می بینیم که دارای طرح و شخصیت پردازی اند.



همچنین مشاهده کنید