پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
«روبان سفید» در انتظار اسکار
فیلم «روبان سفید» یکی از نامزدهای دریافت اسکار در بخش فیلمهای خارجی به شمار میرود؛ فیلمی متفاوت که تاکنون جوایز بینالمللی زیادی را از آن خود کرده است.
فیلمی زیبا که داستان آن در یک روستا میگذرد. بعضی وقتها اتفاقاتی که در درون یک دهکده رخ میدهند عجیب و غریب یا غلط هستند. بهرهگیری از نیروی قهر و فشار میتواند اوضاع را در چنین مکانهایی از آنچه هست، بدتر کند. انجام این کارهای اشتباه میتواند در آغاز تصادفی باشد. اما به مرور شرایط به جایی میرود که همه چیز دستخوش تغییر و تحول میشود و دیگر نمیتوان در ارتباط با آن کاری انجام داد. این دقیقا همان اتفاقی است که در درام تلخ روبان سفید، ساخته میشائیل هانکه به تصویر کشیده میشود و قصه فیلم، چنین شرایط سخت و متزلزلی را به نمایش میگذارد. وقتی اتفاقات ناگواری در دل یک دهکده رخ میدهد، از آنجا که اهالی محل خیلی خوب یکدیگر را میشناسند، مجبور میشوند نگاه دقیقتری به دنیای پیرامون خود بیندازند. در چنین شرایطی این سوال ساده مطرح میشود که مقصر کیست؟ چطور میشود چنین اتفاقی رخ بدهد؟ طبیعی است که نمیتوان گناه یک مشکل بزرگ را به تنهایی به گردن یک نفر انداخت. در همین ارتباط این پرسش اساسی (و در عین حال رعبآور) پیش کشیده میشود که چگونه میتوان باور کرد با یک مشت آدم مقصر و گناهکار سروکار داریم؟
تماشاچی روبان سفید وقتی این فیلم به پایان میرسد، شروع به نظریهپردازی میکند که چه کسی مقصر ماجراهای تلخ داخل قصه آن است؛ البته تماشاگران جدی سینما به تماشای فیلمهای سرد و سنگینی که همین یک سری پرسش اساسی را مطرح میکنند (و با باز گذاشتن پایان فیلم، نتیجه مشخصی را به بیننده ارائه نمیکنند) عادت کردهاند و به همین دلیل با روبان سفید مشکلی نخواهند داشت. اما بحث اصلی این است که میشائیل هانکه هیچ وقت قصههای فیلمهای خود را ساده برگزار نمیکند و به بینندهاش اجازه فرار از مسائل جدی و مهمی را که مطرح میکند، نمیدهد. او کار خودش را به گونهای انجام میدهد که بینندهاش را کاملا درگیر ماجراها و متن قصه میکند. به این ترتیب، تماشاچی فقط یک ناظر بیطرف نیست. او مجبور میشود در روند قصه دخالت کند و همراهی پویا و همهجانبه با آن داشته باشد. در چنین شرایطی، بیننده چه کاری میتواند انجام دهد؟ او در آغاز ماجرا فکر میکند با یک قصه ساده و سرراست سروکار دارد. تمام شرایط و احوال هم دلالت بر این نکته میکنند. در یک روستای دور، اتفاقات عجیب و غریبی رخ میدهد که توجه اهالی دهکده را به سمت خودش جلب میکند. این اتفاقات ناگوار باید یک سرمنشأ داشته باشند؛ اما آیا میتوان پذیرفت که بچههای کم سن و سال مدرسه دهکده، عامل اصلی این اتفاقات هولانگیز هستند؟
تماشاچی فیلم در طول قصه در حال دیدن قصه گروهی از آدمهاست که موجوداتی موجه و مثبت هستند. اتفاقات بدی برای این آدمهای خوب میافتد؛ اما اگر این آدمها به همان خوبی که ما فکر میکنیم نباشند، آن وقت چه؟! این در حالی است که هانکه همه چیز را در معرض دید بیننده قرار نمیدهد و از افشای برخی اطلاعات خودداری میکند. این مساله بر رمز و راز ماجرا میافزاید و نوعی عدم قطعیت به و جود میآورد. این فیلمساز در کارهای قبلی خود هم به همین صورت عمل کرده است.
هانکه با روبان سفید که به شیوه سیاه و سفید فیلمبرداری شده تماشاچی را به روزهای پیش از جنگ جهانی اول میبرد
برای مثال در فیلم «پنهان» (۲۰۰۵) او، چه کسی آن فیلمهای محرمانه ویدئویی را از آن خانواده میگرفت؟ این نکته حتی وقتی فیلم به پایان خود رسید، مشخص نشد. در اینجا هم وی به همین شیوه کار خود را انجام داده است. به همین دلیل است که باید از بیننده فیلم پرسید، آیا نسبت به اظهارنظر قاطعی که میخواهد در ارتباط با فیلم کند، اطمینان کامل دارد؟ حسی که هانکه در دل فیلم خود جاری میکند، این است که ما در مقام بیننده هیچوقت نمیتوانیم نسبت به چیزی مطمئن باشیم و با اطمینان صحبت کنیم.
هانکه با روبان سفید که به شیوه سیاه و سفید فیلمبرداری شده، تماشاچی را به روزهای پیش از جنگ جهانی اول میبرد. قصه ضد جنگ او براحتی میتواند تا دوران جنگ جهانی دوم و حتی پس از آن هم امتداد پیدا کند. جامعهای که این قصه را به تصویر (و همچنین به نقد) میکشد، جامعهای اقتدارگراست که در آن بزرگترها حاکمیت و تسلط کامل بر همه چیز (و بویژه بچهها) دارند. جامعه قصه فیلم میتواند جامعهای در هر گوشه از جهان باشد و نمیتوان برایش زمان و مکان خاصی را تعیین کرد. قصه اصلی فیلم سالها پس از آن که اتفاق افتاده به وسیله معلم مدرسه تعریف میشود. او تلاش دارد فقط راوی باشد و موضعگیری نکند. او واقعیتها را بیان میکند و پاسخی برای پرسشها ندارد.
دکتر دهکده اولین کسی است که زخمی میشود، بعد یک خانه آتش میگیرد و کمی بعد، جسد یک بچه پیدا میشود، کاملا مشخص است که هر کدام از این کارها را فرد مستقلی (و نه یک نفر واحد) انجام داده است.
چه کسانی این کارهای وحشتناک را کردهاند؟ یک جورهایی به کسی مثل شرلوک هلمز نیاز است تا واقعیت ماجرا کشف شود؛ اما هانکه به بیننده خود هشدار میدهد که خیلی هم شرلوک هلمز بازی در نیاورد، زیرا نتیجه و پاسخی که در پی آن است بشدت هولناک و غیرقابل باور به نظر میرسد.
کیکاووس زیاری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست