یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

وقتی که تئاتر جایی برای امضا گرفتن می شود


وقتی که تئاتر جایی برای امضا گرفتن می شود

گوشه هایی از تئاتر ایران در سالی که گذشت

در یادداشت بلندی که برای مرور رویدادهای تئاتر ایران در سال ۱۳۸۶ با عنوان «پوپولیست ها در تئاتر» نوشته بودم به بیماری در تئاتر ایران اشاره کردم که بر تمامی شئون آن تاثیر گذاشته بود و این جریان نیم بند را از درون تهی می کرد. تکثیر بیش از حد ً جشنواره های تئاتری و جشنواره محوری در تئاتر ما در غیاب توجه به مسائل اساسی و زیربنایی یکی از آسیب های همیشگی تئاتر ایران بوده است به ویژه آنکه مدیران و صاحب منصبان در برابر تمامی چالش های پیش روی تئاتر تنها به اعلام آمارهایی خوش بودند که برآیندی بی فایده از برگزاری جشنواره های متعدد در کشور بود. در جشنواره بیست و ششم فجر نیز که زیربنا و چارچوب تئاتر ایران در سال ۸۷ از دل سیاست های آن بیرون می آمد، بیرونی ترین قرائت ممکن از شعار «تئاتر برای همه» روی صحنه ها رفت.

آثاری اغلب وابسته به شمایل تئاتر تجربی، خالی از هرگونه نگاه اجتماعی، خالی از هرگونه نقد و حساسیت نسبت به رویدادهای داخلی و ملی، و در بیشتر مواقع خالی از هرگونه ایده خلاقانه و بیان ارزشمند تئاتری و در یک کلام «تئاتری بهداشتی» که به تبعیت از شعار خویش به جای آنکه تلاش داشته باشد با ایجاد امکان رشدً فرهنگ مخاطب، تئاتر را به عنوان هنری والا و در عین حال اثرگذار در سطح جامعه مطرح کند این هنر را همچون شیری بی یال و دم و اشکم و بی آزار به تصویر کشید که حاضر است برای قرار گرفتن در قالب کوچک کننده «تئاتر برای همه» سطح خود را تا هرجا که ممکن باشد یا نباشد، پایین بیاورد. همان طور که گمان می رفت در سال ۱۳۸۷ بیماری ها و آسیب های سال ۸۶ در تئاتر ما ادامه یافت اما امتداد یافتن رویکرد پوپولیستی تئاتر ایران در این سال جلوه های تازه تری از خود بروز داد. اجرای «کرگدن» به کارگردانی فرهاد آئیش در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر که یکی از کم عمق ترین و ساده انگارانه ترین خوانش های ممکن از این نمایشنامه بود با اتخاذ سیاستی آگاهانه برای پر کردن سالن و بستن دهان بدگویان و منتقدان، به استفاده از بازیگران چهره سینمایی روی آورد. خیل عاشقان و سینه چاکان بازیگران سینما که اغلب به انگیزه امضا گرفتن و زیارت این بازیگران از نزدیک، راهی سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر می شدند، یاری شایانی به ارقام و گزارش های آماری مدیران رساندند. گویی تئاتر ایران در بطن خود راهبردی هوشمندانه تر برای عملی کردن سیاست های عوام انگیزانه خود یافته بود و در این میان برخی از هنرمندان دانسته یا نادانسته به ابزاری برای اجرای چنین سیاست هایی بدل شدند و کاتولیک تر از پاپ بر طبل عوام انگیزی در تئاتر کوبیدند.حتماً دلایل دیگری جز رویکرد پوپولیستی سکان تئاتر کشور وجود داشته است که اغلب آثار اجراشده در سال جاری از کم عمق ترین آثار جریان نیم بند تئاتر ایران از سال ۱۳۷۶ به بعد بوده اند که واکاوی آن مجال فراخ تری می طلبد. حضور چهره هایی چون علیرضا نادری، محمد یعقوبی، نادر برهانی مرند، و... در جشنواره فجر بیست و هفتم سبب شد امیدواری هایی برای تئاتر ایران در سال ۸۸ به وجود آید. به ویژه آنکه جشنواره امسال نسبت به سال ماقبل خود برخوردی واقع گرایانه تر با تئاتر ایران داشت و ماحصل این رویکرد را می توان در تفاوت اجراهای سال آینده شاهد بود. در میان آثار اجراشده در سال جاری، بودند آثاری که شرافتمندانه و با دوری از آسیب های اپیدمیک مورد اشاره در سطور پیشین روی صحنه رفتند. به برخی از این اجراها در دیگر صفحات تئاتر این ویژه نامه پرداخته شده است. من نیز به نوبه خود اشاره یی به دسته یی دیگر از این آثار خواهم کرد. ناگفته پیداست که هستند آثار قابل تامل دیگری که به دلیل محدودیت حجم نوشتار در این صفحه متاسفانه از پرداختن به آنها معذور شده ام.

● مانیفست چو (محمد رحمانیان)/ تالار چهارسو

اگر از نکات حاشیه یی جدیدترین اجرای رحمانیان بگذریم، مانیفست چو را به جرات می توان یکی از بهترین اجراهای سال ۸۷ برشمرد. رحمانیان با دراماتورژی مانیفست ۱۸۰۰کلمه یی «چو هوی سونگ» که در جریان تیراندازی او در دانشگاه ویرجینیاتک امریکا بیش از ۳۰ انسان بی گناه کشته شدند، تلاش کرد با استفاده از زیبایی شناسی نمایش آیینی تعزیه و نیز ایجاد فضایی گروتسک به اجرایی خلاقانه دست یابد و تجلی کابوس ها و فشارهایی را که این جوان کره یی را به چنین عمل جنایت باری مجبور کرد با طنزی هوشمندانه روی صحنه بیاورد. از آنجایی که این نمایش به زبان انگلیسی اجرا می شد، اعتراضات گسترده یی از جانب برخی منتقدان و تماشاگران را در پی داشت. آنها بر این باور بودند که دلیلی ندارد نمایشی که با حضور بازیگران ایرانی و در وطن خودشان اجرا می شود به زبانی دیگر باشد. واکنش رحمانیان نیز که بیشتر به توجیه می مانست بخش هایی از تصاویر مستندی را که از چو در طول نمایش پخش می شد مورد اشاره قرار داد و هدفش را از به کارگیری زبان انگلیسی، یکدست شدن اجرا اعلام کرد. اما این دلیل قانع کننده یی نبود. رحمانیان در حقیقت در حال استفاده سبک پردازانه و زیبایی شناسانه از زبان انگلیسی در اجرایش بود؛ بعدی تجربی که کمتر به آن توجه شد. یکی از انتقادهای دیگری که به این اجرا می شد مضمون ضدامپریالیستی اغراق شده آن بود. این انتقاد نیز چندان واقع نگرانه نبود. همان طور که گفته شد رحمانیان به دراماتورژی و اقتباس نظرگاه های «چو» روی صحنه پرداخته بود نه دیدی جامعه شناسانه و تحلیلی از این رخداد، از این رو اغراق و ذهنی گرایی از ویژگی های ذاتی این اجرا به شمار می رفت. با تمام این اوصاف مانیفست چو با قدرت بالای تصویرسازی هایش روی صحنه و حضور چشمگیر ترانه علیدوستی، اشکان خطیبی و دیگر بازیگران این اجرا به تجربه یی قابل تامل در تئاتر ما بدل شد که داوران آلمانی و در آلمان تحصیل کرده جشنواره فجر امسال چشم شان را روی ارزش های اجرایی آن بستند.

● ماکاندو(آزاده انصاری)/کارگاه نمایش

آزاده انصاری با تلفیق تکنیک های گوناگون نمایش عروسکی و حضور زنده بازیگران به اجرایی خوش ریتم از دراماتورژی یکی از داستان های گابریل گارسیا مارکز دست یافت. او در نمایش خویش از حضور خلاقانه سیامک صفری در نقش راوی(صدای مارکز) و فرشاد فزونی در نقش آهنگساز و تولیدکننده اصوات و افکت های روایی بهره شایانی برد و در عین ایجاد جذابیت های داستان پردازانه و سرگرم کننده برای تماشاگران، ترکیب متنوع و موفقی از تکنیک های عروسکی را نیز به نمایش گذاشت که تا آخرین روز اجرا نیز با استقبال تماشاگران بی شماری در سالن جمع و جور کارگاه نمایش روبه رو بود. حضور کاراکتر عروسکی مارکز روی صحنه و شکل پیشرو داستان که منقطع و باز در مسیری متفاوت پی گرفته می شد از دیگر وجوه جذاب این اجرا بود.

● آقا لیلا(مهرداد کوروش نیا)/ خانه نمایش

مهرداد کوروش نیا فارغ از هرگونه هیاهوی رسانه یی یکی از بهترین اجراهای سال جاری را در خانه نمایش روی صحنه برد.

این نمایش که پیش از اجرای عمومی در تئاتر روهر آلمان اجرا شده بود ماجرای دردناک خودکشی پسری جوان بود که به دلیل احساس تنهایی و غم حاصل از ازدواج خواهرش با خوراندن سیانور خود و خواهرش را از بین می برد. فضای ساده و در عین حال تاثیرگذار اجرا که برآمده از دیالوگ های روان و بازی های یکدست بازیگران بود نمایشی قابل تامل را بر صحنه آورده بود. جز برخی زیاده گویی ها و اطناب در برخی صحنه ها که غافلگیری صحنه پایانی را تضعیف می کرد، «آقا لیلا» در امتداد تجربه های دیگر این نویسنده همچون آواز ستاره ها، گامی به پیش بود.

● مجموعه مونولوگ های گروه لیو / خانه هنرمندان

گروه تئاتر لیو در سال ۱۳۸۷ یکی از فعال ترین گروه های تئاتری در کشور بود. اعضای جوان این گروه در چند سال اخیر برای حفظ تشکل گروهی خویش و حضور در عرصه های گوناگون تئاتر ایران از هیچ کوششی دریغ نورزیده اند. پروژه مونولوگ های گروه لیو که برنامه یی اجرایی، پژوهشی و آموزشی بود و در نوع خود یکی از نخستین بارقه های تئاتر خصوصی به شمار می رفت در شنبه های اول هر ماه در نیمه دوم سال، خیل مشتاقان را به خانه هنرمندان می کشاند تا شاهد اجراهایی تک نفره از جدیدترین نمایشنامه های ایرانی باشند. یکی از موفق ترین اجراهای این دوره اثری نوشته محمد چرم شیر و با بازی رضا بهبودی بود که در زمره بهترین اجراهای سال ۸۷ قرار می گیرد. اما بی انصافی است اگر ارزش های دیگر اجراها را نادیده بگیریم. ارائه مقالاتی علمی توسط بابک احمدی، رضا سرور، علی اکبر علیزاد و... بر غنای آموزشی این جلسات نیز افزوده بود.

● کابوس های یک پیرمرد بازنشسته خائن ترسو (نادر برهانی مرند)/ تالار قشقایی

نادر برهانی مرند با اجرای جدیدترین نمایشنامه خویش باز هم تبحر خود را در خلق شخصیت هایی زنده و باورپذیر بر صحنه نشان داد. ریما رامین فر که نقش مادر یک خانواده را در اجرا بازی می کرد حضوری پراحساس و دیدنی روی صحنه داشت. ماجرای حضور روح خسرو در خانه اش پس از تصادف با اتومبیل در خیابان و همراه شدن با این راوی مرده رازهای بسیاری را در مورد زندگی این پیرمرد که دست به خیانت، بالا کشیدن اموال برادر، روابط خارج از چارچوب خانواده و...زده بود، برملا می کند. برهانی مرند در این اجرا تلاش قابل توجهی برای ایجاد فضایی ذهنی روی صحنه کرد اما به دلیل آسیب هایی که در حوزه دراماتورژی به کار وارد شده بود از تبدیل شدن به یک اثر عالی بازماند. امیر جعفری نیز با انعطاف پذیری بالای خود بازی گرم و قابل توجهی در این نمایش عرضه کرد. گروه تئاتر معاصر نیز یکی از جدی ترین گروه های تئاتری در کشور به شمار می رود که در سال ۸۷، نادر برهانی مرند، آزاده انصاری و کوروش نریمانی هریک با اجرایی صحنه یی چراغ این گروه را پرنور تر از همیشه نگاه داشتند.

● رویای شب ً نیمه تابستان(حسن معجونی)/ تالار مولوی

حسن معجونی با ترکیبی از دانشجویان مستعد رشته تئاتر دانشکده سینماتئاتر و بازیگران حرفه یی چون داریوش موفق و سینا رازانی این کمدی مشهور شکسپیر را در شمایلی هجوآمیز و بازیگوشانه پس از چندین ماه تمرین مداوم در پلاتوی مرکزی دانشکده سینماتئاتر روی صحنه برد. او پس از وقفه یی چندماهه با تغییر برخی از بازیگران، این نمایش را در تالار مولوی اجرا کرد اما اجراهای ابتدایی آن در پلاتوی مرکزی دانشکده سینماتئاتر به مراتب خوش ریتم تر و جذاب تر بود و تغییر برخی بازیگران در اجرای تالار مولوی به کلیت کار لطمه زده بود. معجونی با استفاده از فضای عمودی صحنه و بهره گیری از میزانسن هایی که روی سقف تالار مولوی طراحی شده بود، دنیای پریان را به تصویر کشید و آویزان بودن برخی از بازیگران این اجرا از سقف سالن در طول اجرا، تصاویری بدیع را آفریده بود. این اجرا یکی از نمونه های موفق همکاری دانشجویان با استادان تئاتر در کنار بازیگران حرفه یی بود. و... صمیمانه برای تمامی اعضای خانواده مظلوم و زحمتکش تئاتر ایران، چه آنانی که فرصت و فضایی برای در عرصه بودن دارند و چه آنهایی که به هر دلیلی در کنج خانه ها و کتابخانه ها رویای اجراها و تجربه های ناب تئاتری شان را در سر می پرورانند و در نهایت برای بهروزی تئاتر ایران در سال جدید آرزوی موفقیت و شادباش دارم.

امین عظیمی



همچنین مشاهده کنید