پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
گذار به دموکراسی در پاکستان
بررسی روند تحولات سیاسی پس از استقلال در پاکستان حاکی از طی فراز و نشیبهای بسیار در این سرزمین است. برخلاف هند که روند تحولات نسبتا پایداری را درگذار به دموکراسی طی کرده و الگویی از یک مردمسالاری بومی را در کشوری بزرگ به لحاظ جمعیت و وسعت و تنوع قومی و دینی و زبانی به نمایش گذاشته است در پاکستان بهرغم وحدت دینی هنوز روند تحولات چشمانداز روشنی را برای ثبات سیاسی و نهادینه شدن مردمسالاری در این سرزمین مسلمان نشان نمیدهد و دلیل این رخداد را باید در موقعیت سرزمینی و تحولات پیرامونی این کشور، که همواره توجیهگر نقش ارتش و مداخله نظامیان در عرصه سیاست و در مقاطعی انجام کودتا و بهدستگیری کامل قدرت بوده است، دانست.
در پاکستان همچون ترکیه و ایران شرایط جنگ سرد توجیه داشتن ارتشی قوی را برای مقابله با نفوذ کمونیسم و شوروی در قالب پیمان نظامی سنتو توجیه میکرد و رقابت سنتی با هند و درگیری بر سر کشمیر نیز براین توجیه میافزود و البته مداخله نظامی شوروی در افغانستان بیش از پیش بر این توجیه و قدرتگیری ارتش در بطن نظام سیاسی پاکستان افزود و با همراهی کشورهای غربی آن را تا مرز دستیابی به سلاح اتمی پیش برد. همه اینها باعث شده که افرادی جذب ارتش پاکستان شوند و در آن تا ردههای عالی فرماندهی ارتقا یابند که جزء نخبهترین افراد این کشور محسوب شده و طبعا در شرایط خاصی با حمایت ارتش اقدام به مداخله در عرصه سیاست با انجام کودتا و اداره کشور کنند به گونهای که با مرور تاریخ پس از استقلال پاکستان میتوان دریافت که حاکمیت به تناوب بین سیاستمداران متکی به رای مردم و نظامیان متکی به کودتا و ارتش جابهجا شده است و تقریبا چرخهای باطل در این کشور شکل گرفته که دوران «گذار به دموکراسی در پاکستان» را تیره و دشوار ساخته است، و از اینرو هرچند باید تحولات اخیر در این کشور و کنارهگیری مشرف از ریاست جمهوری را به فال نیک و گامی بهسوی دموکراسی قلمداد کرد اما به هیچ عنوان نباید فراموش کرد که ارتش و نظامیان در این کشور همچنان نقش کلیدی و تعیینکننده دارند و هر وقت اراده کنند میتوانند راه را به روی سیاستمداران ببندند و اداره امور را بهدست گیرند و البته انجام این رخداد ارتباطی وثیقی با شرایط داخلی و پیرامونی این کشور دارد. در عین حال باید براین نکته تاکید کرد که در پاکستان به دلیل فضای باز سیاسی و اجتماعی، که همواره وجود داشته و حتی در دوره حاکمیت نظامیان نیز با انسدادی مواجه نبوده است، به وضوع میتوان چهره یک جامعه مدنی فعال و پویا را دید که در قالب احزاب و مطبوعات و تشکلهای مدنی «گذار به دموکراسی» را بهطور مستمر پیگیری و توجیه حاکمیت نظامیان را با فرسایش جدی مواجه کرده است. در مجموع این فضا به گونهای ساخته شده که جابهجاییهای مستمر بین نظامیان و سیاستمداران با کمترین درگیری و آشفتگی و نوعا به صورت مسالمتآمیز بوده است و طبعا این خود ظرفیت اصلاحات دراین کشور را در انطباق با شرایط متحول داخلی و پیرامونی و حفظ منافع ملی دامن زده است، و جالب اینکه نظامیان و سیاستمداران پاکستان با نوعی هوشمندی و زمانشناسی، بازی در این میدان را پذیرفته و متناسب با شرایط به ایفای نقش و بازیگری در این عرصه رضایت میدهند، چنانکه ملاحظه میشود فردی چون مشرف که در سال ۷۸ با انجام کودتا قدرت را بهدست گرفت قبول میکند که پس از ۹ سال و با تغییر شرایط داخلی و بینالمللی کنار رود و راه را بر روی سیاستمداران و حاکمیت بر مبنای دموکراسی و رای مردم باز نماید.
نکتهای که به نظر میرسد این تحول را ناگزیر کرده است رویارویی با افراطگرایان مذهبی در پاکستان (دنباله طالبان و القاعده) است که ظاهرا از دولت نظامی بدون پشتوانه مردمی بهرغم متحد بودن با کشورهای غربی مدعی مبارزه با تروریسم بر نمیآمد و حال دولت غیرنظامی باید بار این مبارزه را بر دوش کشد! برای ما به عنوان کشور همسایه پاکستان تحلیل و تامل در روند تحولات سیاسی این کشور، و به ویژه آنچه در یکسال اخیر رخداده است، و همچنین در ارتباط با تحولات دیگر کشورهای همسایه ( ترکیه، عراق و افغانستان ) اهمیت ویژه دارد چراکه به نظر میرسد روند تحولات در کشورهای پیرامونی ما به سوی حاکمیت مردمسالاری و اتکای بیش از پیش به رای و نظر مردم در مقابله با جریان تندروی دینی است و به واقع میتوان گفت حاکمیت سیاستمداران در پاکستان اضافه کردن حلقهای دیگر به دموکراسیهای حاکم پیرامون ماست، و این در حالی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و استقرار جمهوری اسلامی کشور ما پیشتاز نظری و عملی در اتکای به رای مردم در اداره حکومت و تحقق دموکراسی سازگار با آموزههای دینی بوده است. متاسفانه باید گفت تجربیات انتخاباتی سالهای اخیر نوعی فاصلهگیری از مردمسالاری را در ایران به نمایش گذاشته است، در حالی که در کشورهای همسایه ما درست برعکس این تجربه طی شده و به نظر میرسد که در این عرصه ما شاهد نوعی رقابت الگوها هستیم و طبعا الگوی جمهوری اسلامی ایران در این میان نهتنها نباید از قافله مردمسالاری عقب بماند بلکه باید گوی سبقت را در اتکای کامل به رای و نظر مردم در اداره امور کشور از الگوی رقیب برباید. بر این پایه باید کنارهگیری نظامیان از قدرت را گامی بزرگ در «گذار به دموکراسی در پاکستان» دانست و امیدوار بود که این تجربه برای ما هم مفید باشد و انتخابات آتی ریاست جمهوری به عرصهای رقابتی و آزاد برای سیاستمداران ما و نمایشی کامل از مردمسالاری و اتکای به رای مردم باشد و اثباتگر اینکه ما از تحولات پیرامونی خود میآموزیم و تلاش میکنیم که الگویی بهتر و کارآمدتر در سایه آموزههای دینی ارائه نماییم و اینکه سرانجام این صحنه عملی سیاست است که موفقیت یا ناکامی الگوهای سیاسی را رقم زده و تعیین مینماید.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست