یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

با پوزش از آقای رفسنجانی


با پوزش از آقای رفسنجانی

حضرت امام ره در تمامی طول حیات طیبه خویش از آمریكا با عنوان «شیطان بزرگ» یاد می فرمودند و اصرار داشتند كه «هرچه فریاد دارید بر سر آمریكا بكشید» و بر این باور بودند كه «همه گرفتاری های مسلمین زیر سر آمریكاست» و

آقای هاشمی رفسنجانی در جلد هفتم از سلسله كتاب های خاطرات خود كه اخیراً در ۶۸۸صفحه و با عنوان «به سوی سرنوشت» منتشر شده است آورده اند كه حضرت امام(ره) با حذف شعار مرگ بر آمریكا و مرگ بر شوروی موافقت كرده و منتظر فرصت مناسب برای انجام آن بوده اند! آقای رفسنجانی در صفحه ۱۷۳این كتاب و در نقل خاطرات خود از روز پنج شنبه ۱۴تیرماه ۱۳۶۳می نویسند؛

«... نماینده شوشتر هم آمد و پیشنهاد قطع شعار مرگ بر آمریكا و مرگ بر شوروی را می داد. گفتم به طور اصولی تصمیم گرفته ایم، امام هم موافقت كرده اند ولی منتظر فرصت هستیم.»

با عرض پوزش از جناب آقای هاشمی رفسنجانی كه سوابق درخشان و فداكاری های فراوان ایشان در راه اسلام و انقلاب بركسی پوشیده نیست، باید گفت آنچه آقای رفسنجانی به حضرت امام(ره) نسبت داده اند با آنچه از مجموعه مواضع اعلام شده و خط شناخته شده امام راحل(ره) برمی آید و در دسترس همگان است همخوانی ندارد. بدیهی است در این نوشته قصد آن نداریم- خدای نخواسته- جناب رفسنجانی را به «خلاف گویی» از قول امام(ره) متهم كنیم بلكه پاسخ ابهامی را می جوئیم كه ایشان پدید آورده اند. ابهامی كه شاید پاسخ آن، خطای آقای هاشمی در نقل خاطرات خویش باشد كه به اعتقاد نگارنده، چنین است.و اما در این باره اشاره به چند نكته ضروری است.

▪ نكاتی كه آنچه آقای هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود نقل كرده اند را نفی می كند.

۱) حضرت امام(ره) در تمامی طول حیات طیبه خویش از آمریكا با عنوان «شیطان بزرگ» یاد می فرمودند و اصرار داشتند كه «هرچه فریاد دارید بر سر آمریكا بكشید» و بر این باور بودند كه «همه گرفتاری های مسلمین زیر سر آمریكاست» و...

مروری هرچند گذرا بر مواضع، سخنرانی ها، پیام ها، نامه ها و دستورات و رهنمودهای امام راحل(ره) كه تماماً موجود و در دسترس همگان است كمترین تردیدی باقی نمی گذارد كه آن بزرگوار، دشمنی و مخالفت با آمریكا را یكی از اصلی ترین محورهای استراتژیك نظام اسلامی دانسته و بر آن اصرار می ورزیدند و از سوی دیگر شاهد بودند كه شعار مرگ بر آمریكا، اصلی ترین شعار مردم در تمامی تظاهرات، اجتماعات، نمازهای جمعه و مخصوصاً در تمامی دیدارهای مردمی با ایشان بوده است. بنابراین، چگونه می توان تصور كرد كه حضرت امام(ره) شعار مرگ بر آمریكا را به مصلحت نمی دانسته اند ولی از اعلام صریح نظر مبارك خویش خودداری ورزیده اند؟ مگر نه این كه همواره از حضرت امام(ره) به «یك اشاره» بوده است و از مردم به «سردویدن»؟

۲) در مقطعی از زمان این احتمال مطرح شد كه شعار مرگ بر آمریكا می تواند باعث آزردگی خاطر مردم آمریكا شود و بدبینی آنان نسبت به انقلاب اسلامی را در پی داشته باشد. در همان ایام حضرت امام(ره) به این شبهه پاسخ داده و طی سخنانی در جمع پاسداران مسجد حضرت ابوالفضل(ع)- صحیفه امام جلد۱۱ صفحه ۲۵۴- فرمودند:

«این ملتی كه الان دارند فریاد می زنند مرگ بر آمریكا مقصودشان كارتر- رئیس جمهور وقت آمریكا- است. ملت آمریكا كه به ما كاری نكرده است. ملت آمریكا اگر بفهمد مطلب را، به حسب وجدان انسانی اش با ما موافق است.»

۳) تعجب نكنید! حضرت امام(ره) شعار مرگ بر آمریكا را یكی از دستورات رسول خدا(ص) می دانستند... به این نكته توجه كنید؛

برخی از آخوندهای دربار سعودی اعلام كرده بودند كه سردادن «شعار مرگ بر آمریكا» در مراسم برائت از مشركین غیراسلامی است و با مناسك حج سازگاری ندارد! حضرت امام(ره) با اشاره به آیه ۲۸ سوره توبه خطاب به آنان فرمودند؛

«فریاد برائت از مشركان در مراسم حج یك فریاد سیاسی- عبادی است كه رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم به آن امر فرمود. حال باید به آن آخوند مزدور كه فریاد مرگ بر آمریكا و اسرائیل و شوروی را خلاف اسلام می داند گفت؛ آیا تأسی به رسول خدا(ص) و متابعت از امر خداوند تعالی خلاف مراسم حج است؟ آیا تو و امثال تو آخوند آمریكایی فعل رسول الله(ص) و امر خداوند را تخطئه می كنید... و برائت و نفرین نسبت به دشمنان اسلام و محاربان با مسلمانان و ستمگران بر مسلمین را كفر می دانید؟».

همانگونه كه به وضوح دیده می شود، حضرت امام(ره) «شعار مرگ بر آمریكا» را به مفهوم اعلام بیزاری از مشركان و ستمگران تلقی كرده و آن را ضروری می دانند، بنابراین چگونه می توان پذیرفت كه آن بزرگوار با حذف این شعار موافقت فرموده و منتظر فرصت مناسب برای انجام آن بوده اند؟!

۴) امام راحل ما(ره) نه فقط بر ضرورت شعار مرگ بر آمریكا تأكید می ورزیدند، بلكه نسبت به حركت ها و اقداماتی كه هدف آن حذف این شعار باشد نیز به شدت نگران بوده و هشدار می دادند. ایشان طی سخنانی در دیدار با خانواده شهدای فاجعه ۷تیر به یكی از اجتماعات هواداران سازمان منافقین در روز عاشورا كه در آن با كف و سوت از سخنران مراسم استقبال شده بود اشاره كرده و هدف از این حركت را به فراموشی سپردن شعار مرگ بر آمریكا دانسته بودند؛

«خط این بود كه اصلاً آمریكا منسی- فراموش- بشود، یك دسته شوروی را طرح می كردند تا آمریكا منسی بشود، یك دسته الله اكبر را كنار می گذاشتند، سوت می زدند و كف می زدند آن هم روز عاشورا. خط این بود كه این قضیه مرگ بر آمریكا منسی بشود» -صحیفه امام(ره)، جلد۱۵صفحه ۲۹-

و دهها و صدها نمونه دیگر از این دست كه در تمامی آنها حضرت امام(ره) به صراحت از ضرورت شعار مرگ بر آمریكا سخن گفته اند و...

۵) حضرت امام(ره) در وصیت نامه سیاسی-الهی خویش هم از تأكید بر ضرورت شعار مرگ بر آمریكا غفلت نفرموده اند و در بخشی از این وصیت نامه ضمن سفارش به برپایی مراسم سوگواری حضرت سیدالشهداء علیه السلام، خطاب به سخنرانان، نوحه خوانان و مرثیه سرایان تأكید می فرمایند كه؛

«لازم است در نوحه ها و اشعار مرثیه و اشعار ثنای ائمه حق علیهم السلام به طور كوبنده، فجایع و ستمگری های ستمگران هر عصر و مصر یادآوری شود و در این عصر كه عصر مظلومیت جهان اسلام به دست آمریكا و شوروی و سایر وابستگان به آنان است جنایات آنان به طور كوبنده یادآوری و لعن و نفرین شود.»

آنچه به اختصار مورد اشاره قرار گرفت و فقط اندكی از بسیارهاست كمترین تردیدی باقی نمی گذارد كه امام راحل(ره)، بر ضرورت شعار مرگ بر آمریكا تأكید داشته اند، تا آنجا كه در آخرین اثر باقیمانده از خویش، یعنی وصیت نامه سیاسی-الهی خود نیز بر اهمیت و لزوم آن اصرار ورزیده اند.

۶- و اما، ضمن احترام به جناب آقای هاشمی رفسنجانی كه بی تردید از استوانه های انقلاب هستند، یادآوری نكته ای از وصیت نامه سیاسی- الهی حضرت امام(ره) درباره آنچه به ایشان نسبت می دهند، ضروری است. امام راحل(ره) می فرمایند؛

«... آنچه به من نسبت داده و یا می شود مورد تصدیق نیست، مگر آن كه صدای من یا خط من و امضای من باشد، با تصدیق كارشناسان، یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.»

با توجه به این توصیه اكید حضرت امام(ره) بدیهی است آنچه آقای هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود یاد كرده اند قابل پذیرش نیست، چرا كه اولاً؛ با بیانات صریح حضرت امام و مواضع شناخته شده و مستند آن بزرگوار در تناقض آشكار است و ثانیاً؛ آقای هاشمی برای اثبات نظر خود، هیچیك از معیارهای مورد اشاره در وصیت نامه سیاسی-الهی حضرت امام(ره) را ارائه نكرده اند و...

۷) و بالاخره باید به این نتیجه منطقی رسید كه جناب هاشمی رفسنجانی در برداشت خود از نظر حضرت امام(ره) دچار خطا شده اند و بی آن كه خود بخواهند یك نظر غیرواقعی را به امام راحل(ره) نسبت داده اند كه این خطا، با توجه به شرایط این روزها و نیز با توجه به دریافت روشن و مستند و تعریف شده ای كه مردم از دیدگاههای حضرت امام(ره) دارند، قبل از آن كه برای ملت زیان آور باشد به شخصیت جناب هاشمی آسیب می رساند و صدالبته تصحیح آن ضروری است.

حسین شریعتمداری