چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

نقش ولایت در تاریخ اسلام و جهان


از آنجا كه حق تعالی در مصحف شریف می فرماید به هر طرف رو كنید جلوه خدا را در آن می بینید در واقع جهان با همه موجودات و مقتضیات و مسائلش به مثابه یك سلسله آیات الهی می باشند

از آنجا كه حق تعالی در مصحف شریف می‏فرماید "به هر طرف رو كنید جلوه خدا را در آن می‏بینید" در واقع جهان با همه موجودات و مقتضیات و مسائلش به مثابه یك سلسله آیات الهی می‏باشند. از اینرو دلالت‏بر یك سلسله حقایق ملكوتی و غیبی دارند. هر چند برخی از این آیات جنبه‏هایی كفرآلود و یا فسادانگیز داشته باشند و یابه عبارت دیگر تحقق آنها در جهان و تاریخ بشری همراه با ظهور یك سلسله حوادث دردناك و ناگوار و توام با انواع خونریزی و یا ظلم و تجاوزات هولناك باشد تا بدانجا كه در نظر بسیاری از افراد آدمی و حتی عده‏ای از متفكران عمیق جهان بشری وقوع این حوادث، خلاف مصلحت و سعادت آدمی توهم شود. اما علیرغم این صورت وهم‏انگیز امروزه می‏بایست در ماهیت و حقیقت این كفر به نحو جدی و عمیقتری‏اندیشید تا در این برهه حساس از تاریخ بشری به فهم بنیادین و ژرف دین نائل آمد. در زمانه ما این كفر پیشرفته و مترقی در واقع جلوه‏هایی از آیات و مظاهر قهری و عدمی حق كه علیرغم ظاهر كفر آمیز خود دربردارنده یك سلسله حقایق بزرگ الهی - انسانی است می‏باشد. اصولا از نظر دین مبین اسلام خلقت‏شیطان و دادن مهلت‏به او تا قیامت از سوی پروردگار، جهت اضلال افراد آدمی ناظر و بر اساس تحقق همین سلسله حقایق و مصالح ربوبی بوده است. لذا وجود شیطان و امكان شیطنت او همه با اذن و صلاحدید حضرت حق بوده و هست و آنچه كه برای آن این اذن و اجازه به شیطان داده شد همچنانكه اشاره گردید وجود و تحقق همین حقایق و مصالح عالیه مذكور بوده است.

با توجه به این حقایق، آدمی بخوبی درمی‏یابد كه وجود شیطان و اضلال او از چه جهت‏بر مبنای حق استوار بوده و هست.

به عبارت دیگر از نظر حكمت و عرفان اسلامی، شیطان خلق شد تا یك سلسله حقایق، تحقق عینی و وجودی بیابد و گروهی از صفات حق عز شانه در عالم تجلی كند. این گروه از صفات همان صفات عدمی و قهرآمیز خداوند هستند در كنار صفات وجودی و جمالی او. لذا با توجه به آنچه ذكر گردید، صورت غیبی شیطان و اضلال او و حتی صورت غیبی دوزخ از آن جهت كه مخلوق و مربوط به علم و اراده خداوند می‏باشند عین جلال و كمال الهی هستند و حب به آن صور جبروتی بر هر مومن عارفی واجب و لازم می‏باشد "عاشقم بر لطف و بر قهرش بجد "لذا تجلی صفات، چه وجودی و چه عدمی، چه لطفی و چه قهری همه برخاسته از یك سلسله حقایق و مقتضیات تجلی صفات ربوبی می‏باشد. در عرفان شامخ اسلامی آمده است كه ذات پروردگار بزرگ، نامتناهی حقیقی و مطلق است. از اینرو ذات الهی حتی بر این نامتناهیت و لاحدی نیز غلبه می‏كند و از آن فراتر می‏رود این فرا روی و غلبه ذات بر هر حدی حتی حد بی حدی كه از نشانه‏های بارز جلال و كمال ذات مقدس است، بصورت صفات قهری و عدمی حق در برابر صفات وجودی و جمالی او تجلی می‏نماید كه از جمله این صفات قهری و عدمی تجلی اسم مبارك و مقدس مضل، در برابر صفات جمالی و وجودی حق می‏باشد. در این میان بسیاری از فرشتگان الهی تنها مظهر صفات و اسماء جمالی می‏باشند و برای هر یك از آنها در این مظهریت، مقامی معین و مشخص است كه عدول از آن حد مشخص و معلوم برای احدی از آنها ابدا ممكن نمی‏باشد و شیطان و اعوان و یاران او نیز مظهر اسم مقدس و مبارك مضل می‏باشند كه تعدی از حدود و لوازم این اسم برای شیطان و اعوان او نیز هرگز مقدور نمی‏باشد و تنها در این میان مقام شامخ انسانیت و آدمیت است كه قبول مظهریت همه اسماء و صفات از جمالیه و جلالیه را بنا بر وسع و اقتضای عین ثابت و یا وجود كامل خویش پذیرا می‏باشد. البته مصداق تام و تمام این موجود الهی، وجود مقدس انسان كامل است. نزد او همه اسماء و صفات متضاد الهی در نهایت استقامت و اعتدال بروز و تجلی می‏كنند و در واقع حقیقت وجود انسانی به واسطه انسان كامل از مقام مظهریت صفات جمال به مقام مظهریت صفات جلال تعدی و تجاوز می‏كند و به تنهایی بار عظیم امانت را كه همان مقام مظهریت كامل از تمامی اسماء و صفات حق تعالی است‏بر دوش می‏كشد و در این باره خداوند متعال در قرآن كریم می‏فرماید همانا آدمی در قبول بار امانت‏بسیار ظالم و جاهل می‏باشد كه مراد از ظلم بسیار در اینجا همان مقام تعدی و تجاوز وجود آدمی از مظهریت صفات جمال به مظهریت صفات جلال است كه تنها خاص وجود آدمی است. از اینرو آدمی معجونی عجیب و شگفت‏انگیز از تمامی صفات حق تعالی می‏باشد كه بنابر مفاد روایتی با دو دست‏خداوند در مدتی كامل پرورده و موجود گردیده است (كه مراد از دو دست در این روایت در اینجا همان مظهریت جامع و كامل انسان از هر دو نوع صفات جمال و جلال الهی است و موجودات دیگر تنها محصول یك دست پروردگار می‏باشند زیرا یا مظهر صفات جمالی‏اند نظیر بسیاری از فرشتگان و یا مظهر برخی از صفات جلالی همانند شیطان و انصار او.) همچنانكه تذكر دادیم فرا روی ذات احدیت از هر حدی حتی از حد بی حدی بصورت تقابل صفات جمال با جلال در عالم ظهور می‏نماید هر چند در عوالم بالا این دو نوع صفات در نهایت‏سازش و بلكه استوای كامل و در صلح با یكدیگر تجلی می‏نمایند.

جنگ اضداد است عمر این جهان صلح اضداد است عمر این جهان

انعكاس این تقابل و تضاد در تاریخ زندگی بشر بصورت جنگ حق و باطل تحقق می‏یابد. به عبارت دیگر تاریخ انسانی از جهتی چیزی جز همین رویارویی و تقابل صفات جمال و جلال در پایین ترین مرتبه هستی و یا عالم طبیعت نمی‏باشد.

با توجه به مطالب مذكور مومنینی كامل در عین سرمستی از اثرات جذبات پی در پی و كلی مقام ذات و در عین استغراق كامل در انوار بی پایان وجه كریم او و در عین بی اعتنایی تام و تمام نسبت‏به وجود ماسوی و علیرغم اینكه در حاق حقیقت همه چیز را از او می‏دانند و می‏بینند و بلكه اساسا چیزی جز او در میان نمی‏بینند و نمی‏یابند اما بنابر رعایت فریضه بزرگ الهی "گر حفظ مراتب نكنی زندیقی" در مقام حفظ مراتب لحظه‏ای از ستیز با كفر و شرك و مظاهر گوناگون آن از طواغیت‏شقاوتمند و جبار در عالم خاكی و تاریخ بشری باز نمی‏مانند زیرا كه آن بزرگواران بخوبی می‏دانند كه هر عالمی را احكام خاص آن عالم است و رعایت آنها از اهم واجبات نزد ایشان است. از سوی دیگر در میان صفات و اسماء الهی دو اسم شریف "ظاهر "و"باطن" در ارتباط با انسان و زندگی او از جهتی به صورتی جامع می‏تواند اشاره به دو مقام "تاریخ" و "تفكر" داشته باشد به نحوی كه "تمدن" و "حكومت" و "سیاست" بشری با تمام ابعاد گوناگون آن خود می‏تواند یكی از مظاهر بارز اسم مبارك "ظاهر" باشد و از سوی دیگر "تفكر" و "عرفان و هنر انسانی" از مظاهر اسم مقدس "باطن" به عبارت دیگر سیاست و حكومت در تاریخ انسانی با اسم "ظاهر "تحقق و ظهور می‏یابد و تفكر و عرفان و فرهنگ با اسم "باطن". و حقیقت كامل و جامع "ولایت" مقام جمع این دو اسم شریف در زندگی اجتماعی و تاریخی آدمیان است. با اجتماع و بلكه اتحاد این دو اسم مقدس در امر ولایت و حكومت، جامعه انسانی صحنه بروز و ظهور همراهی علم و حكمت‏با عدل و سیاست‏خواهد شد و این ممكن نمی‏باشد مگر با تحقق جامعه و امتی بیدار و صالح كه در راس حكومت آن پیشوایی معصوم و محفوظ از خطا و یا فقیهی منتسب و مربوط به او با علم و درایت لازم و نیز برخوردار از صفات عدل و تدبیر و ورع، وجود داشته باشد. زیرا امام معصوم از آنجا كه علم و اراده و بلكه وجود الهی او به اذن و اراده حق فانی در حقیقت موجودات و عوالم هستی و بلكه متحقق به حقیقت آنهامی باشد، برخوردار از علم و معرفتی راستین و همه جانبه نسبت‏به كنه و باطن امور و عوالم هستی است و از طرف دیگر چون در متن هستی و عالم واقعیت هیچگاه اشتباهی رخ نمی‏دهد و بلكه اشتباه همیشه تنها از جدایی و فاصله و در نتیجه محدودیت علم و محاسبات ما نسبت‏به حقیقت و باطن موجودات خارجی سرچشمه می‏گیرد. لذا با توجه به موارد فوق انسان كامل می‏تواند با برخورداری از مقام عصمت در تفكر و بدنبال آن در صحنه عمل و حاكمیتش بر جامعه و جهان بشری به عنوان بنیادی نیرومند وتزلزل ناپذیر و نیز به عنوان میزان و حجت الهی، جهان بشری و بلكه جهان هستی را از تلاطم و تزلزل و اضطراب در فكر و وجود در امان داشته و همانند یك سدی بزرگ ونفوذ ناپذیر در برابر حملات پی در پی امواج سهمگین اوهام و وساوس بشری و بدنبال آن تجاوزات و تعدیات هول‏انگیز نفس اماره با قدرت كامل به نحو شكست ناپذیری ایستاده و با قوت وجودی و الهی روز افزون خود به زندگی پر تلاطم بشریت آرامش و ثبات بخشیده و جامعه را با سلاح منطق و تفكر و نیز معنویت و عشق قوام كامل ببخشد. چیزی كه جهان سرگردان و متناقض و چند پهلوی معاصر بشری سخت‏به وجود آن نیازمند است و تا این میزان و معیار وجود الهی را مبنای تفكر و زندگی مضطرب خویش نسازد هرگز از گزند آفات جانگداز انبوه شك و تردید در عرصه تفكر و نیز شرك و عصیان و ظلم در عرصه عمل و زندگی رهایی نخواهد یافت و هر روز بیش از پیش در تناقض دوار علم و توحش و پیشرفت و طغیان فرو خواهد رفت تا بدانجا كه مشرف بر پرتگاه مخوف نیستی و عدم گردد. و بالعكس چنانكه اشاره شد در سایه اتفاقی خلاق میان تفكر كه اوج آن در معرفت و اعتقاد به جهان غیب و وجود مقدس خداوند به عنوان حقیقت هستی تحقق می‏یابد و تاریخ، پیوندی مقدس میان توده‏های عظیم انسانی با پیكره حكومت الهی - انسانی جامعه بوجود می‏آید و با اعتقاد عمیق افراد امت‏به حقیقت ولایت كه منشا اتحاد و اتفاق مذكور در زندگی اجتماعی انسانی است، نظام سیاسی جامعه اسلامی از مشروعیت و محبوبیت و معنویت عمیقی برخوردار می‏گردد (چنانكه این امر بخوبی در جامعه الهی كنونی ایران بخوبی مشهود است) .


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.