چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
صلح و جعاله
بدیل های مناسب برای عقود بانکی با بهره گیری از دیدگاه های فقهی امام خمینی(ره) و قانون اساسی قانون عملیات بانکی بدون ربا که از سال ۱۳۶۳ شمسی به اجرادرآمد، تاکنون با مشکلاتی مواجه بوده است.مشکلات در طول این سال ها به وسیله اهل فندر مقاله های متعددی بررسی شده است که در یک نگاه کلی مجموع آنها را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
۱) مشکلات ناشی از قانون عملیات بانکی بدون ربا،
۲) مشکلات ناشی از آیین نامه های اجرایی،
۳) مشکلات ناشی از کیفیت اجرای قانون وآیین نامه های اجرایی، در این مقاله، مشکلات ناشی از قانون عملیات بانکی بدون ربا (مرحله اعطای تسهیلات وتخصیص منابع) بررسی خواهد شد، سپس برای رفع آنها راه حلیمطابق بافتاوای حضرت امام(ره) و قانون مدنی ایران پیشنهاد میگردد.
اعطای تسهیلات بانکی به متقاضیان درقانون عملیات بانکی بدون ربا ازطریق ده عقد شرعی صورت میگیرد که عبارتند از : قرض الحسنه، مشارکت مدنی، مشارکت حقوقی، مضاربه، مساقات، مزارعه، فروش اقساطی( درمواردی مثل مسکن، سرمایه های ثابت مانند ماشین آلات وتاسیسات، سرمایه در گردش، مثل مواد اولیه و ابزارکار)، اجاره به شرط تملیک، سلف و جعاله. هم چنین بانک ها میتوانند درامور و یا طرحهای تولیدی و عمرانی به طور مستقیم سرمایه گذاری کنند.
● مشکلات اعطای تسهیلات بانکی
الف) تعدد عقود تعدد عقود
از این جهت که راه های متنوعی را برای اعطای تسهیلات، پیش روی بانک ها قرار میدهد، یکمزیت است، ولی از جهت دیگر مشکل آفرین است، زیرا ((به دلیل تعددانواع تسهیلات، به ناچار مقررات متعددی نیز وضعشده است. درواقعبرای هریکاز انواعتسهیلات اعتباری ضوابطی درمورد چگونگی بررسی نحوه اعطا، شرایط تسهیلات اعتباری نظیر مدت، مبلغ، سود و... تدوین شده است که مجموعهآنها، مقررات مربوط بهآن نوعاز تسهیلات اعتباری را تشکیل میدهد. در نتیجه مجموعه ضوابط و مقررات ناظر به چهارده نوع تسهیلات اعتباری، زیادتی وپیچیدگی خاصی به مقررات میدهدکه اجرای آنها را با مشکلات مواجه میسازد، درحالی که اگر یکی از انواع تسهیلات اعتباری میتوانست کاربردوسیعداشته باشد، نیازی به استفاده از سایرانواعتسهیلات اعتباری و مقررات و ضوابط آنهانبود.)) زیادتی و پیچیدگی مقررات بانکی آثار زیر رابه همراه دارد:
۱) از سرعت عملکرد بانک ها میکاهد،
۲) هزینه ءعملکرد بانک ها را افزایش میدهد،
۳) آموزش کارمندان بانک را مشکل میکند،
۴) تفهیم قانون عملیات بانکی و مقررات مربوط به آن را به متقاضیان تسهیلات مشکل مینماید. بدیهی است اگر بتوانیم یک یا دو عقد را بیابیم که درهمه بخش های تولیدی،بازرگانی و خدمات دارای کاربرد وسیعی باشد، از این مشکلات رهاییمییابیم. ما در ادامه این مقاله اثبات خواهیم کرد کهعقد صلح جعاله دارای چنین کاربردوسیعی هستند و میتوان عملیات بانکی را براساس این دو عقد انجامداد.
ب) محدودیت های عقود.
این مشکل تا حدودی به مشکل اول مربوط است، زیرا علت اصلی پیدایش تعدد عقود و انواع تسهیلات اعطایی، محدودیت ها و نارسایی در کاربرد وسیع آنهابوده است. هرعقدی دارای موارد یا شرایط خاصی است که اگر رعایت نشود، نامشروع و بی استفاده خواهد بود.درادامه به پاره ای از محدودیت های هر عقداشاره میشود:
۱) قرض الحسنه
این عقد از نظر مورد، عام است و در بخش های تولیدی، خدماتی و بازرگانی و هم چنین برای رفعاحتیاجات اشخاص کاربرد، دارد ولی بانکنمی تواند کلیه تسهیلاتخود را براساس این عقد دراختیار متقاضیان قرار دهد، زیرا شرط زیادی درقرض، ربا و حرام است و بانک اگر بخواهد تنهااز اینعقد دراعطای تسهیلات استفاده کند،نمی تواند هیچ گونه سودی به سپرده گذاران اعطا کند و این ممکن نیست، زیرا بخشی از سپرده های بانک، سپرده هایسرمایه گذاری مدت داراست که صاحبان آن بهانگیزه دریافت سود در بانک ها سپرده گذاری کرده اند. بانک ها نیز برای تامین مخارج خود ناچارند سرمایه های خود رادرجایی به کاربرند که درآمد زا باشد.
۲و ۳) مشارکت مدنی و حقوقی
این دو عقد نیز از نظر مورد، عامند و درهمه بخش ها کاربرد دارند، ولی درعینحال محدودیت هم دارند. درماده هفت قانونعملیات بانکی بدون ربا آمده است : بانک ها میتوانند به منظور ایجاد تسهیلات لازم برای گسترش فعالیت بخشهای مختلفتولیدی و بازرگانی و خدماتی، قسمتی از سرمایه یا منابعمورد نیاز اینبخش هارا بهصورت مشارکتتامین نمایند. مفهوم این ماده این است که قسمت دیگری از سرمایه منابع مورد نیاز باید به وسیله متقاضی تسهیلات تامین شود و اصولا اگر چنین نشود، مشارکت تحققنخواهدیافت. بنا بر این، عقد مشارکت مدنی و حقوقی تنها درمواردی کاربرد دارد که متقاضی بتواند بخشی از سرمایه را خود تامین کند، اما متقاضیانی که هیچگونهسرمایهای ندارند و تنها از نیروی کار و تخصص و مدیریت برخوردارند، نمی توانند ازاین طریق تسهیلات دریافت کنند.
▪ اشکال: درمشارکت لازم نیست طرف شریک بانک سرمایهزیادی داشته باشد، بلکه اگر سرمایهمختصری هم داشت، کفایت میکند و شراکت محققمیشود. بنا بر این نیروی کارمیتواند سرمایه ناچیزی مثلاهزار تومان بگذارد و مشارکت کند.
▪ جواب: دراین صورت سود چگونه تقسیم میشود؟ اگر سود به نسبت سرمایهباشد، نیرویکار نمی تواند با سهم سودی کهاز فعالیت تولیدی به دست میآورد،سهم بانک رابخرد و اگر سود به نسبت سرمایه طرفین تقسیم نشود، بانک متضرر میشود.
۴) مضاربه
این عقد تنها درامور بازرگانی و تجاری کاربرد دارد و در بخش های تولیدی صنعتی و کشاورزی و خدماتی، قابل استفاده نیست. به علاوه عقد شرکت و مضاربهجزء عقود جایز هستند و دوطرف عقد میتوانند هرزمان که خواستند آن را فسخ کنند، مگر این که در عقد لازم دیگری، شرطعدم فسخ شود کهاین خود موجب پیچیدگی قانون و عملیات بانکی میشود.
۵و۶) مساقات و مزارعه
این دو عقد به جز در بخش کشاورزی درسایر بخش ها قابل استفاده نیستند. بهعلاوه اگر بانک بخواهد از این عقود استفاده کند، طبیعتا عامل نخواهد بود، بلکه به عنوان مالک زمین یا درخت یا بذر از این دوعقد استفاده خواهد کرد و چون بانک این امور را در اختیار ندارد و تملک آنها نیز برایبانک با مشکلاتی روبه رو است، درعمل بانک ها تاکنون هیچ گاه ازاین دو عقد برای اعطای تسهیلات استفاده نکرده اند.
۷ و۸) فروش اقساطی و اجاره به شرط تملیک
این دو عقد تنها در بخش تولیدی و خدمات کاربرد دارند و دربخش بازرگانی قابلاستفاده نیستند.علاوه برآن،دراین دو بخش نیز تنها برای تهیه اموال منقول و غیر منقول واحدهای تولیدی و خدماتی مورد استفاده قرار میگیرند و متقاضی نمیتواند تسهیلات لازم برایتامین سایر هزینه های واحد خود را از طریق این دو عقد دریافت کند.
۹) سلف
این عقد تنها برای پیش خرید کالاهای تولیدی کاربرد دارد ودر موارد دیگر قابل استفاده نیست.
۱۰) جعاله
درماده شانزده قانون عملیات بانکی آمده است : بانک ها میتوانند به منظور ایجاد تسهیلات لازم برای گسترش امور تولیدی، بازرگانی و خدماتی مبادرت به جعاله نمایند. بنابر این ماده، جعاله درهمه بخش های اقتصادی کاربرد دارد. به علاوهدرماده۱۶۷ آیین نامه فصل سوم قانون عملیات بانکی بدون ربا تصریح شده استکه بانک ها میتوانند به عنوان عامل یا عند الاقتضا به عنوان جاعل مبادرت به جعالهنمایند و براساس مذهب فقهای امامیه و هم چنین براساس ماده ۵۶۴ و ۵۶۳ قانون مدنی جهالت درعمل مورد جعاله تاجایی کهموجب عدم امکان تحصیل آن نشود،صحیح است و هم چنین جعل میتواند مقدار معین یا سهمیاز سود فعالیت و عمل مورد جعالهباشد. همان گونه که ملاحظهمی شود، جعاله دارای کاربرد وسیعی است واز نظر شرایط از سایر عقود سهلتر است. میتوان برای نمونه مفاد مضاربهرا با جعاله انشا کرد، کهدراین صورت فایده مضاربه را دارد ولی شرایط مضاربه را ندارد.
حضرت امام دراین مورد میفرماید: جایز است جعاله برتجارت با مال واقع شود و عوض(جعل) سهمی از ربح قرار داده شود، مثل این که بگوید: اگر با این مال تجارت کردی و سودی حاصل شد،نصف یا ثلث آن، مال تو باشد. دراین صورت جعالهای است که فایده مضاربه را دارد وشرایط مضاربه را ندارد. لذا لازم نیست که راس المال(سرمایه) پول باشد، بلکه جایز استکالا،دین یا منفعت، سرمایه اولیه قرار گیرد. از آن جاکه جعاله برهر عمل حلال ومورد قصد عقلا صحیح است ، میتوان آن چه راکه حضرت امام درتجارت فرموده اند، به بخش کشاورزی وصنعت و خدمات نیز تعمیم داد و درهمه این بخش ها بانک میتواند بهعنوان جاعل، به جعاله اقدام کند وعامل را در سهمی از سود شریک نماید. متاسفانه بانک ها تاکنون موفق نشده اند از قابلیت ها و کاربرد وسیع این عقد به طور کامل استفاده کنند و جعاله درعمل کاربرد محدودی دربانک ها دارد و چونبنا نیست دراین مقاله از مشکلات ناشی از کیفیت اجرای قانون بانک داری، سخن بهمیان آوریم، به این بحث نمی پردازیم، ولی به طور کلی این مطلب مهمراتذکر میدهیم که جعاله از نظر قانونی و شرعی دارای کاربرد وسیع قابلیت زیاد و شرایطسهل میباشد و این عمل بانک هاست که جعاله را محدود کردهاست، نه قانون و شرع.
با این همه جعاله نیز محدودیتی شبیه محدویت عقد شرکت دارد، زیرا اگر بانک بهعنوان عامل، اقدام به جعاله کند،متقاضیان آن تنها کسانی هستند کهسرمایهای دراختیار دارند، ولی قدرت استفاده از آن را ندارند و اگر به عنوان جاعل اقدامکند، متقاضیان آن کسانی هستند کهبرای شروعبه فعالیت اقتصادی نیازبه سرمایهدارند، ولی هیچ سرمایهای دراختیار ندارند. در هردو صورت جعاله نمی تواندپاسخ گوی نیاز کسانی باشد که سرمایه ناکافیبرای فعالیت اقتصادیخود دارند و برای تتمیم سرمایه مورد نیاز خود متقاضی تسهیلات بانک میباشند. این خلا را عقد شرکت میتواند پرکند. لذا ما در یکی از دو طرحی که در پایان این مقاله پیشنهاد خواهیم کرد، بیان میکنیم کهعقد شرکت و جعاله میتوانندهمهتسهیلات بانک ها را درتمامی بخش های اقتصادی بهمتقاضیان متفاوت این تسهیلات، تخصیص دهند و عملیات بانکی در بخش اعطای تسهیلات می تواند براساس این دو عقد انجام پذیرد.
ج) مشکل عقود غیر مشارکتی
عقود ده گانه ای که اعطای تسهیلات بانکی از طریق آنها صورت میگیرد غیر ازقرض الحسنه را می توان براساس مقدار و نوع درآمد قابل حصول، به دو دسته تقسیم کرد:
۱) عقود مشارکتی:
دراین نوعاز عقود، بانککل یابخشی از سرمایه مورد نیاز یک فعالیت اقتصادی( تولیدی،تجاری وخدماتی) را تامین میکند و درنهایت مطابققراردادی کهبا صاحب کاراقتصادی منعقد کرده است،سودفعالیت اقتصادی مورد نظر راتقسیم میکند و سهم هریک از طرفین قبل از اتمام فعالیت اقتصادی معلومنیست. ایعقود عبارتند از: مشارکتمدنی، مشارکت حقوقی،مضاربه، مزارعه مساقات. البته عقد جعاله نیز این قابلیت را دارد که جزء عقود مشارکتی باشد. بانک هامیتوانند درهمه بخش های اقتصادی کل سرمایه مورد نیاز یک فعالیت اقتصادیرابه عنوان جاعل براساسعقد جعاله تامین کنند و سود فعالیت مزبوررا بر حسب توافقتقسیم نمایند، ولی همان گونه که گذشت درحال حاضربانک ها به گونهایاز این عقد استفاده میکنندکه داخل د سته بعدی میشود.
۲) عقود غیر مشارکتی:
دراین نوعاز عقود، بانک اموال منقول و غیر منقول مورد نیاز یک فعالیت اقتصادی دربخش تولیدی و خدمات را فراهم میکند و یا از طریقپیش خرید کالاهای تولیدیاقدام به تامین کل یابخشی از سرمایه های لازم برای تولید کالاهای مزبور مینماید و یا بهعنوان عامل،انجام آن فعالیت را به عهدهمیگیرد ولی تمامسودحاصل از عملیات، متعلق به خودبانکمی باشد و شراکت در سود رخ نمی دهد. این عقود عبارتند از : فروش اقساطی،اجاره به شرط تملیک،سلف و جعاله، به گونهایکه درحال حاضر اجرا میشود.
این عقود، خود دو قسم میشوند:
الف) عقود با بازده ثابت :
دراین عقود، سود بانک بعد از انعقاد قرارداد، معلوم و معین است. این عقود عبارتند از: فروش اقساطی و اجاره به شرط تملیک. درفروش اقساطی بانک، مواد اولیه و لوازم یدکی یا ماشین آلات و یا واحد مسکونیرا خریده و یا احداث میکند. قیمت خرید و هم چنین هزینه احداثمشخص است. بانک پس از اضافه کردن سود خود به قیمت خرید یا هزینه تمام شده، آن را به صورتاقساطی به فروش میرساند. بنا بر این قیمت نسیه چنینمحاسبه میشود:
سود بانک + هزینه تمام شده یا قیمت نقد = قیمت نسیه
اگر قیمت نسیه به وسیله بازار معین می شد، دراین صورت سود بانک از قبل معین نبود و به صورت زیر محاسبه میشد:
قیمت نقد - قیمت نسیه= سود بانک
البته اگر بین خرید نقد و فروش نسیه چندان فاصله زمانی نباشد، سود بانک نیز از قبل مشخص و معلوم است. دراجاره به شرط تملیک نیز مال الاجاره با در نظر گرفتن قیمت تمام شده، مدت اجاره به شرط تملیک و سود مناسب برای بانک تعیینمیگردد.
ب) عقود با بازدهی غیر
ثابت: دراین عقود سود بانک در زمان انعقاد قرارداد معین نیست، بلکه پس از اتمام قرارداد معین میشود. اینعقود عبارتند از : معاملات سلفو جعاله، براساس آیین نامه ها و قراردادها. (درمعاملات سلف (پیش خرید محصولات تولیدی به قیمت معین، سود بانک چنین محاسبه میشود:
سلف - قیمت قیمت خرید سلف - قیمت کالا درزمان تحویل آن = سود بانک
چون قیمت کالا درزمان تحویل آن معلوم نیست، لذا سود بانک از قبل معین نمیباشد. اگرچه درماده ۴۴ آیین نامه های عملیات بانکی آمده است ((قیمت پیش خرید محصولاتتولیدی توسط بانک ها با توجه به عوامل موثر درتعیین قیمت از جملهپیش بینیقیمت فروش آنها درسر رسید تحویل و همچنین سود بانک، تعیین خواهد شد)) ولی چون پیش بینی قیمت فروش لزوما با قیمت کالا درزمان تحویلآن برابر نیست و ممکن است بیشتر یا کمتر از آن باشد، لذا سود بانک از قبل معین نیست.
البته اکنون درعملممکن است قیمت فروش هنگام خرید سلفبراساس سود معین تعیین شود، مثلا میگوید: کالا را در زمان فروش دوهزار تومان به تو خواهم فروخت و ۴۵% قیمت خرید هم سودمیخواهم، بنا بر این ۱۶۰۰ تومان از تو میخرم. دراین صورت، درعمل این عقد نیز از نوع عقود با بازده ثابت میشود. همان گونه که گذشت جعاله میتواند جزء عقود مشارکتی باشد، ولی درحال حاضر بانک ها از آن به عنوان غیر مشارکتی استفاده میکنند و به علاوه به عنوانعامل دراینعقد وارد میشوند. درماده هشت دستور اجرایی جعاله آمده است: جعل دریافتی توسط بانک ها باید علاوه بر پوشش هزینه های انجام شده مربوطه، حاوی سود معین برای بانک باشد. بنا بر این جعل دریافتی چنین محاسبه میشود:
هزینه های انجام شده + سود معین = جعل دریافتی
چون این هزینه ها در زمان انعقاد قرارداد معین نیست، قاعدتا باید سود بانک ها نیز دراین زمان معلوم نباشد، ولی درعمل بانک ها طوری عمل می کنند که جعالهتبدیل به عقد غیر مشارکتی با بازده ثابت میشود، زیرا عمل مورد جعاله را بانک ها انجام نمی دهند، بلکه ازطریق جعاله ثانویه به پیمان کار میسپارند و لذاسود بانک ها در عمل چنین محاسبه میشود:
جعل دریافتی - جعل پرداختی به پیمانکار = سود بانک ها
بانک ها جعل پرداختی به پیمان کار و جعلی را که از متقاضی دریافت میکنند، بهگونهای تنظیممینمایند که سود مورد نظرشان تامین شود. وجود عقود غیر مشارکتی مشکلاتی را به وجود میآورد که درادامه به بررسی مهم ترین آنها میپردازیم:
۱) قابلیت تبدیل این عقود درعمل به عقودی که دارای ماهیت ربوی هستند. این عقود طبق قانون عملیات بانک داری بدون ربا و آیین نامه های اجرایی آن،ماهیت ربوی ندارند، زیرا ماهیت ربا درجایی تحقق مییابد که دو خصوصیت وجود داشته باشد: اولا، بانک در همان فعالیتی که تسهیلات را پرداخت میکند،با بخش واقعی اقتصاددرگیر نشود و تغییرات دراین بخش اثری درسود و زیان بانک نداشتهباشد. ثانیا، سود ثابتی دریافت دارد. درعقود غیر مشارکتی با بازده غیر ثابت و نیز درعقود مشارکتی علاوه بر این کهبانک با بخش واقعی اقتصاد درگیر میشود، سود آن نیز ثابت نیست.
این مطلبدرعقودمشارکتی واضح است و درعقود با بازده غیر ثابت نیز چنین است، زیرادرمعاملات سلف، بانک از زمان انعقاد قرارداد، مالک کالای خریداری شده درذمه متقاضی تسهیلات میشود و وقتی در سررسید معین کالا به او تحویل داده میشود، بانک مالکآن است ودراین فاصله(از هنگام انعقاد قرارداد تاوقتسررسید) دراقتصاد اتفاقات زیادی ممکن است رخ دهد، از جمله قیمت ها ممکن است افزایش یا کاهش یابد. بانک بهعنوان مالک کالا از این تغییرات سودخواهد برد یا متضرر خواهد شد. بنابر اینتغییرات قیمت در بخش واقعی اقتصاد درسود آن موثر است.
درجعاله نیز اگر بانک خودش عامل باشد، که در گیر شدن آن با بخش واقعی اقتصاد پر واضح است و اگر آن را به جعاله ثانوی به پیمان کار محول نماید، درصورتیکه جعل پرداختی و جعل دریافتی به وسیله بازار تعیین شود نه بانک دراین صورت نیز سود آن از قبل معین نیست و تغییرات بازار کار در سود موثراست. درعقود بابازده ثابت نیز ماهیت عقد، ربوی نیست، زیرا اگرچه سود بانک ثابت استولی به نحوی با بخش واقعی اقتصاد درگیر میشود. درفروش اقساطیمسکن که بانکخودش مورد معامله اقساطی را احداث میکند، مساله واضح است و درسایر موارد نیز اگر بانک به صورت واقعی عمل کند نه صوری به اینمعنا که خود اقدام به خریدمورد معامله اقساطی نماید، همچون بقیه افرادی که در بازار به خرید نقد و فروش اقساطی میپردازند، با بخش واقعی درگیرمیشود.
دراجاره به شرط تملیک نیز از زمان انعقاد عقد اجاره تازمانی که مورد اجاره به مستاجر تملیک میشود، مورد اجاره درمالکیت بانک قرار دارد و مستاجر امینمحسوبمیشود، مثلا اگر مورد اجاره بدون افراط و تفریط مستاجر تلف شود، بانک متضرر شده است. بنا بر این اگر در تسهیلات بانکی واقعا به عقود مذکور عمل شود، قانونا ماهیت ربوی ندارند، ولی این قابلیت را دارند که با مختصری چرخش درعمل به عقودیتبدیلشوند، که اگرچه ظاهرا ربوی نیستند، ولی دارای ماهیت و عملکرد ربوی شوند یعنی بانک میتواند به گونهای عمل کند که از طریق این عقود بدون این کهبا بخشواقعی اقتصاد درگیر شود و از تغییرات آن متاثر گردد، به سود ثابتی دست یابد.
برای مثال در جعاله ثانوی اگر بانک، جاعل باشد و متقاضیکه در جعاله اولی،جاعل بود، در جعاله دوم عامل شود و بانک با توجه به سود مورد نظر خودجعل دریافتی و پرداختی را تعیین کند، این همان رباست که در لباس جعاله ظاهر شدهاست. یا در فروش اقساطی اگر بانک به خود متقاضی و کالت دهد که مورد معامله را بخرد و فاکتور آن را نزد بانک آورد و سپس بانک بلافاصله با محاسبه سود خودآن رابه متقاضی به اقساط بفروشد،چنین معاملهای ماهیت ربوی دارد.
گرچه ابتدا به نظر میرسد این مشکل قانون و آیین نامه ها نیست، بلکه مشکل از کیفیت عملکرد بانک ها به وجود میآید، ولی چنین نیست. مشکل صوریشدن عقود غیر مشارکتی به نوعی ناشی از قانون عملیات بانکی و آیین نامه های اجرایی آن است، زیرا خلا قانون است که بهبانک ها اجازه چنین عملکردی را میدهد. قابل ذکر است که درعقود مشارکتی تغییر ماهیت درعمل مشهود است. مدیر عامل یکی از بانک های مهم کشور در بیان نحوه عملکرد عقد مشارکت مدنیمیگوید: درمشارکت مدنی بانک ها عموما ملاحظه قانونی مربوط به پیش بینی سود را ندیدهمیگیرند و از همان ابتدا نرخ های مربوط به پیش بینی حداقل سود را بدونتوجه بهواقعیت و میزان سود محقق تعیین و محاسبه و از مشتری مطالبه میکنند. و درمورد مضاربه میگوید: درعمل بانک ها بدون توجه به نتایج واقعی معامله(مضاربه) حداقل سود پیش بینیشده را مطالبه میکنند. با این همه مشکل صوری شدن عقود مشارکتی با مشکل صوری شدن عقود غیر مشارکتی فرق دارد. در عقود مشارکتی، بانک ها با در نظر نگرفتن ملاحظاتقانونی درمورد پیش بینی سود، درحقیقت از قانون تخلف میکنند، ولی در عقود غیر مشارکتی تخلف ازقانون رخ نمی دهد، بلکه خود قانون به گونهای است کهبه آنها اجازه چنین عملکردی را میدهد.
۲.مشکلات تمدید مدت درکلیه عقود بانکی اگر متقاضی به دلایل غیر موجه به تعهدات خود عمل نکند، بانک از مسیرهای قانونی با اوبرخورد خواهد کرد و از این جهت هیچ فرقی بینعقود بانکی نیست، حتی در بانک داری ربوی نیز اگر وام گیرنده به دلایل غیر موجه بخواهد از پرداخت اقساط یا بهره آنها استنکاف کند، بانک همین مسیر را خواهد پیمود.
اما اگر عدم انجام تعهدات به دلایل موجه باشد و متقاضی برای وفا به تعهدات خود مطالبه تمدید مدت قرارداد را بکند، مساله فرق میکند. در بانک داریربوی تمدیدمدت قرض با گرفتن بهره بیشتر مشکلی را ایجاد نمی کند، ولی در بانک داری غیر ربوی، عقود از این نظر متفاوتند: درعقد سلف و فروش اقساطی و اجارهبه شرط تملیک و جعاله درجایی که بانک عامل است، تمدید مدت با مشکل عمده مواجه است، زیرا دراین دو عقدپس از انعقاد قراردادرابطهء بانک و متقاضی، رابطه دائن و مدیون است. اگر بانک با تقاضای تمدید مدت موافقت نکند، متقاضی با مشکل روبه رو میشود واگر باتمدید مدت بدون گرفتنوجهاضافی موافقت کند،بانک متضرر میشود، زیرا دارایی خود و سپرده گذاران را تا مدتی عقیم میکند و اگر بخواهد درمقابل تمدیدمدت، وجه زایدی را دریافت کند، ربا حرام است. این مشکل بانک را ناگزیر میکند برای تاخیر در پرداخت، جریمهای وضعکند، ولی اخذ جریمه تاخیر بهفتوای حضرت امام خمینی(ره) ربا و حرام است.
دراجاره به شرط تملیک نیز وقتی مستاجر نتوانست مال الاجاره را در اقساط معینشدهبپردازد، رابطهء موجر و مستاجر تبدیل به رابطهء دائن و مدیون میشود و همان مشکل تمدید مدت را دارد. درجعاله اگر بانک جاعل باشد، تاوقتی که عامل،عمل مورد جعاله را انجام ندهد، بانک موظف نیست جعل را بپردازد، ولی اگر بانک عامل باشد و پس از انجامعمل،متقاضی نتواند جعل مقرر را بپردازد،رابطهء بانک و متقاضی، رابطه ءدائن و مدیون میشود و تمدید مدت دین بازیادی رباست، ولی این مساله در عقودمشارکتی تصوردارد و مشکل آفرین نیست.
برای مثال درعقد مشارکت وقتی بانک با صاحب کاراقتصادی،درسرمایه گذاری کارخانهای شریک میشود و مقررمیگردد که شریک به تدریجسهم بانک را بخرد و بعد به دلایل موجه از خریدن عاجز میشود و تقاضای تمدید مدت قرارداد را میکند، بانک میتواند با اینتقاضا موافقت کند، بدون این که متضررگردد، زیرا تا هر زمان که شرکت ادامه داشته باشد، بانک سود حاصل از فعالیت را نسبت به سرمایه اش برداشت میکندو تا هرزمان که بخواهند قرارداد را میتوانندتمدید کنند. درعقد مضاربه نیز چنین است. اگر متقاضی درا نتهای دوره قرارداد به دلایل موجه نتواند اصل سرمایه بانک را مسترد نماید و تقاضای تمدید مدت کند،موافقت بانک با این تقاضا نه مشکل شرعی و قانونی دارد و نه متضرر شدن بانک را درپی دارد. درمزارعه و مساقات نیز همین گونه است. بنابر این درعقود مشارکتی مشکل تمدیدمدت به هیچ وجه وجود ندارد، درحالی کهبانک درعقود غیر مشارکتیآمانند سلف وفروش اقساطی اجاره به شرط تملیک و جعاله با این مشکل مواجهاست.
۳) مشکل تورم ((۳۳۰))در اوضاع تورمی،اعطای تسهیلات از طریق عقود غیر مشارکتی برای بانک دارای خطربالایی است، زیرا در این عقود سود یازیان حاصل از فعالیت اقتصادی بین بانک و متقاضی تقسیم نمیشود، بلکه سود تماما به بانک تعلق دارد و زیان را نیز تمامابانک متحمل میشود. درعقودی چون فروش اقساطی و اجاره به شرط تملیک و سلف، بانک قیمت فروش اقساطی و مال الاجاره و قیمت کالا درزمان تحویل را با پیش بینی تورمدرزمان پایان قرارداد تعیین میکند و تورم پیش بینی شده لزوما با تورم تحقق یافته درپایانمدت قرارداد، برابر نیست و ممکن است کمتر یا بیشتر باشد. اگر تورم پیش بینی شده بیشتر از تورم تحقق یافته باشد، درمعاملات سلف به ضرر بانک است.
اجاره به شرط تملیک و فروش اقساطی به سود بانک خواهد بود و اگر تورم پیش بینی شده کمتر از تورم تحقق یافته باشد، مساله بر عکس است. وجود چنین خطری موجب میشود که بانک برای به حداقل رساندن آن، از این عقود درتسهیلات کوتاه مدت استفاده کند و درنتیجه این عقود عملا کاراییخود را دراعطای تسهیلات بلند مدت از دست میدهند. به علاوه پیش بینی نرخ تورم برای مثلا پنج سال بعد یا سه سال بعد امری غیر ممکن است. درعقود مشارکتی این مشکل وجود ندارد زیرا سود یا زیان حاصل از عملیات،بین بانک و متقاضی تقسیم میشود. این امر خطر اعطای تسهیلات از طریق اینعقود را کاهشمیدهد و در نتیجه این عقود کاربرد خود را در تسهیلات بلند مدت نیز حفظ میکنند. البته این درصورتی است که واقعی عمل شود، نه صوری.
● خلا موجود در عقود مشارکتی درقانون بانک داری بدون ربا
با بررسی عقود مشارکتی در مییابیم که این عقود به غیر از عقد شرکت تنها درتجارت و کشاورزیکاربرد دارند، ولی در بخش صنعت و خدمات ظاهرا عقدی درقانون عملیات بانکی بدون ربا وجود ندارد که بانک به عنوان صاحب سرمایه نقدی بتواندبهوسیله آن تمام سرمایه لازم برای یک فعالیت صنعتی و خدماتی را تامین کند و سود حاصل نیز بین آن و عامل تقسیم شود.به عبارت دیگر متقاضیان تسهیلاتبانکیدودسته اند:
۱) کسانی که سرمایه ناکافی برای انجام فعالیت خود دارند و نیاز به شریک دارند.
۲) کسانی که از نیرو وتخصص لازم برای انجام فعالیت اقتصادی برخوردارند ولی هیچ سرمایهای دراختیار نداشته و از بانک تقاضای تامین تمام سرمایه لازم رادارند. بانک میتواند به وسیله عقد شرکت،تقاضای گروه اول را درهمه بخش های تولیدی،تجاری و خدماتی پاسخ گو باشد، به نحوی که سود بین بانک ومتقاضی تقسیم شود. ولی تقاضای گروه دوم را از طریق مشارکت درسود تنها دربخش تجارت و کشاورزیمیتواند پاسخ گو باشدو در بخش صنعت و خدمات، عقدی که موجبمشارکت بانک بامتقاضی در سود شود، وجود ندارد.
شاید همین خلا موجب شده است کهتدوین کنندگان قانون بانک داری بدون ربا متوسل به عقود غیر مشارکتی شوند. به نظر میرسد اگر بتوان خلا مزبور را پر کرد، دراعطای تسهیلات بانکی هیچ نیازی به عقود غیر مشارکتی نباشد. به علاوه ازمشکلاتی که این عقود میآفرینند،نیزرهایی یافته ایم.
درحقیقت این خلا درقانون بانک داری بدون ربا وجود دارد، نه در شرع اسلام و قانون مدنی، بلکه دراین دو، عقودی که خلا مزبور را پر کند، وجود دارد.عقدجعاله میتواند خلا مزبور را پر کند و عقد صلح که عام ترین عقد خوانده شده، نه تنها میتواند آن را پر کند، بلکه میتواند جایگزین همه عقود مشارکتی وحتی غیر مشارکتی شود.
● الگوی مطلوب بانکداری اسلامی
با توجه به مشکلات قانون بانکداری بدون ربا که دراین مقاله مورد بررسی واقع شد،میخواهیم دو الگو پیشنهاد کنیم که دارای مشکلات مزبور نباشد. با بررسی این مشکلات، می توان به وضوح نتیجه گرفت که الگوی مطلوب باید دارای ویژگی های زیر باشد:
۱) مطابق فقه اسلام و قانون مدنی بوده و قابلیت تبدیل به یک الگوی ربوی رانداشته باشد.
۲) طرق اعطای تسهیلات( عقود بانکی) به حداقل ممکن تقلیل یابد.
۳) ریسک عملیات بانکی را به حداقل ممکن تقلیل دهد.
۴) فعالیت های بانک دربخش واقعی اقتصاد را کاهش دهد.
۵) نسبت به همه بخش های اقتصادی، جامع فراگیر باشد.
۶) مشکل تمدید مدت و نیز جریمه تاخیر را نداشته باشد. با توجه به ویژگی های فوق، درادامه به شرح دو الگوی بانک داری اسلامی میپردازیم:
▪ الگوی اول : عقد شرکت و جعاله بانک به عنوان وکیل سپرده گذاران، صاحب سرمایه نقدی است و همان گونه که گذشت، متقاضیان سرمایهنقدی درجامعه بهدو گروه تقسیم میشوند:
الف) کسانی که متقاضی شراکت در سرمایه لازم برای فعالیت اقتصادی هستند،
ب) کسانی که متقاضی تامین تمام سرمایه لازم برای فعالیت مورد نظر میباشند. بانک میتواند به وسیله عقد شرکت(مدنی و حقوقی) پاسخ گوی تقاضای گروه اولدرهمه بخش های اقتصادی باشد و با متقاضیان، به نسبت سهم سرمایهدرسود حاصل،شریک شود و به وسیله عقد جعاله جواب گوی تقاضای گروه دوم باشد. به این ترتیب که درهمه بخش های اقتصادی، بانک به عنوان جاعل،سرمایه لازم را تامین کند و با عامل درسود برحسب توافق شریک شود. درحال حاضر در قانون عملیات بانکی بدونربا با عقد شرکت، همان خصوصیتی کهدراین طرح مورد نظر است، وجود دارد، ولی عقد جعاله به این وسعت وخصوصیت طرح نشده است. برای این که اثبات شود جعاله میتواندچنین نقشی را بهعهده گیرد، مروری برفتاوی حضرت امام(ره) درتحریر الوسیله و هم چنین مروری برقانون مدنی خواهیم داشت.
● عقد جعاله براساس فتاوی حضرت امام(ره) و قانون مدنی ایران
۱) درماده ۵۶۱ قانون مدنی آمده است: جعاله عبارت است از التزام شخص به ادای اجرت معلوم در مقابل عملی، اعم از این که طرف معین باشد یا غیر معین. و درماده ۵۷۰ آمده است: جعاله برعمل نامشروع و یا برعمل غیر عقلایی باطل است. حضرت امام نیز درتحریر الوسیله میفرماید: جعاله مانند اجارهبرهر عمل حلال و مورد قصد عقلا صحیح است.بنابر این جعاله درهمه بخش های تولیدی و بازرگانی و خدماتی کاربردخواهد داشت.
۲) درماده ۵۶۴ قانون مدنی آمده است: درجعاله، گذشته از عدم لزوم تعیین عامل، ممکن است عمل هم مردد و کیفیات آن نامعلوم باشد. حضرت امام(ره) درتحریر الوسیله میفرماید: جایز است درجعاله، عمل مجهول باشد، به مقداری که دراجاره جایز نیست. لذا اگر بگوید: هرکس چهارپای مرا پیدا کند، به او فلان قدر میدهم، صحیحاست، اگرچهمسافت و شخص چهارپا(با توجه به این کهدست یابی به چهارپایان مختلف از حیث سهولت و سختی متفاوت است) معین نشده باشد.همچنینجایز است جءعاله با وحدت جعلبرعمل مردد واقع شود، مثل این که بگوید: هرکس اسب یا الاغ مرا برگرداند، به او فلان قدر خواهم داد و با اختلاف جعل نیزجایز است، مثل این که بگوید. هرکس اسبمرا برگرداند، به او ده درهم میدهم و هرکس الاغ مرا برگرداند، به او پنج درهم خواهم داد.
البته جعاله برعملمجهول و مبهم صرف به گونهای که امکان تحصیل آنوجود نداشته باشد، صحیح نیست مثل، این کهبگوید:هرکس چیزی را که از من گم شده است،،برگرداند،به او فلان مقدار میدهم یا هرکس حیوان گم شده ءمرا برگرداند، بهاو فلان مقدار میدهم. نتیجه: بنابر این بانک به عنوان صاحب سرمایهنقدی میتواند به متقاضی بگوید: اگراین یک میلیون تومان را در تجارت پارچه به کاربردی، تو را در نصف سود شریک میکنم و اگر در تجارت مواد غذایی به کاربردی ۱۳ سود از آن تو، و بدین ترتیبدایره انتخاب متقاضی را افزایش دهد. این کار درمضاربه جایز نیست، ولی وقتی مفاد مضاربه به وسیله عقد جعاله انشاشود، جایز است. ۳. درماده ۵۶۱ قانون مدنی آمده است: درجعاله معلوم بودن اجرت منلا جمیع الجهات لازم نیست. بنابر این اگر کسی ملتزمشود که هرکس گم شده او را پیدا کند،حصهء مشاع معینی از آن، مال اوخواهد بود، جعاله صحیح است. حضرت امام(ره) دراین باره میفرماید: عوض(جعل) باید از نظر جنس و نوع ووصف، بلکه از نظر کیل و وزن وعدد(اگر با یکی از اینها سنجیده شود) معین باشد. بنابر این اگر آنچه را کهدر دستش یادر جیبش هست، عوض قرار دهد، جعاله باطل میشود.
البتهظاهراین است که اگر حصه معینی از مالی را کهبرمی گرداند، جعل قرار دهد، صحیح است اگر چهآن مال را مشاهده نکرده باشد و برای او توصیف نشده باشد. هم چنین صحیح است که برای دلال اضافه بر راس المال را جعل قرار دهد مثل این که بگوید:اینمال را بفروش به فلان مقدار و اگر بیش از آن فروختی، زیادی برای تو باشد. براین اساس بانک میتواند درهمه بخش های اقتصادی بهوسیله عقد جعاله سرمایه نقدی را درا ختیار عامل(متقاضی تسهیلات) قرارداده و او را درسود حاصل شریک کند. لذا حضرت امام(ره) فرمود: جایز است جعاله برتجارت با مال واقع شود و عوض(جعل) سهمی از ربح قرار داده شود. چنانچه ملاحظه میشود به وسیله عقد جعالهمیتوان مفاد مضاربه و مزارعه و مساقات را انشا کرد و به لحاظ این که جعاله برهر عمل حلال ومورد قصد عقلا واقع میشود، درسایر بخش های اقتصادی نیز میتوان ازعقد جعاله به همین نحو استفاده کرد.
درنتیجه عقد جعاله میتواند جانشین همهعقود بانکی غیر از عقد شرکت شود و اعطای تسهیلات بانکی تنها به وسیله دو عقد شرکت جعاله انجام گیرد و بدین ترتیب میتوان از مشکلات مربوط بهعقود غیر مشارکتی رهایی جست. هم چنین مشکل مربوط به تعدد و محدودیت های عقود، با این راه، حل میشود. در پایان این نکته گفتنی است که در کتاب عملیات بانکی داخلی نویسنده درمورد این که جعل میتواند حصه مشاعمعینی از مال باشد، میگوید: لکن قول مشهور فقهای امامیه برآن است که اجرت درجعاله باید معلوم باشد.ظاهرا این حرف درست نیست. مشهور این است که جعل نبایدمجهول باشد و مراد از مجهول درکلام فقها، به گونهای است که امکان تسلیم آن نیست. فقها درمقابل کلمه مجهول به این معنا کلمه معلوم را به کار میبرند. اما این که جعل نمی تواند حصه مشاع از مالی باشدکه درجعاله برگردانده میشود، مسالهاختلافی است. از نظر مشهور اشکال ندارد و این مقدار از جهالت درجعل جایز است. لذا قانون مدنی نیز که براساس فتوای مشهور نوشتهشده، آن را جایز شمرده است.
▪ الگوی دوم: عقد صلح دراین الگو عقد صلح جانشین دو عقد شرکت و جعاله درالگوی اول میشود. با عقد صلح میتوان مفاد این دو عقد را درهمه بخشهای اقتصادی انشا کرد. به علاوه شرایط خاص شرکت و جعاله درصورتی که مفاد این دو به وسیله عقد صلح انشا شود، معتبر نیست.
● ویژگی های عقد صلح
اکثر قریب به اتفاق فقهای امامیه و نیز حنفیه، سبق خصومت و یا احتمال بروز خصومت را از عناصر عقد صلح نمی دانند. لذا عقد صلح درنظر آنان عقد عامی است که میتوان وسعت زیادی برای آن قائل شد. دکتر لنگرودی دراین مورد میگوید: دامنه عقد صلح از یک یک عقودمعینه وحتی از همه آنها وسیع تر است وبه همین جهت به آن، عنوان آقای قراردادها داده اند.وسعت زائد برحد معمول این عقد،کار پیدا کردن یک تعریفقابل قبول را برای عقد صلح دشوار کرده است. با این مقدمه به بررسی بعضی از احکام عقد صلح که مربوط به بحث ما میشود، میپردازیم:
۱) شمولیت عقد صلح
ماده ۷۵۲ قانون مدنی : صلح ممکن است یا درمورد رفع تنازع موجود و یا جلوگیری از تنازعاحتمالی یا درمورد معامله غیر آن واقع شود. اصطلاح معامله در قانون مدنی اصطلاحی عام است و شامل هر عقد و قرارداد مالی میشود و تنها مخصوص خرید و فروش نیست. بنا بر این هرگونه قراردادمالی را میتوان به صلح انشا کرد. حضرت امام(ره) دراین باره میفرماید: عقد صلح عبارت است از تراضی و تسالم برامری، مثل تملیک عین یا منفعت یا اسقاط دکین یا حق و غیر اینها، مسبوق بودن به نزاع درآن معتبر نیست و برهرامری به جز مواردی که استثنا شده است و در طی مسائل آینده خواهد آمد جایز است و در هر مقامی میتوان از آن استفاده کرد مگر مواردی که عقد صلححرام کننده حلالی یا حلال کننده حرامی باشد.از مواردی که حضرت امام(ره) استثنا فرموده است، حقوق غیر قابل نقل و اسقاط مثل حقمطالبه دیکن و حق رجوع در طلاق رجعی و امثال آن و همچنین صلح ربوی است.
۲) استقلال عقد صلح در مقابل سایر عقود درماده
۷۵۸ قانون مدنی آمده است: صلح درمقام معاملات هرچند نتیجه معاملهای را که به جای آن واقع شده است میدهد، لیکن شرایط و احکام خاصه آن معامله را ندارد. بنا بر این اگر موردصلح عینباشد در مقابل عوض، نتیجهآن همان نتیجه بیع خواهد بود. بدون این که شرایطو احکامخاصهبیعدر آن اجرا شود. حضرت امام(ره) نیز میفرماید: خود صلح،عقد مستقل و عنوان متمایز است لذا احکام سایر عقود به آن ملحق نمی شود و شروط آنهادرعقد صلح جاری نیست اگر چه عقد صلح مفید فایدهآن عقود باشد.
بنا بر این صلحی که مفید فایده بیعاست، احکام و شروط بیعدرآن جاری نمی شود. لذا خیارات مختص به بیع مانند خیار مجلس و حیوان و خیارشفعه درآن جاری نمی شود و اگر صلح در مورد معاوضه نقدین(درهم و دینار) باشد، قبض دوعوض درآن شرط نیست و همچنین اگر صلح مفید فایدههبه(بخشش) باشد، شرط قبض عین کهدرهبهمعتبر است، در آن معتبر نیست و به همین ترتیب درسایر موارد. نظریه ا ستقلال عقد صلح درمقابلنظریه تفریعاست که فقهای عامه بدان معتقدند.
در فقه عامه عقد صلحعقد مستقلی نیست بلکهفرععقود معین همچون بیع واجاره و عاریه و جعاله و امثال آناست. دو فرق عمدهبین نظریهتفریع و نظریه استقلال وجود دارد که عبارتند از:الف) بنابر نظریه تفریع اگر مفاد بیع یا اجاره یا جعاله یا عقود معین دیگر بهوسیله عقد صلح انشا شود،احکام و شروط معتبر در آن عقود، معتبر و باقی است ولی بنابر نظریهاستقلال همان گونه که از حضرت امام(ره) نقل شد، چنیننیست. ب) بنابر نظریه تفریع تنها مفاد عقود معین را میتوان با صلح انشا کرد و اگر قراردادی بین عقلا رایج شود که تحت هیچ یک از عقود معین وارد نشود، نمی توانآن را باصلح انشا کرد. ولی براساس نظریه استقلال، قراردادهایی که تحت هیچ یک از عقود معین داخل نمیشود، درصورتی که با قواعد عامه باب معاملاتمنافات نداشته باشد،میتوان با صلح محقق کرد. دکتر لنگرودی در مقام انتقاد از نظریه تفریعمی گوید : وقتی که فرق عقد صلح با سایر عقود، محسوس است، چه حاجتی است که آن را فرع برسایر عقود بدانیم؟ و در استدلال بر بیاعتباری نظریه تفریع میگوید: عقود معین درهیچ سیستم حقوقی کافی برای رفع نیازمندی های افراد در حقوق خصوصی نمی تواند باشد و ناگزیر باید به طورعام برای هرتراضی، اعتبار قائلشد مگر آن که تراضی مباین با قواعد آمره باشد. این اندیشه را کهدرماده ده قانون مدنی ما منعکس است، فقهامامیهبا توسعهای که به عقد صلح بخشیده است، ازقدیم الایام دریافته به رشد حقوق مدنی کمک موثر کرده است.
۳) موضوع عقد صلح
قانون مدنی درمورد موضوع عقد صلح ساکت است. دوبحث عمده درمورد موضوععقد صلح وجود دارد:الف) موضوع عقد صلح چهمواردی میتواند باشد و مستثنیات کدامند؟درقانون مدنی تنها به بعضی موارد که میتواند موضوع صلح واقع شود، اشاره شده است مثلا درماده ۷۵۶ آمدهاست: حقوق خصوصی که از جرم تولید میشود، ممکن است مورد صلح واقع شود. ولی کلیه مواردی که صلح میتواند برآن واقع شود، دراین قانون ذکر نشده است. خوشبختانه حضرت امام(ره) کلیه موارد عقد صلح را بیان فرمودهاند: متعلق صلح یا عین است یا منفعت یا دکین و یا حق درهمه این صوکر یا صلح با عوض است یا بدون عوض و در فرض اول (صلح با عوض)عوض یا عین است یا منفعت یا دین یا حق لذا همه این صور صحیحند. تنها موردی را که حضرت امام(ره) استثنا کرده اند، حقوق غیر قابل نقل و اسقاط است مثل حق مطالبه دین و حق رجوع درطلاق رجعیو. ب) آیا موضوع عقد صلح باید معلوم باشد؟قانون مدنی درمواد مربوط به عقد صلح هیچ اشاره ای به این مساله نکرده است. تنها در ماده ۱۹۰درکلیات عقود آمدهاست کهموضوع باید معین باشد و در ماده ۲۱۶ میگوید: مورد معامله باید مبهم نباشد مگر در موارد خاصه که علم اجمالی به آن کافی است.دکتر لنگرودی میگوید: استثنای ذیل ماده ۲۱۶ قانون مدنی مبهم است و قانون گذار از این ابهام پرده برنداشته است و شارحین قانون مدنی هم تا این لحظهنظریهای برای حل آن ذکرنکردهاند. سپس ایشان به بررسی اقوال فقها دراین مورد پرداخته و در نهایت، این دیدگاه را اختیار کرده است کهمجهول بودن عوضین درعقدصلح اشکالی ندارد مگر دریک صورت و آن این است کهعقد صلح سفهی باشد.
حضرت امام(ره) نیز دراین باره میفرماید: اشکالی دراین مطلب نیست که اگر درصلح شناخت مصالحء علیه(چیزی که برآن صلح واقع میشود) برای دو طرف عقد صلحممکن نباشد، جهالت(به مصالحعلیه)بخشیده شدهاست مثل این کهمال یکی از این دو با دیگری مخلوط شود و علم به مقدار هریک از این دو مال نداشتهباشند سپس صلح کند به این که هر دودرمال مخلوط به تساوی یا اختلاف شریک باشند.هم چنین اگر معرفت مقدار هریک از دو مال به دلیل فقدان ترازو و مکیال درحال صلح،ممکن نباشد، جهالتبه آن بخشیده شده است بلکهاگر امکان معرفت دو طرف عقد به مقدار مال درحال عقد ممکن باشد، بعید نیست که جهالت بخشیدهشده( و معتبرنباشد.) لازم به توضیح است که در فرض اخیر درکلمات امام(ره) عبارت بعید نیست دلالت برفتوای ایشان برجواز چنین جهالتی میکند. همچنین در مساله دیگری میفرماید: جایز است کهدوشریک براین مطلب صلح کنند که برای یکی از این دو راس المال(سهم شرکت خودش) باشد و سودیازیان برعهده فرد دیگر باشد.
این فتوا براساس حدیث معتبری است کهاکثر فقها به آن عمل کرده اند. متن حدیث که از امام صادق(ع) نقل شدهچنین است: رجلین اشترکا فی مال فربحا فیه ربحا و کان من المال دین و علیهما دین. فقالاحدهما لصاحبه: اعطنی راس المال و لک الربح و علیک التوی، فقال:لاباس اذا اشترطا دو مرد در مالی شریک شدند و سود بردند و بعضی از مال مشترک، بدهی بود و شرکا، بدهی داشتند. یکی از شرکا بهدیگری گفت : راس المال را کهحین عقد شرکت آوردم به من بده و سود و ضرر به عهده خودت. حضرت فرمود: هرگاه به توافق تعهد کنند اشکالی ندارد. همانگونه که ملاحظه میشود، حدیث مزبور دلالت دارد بر این که سود یا زیان که سهم شریک دیگر است، به هیچ وجه معین نیست. اگرچه میتوانستند سود یازیان شراکت را محاسبهکنندو هریک سهم خود را از آن بردارد، ولی چنین نکردند.
درچنین فرضی حضرت میفرماید: اگر توافق کرده باشند، اشکال ندارد.معلوم میشود که درصلح،جهالت به این مقدار بخشوده شده است. بنا بر این اگر بانک مفاد شراکت، مضاربه، مزارعه و مساقات را به صلح انشا کند و سهمشریک یا عامل را درصدی از سود تعیین نماید، هیچ اشکالی نخواهد داشت. هم چنین اگر بانک به عنوان صاحب سرمایه نقدی دربخش خدمات و صنعتباعامل چنین صلح کند کهبانک سرمایه فعالیت مزبور را تامین کند و سود حاصل برحسب توافق بین بانک و عامل تقسیم شود، از نظر فقهی با هیچ مشکلی مواجهنخواهد بود. براساس آنچه درمورد صلح شرح دادیم، عملیات بانکی بدون ربا در همه بخش های تولیدی،تجاری و خدماتی میتواند با عقد صلح به شکلمشارکت درسود تحقق یابد.
● مقایسه دو الگوی مطلوب
به نظر میرسد الگوی دوم به دلایل زیر برالگوی اول ترجیح دارد:
۱) درالگوی اول از دو عقد(شرکت و جعاله) استفاده شد و در الگوی دوم تنها از یک عقد(صلح) بهره جستیم. لذا میتوان گفت: الگوی دوم از نظر قوانینعملیات بانکی سهلتراست.
۲) درالگوی اول،شرایط خاص هریک از دو عقد شرکت و جعاله باید رعایت شود، درحالی که در الگوی دوم حتی اگر مفاد آن دوعقد به وسیله صلح انشا شود، آن شرایط معتبر نیست و عقد صلح تنها مشروط به شروط عام عقود و شروطی که متصالحین توافق میکنند، میباشد لذا الگویدوم از محدودیت های کمتری برخوردار است.
۳) عقد شرکت و جعاله از عقود جایز هستند. و شریک بانک یا عامل میتواند درصورت صلاحدید عقد را فسخ کند. این مساله بانک را بامشکل مواجه مینماید و بانک مجبور میشود درعقد خارج لازم دیگری شرط عدم فسخ شریک یا عامل را بکند و این مساله برپیچیدگی عملیات میافزایدولی عقد صلح از عقود لازم است و لذا برای بانک از این جهت مشکل آفرین نیست.
● شرایط موفقیت دو الگوی پیشنهادی درعمل
دو الگوی پیشنهادی درصورتی گرفتار مشکلات بانک داری فعلی نخواهد شد که به چهار نکته زیر توجه شده وعمل شود:
۱) بانک به عنوان صاحب سرمایه نقدی از این دو الگو استفاده کند. درحال حاضر بانک درعقد جعاله به عنوان عامل ودر اجاره به شرط تملیک به عنوان مالکخانه و سازنده آن و درمعاملات سلف به عنوان خریدار کالایی که در آینده تولید خواهد شد و به عنوان مالک آن، میباشد. درگیر شدن بانک با بخش واقعیاقتصاد به عنوان مالک سرمایه غیر نقدی و یا کالا، آن را بامشکلاتی مواجه میکند که بخشی از آنها در بررسی مشکلات گذشت. درحقیقت بانک برای چنینعملیاتی از ابزار و کارکنان و سازماندهی لازم برخوردار نیست لذا از این گونه عقود به صورت غیر حقیقی استفاده میکند و به آنها ماهیت ربوی میدهد. برایپرهیز از این مشکل بهتر است بانک به عنوان صاحب سرمایه نقدی از عقود شرکت، جعاله و صلح استفاده کند تا کمتر با بخش واقعی اقتصاد درگیر شود.
۲) بانک از این عقود به روش مشارکت درسود استفاده کند. این مساله موجب میشود که خطر عملیات بانکی به حداقل رسیده و بین بانک و عامل تقسیم شود.به علاوه مشکل تمدید مدت و جریمه تاخیر نیز به این وسیله مرتفع خواهد شد.
۳) بانک باید مجهز به دو بخش سرمایه گذاری و نظارت برآن شود. در واقع بانک ها قبل از به اجرا درآمدن قانون عملیات بانکی بدون ربا موسسات پولی ربوی بودند و ساختار اداری و نحوه حسابداری و تخصص کارکنان آنهانیز متناسب با اهداف ووظایف چنین موسساتی بود.وقتی قانون عملیات بانکی بدون ربا به تصویب رسید و بنا شد به اجرا درآید، متاسفانه درساختار بانک هاتغییرات لازم ایجاد نشد. و نتیجه جمع ساختار ربوی و قانون غیر ربوی چیزی جز اجرای صوری قانون نبود. همان گونه که گذشت، قانون عملیات بانکی بدونربا و آیین نامه ها ی اجرایی آن ماهیت ربوی ندارد ولی وقتی به دست نهادی میافتد که برای کارربوی تعریف و بنا شده است، در عمل تبدیل به پوششی برایعملیات ربوی میگردد. برای این که دو الگوی پیشنهادی ما نیز به این سرنوشت دچار نشود، بانک ها باید درساختار خود پیش بینی دو واحد مستقل را بکنند:
الف) واحد سرمایه گذاری:
این واحد که متشکل از افراد خبره درامر سرمایه گذاری در بخش های مختلف اقتصادی است، موظف است پول بانک و سپردهگذاران را در بهترین و کاراترین فعالیت های اقتصادی سرمایه گذاری کند.
ب) واحد نظارت برانجام فعالیت ها وسود:
این واحد نیز باید مجهز به کارکنان متخصص دراین زمینه باشد و به صورت جدی و مداوم از سرمایه های بانک کهدر فعالیت های متنوع اقتصادی سرمایه گذاری شده،محافظت کرده و برانجام فعالیت ها و سود حاصل از آنها نظارت نماید.
۴) بانک ها باید مجهز به واحد قضایی باشند. درحال حاضر اگر درعملیات بانکی تخلفی رخ دهد و یا متقاضی به تعهدات خود عمل نکند، پی گیری آن از طریق محاکم قضایی موجود هزینه برو وقتگیراست. از آن جا که هر الگویی از بانک داری بدون ربا، با این گونه موارد بسیاربیش از بانک داری ربوی مواجه است، برای به حداقل رسیدن هزینه رسیدگی بهتخلفات، لازم است بانک ها از واحد قضایی مخصوص به خود برخوردار باشند. این تدبیر علاوه بر این که هزینه رسیدگی به تخلفات را کم میکند و از حبسسرمایه های بانک جلوگیری مینماید، موجب منع سوء استفاده ءسودجویان نیز میگردد.
http://vekalat.org/public.php?cat=۲&newsnum=۲۹۷۸۱۵
سید حسین میرمعزی -به نقل از سایت دادگستری تهران
سحر میرشاهی
مدیر سایت / فارغ التحصیل مهندسی علوم و صنایع غذایی از دانشگاه شهید چمران اهواز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست