چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

به دنبال اتفاق, به دنبال سرعت


به دنبال اتفاق, به دنبال سرعت

به بهانه انتشار آلبوم «جوی نقره مهتاب» با نوازندگی سه تار بهداد بابایی و تنبک نوید افقه

یکی از ویژگی های موسیقی شرق وجود پارامترهایی است که امکان بداهه پردازی را برای نوازنده یا یک خواننده فراهم می کند. این پارامترها عمیقاً ریشه در فرهنگ مردم مشرق زمین دارد و شامل عواملی مانند نوع موسیقی، شیوه برخورد با ریتم در آن، گردش ملودی ها و ریتم ها و بسیاری از مشخصات دیگری که حتی از فلسفه شرق نشات می گیرند، است. چیزی که در موسیقی کلاسیک اروپا تا دوره باروک هم وجود داشت ولی کم کم در قرن ۱۹ و اواسط ۲۰ به صورت تنها بخش کوچکی از یک یا چند قسمت از کل یک اثر درآمد و هدف از طرح آن نشان دادن توانایی های تکنیکی نوازنده به بیننده بود که البته این، با فلسفه بداهه پردازی در شرق به کل متفاوت است. با این وجود در کارهای آهنگسازان مدرن از نیمه قرن ۲۰ به بعد که بسیار متاثر از فرهنگ و موسیقی شرق بودند، بداهه نوازی گاه به صورت ایده اصلی مطرح می شود و حتی در پارتیتور این آثار ممکن است به اختیار آهنگساز، در قسمت های زیادی این آزادی به نوازنده داده شود که نوازنده به بداهه نوازی بپردازد. پارامترهای ذکر شده به اضافه مقبولیت هنرمند و موسیقی او وقتی در بستری غنی یعنی جامعه قرار گیرد، در طول سالیان باعث می شود بداهه نواز یا بداهه خوان از ارزش خاصی در بین مردم برخوردار شود. نگاه به جایگاه هنری کسانی چون محمدرضا لطفی و حسین علیزاده در جامعه امروز ایران یا راوی شانکار در هند و نصرت فاتح علیخان در پاکستان گواه این مدعا است.

بداهه نوازی و بداهه خوانی در موسیقی ایران اساساً مبتنی بر شناخت کامل نوازنده و خواننده از ردیف موسیقی دستگاهی است. بدین ترتیب که هنرمند با در نظر گرفتن طرحی کلی از کاری که در ذهن دارد و با توجه به ملودی ها و گوشه ها و جملات ردیف و همچنین توانایی های تکنیکی و ظرافت هایی که مختص خود او است، بداهه پردازی می کند. از نمونه های والای این بداهه نوازی ها می توان به ابوالحسن صبا، علی اصغر بهاری، احمد عبادی و دیگران اشاره کرد. عبادی در گفت وگویی با مجله رودکی در دی ماه ۱۳۵۴ (شماره۵۱) درباره نوازندگی خود می گوید؛ «کار من اصلاً بداهه نوازی است. یعنی حالتی را که در لحظه در مغز و روحم دارم در هنگام نواختن منتقل می کنم. باید حس نواختن پیش بیاید و این بستگی به حالتی دارد که هنگام نواختن در نوازنده وجود دارد. من مثل صفحه یا نوار نیستم که همیشه به یک شکل و با یک حالت موسیقی ام را عرضه کنم.» این می تواند بهترین تعریف بداهه نوازی از دید یک نوازنده که تقریبا تمام وقت نوازندگی خود را به این موضوع اختصاص داده است، باشد. اما اینکه اساساً چه چیز باعث می شود که هنرمند بخواهد احساس خود را در قالب موسیقی بیان کند نیز می توان در گفت و گویی توسط مرحوم استاد محمود هاشمی با استاد عبادی دریافت؛ «روزی از استاد عبادی پرسیدم حال یعنی چه؟ ایشان فرمودند وقتی که خودت شدی و خودت را پیدا کردی سازت حال دارد، ولی اگر احساس کردی خودت هم با سازت حال نمی کنی، مطمئن باش که کسی هم از شنیدن آن حال نمی کند.» (محمود هاشمی سازنده بنام سه تار و شاگرد استاد عبادی است و آلبومی که در این نوشتار به آن می پردازیم هم با ساز ایشان ضبط شده است.)

بهداد بابایی نوازنده سه تار پس از آخرین حضور خود روی صحنه تالار وزارت کشور در زمستان ۸۷ با حسین علیزاده و مسعود شعاری در اجرای قطعه ترکمن به همراهی ارکستر سمفونیک ناسیونال اوکراین، به تازگی آلبومی به نام «جوی نقره مهتاب» با تنبک نوازی نوید افقه به بازار داده است. او که سه تار نوازی را در هفت سالگی نزد پرویز مشکاتیان آغاز کرده، تاکنون در فراگیری سه تار از استادانی مثل پیرنیاکان، طلوعی و فیروزی نیز بهره برده است.

در ارکستر سازهای ایرانی اغلب از سه تار به دلیل صدای کم نسبت به بقیه سازها و رنگ خاص صدایش استفاده نمی کنند. بسیار پیش می آید که اکثر نوازندگان سه تار برای نوازندگی در ارکستر ساز خود را تغییر دهند. حتی با کمی دقت در سه تارنوازی هایی که گهگاه در کارهای ارکسترال شنیده می شود متوجه می شویم نوازنده اصلاً ساز تخصصی اش سه تار نبوده؛ با این وجود رنگ آسمانی صدای سه تار باعث شده بسیاری از ساز و آوازهایی که به عنوان شاهکارهای موسیقی ایرانی شناخته شده اند، با همین ساز به اجرا درآمده باشند. بهداد بابایی از نوازندگانی است که از ابتدا به عنوان سه تارنواز شناخته و با کار خود در گروه عارف از سال ۷۳ به عنوان سولیست مطرح شد و تاکنون در ساز و آواز آلبوم های مختلف با خوانندگانی چون محمدرضا شجریان، ایرج بسطامی، شهرام ناظری و علیرضا نوربخش همکاری داشته است. «جوی نقره مهتاب» اولین آلبوم مستقل اوست که بدون همراهی آواز است. پیش از این آلبوم بداهه خوانی و بداهه نوازی با آواز ایرج بسطامی و سه تار بابایی منتشر شده بود که اولین آلبوم او به همراه آواز بود. او در مورد جایگاه بداهه نوازی در موسیقی ایران می گوید؛ «رفیع ترین، برجسته ترین و نقطه اوج موسیقی ما رسیدن به جایگاه واقعی بداهه نوازی است. بداهه نوازی به معنای خلق در لحظه، مرتبتی است که زحمت، ممارست، مرارت، نبوغ و استعداد و تیزهوشی بالایی را می طلبد. تنها تمرین و ممارست برای رسیدن به این جایگاه کافی نیست، بلکه باید تمامی این عوامل دست به دست یکدیگر بدهند تا استادی در موسیقی ما بر کرسی بداهه نوازی بنشیند و استادانی هم که به این جایگاه می رسند از استادان خاص ما محسوب می شوند که جایگاهی رفیع و نام هایی ماندگار در کارنامه موسیقایی این کشور دارند. هنر یعنی اتفاق و بداهه نوازی اتفاق در لحظه است. زیباترین و دل انگیزترین فرم موسیقی ما، فرم هایی از موسیقی است که استادان بداهه نواز در لحظه آنها را اجرا کرده اند.»۱

عنوان آلبوم «جوی نقره مهتاب» از یکی از شبانه های احمد شاملو گرفته شده و گزینش این نام به اعتقاد بابایی از آن جهت است که این عبارت علاوه بر خیال انگیز بودنش، تاکیدی است بر جایگاه ویژه اندیشه در نگاه این شاعر. زمان ضبط تا انتشار این آلبوم از زمستان ۸۶ تا زمستان ۸۷ یعنی یک سال طول کشیده است.

این اثر تماماً در «آواز ابوعطا» به گردش می پردازد. در بین قسمت های آوازی پنج قطعه با همراهی تنبک اجرا می کند. آلبوم با ریزی ممتد که بعد از سه دفعه تکرار به نتیجه می رسد، از نت تونیک شور آغاز می شود و در نهایت به ابوعطا فرود می آید. سپس با پیش درآمدی زیبا از پرویز مشکاتیان گویی کار، با صورت جدی تری ادامه پیدا می کند. پیش درآمد، فضا را کاملاً برای شروع یک ابوعطای بااحساس آماده می کند. در این قطعه می توان به کنتراست هایی که بابایی بین سیم بم و سیم اول برقرار کرده، اشاره کرد به خصوص در پایان قطعه. بعد از پیش درآمد، او ابوعطا را با گوشه های درآمد، دشتی و جامه دران ادامه می دهد. اگرچه مشابهت ملودی ها در ردیف های سازی و آوازی، گاه تشخیص آنها از همدیگر را کمی مشکل می کند اما به نظر می رسد گوشه رامکلی اجرا شده توسط بابایی اقتباسی است سازی، از رامکلی اجرا شده توسط استاد دوامی در ردیف آوازی ایشان؛ به لطف و خلق توان کرد صید اهل نظر/ به دام و دانه نگیرند مرغ دانا را؛ نکته یی که در آوازهای اجرا شده کمی شاید به گوش تکراری و گاه خسته کننده برسد، استفاده بسیار از یک نوع پنجه کاری باشد. کندن های دوتایی و سه تایی که گاه به سیم دست باز وصل می شود، تکنیکی است که در طول تمامی آوازها و بعضاً در قسمت هایی از قطعات ریتمیک به دفعات شنیده می شود. سوالی که ممکن است پس از شنیدن آواز های اجرا شده از درآمد به بعد در ذهن شنونده حرفه یی پدید آید این است که اجرای دقیق گوشه های ردیف را تا چه حد می توان «بداهه نوازی» دانست؟ به بیان دیگر مرز بین ردیف نوازی به شیوه شخصی که با تزئینات فراوان همراه شده، و بداهه نوازی که هم در آن ردیف شنیده می شود و هم دقیقاً ردیف نیست، کجاست؟

پس از گوشه سیخی بابایی گوشه حجاز یعنی اوج ابوعطا را با چهارمضرابی در قالبی کلاسیک شروع می کند. شنیدن پاساژهای سریع بالارونده، ریزهای با تراکم زیاد (کوتاهی فاصله بین راست و چپ در زمان کم)، کندن سیم طوری که صدا سیم گونه باشد و به کار بردن افکتی مانند گذاشتن دست راست روی خرک، از جمله تکنیک هایی است که شیوه سه تار نوازی بابایی را بهتر مشخص می کند. خود او در مورد سرعت در نوازندگی اش می گوید؛ «سرعت، عامل تاثیرگذاری است اما این سرعت جزیی از سرشت و رفتار نوازندگی من است. چنان که این مساله در سخن گفتن بنده نیز مشهود است. همواره سعی کرده ام این خصیصه ذاتی را به خدمت احساس، اصالت و زیبایی درآورم.»

ریز را در نوازندگی بابایی می توان به سه گونه تقسیم کرد؛ اول ریزی که مشابه نقش آرشه کشیده روی یک نت را ایفا می کند؛ ظاهراً بابایی این نوع را به دو نوع دیگر ترجیح می دهد، دوم ریزی که به سبک قدما است یعنی راست و چپ در آن سرعت و تراکم زیادی ندارد و مضراب عمیق تر با سیم درگیر می شود و سوم تک ریزهایی است که تک در آن معمولاً روی سیم بم یا سیم سوم(هنگام) و جزء جمله ملودی است؛ و ریز روی سیم اول یا دوم نواخته می شود.

در قطعه «سیل اندوه» با در نظر گرفتن این که کنتراست های زیبای بین مضراب ها فضای جدیدی را ایجاد کرده است و همچنین در جنب و جوش بودن قطعه از لحاظ ریتمیک و ملودیک، اگر به واسطه نام قطعه نبود چه بسا شنونده به دنبال اندوهی نمی گشت. در این قطعه و همچنین قطعه «تا مهتاب» نباید نقش موثر تنبک افقه را نادیده گرفت، به خصوص که تکنیک های استفاده شده توسط او تاکنون بیشتر در تکنوازی تنبک شنیده شده بود.

مصاحبه روزنامه همشهری با بهداد بابایی (سه شنبه ۱۷ آبان ۱۳۸۴)

رامین روشندل



همچنین مشاهده کنید