شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
مرکل پیروز می شود اما با چه درصدی
سارلاند، کوچکترین ایالت کشور آلمان را میتوان کاریکاتور کوچکی از خود این کشور به شمار آورد. گوته که در سال ۱۷۷۰ گفت «جذابیت تفکر راجع به موضوعات اقتصادی و تکنیکی» را کشف کرده است در همین ایالت زندگی میکرد.
به علاوه در دورهای از تاریخ آلمان کشف رگههای ضخیم زغال سنگ در این منطقه، رابطه آلمان و فرانسه را تحت تاثیر قرار داد. به خاطر همین تاریخ است که صنایعی که آلمان در آن حرف اول را میزند- یعنی خودروسازی، فولاد و ماشینآلات- در این منطقه متمرکزند. میتوان گفت وضعیت اقتصادی آلمان به وضعیت اقتصادی این ایالت گره خورده است.
بحران و آنچه در پی آن آمد، بر انتخابات فدرال که قرار است امروز (در بیست و هفت سپتامبر) برگزار شود، تاثیر خواهد گذاشت. آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان در صورتی که در این انتخابات رای بیاورد میتواند در سمت خود باقی بماند. برای جلب نظر رایدهندگان مرکل وعده داده که «با هوشیاری، آلمان را از این بحران عبور خواهد داد». به نظر میرسد مردم آلمان معتقدند که فرانک- والتر اشتاین مایر وزیر امور خارجه آلمان که مهمترین رقیب مرکل در انتخابات آتی به شمار میرود، نمیتواند از او عملکرد بهتری داشته باشد. در نظرسنجیهای انجام شده در مورد عملکرد اقتصادی دو حزب بزرگ آلمان نیز معلوم شد که حزب خانم مرکل یعنی حزب دموکرات مسیحی (CDU) نسبت به حزب سوسیال دموکرات(SPD)، حزب متبوع آقای اشتاین مایر، محبوب بیشتری دارد.
اما باید این نکته را نیز در نظر گرفت که مدیریت بحران تنها چیزی نیست که اهمیت دارد. متوسط سن مردم سارلاند از متوسط کشور بیشتر است و با وجود اینکه این ایالت از لحاظ اقتصادی در وضع خوبی به سر میبرد، جمعیت یکمیلیون نفری آن به خاطر کاهش نرخ زاد و ولد از سویی و مرگ و میر و مهاجرت از سویی دیگر، در حال کاهش است. باقی نقاط آلمان نیز وضعیت بهتری ندارند. آلمان جزو کشورهایی است که جمعیت آن با نرخ سریعی در حال پیر شدن است (جدول یک را ملاحظه کنید). شایان ذکر است که در سال جاری آلمان غربی یک مرحله مهم جمعیت شناختی را پشت سر خواهد گذاشت: در سال جاری تعداد کسانی که در سن کار کردن قرار دارند برای اولین بار
کاهش مییابد. البته این اتفاق قبلا در بخش شرقی رخ داده بود. اما متاسفانه سیاستمداران این مشکل را نادیده میگیرند. مثلا موضوع داغ در سارلاند این است که آیا شهرهای کوچک در نتیجه بحران مجبور میشوند که برای پس انداز پول در استخرها را تخته کنند یا خیر. این در حالی است که پیر شدن جمعیت کشور نسبت به بحران اقتصادی اثرات بلندمدتتری دارد و حداقل به همان اندازه مهم است.
اما برخلاف آمریکاییها یا ژاپنیها، آلمانیها دنبال تغییر نیستند. آلمان به خوبی از رونق تجارت جهانی سود برد. جالب این که بین سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸ حدود ۶/۱میلیون شغل در این کشور ایجاد شده است. بعد از بحران مردم از دولت بسیار راضی بودند. بنابراین، این طور که اوضاع پیش میرود مردم در انتخاب مجدد خانم مرکل تردید نخواهند کرد.
مهمترین انتخابی که رایدهندگان باید انجام دهند این است که آیا بهتر است مرکل دوباره با حزب سوسیال دموکرات ائتلاف کند یا بهتر است مردم، همانطور که خانم مرکل میخواهد، به ائتلاف وی با حزب دموکرات آزاد (FDP) رای دهند. حزب سوسیال دموکرات و حزب دموکرات آزاد در دو قطب متضاد سیاست آلمان قرار دارند. حزب سوسیال دموکرات شدیدا از نیروی کار حمایت میکند و طرفدار وضع قوانین حداقل دستمزد است و به مباحث رفاه اجتماعی توجه زیادی نشان میدهد؛ اما حزب دموکرات آزاد، طرفدار کاهش مالیاتها و کاهش مقررات است و برای کسب و کارهای خصوصی اهمیت خاصی قائل است. حزب خانم مرکل و اتحادیه سوسیال مسیحی نیز در میانه این طیف قرار دارند؛ البته هر چهار حزب یاد شده، به پایههای «اقتصاد بازار اجتماعی» آلمان اعتقاد دارند. به علاوه هم سوسیال دموکراتها و هم لیبرالها بسیار جا افتاده هستند. همه اینها به این معنی است که بعید است دولت بعدی تغییرات ریشهای را در دستور کار قرار دهد. با این حال شکی نیست که دولتی که مطابق با آموزههای لیبرال عمل کند بهتر میتواند برتری آلمان را که روز به روز پیرتر میشود، حفظ کند.
● مرکل نیز این را میداند
اما رایدهندگان نظر دیگری دارند. کمتر از یک سوم رایدهندگان به ائتلاف حزب دموکرات مسیحی و حزب دموکرات آزاد رای خواهند داد. پیش بینی میشود که با عبور از بحران، رایدهندگان توجه بیشتری به دستورالعمل حزب سوسیال دموکرات نشان دهند. از سوی دیگر آقای اشتاین مایر در تنها مباحثه تلویزیونی خود با خانم مرکل از او بهتر ظاهر شد. با وجود تمام این حرفها، اشتاین مایر شانس زیادی برای کسب پیروزی ندارد و تقریبا هیچ کدام از اعضای جناح چپ نیز از چنین شانسی برخوردار نیستند؛ اما این حزب ممکن است در دولت ائتلافی جایی داشته باشد.
● اقتصاد آلمان خوش شانس بوده است!
در آستانه انتخابات، آلمان خود را یک کشور موفق میانگارد که این شانس را داشته که از بحران جان سالم به در ببرد. شایان ذکر است که آلمان یکی از رقابتیترین اقتصادهای اروپا را دارد و بعد از چین دومین صادرکننده جهان است؛ اما به نظر میرسد ثمره این موفقیتها یکنواخت توزیع نشده است. از سال ۲۰۰۰، فقر نسبی و نابرابری در آلمان سریع تر از دیگر کشورهای عضو سازمان توسعه همکاریهای اقتصادی رشد کرده است. از سال ۱۹۹۹ نیز، دستمزدها در آلمان نسبت به دیگر کشورهای منطقه اروپا افزایش کمتری داشته است.
بعد از اتحاد دو آلمان بخش خصوصی بخش اعظم کارها را پیش برد. در عین حال دولت ائتلافی متشکل از سوسیال دموکراتها و سبزها نیز دست به اصلاحاتی در بازار کار زد. این اصلاحات به افزایش اشتغال و کاهش قیمت نیروی کار انجامید (جدول دو را ببینید) و باعث شد آلمان در بازارهای جهانی مزیت پیدا کند. نتیجه این اصلاحات این بود که بیکاری بلندمدت در سال ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ حدود ۴۰درصد کاهش یافت و برای اولین بار از دهه ۱۹۶۰ تعداد بیکاران کاهش پیدا کرد. هر چه که هست اغلب آلمانها از اقدامات ضد رکودی دولت مانند اعطای یارانه به بنگاههایی که نیروی کار خود را تعدیل نکنند و سیاست پرداخت مبالغی برای از رده خارج کردن خودروهای فرسوده راضی هستند.
اما آلمانها با مشکلاتی هم مواجهند. درست است که در زمان رونق در سارلند مشاغل زیادی به وجود آمده است؛ اما بسیاری از این مشاغل دستمزد پایینی داشتهاند و از امنیت بالایی برخوردار نیستند؛ مثلا کارخانه فورد برای خطوط مونتاژش کارگران موقت استخدام میکند تا در زمان بحران بتواند راحت از شرشان خلاص شود. اقدامات انجام شده در این زمینه کافی نیستند.
نکته دیگر این که دولت بعدی مجبور خواهد بود با بحران خشک شدن اعتبارات دست و پنجه نرم کند و مقررات بانکی جدیدی را ارائه کند.
● آلمان نمیتواند تنها روی صادراتش حساب کند
رهبران آلمان در حال حاضر هم با مشکلات مالی زیادی رو به رو هستند. کسری بودجه فدرال در سال آینده به ۸۶میلیارد مارک (معادل ۵/۱۲۶میلیارددلار) خواهد رسید. دولت بعدی باید کسری بودجه را کاهش دهد زیرا اعضای منطقه یورو باید کسری بودجه بخش عمومی را به ۳درصد تولید ناخالص ملیشان برسانند. این در حالی است که پیر شدن جمعیت، کار آلمان را سخت کرده است. بدهی بخش دولتی در سال ۲۰۰۷ معادل ۶۵درصد تولید ناخالص داخلی این سال بوده است. اگر هزینههای آتی مقرریهای بازنشستگی، خدمات سلامتی و دیگر موارد را هم در نظر بگیریم بدهی ضمنی دولت به ۲۵۰درصد تولید ناخالص داخلی افزایش خواهد یافت. درست است که کاهشهای اخیر در مالیات بر درآمد و هزینه تامین اجتماعی بحران را قابلتحملتر کرد، اما بار مالی در بلندمدت را نیز به شدت افزایش داد.
● سرمایه انسانی در آلمان هدر میرود
تا سال ۲۰۲۰ آلمان ۴/۲میلیون کارگر کم خواهد آورد و همین امر یکتریلیون مارک هزینه روی دست اقتصاد این کشور میگذارد، البته به نظر میرسد که کمبود نیروی کار از بیکاری نیروی کار بهتر باشد. چیزی که به نظر میرسد این است که آلمان سرمایه انسانی خود را هدر میدهد. با وجود اصلاحات، ۵۳درصد افراد بیکار برای بیش از یکسال شغلی نداشتهاند و این رقم دو برابر متوسط کشورهای OECD است. به علاوه درست است که درصد زیادی از زنان شاغلند، اما موانعی مانند کوتاه بودن ساعات باز بودن مدارس، کمبود مهدکودک و نرخ بالای مالیاتی که بر درآمدهای خانوارهای دارای دو نان آور وضع میشود، موانعی جدی سر راه ساعات کاری بیشتر بین زنان ایجاد میکنند. در نتیجه، کل ساعات کار در آلمان از همه کشورهای عضو OECD کمتر است. نکته دیگر این است که حدود یک چهارم کودکان در خانوادههای مهاجر متولد میشوند. این کودکان دو برابر کودکان آلمانی مدرسه را ترک میکنند و از مهارتهای زبانی و ریاضی کمتری برخوردارند. به علاوه تنها ۲۳درصد کل آلمانیهای جوان مدرک دانشگاهی میگیرند، در حالی که این رقم در کشورهای OECD به طور متوسط برابر ۳۶درصد است.
اینها مشکلات جامعهای است که سریع تر از نهادهایی که قرار است در آن کارکرد داشته باشند تغییر کرده است. سیستم مدارس هنوز خود را با وضعیت مادران شاغل تطبیق نداده است. آلمانیها تازه به این ایده عادت کردهاند که «کارگران میهمان» از ترکیه و دیگر نقاط قرار است در آلمان بمانند، بنابراین عجیب نیست که حزب مرکل هنوز دیدگاههای سنتی خود نسبت به مهاجران را حفظ کرده باشد.
آنگلا مرکل سیاستهایی را برای تشویق زنان شاغل به داشتن فرزندان بیشتر به کار بسته است. این سیاستها، پرداخت مزایا به خانوارهای دارای فرزند و همچنین برنامههای ساخت مهدکودک را شامل میشود. در زمینه سیاستهای مرتبط با بخش آموزش اختلاف نظرهایی وجود دارد. مثلا حزب سوسیال دموکرات میخواهد مدارس، مجانی باشند، اما اتحادیه دموکرات مسیحی نظر مثبتی نسبت به شهریه گرفتن دارد. هزینههای سیستم تامین اجتماعی نیز چه در کوتاهمدت و چه در بلندمدت بسیار قابل توجهند. این امر زمانی که در نظر بگیریم کشور روز به روز پیرتر میشود اهمیت بیشتری مییابد. در این بین وضعیت خدمات سلامتی نیز به شدت نگرانکننده است.
● حرف آخر
سیستم حمایت از کارگران در آلمان باید اصلاح شود، اما مرکل چندان به این امر راغب نیست. برای کاهش اتکای کشور به صادرات هم باید فکری شود. یک راه برای کاهش اتکا به صادرات، آزادسازی سیستم حمایت از اصناف است؛ سیستمی که در ۴۱ صنف رقابت را محدود کرده است. سیستم رفاهیای که بر کارگران بدون مهارت مالیات بالایی میبندد و آنها را از کار کردن منصرف میکند نیز باید اصلاح شود. از سوی دیگر سیستم فدرال آلمان نیز که به ایالتها امکان افزایش درآمدهایشان را نمیدهد و ایجاب میکند که استاندارد زندگی در ایالتهای مختلف برابر باشد نیز باید تغییر کند. با وجود تمام این مشکلات و چالشها، ظرفیتهای این کشور را نباید دست کم گرفت.
مترجمان: پریسا آقاکثیری، مصطفی جعفری
منبع: اکونومیست
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست