دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا

رادیو در آستانه خاموشی


رادیو در آستانه خاموشی

شتاب در رفت وآمدهای مدیریتی رادیو

رادیو پس از انقلاب در ایران سه دوره متفاوت ۱۰ساله را پشت سر گذاشت و هم اکنون در آستانه ورود به دوره ۱۰ساله چهارم است. دوره اول که از سال ۵۷ آغاز شد و تا سال ۶۷ ادامه یافت عصر طلایی رادیو محسوب می شود. دوره دوم که از سال ۶۷ آغاز شد و تا سال های ۷۷ و ۷۸ ادامه یافت دوران رکود رادیو و کم اقبالی از سوی مخاطبان بود و از سال ۷۸ به تدریج روزگار شکوفایی مجدد رادیو و تولد دگرباره آن آغاز شد و این روند در سال های ۸۵ تا ۸۷ به اوج خود رسید. رادیو در دهه اول بعد انقلاب توانست با درک وضعیت و شرایط اجتماعی و سیاسی خاص جامعه به عنوان رسانه یی منحصر به فرد انیس مردم ایران باشد.

التهاب ناشی از دوران جنگ و نیاز مردم برای دسترسی به اطلاعات از سریع ترین راه ممکن، خلاء رسانه ها و خبرگزاری های متنوعی که اخبار و اطلاعات را برای مردم در کمترین زمان مخابره کنند و درایت و مدیریت رسانه یی مدیران وقت رادیو همه دست به دست هم داد تا این رسانه گرم شنیداری در ۱۰ساله اول پس از انقلاب به عنوان رسانه یی پیشتاز و مقبول عصر طلایی خود را پشت سر بگذارد. اما بعد از پایان جنگ، رسانه های متنوعی به متن جامعه نفوذ پیدا کردند، تلویزیون تنوع و زمان پخش برنامه هایش را افزایش داد و به تدریج شبکه های دیگری آغاز به کار کردند و رادیو کم کم رو به فراموشی رفت. این دوره که حدود ۱۰ سال به طول انجامید دوران رکود رادیو و کم اقبالی از سوی مخاطبان است اما دوره سوم وقتی آغاز شد که رادیو برای خود استراتژی های جدید تعریف کرد؛ حفظ مخاطب فعلی و جذب مخاطب جدید اولین راهبردی بود که دکتر حسن خجسته مدیر وقت رادیو تبیین کرد. در این دوره رادیو با توجه به اقتضائات و شرایط روز جامعه برای خود ماموریت و کارکردهای جدیدی را تعریف کرد و با عبور از کارکرد تفریحی به سمت کارکردهای اطلاع رسانی و آموزشی رفت.

برای محقق شدن این کار شبکه های تخصصی رادیو افزایش یافتند. در این دوره که روزگار تولد دوباره و شکوفایی رادیو محسوب می شود شبکه های رادیویی در سه گروه شبکه های عمومی، شبکه های اختصاصی و شبکه های تخصصی تکثر پیدا کردند. به این ترتیب مخاطبان هر یک از شبکه های تخصصی و اختصاصی بسته به نوع علاقه مندی و تخصص خود در این شبکه ها تقسیم شدند. حالا دیگر رادیو کارکرد صرفاً تفریحی نداشت که مردم در اوقات فراغت خود به شنیدن برنامه هایش تمایل داشته باشند. شنیدن برنامه های تخصصی برای مخاطبان آنها حکم ضرورتی اجتناب ناپذیر را داشت. از سوی دیگر رادیو های جوان و گفتگو در راستای سیاست هایی که سازمان صدا و سیما برای هر یک از شبکه های رادیویی در افق رسانه ترسیم کرده بود به کار خود ادامه می دادند. رادیو جوان ماموریت ویژه ارتباط با نسل جوان جامعه و جذب آنها را بر عهده داشت. برای تحقق این امر باید برنامه هایی به روی آنتن می رفتند که از زبانی متفاوت برخوردار بودند و روحیات جوانی را در نظر داشتند.

این رویه رادیو جوان که در سیاست های سازمان صدا و سیما روی آن تاکید شده بود، به مذاق برخی ها خوش نیامد و دامنه اعتراضات تا جایی پیش رفت که برنامه های شبکه رادیو جوان قائم به فرد تلقی شود و به برکناری مدیر جوان و جسور آن بینجامد. رادیو گفتگو شبکه یی بود برای تضارب آرا و گفت وگوی اندیشه های متفاوت. در واقع محلی بود برای تمرین چندصدایی در رسانه ملی که ضرغامی پیش از آن قولش را داده بود. فشارهای بیرون از سازمان به این شبکه نیز تا آنجا پیش رفت که مدیر این رادیو هم برکنار شود. با وجود اعمال فشارهایی از این دست توسعه شبکه های تخصصی همچنان از اولویت های ویژه رادیو بود چنان که خبر راه اندازی رادیو خانواده و رادیو نمایش به عنوان پانزدهمین و شانزدهمین شبکه رادیویی در رسانه ها اعلام شد. ضرورت راه اندازی چنین شبکه هایی در سپهر رسانه یی کشور بارها از سوی کارشناسان رسانه و مدیران وقت رادیو مورد تاکید قرار گرفت.

مثلاً عنوان می شد خانواده در نظام جمهوری اسلامی می تواند محور و مبنای توسعه قرار گیرد و در صورتی که در نظام خانواده گسستی صورت نگیرد، بزهکاری های اجتماعی شکل نمی گیرند و بساط بسیاری از مفاسد نیز برچیده خواهد شد و هیچ کس منکر نقش رسانه در تاثیر گذاری بر جامعه نیست. رادیو خانواده قرار بود با این هدف شروع به کار کند و بر جامعه تاثیر بگذارد. رادیو نمایش هم وظیفه پیوند میان هنرهای نمایشی کشور را بر عهده داشت و قرار بود با تحلیل و نقد هنرهای نمایشی کشور اعم از تئاتر، سینما، تلویزیون و رادیو کانونی باشد برای گردهمایی هنرمندان و منتقدان و در نهایت به اعتلای هنر در کشور کمک کند.

در کنار همه این روش های منحصر به فرد در دوره سوم حیات بعد از انقلاب و استراتژی های دوازده گانه یی که این رسانه را به افق جدیدی هدایت می کرد در رادیو اقدامات دیگری نیز صورت گرفت که موجبات اعتلای این رسانه را فراهم کرد. از جمله ایده برگزاری جشنواره رادیو به صورت بین المللی بود که تعامل و تبادل تجربه برنامه سازان رادیویی ایران با برنامه سازان دیگر کشورهای جهان را فراهم کرد. در دوره سوم حیات بعد از انقلاب رادیو قانونی وضع شد که بر اساس آن همه مدیران رادیو از میان خلاق ترین و بهترین برنامه سازان رادیو انتخاب می شدند و در واقع به شیوه دیگر بخش ها هرگز در این مدت کسی از بیرون مجموعه وارد نشد که بخواهد در مجموعه مدیریت کند. بنابراین این امید در وجود برنامه سازان ساختارشکن و خوشفکر رادیو وجود داشت که در صورت بالا رفتن ضریب رضایتمندی از برنامه های آنان می توانند سمت های مدیریتی را از آن خود کنند. دوره سوم با همه شکوفایی و موفقیت هایش در حالی که هنوز رادیوخانواده و رادیونمایش کار خود را آغاز نکرده بودند با استعفای ناگهانی دکتر خجسته پایان یافت و محمدحسین صوفی به عنوان معاون صدا به رادیو آمد تا دوره چهارم را آغاز کند.

خجسته در اول بهمن ماه سال ۸۷ از رادیو رفت. او قول افتتاح رادیوهای خانواده و نمایش را در دهه فجر داده بود. مدیر جدید رادیو در اولین مصاحبه های خود از ادامه روش های اصولی مدیر قبل صحبت کرد و گفت این دو رادیو تا پایان بهمن ماه راه اندازی می شوند.

اگرچه مدتی بعد صدای رسمی رادیو اعلام کرد رادیوخانواده در سه ماهه اول سال ۸۸ شروع به کار می کند و زمان راه اندازی رادیونمایش هم مشخص نیست. دوره چهارم با کنار گذاشتن برخی از افراد که از ارکان و پایه های رادیو بودند کار خود را آغاز کرد و برخلاف شیوه دوره پیش، مدیران رادیو از میان کسانی انتخاب شدند که رادیویی نبودند. محمدمهدی لبیبی از رادیو تجارت رفت، مجید حسینی مدیر رادیو«نوا» در همان روزهای آغازین دوره چهارم از سمت خود استعفا داد، مسعود ترقی جاه باجناق حدادعادل به جای حسن محمدیان مدیر رادیو گفتگو شد. محمود زنده نام مستندساز به جای شهرام گیل آبادی به مرکز هنرهای نمایشی رادیو رفت و حمیدرضا خزایی قائم مقام معاون صدا و اولین مدیر رادیوجبهه مسوولیت خود را به منصور کریمیان بخشید. به جای ساناز حاجی زاده دبیر جشنواره رادیو مجید هاشمی فر و به جای دکتر کلانتری مدیرکل پژوهش های رادیو مقدسی قرار گرفت. مدیران منتخب فعلی رادیویی نیستند و اهالی رادیو آنها و سابقه شان را نمی شناسند.

زمزمه های دیگری نیز شنیده می شود که چندان خوشایند برنامه سازان رادیو نیست. مثلاً می گویند مدیران دیگری همچون محمد جهانی مدیر رادیو پیام و علیرضا نوری مدیر رادیو ایران نیز قرار است از بدنه رادیو جدا شوند. تغییر مدیران رادیو از این جهت زیان محسوب می شود که همگی این افراد کارشان را از برنامه سازی در رادیو آغاز کرده اند.همگی آنها در سال های گذشته مشاغل متعدد نویسندگی، سردبیری و تهیه کنندگی رادیو را تجربه کردند و سپس مدیر شدند؛خصوصیتی که در مدیران انتخابی فعلی وجود ندارد. این مساله از آنجا اهمیت می یابد که برای برنامه سازی رادیویی رشته دانشگاهی و منابع مکتوب متنوعی وجود ندارد. آنچه هم اکنون هست به همت اداره کل پژوهش های رادیو و با حمایت مدیر وقت دوره سوم ترجمه و تالیف شد تا در اختیار حوزه های آکادمیک قرار بگیرد. بنابراین افرادی که از خارج وارد مجموعه رادیو می شوند ممکن است هیچ دانش و تجربه یی در کار برنامه سازی رادیو نداشته باشند و در این صورت این سوال پیش می آید که چگونه می خواهند موجب ارتقای رادیو شوند؟، چرا که در ۱۰ سال گذشته رادیو همزمان با ورود به حوزه های تئوریک و دانشگاهی خود را نیز تغییر داد و با برقراری پیوند میان مباحث نظری و برنامه سازی میزان رضایتمندی مخاطب از این رسانه را آن هم در عصر هجوم رسانه های رنگا رنگ تا حد زیادی بالا برد؛رضایتی که چند ماهی است از آن کاسته شده است.

رادیو جوان و رادیو گفتگو ماموریت ویژه خود را به فراموشی سپردند و رادیوهای دیگر هم در آستانه تغییر و تحولات غیرکارشناسی هستند. مساله راه اندازی رادیو خانواده و رادیو نمایش منتفی شده است و دایره صمیمی رادیو با کنار گذاشتن ارکان اصلی آن در حال فروپاشی است. گویی افق رسانه که در آن بر توسعه کیفی و کمی شبکه های رادیویی تاکید شده، فقط کتابچه یی برای مطالعه است چون رادیو در روزهای ابتدایی دوره چهارم حیات بعد انقلاب خود نشان داده است به جای توسعه تخصصی قصد کوچک کردن بدنه خود را دارد.

یکی از استراتژی های رادیو در دوره سوم راهبرد پرواز بود به این معنا که رادیو به عنوان پرنده خوش صدای کوچکی باید پرواز کند تا دیده شود. برای پرواز رادیو در دوره سوم برنامه هایی مثل جشنواره بین المللی رادیو، کنفرانس رادیوهای قرآنی و اسلامی، جشن قرآنی تسنیم، همایش تجلیل از پیرغلامان، همایش طنز ۱۸ کلمه یی و کنفرانس بین المللی رسانه های سلامت محور طراحی شد. اما رادیو در آغازین روزهای دوره چهارم با لغو برگزاری همایش رسانه های سلامت محور یک ماه پیش از برگزاری - قرار بود این سمینار را رادیو سلامت برگزار کند- که ۸۰ درصد کار آن پیش رفته بود و ادغام جشن ملی رادیو با جشنواره بین المللی صدا این طور نشان داد که دیگر میلی به پرواز و دیده شدن ندارد.

آخرین رفتار رسانه یی رادیو در روزهای اخیر و در ابتدای راه دوره چهارم واکنش خشمگینانه یی بود به استاد شجریان. رادیو که سال هاست مردم با حس سحرهای خاطره انگیز و افطارهای نوستالژیک آن زندگی کرده اند، بی توجه به میل و رغبت مخاطبانش که صاحبان اصلی این رسانه ملی هستند، اعلام کرد ادعیه و ربنای شجریان را هم در ماه رمضان پخش نمی کند. اولین واکنش سازمان صدا و سیما در برابر شجریان پس از شکایت او از سوی رادیو صورت گرفت. شاید برای اینکه این رسانه در دوره چهارم حیات پس از انقلاب خود قصد دارد به صراحت به مخاطبانش اعلام کند چندان به مثلث مصلحت، میل و نیاز که ضامن موفقیت و اقبال رادیو در دوره سوم بود، اعتقادی ندارد. ویلیام اش می گوید؛ هیچ کاری در جهان آسان تر از خاموش کردن رادیو نیست. شاید اندیشه فعلی حاکم بر رادیو غافل از این است که اگر میزان رضایتمندی مردم از رادیو پایین بیاید ابتدا پیچ آن را می چرخانند و اگر باز هم در شبکه یی دیگر مطلب درخوری نیابند آن را خاموش می کنند. رادیو هم اکنون در آستانه خاموشی است.

فاطمه رحیمی